واضح آرشیو وب فارسی:فارس: فارس گزارش میدهد:
محیط زیست، بنزین پتروشیمی و حکایت شمردن دندانهای اسب
داستان مشهوری درباره نوع برخورد اصحاب کلیسا و پیروان مکتب اسکولاستیک ارسطویی در قرون وسطی با مفاهیمی چون «تجربه»، «آزمایش» و «مشاهده علمی» نقل میشود که عمیقا در مقایسه با موضوع آلایندگی بنزین پتروشیمی عبرت آموز است.
![خبرگزاری فارس: محیط زیست، بنزین پتروشیمی و حکایت شمردن دندانهای اسب خبرگزاری فارس: محیط زیست، بنزین پتروشیمی و حکایت شمردن دندانهای اسب](http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1393/03/26/13930326000745_PhotoA.jpg)
به گزارش خبرنگار اقتصادی فارس داستان مشهوری درباره نوع برخورد اصحاب کلیسا و پیروان مکتب اسکولاستیک ارسطویی در قرون وسطی با مفاهیمی چون «تجربه»، «آزمایش» و «مشاهده علمی» نقل میشود که عمیقا عبرت آموز است. میگویند در قرن 13 میلادی و اوج دوره قرون وسطی میان جمعی از اصحاب و دانشمندان مکتب اسکولاستیک بحثی درباره «تعداد دندانهای اسب» در گرفت. طرفهای بحث هر یک با استناد به منبعی از گفتههای پیشینیان، عددی را برای دندانهای اسب ذکر میکردهاند و به شدت در این باره محاجه و استدلال میکردهاند. یکی با استناد به گفتههای ارسطو تعداد دندانهای اسب را 38 عدد میدانست و دیگری ادعای او را نپذیرفته و به سراغ کتب ارسطو میرفت تا اشتباه اولی را اثبات کند و سومی به دانشمند دیگری استناد کرده و هر دو را زیر سؤال میبرد و چهارمی ادعای هیچ یک را نمیپذیرفت و... هیچ کدام از این علما نتوانستند دیگران را درباره صحت ادعای خود قانع کنند و بحث به درازا کشید و توافقی روی تعداد دندانهای اسب انجام نشد. تا اینکه کسی از میان همان اصحاب اسکولاستیک از آنها پرسید چرا از مدرسه خارج نمیشوند و خودشان دندانهای اسب را نمیشمرند؟ قرائتها درباره پاسخ علمای اسکولاستیک به این سؤال متفاوت است. قرائت غالب این است این علما مفصلا به سوالکننده و سوال «احمقانه» او خندیدهاند و بحث «علمی» خودشان را از سر گرفتهاند. بعضی هم میگویند سوال کننده کتک مفصلی خورده و از مدرسه بیرونش انداختهاند و بعضی دیگر هم میگویند حضرات هیچ اعتنایی به سؤالکننده نکرده و بحث را ادامه دادهاند تا بتوانند تعداد دندانهای اسب را پیدا کنند. برخورد بعضی مسئولان مربوطه با بنزین پتروشیمیها و میزان آلایندگی آنها علیرغم اسناد صریحی که در این باره و با تکیه بر آنالیز آزمایشگاهی محمولههای سوخت منتشر شده است، شباهت عجیبی با ماجرای شمارش دندانهای اسب در قرون وسطی دارد. تعیین میزان آلایندگی هر نوع سوختی از جمله انواع بنزین وارداتی، پالایشگاهی و پتروشیمی از هیچ راهی به جز نمونهگیری از جایگاهها یا مبادی تولید و آزمایش این نمونهها در آزمایشگاههای معتبر و دقیق ممکن نیست. یعنی برای اثبات این آلایندگی کافی است نمونهای از ریفرمیت(ماده اولیه تولید بنزین) پتروشیمی، نمونهای از ریفرمیت پالایشگاهی، نمونهای از بنزین وارداتی و نمونهای از بنزین توزیع شده در جایگاههای سوخت در نقاط مختلف کشور را به یک آزمایشگاه صاحب صلاحیت سپرد تا میزان آلایندگی آن مشخص شود. بدون قضاوت بخشی از گفتههای مسئولان سازمان محیط زیست درباره موضوعی را که ماهیت صد در صد «آزمایشگاهی» و «علمی» دارد را مرور کنیم: یوسف رشیدی مدیر مرکز هوا و تغییر اقلیم سازمان محیطزیست دکترای شیمی با گرایش پتروشیمی از دانشگاه امیرکبیر دارد. وی در گفتوگو با فارس گفته است:« سوخت تولید شده در