واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: همزمان با اعلام تحريم هاي اتحاديه اروپا، برخي رسانه هاي خارجي خبر از وجود نارضايتي هايي ميان 27 عضو اتحاديه اروپا دادند. اين منابع خبري اعلام کردند: تحريم هاي سنگين اتحاديه اروپا فقط به ايران ضرر نخواهد زد؛ بلکه فعاليت برخي شرکت هاي اروپايي را نيز به ناچار محدود خواهد کرد. همين نکته، روند مذاکرات کشورهاي اروپايي را براي تصميم گيري در مورد تحريم ها بسيار دشوار ساخته بود به گونه اي که برخي ديپلمات ها منافع اقتصادي را دليل بروز اين مشکلات ذکر کردند. از پيشنهاد مذاکره تا اعلام تحريم ..................................... تبعيت اروپا از سياست هاي کاخ سفيد در حالي رخ داده است که برخي مقام هاي قاره سبز همچنان از لزوم مذاکره با ايران دم مي زنند. کاترين اشتون مسئول امور سياست خارجي اتحاديه اروپا، طي نامه ماه ژوييه (تيرماه) خطاب به سعيد جليلي دبير شوراي عالي امنيت ملي ايران، خواستار از سرگيري مذاکرات تهران با گروه 5+1 (آمريکا، انگليس، فرانسه، روسيه، چين و آلمان) شد. البته اشتون بيستم خردادماه پس از تصويب قطعنامه 1929 نيز طي بيانيه اي با تاکيد بر تمايل اتحاديه اروپا براي گفت و گوي هسته اي با ايران اعلام کرد که تصويب و اعمال اين تحريم ها پايان راه يا پايان بازي نيست، بلکه بخشي از يک رويکرد دوگانه است ولي ما اميدواريم اين تصميم موجب مذاکره شود. او همچنين با تکيه بر احترام قايل شدن به حقوق مشروع ايران در استفاده از انرژي اتمي، بيانيه تهران را گامي در راستاي صحيح توصيف کرد. بيانيه سه جانبه تهران که بيست و هفتم ارديبهشت ماه به امضاي مقام هاي عالي ايران، ترکيه و برزيل رسيد ناظر بر تبادل اورانيوم ايران با غناي 5/3 درصد با سوخت 20 درصد مورد نياز راکتور تحقيقاتي تهران است. ايران در عمل پس از اثبات حقانيت خود در موضوع انرژي هسته اي ، همراه با ترکيه و برزيل در بيانيه تهران به پي ريزي جبهه جديدي از کشورهاي جنوب مقابل انحصارگرايي بازيگران شمالي در عرصه هاي بين المللي پرداخت. تنها واکنش عملي گروه وين (شامل روسيه، فرانسه و آمريکا) مقابل ابتکار ايران، ارسال نامه اي حاوي پرسش هايي درباره جزييات مبادله بود و البته نبايد بازي تبليغاتي رسانه هاي غربي براي فريب افکار عمومي جهان و ايجاد شبهه و القاي هراس از فعاليت هاي صلح آميز هسته اي ايران را از نظر دور کرد. پس از ديدار اشتون با منوچهر متکي وزير امور خارجه جمهوري اسلامي ايران در حاشيه کنفرانس بين المللي کابل و تاکيد دوباره دو طرف بر آمادگي براي مذاکره، نشست سه جانبه سوم مردادماه وزراي امور خارجه ايران، ترکيه و برزيل در استانبول با گفته هاي احمد داوداوغلو وزير امور خارجه ترکيه از ارسال پاسخ هاي ايران به ابهام هاي گروه وين همراه بود. داود اوغلو همچنين با اشاره به نشست آتي اشتون و جليلي، گفته هاي متکي را مبني بر آمادگي براي آغاز مذاکره با گروه 5+1 در هفته دوم ماه سپتامبر براي رسانه ها بازخواني کرد. گام هاي ايران دراين زمينه در حالي برداشته مي شود که بنا بر بيانيه تهران، ادامه مذاکره منوط به اجتناب کشورهاي غربي از اعمال هر گونه فشار، تهديد يا تحريم بود. با اين وجود، تهران پيشتر براي نشان دادن حسن نيت ، آمادگي خود رابراي ورود به گود مذاکره با غرب اعلام کرده بود. با اين حال، مجموعه عملکرد کشورهاي غربي نشان از تداوم مسير برخورد دوگانه تحريم و مذاکره يا همان سياست نخ نماي آمريکايي نيش و نوش يا چماق و هويج دارد؛ طرحي که با توجه به اراده تهران در پيگيري حق دستيابي خود به انرژي صلح آميز هسته اي ، نتايج دلخواهي را براي آنان رقم نخواهد زد؛ چرا که به نظر مي رسد قصد آنان از مذاکره -همچون گذشته- رسيدن به نتيجه مد نظر خود است. امري که به طور مسلم در صورت مخالفت با منافع ملي تهران راه به جايي نخواهد برد. تجربه نشان داده است که تحريم ها نيز جز فراهم کردن مسير خودکفايي داخلي ايران نتيجه ديگري نخواهد داشت. نمايش اقتدار اروپايي به شيوه آمريکايي .............................................. به نظر مي رسد کشورهاي اروپايي گرچه از اين راه سعي برارائه تصويري مقتدر از خود درعرصه بين الملل دارند اما درعمل نسخه آمريکايي عليه ايران را بدون توجه به نتايج پرهزينه آن تکرار مي کنند. يکي از مهمترين دغدغه هاي اروپا تامين انرژي است.نمودارهاي نفتي نشان مي دهد که ايران در چهار ماه نخست سال جاري ميلادي درفهرست پنجمين کشور تامين کننده نفت اروپا قرار گرفته است مضاف به اينکه حجم مبادلات تجاري ابران و اروپا در سال گذشته بيش از 14 ميليارد يورواعلام شده بود. تحريم هاي جديد اتحاديه اروپا درواقع شرکت هاي اروپايي - فرانسوي ، سوييسي و آلماني - فعال در حوزه صنايع نفتي و گازي ايران را نيزمورد هدف قرار داده است. درعين حال منابع غربي سال گذشته از ايران به عنوان دومين توليد کننده نفت اوپک که داراي پرجاذبه ترين بازارهاي حوزه غرب آسيا براي توليدات اروپايي است ، ياد کردند. بنابراين اگرچه ظاهرا تبعيت اروپايي ازآمريکا درمحملي از امتيازگيري هاي سياسي و بين المللي رقم خورده است اما درواقع محروم شدن از همکاري با کشوري داراي منابع عظيم انرژي ، فرصت هاي بي شمار سرمايه گذاري و جايگاه ژئوپلتيک منطقه اي در درازمدت به معني تحميل هزينه هاي گرانبار بر اقتصاد بحران ديده اين کشورها آنهم بدور از عقلانيت و دورنگري است. ک/1 550/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 194]