واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: همتی دیگر!اشارهمهدی زینالدین وقتی میخواست ازدواج كند، به همسرش گفته بود: «پایان راه من شهادت است و اگر جنگ تمام شود و شهید نشوم، هر كجا جنگ حق علیه باطل باشد، به آنجا میروم تا شهید شوم.» و این یعنی: مبارزه جغرافیا و مرز نمیشناسد و پایانی ندارد.همت معروف بود كه بسیار پركار است و كم خواب و هم او به مادرش گفته بود: مادر! من خواب و استراحت دنیا را به تمام زرق و برقش به دنیادارها بخشیدم! این دنیا برای من تنگ است و جای من اینجا نیست.
یادداشتهای یك شهید زنده «هنوز دبیرستانی بود، اما از شدت كار و فعالیت توی مدرسه و بیرون مدرسه، وقتی به خانه میرسید، حتی در حال خوردن غذا خوابش میبرد. البته او نمیخوابید، غش میكرد!» این جملات را مادر شهید احدیان و البته دهها مادر شهید دیگر درباره فرزندانشان گفتهاند. حال درباره توصیف فرزندانشان چه قبل از جنگ و چه بعد از جنگ و البته ادامه این جملات هم اینگونه است كه «دوباره میدیدی نیمه شب بلند شدهاند و بر سر سجاده در حال راز و نیازند تا روز پركار دیگری را آغاز كنند.»چنانچه اشاره شد، آن انگیزههای قوی كه این تلاشهای شبانهروزی را ثمر میدهند، از آرمانهای بلندی نشئت گرفتهاند كه همواره مد نظر این بچهها بودند. مهدی زینالدین وقتی میخواست ازدواج كند، به همسرش گفته بود: «پایان راه من شهادت است و اگر جنگ تمام شود و شهید نشوم، هر كجا جنگ حق علیه باطل باشد، به آنجا میروم تا شهید شوم.» و این یعنی: مبارزه جغرافیا و مرز نمیشناسد و پایانی ندارد.خیال نكنیم داشتن این روحیه راحت است كه مجاهده همراه با ایثار و از خوشیها گذشتن است و یك تغییر اساسی در زندگی دنیایی روزمره است. این تلاشها هم همواره همراه با بصیرت و شناخت صحیح از شرایط و نیازهای روز بودهاند؛ وگرنه تلاش كور بیثمر است.در روایات داریم كه «المؤمن خفیف المؤونه كثیر المعونه». شهدای ما اینگونه بودند و اینك هم مجاهدان عرصههای دیگر اینگونهاند؛ یعنی كممصرف و پر بازده.اصلا پیشرفت سریع انقلاب در آن سالهای ابتدایی را مرهون همین تلاشهای خستگیناپذیر شبانهروزی هستیم؛ وگرنه حزباللهیهای آن موقع اگر كمتر از امروز نبودند، بیشتر هم نبودند و شاید راه رشد مضاعف امروز هم در همین مسئله نهفته باشد. امام(ره) میگفتند: راحتطلبی و رفاه با مبارزه سازگاری ندارد. یعنی كسی كه اهل جهاد و مبارزه است، قطعاً سختی میكشد و این سختیها در كنار راحتیها و تنعمها قرار نمیگیرد و این نكتهای است بس مهم كه متأسفانه با توجیهاتی كوچك به راحتی گریبان برخی انقلابیون دیروز را هم گرفت!حسین خرازی، رنگش از شدت گرسنگی پریده بود و رو به بیهوشی رفته بود؛ اما فرصت غذا خوردن پیدا نمیكرد! اكثر بچههای جبهه همینگونه بودند. زندگیهای جمع و جوری داشتند و به دنیا كمتوجهی میكردند و از طرفی هم بسیار پركار و عاشق كسب رضای الهی از طریق تلاش برای اقامه دین او بودند. بیشترشان هم حرفشان این بود: «وقتی جنگ تمام شود، وقت استراحت هم خواهد بود.» البته خودشان میدانستند كه جنگ فقر و غنا و جنگ حق و باطل تمام شدنی نیست و شایداین جملات را برای دلخوشی ما میگفتند!مادرش گفته بود: مادر! من خواب و استراحت دنیا را به تمام زرق و برقش به دنیادارها بخشیدم! این دنیا برای من تنگ است و جای من اینجا نیستآدم وقتی اینها را میبیند انرژی میگیرد و از خودش خجالت میكشد. آنها همه ویژگیهای خوب را در خود جمع كرده بودند و تفسیر عملی آیات قرآن بودند. در قرآن كریم اجر عظیمی برای مجاهدان در راه خدا ترسیم شده است. مجاهدانی كه در جبهه حق در حال جنگ با باطلاند و این جبهه، خاكریزهای متفاوت و گستردهای دارد. من و شما هم اگر بخواهیم در صف ایشان باشیم، باید سعی كنیم تا از فضای دنیایی روزمرهمان جدا شویم و در همان شهر و در میان همان زندگی یا شناخت صحیح، جبهههای علمی، فكری و فرهنگی موجود را شناسایی كنیم و وظیفه خویش را انجام دهیم. اگر شنیده باشید، توی جبهه برای هر روز، فردی به عنوان شهردار انتخاب میشد تا برخی امور، از جمله تمیزكاری و جمعآوری زبالهها و... را انجام دهد. برخی روزها كه این مسئولیت به عهده تنبلترها و راحتطلبها میافتاد، میدیدی كه نیمههای شب، همت از شناسایی برگشته است و در حالی كه روز پركار و طاقتفرسا را گذرانده، برای جمع نشدن پشه و مریض نشدن نیروها در اثر كثیفی، به سراغ زبالههای بازمانده میرفت و كاری را كه به دیگران سپرده شده و انجام ندادهاند، در آن شرایط به انجام میرساند. آری! كوتاهی ما و بیتفاوتی و راحتطلبی، آن بخش كار را كه ما میتوانستیم و باید برمیداشتیم، بر دوش همتها میاندازد.البته همت معروف بود كه بسیار پركار است و كم خواب و هم او به مادرش گفته بود: مادر! من خواب و استراحت دنیا را به تمام زرق و برقش به دنیادارها بخشیدم! این دنیا برای من تنگ است و جای من اینجا نیست. اما این ساقط تكالیف نیست. آنها رفتهاند و هنوز تا رسیدن به آرمانهای انقلاب، راه بسیاری در پیش است و به جای حسرت، همتی دیگر باید.رفتند اما بار گرانی بر زمین مانده است. امتدادبخش هنرمردان خدا - سیفی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 276]