پتروشیمیها از گاز تولید میشود». وی همچنین عمیقا معتقد است که آنچه پتروشیمیها به عنوان بنزین ارائه میکنند تنها شامل BTX یعنی بنزن، تولوئن و زایلن است. وقتی به او گفتیم که اساسا بنزن از گاز تولید نمیشود پاسخ داد شما در اینترنت سرچ کنید ببینید محصول پتروشیمیها چیست. اما مهمترین نکته در گفتههای رشیدی این است که میگوید سازمان محیط زیست بنزین وارداتی را «آزمایش» نکرده اما به آلاینده نبودن آن «یقین» دارد. در عین حال رشیدی در مصاحبه یاد شده میگوید ما بنزین پتروشیمی را هم «آزمایش» نکردهایم اما به آلاینده بودن آن «اطمینان» داریم. به عبارت سادهتر این مقام مسئول سازمان حفاظت از محیط زیست بدون هیچ گونه «آزمایش» یا «مشاهده عینی» مطمئن است که بنزین پتروشیمی آلاینده است و ماهیتی جز BTX ندارد. اگر آقای رشیدی زحمت یک مسافرت کوتاه به یکی از مجتمعهای پتروشیمی تولید کننده ریفرمیت را به خود میداد میتوانست با چشمان خود مشاهده کند که واحد BTX این پتروشیمیها که از ریفرمیت به عنوان خوراک(و نه محصول) استفاده میکند کاملا در حالت «استندبای» قرار دارد و برای نگهداری از این واحد به آن نیتروژن تزریق شده است و مدتها است که محصولی تولید نمیکند. سعید متصدی، معاون محیط زیست انسانی سازمان حفاظت محیط زیست نیز به تازگی در جمع خبرنگاران گفته است: «تمامی متخصصان پتروشیمی می دانند که تنها خروجی فرآیند پتروشیمی، BTX است نه بنزین؛ ضمن اینکه بنزن موجود در بنزین قطعاً سرطان زا است.» این مسئول سازمان محیط زیست هم میتوانست برای «مشاهده عینی» نحوه کار یک واحد پتروشیمی به یکی از این مجتمعها سفر کند. ضمن اینکه متصدی باز هم به دلیل رها کردن «دانش تجربی» و «آزمایش» ظاهرا از یاد برده است که درصد بنزن در ریفرمیت پتروشیمی نوری که 70 درصد از بنزین پتروشیمی را تولید میکند با درصد بنزن در پاکترین پالایشگاه کشور یعنی پالایشگاه اراک برابری میکند و از اغلب پالایشگاههای دیگر کشور و به خصوص از بنزین وارداتی پایینتر است. وی همچنین گفته است:« بنزین توزیعی در سال 89 پرولیز بود و سپس به صورت ریفورمیت ارائه شد؛ همین موضوع منجر به تقلیل شدید و ناگهانی روزهای پاک از 32 روز در سال 88 به 14 روز در سال 89 شد.» مستندات و مرجع گفتههای متصدی اینجا هم مشخص نیست اما آنچه واضح است آن است که مرجع این گفتهها باز هم «آزمایش» و «دادههای علمی» نیست. چراکه تقریبا همه کارشناسان این صنعت میدانند که «بنزین پیرولیز» هیچ ارتباطی به «ریفرمیت» پتروشیمیها ندارد و به چند دلیل وزارت نفت در سال 89 نمیتوانسته بنزین پیرولیز را به صورت ریفرمیت ارائه کند. چنانکه میزان تولید بنزین پیرولیز در کشور بسیار بسیار محدود بوده و حتی قادر نبوده بخش اندکی از کمبود بنزین کشور در آن زمان را تامین کند. در عین حال کسی نمیتواند در یک واحد پتروشیمی یا پالایشی بنزین پیرولیز را به ریفرمیت تبدیل کند. در واقع آنچه به عنوان بنزین پتروشیمی ارائه شده با تکیه بر حجم بالای تولید ریفرمیت در پتروشیمیهای کشور تولید شده است، چنانکه پیش از این پالایشگاه اصفهان هم برای تولید بنزین از ریفرمیت پتروشیمی اصفهان استفاده میکرده است. متصدی نکته دیگری را هم از یاد برده است. همکار او در سازمان محیط زیست یعنی یوسف رشیدی در گفتوگو با کافه خبر و خبرگزاری فارس بارها و بارها به صراحت تاکید کرده است که:« بنزین پتروشیمی اصلا به تهران نیامد وامروز هم بنزین تهران از پالایشگاههای اراک و تهران تامین میشود» رشیدی در اوایل بهمن 92 در گفتوگو با وطن امروز هم گفته بود:« وضعیت بنزین بحرانی نیست. به خصوص در تهران که اصلا.» متصدی و رشیدی لابد میتوانند دلیل این مواضع کاملا متناقض درباره ارتباط بنزین پتروشیمی با آلودگی هوای تهران را با ارائه «شواهد مستند» و «آزمایشهای علمی» توضیح دهند. متصدی در مصاحبه اخیر خود همچنین گفته است:« کلیه مدارک و مستندات آلوده بودن بنزین پتروشیمی در سازمان حفاظت محیط زیست موجود است. تا کنون دو جلسه در مجلس درباره بنزین پتروشیمی و مقصران تولید آن با بررسی اسناد و مدارک ارائه شده از سوی سازمان حفاظت محیط زیست، برگزار شده است.» این ادعاها در حالی است که هیچ یک از اعضای کمیسیون انرژی مجلس موفق نشدهاند این اسناد و مدارک را مشاهده کنند و هیچ یک ارائه این اسناد را تایید نکردهاند. چنانکه به عنوان مثال عبدالکریم جمیری عضو کمیسیون انرژی مجلس در گفتوگو با فارس گفت:« نمایندگان سازمانهای استاندارد و حفاظت از محیط زیست هیچ سندی درباره آلایندگی بنزین پتروشیمیها ارائه نکردند. از فحوای کلام نمایندگان محیطزیست و استاندارد این طور بر میآمد که شاید اساسا مطالعهای هم در این مورد نداشتهاند و قرار شد در جلسه بعد کمیسیون اگر مطالعات یا اسنادی داشتهاند آن را ارائه کنند. » ظاهرا اسناد سازمان محیط زیست باز هم از جنس همان اسناد علمای مکتب اسکولاستیک در قرون وسطی بوده است که نمایندگان مجلس موفق به مشاهده آنها نشدهاند. اما وقتی معصومه ابتکار رئیس فعلی و اسبق سازمان محیطزیست در واکنش به انتشار اسناد غیر قابل انکار توزیع بنزین پیرولیز (تنها محصول پتروشیمی که آلایندگی آن اثبات شده است) در تهران در دوره اصلاحات از سال 80 تا 84 میگوید:« بعید میدانم در آن سالها از این بنزین استفاده میشده است» و از سوی دیگر میگوید:« پرونده استفاده از بنزین پتروشیمی از نوع پیرولیز در کشور تمام شده با توجه به مشکلاتی که این نوع بنزین دارد دستور توقف تولید بنزین پتروشیمی به وزارت نفت دادیم که مورد موافقت قرار گرفت و این اقدام دستاورد بزرگی برای دولت محسوب میشود.» و بین بنزین پیرولیز و ریفرمیت پتروشیمیها که تفاوت ماهوی دارند تفکیک قائل نمیشود، تکلیف مدیران زیر دست وی در سازمان محیطزیست در برخورد با مسائلی که نه با حرف که باید با «آزمایش» مشخص شوند، معلوم است. طرفه آنکه علیرغم انتشار اسناد متعددی درباره آنالیز انواع بنزین و تایید صحت آنها از سوی معاون وزیر نفت و مدیرعامل شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی، هنوز هیچ سندی درباره توزیع بنزین آلاینده منتشر نشده است و منتقدان به همان شیوه دانشمندانی که ذکرشان رفت فقط درباره آلایندگی بنزین پتروشیمی «حرف» میزنند و «سخنرانی» میکنند. شاهبیت این شیوه برخورد با مسائل کارشناسی اما برگزاری نظرسنجی درباره آلاینده بودن یا آلاینده نبودن بنزین پتروشیمی در پایگاه اطلاعرسانی وزارت نفت است. این فرض که نظرسنجی میتواند صحت و سقم موضوعی را که فقط در آزمایشگاه قابل راستی آزمایی است، تعیین کند جز با همان مکتب اسکولاستیک به شیوه دیگری قابل توجیه نیست. شاید بهتر باشد مسئولان محیط زیست به قول فرانسیس بیکن ( پدر تجربهگرایی مدرن ) به جای اینکه «کتاب ارسطو را مطالعه کرده و از اسب شناسی مطلع شوند، همان اسبی را که بر آن سوار شدهاند مشاهده کرده و دندانهای آن را بشمرند.» انتهای پیام/
93/03/27 - 01:05
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 86]