تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 30 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):نادانى ريشه همه بديهاست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1831307228




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

محمد جواد حق شناس: افشاگری‌های وزرای سابق برنامه‌ریزی شده است/ احمدی نژاد منتظر نقایص دولت روحانی است


واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز:
محمد جواد حق شناس: افشاگری‌های وزرای سابق برنامه‌ریزی شده است/ احمدی نژاد منتظر نقایص دولت روحانی است

محمد جواد حق شناس: افشاگری‌های وزرای سابق برنامه‌ریزی شده است/ احمدی نژاد منتظر نقایص دولت روحانی است
پس از آنکه پرویز کاظمی، وزیر سابق دولت محمود احمدی‌نژاد در اقدامی غیرمنتظره دست به انتقاداتی تند علیه مدیریت احمدی‌نژاد زد، برخی دیگر از وزرای دولت احمدی‌نژاد نیز در هفته‌های اخیر به چنین شیوه‌ای متوسل شده‌اند.
به گزارش نامه نیوز، حیدر مصلحی، وزیر سابق اطلاعات دومین کسی بود که این رویکرد را ادامه داد و مرضیه وحیددستجردی با تکرار ادعاهای خود، دوباره احمدی‌نژاد را به سوءمدیریت متهم کرد. «آرمان» برای تحلیل این وضعیت و همچنین ارزیابی فضای جامعه مدنی اعم از وضعیت احزاب، مطبوعات و تشکل‌های سیاسی در دولت آقای روحانی با دکتر محمدجواد حق‌شناس، استاد دانشگاه گفت‌وگو کرده است. حق‌شناس معتقد است: «افرادی که هم‌اکنون بی‌محابا به احمدی‌نژاد می‌تازند، زمانی دست راست دولت وی و همراه و حامی وی در کابینه بودند. این عده باید این نکته را در نظر داشته باشند که اگر وزیر دولت احمدی‌نژاد نمی‌شدند به هیچ عنوان به جایگاهی که هم‌اکنون در افکار عمومی دارند دست پیدا نمی‌کردند». وی همچنین تصریح می‌کند: «به اندازه‌ای که خود آقای روحانی نسبت به فضای باز مدنی دغدغه و اهتمام دارند، در وزرای ایشان چنین باوری وجود ندارد. به نظر می‌رسد باور برخی از وزرای دولت آقای روحانی نسبت به شعارهایی که ایشان مطرح کرده‌اند باوری متفاوت است». در ادامه گفت‌وگوی «آرمان» را با دکتر محمدجواد حق‌شناس از نظر می‌گذرانید:

به‌تازگی برخی از وزرای سابق دولت احمدی‌نژاد ازجمله پرویز کاظمی، حیدر مصلحی و مرضیه وحیددستجردی دست به انتقاداتی نسبت به دولت احمدی‌نژاد در 8سال گذشته زده‌اند. چرا وزرای احمدی‌نژاد در شرایط کنونی چنین اقدامی را انجام داده‌اند؟

به‌نظر من افشاگری‌های وزرای سابق دولت احمدی‌نژاد حساب شده و برنامه‌ریزی شده است. ما باید قبول کنیم که این افراد به هرحال وزرای دولت احمدی‌نژاد بوده و در تمامی اقدامات وی دخیل هستند. اینکه این عده تلاش می‌کنند در شرایط کنونی که احمدی‌نژاد از اقبال عمومی کافی برخوردار نیست خود را از وی جدا کنند حرکتی ناموجه است. اصولگرایان تلاش می‌کنند با چنین اقداماتی نشان دهند که در اقدامات دولت احمدی‌نژاد دخالت نداشته‌اند. در صورتی که همه مردم ایران شاهدند که احمدی‌نژاد با حمایت اصولگرایان بر سر کار آمد و در ابتدای دولتش نیز از حمایت صددرصدی اصولگرایان برخوردار بود. افرادی که هم‌اکنون بی‌محابا به احمدی‌نژاد می‌تازند، زمانی دست راست دولت وی و همراه و حامی وی در کابینه بودند. این عده باید این نکته را در نظر داشته باشند که اگر وزیر دولت احمدی‌نژاد نمی‌شدند به هیچ عنوان به جایگاهی که هم‌اکنون در افکار عمومی دارند دست پیدا نمی‌کردند. پس احمدی‌نژاد به گردن این وزرا حق دارد و احمدی‌نژاد بود که سبب ارتقای جایگاه اجتماعی و سیاسی آنها، آن هم به عنوان وزیر و عضوی از کابینه دولت شده است. من این روند را اخلاق گرایانه نمی‌دانم و معتقدم این روند در صورتی که ادامه داشته باشد در جهت تقویت بازی «اصولگرایان منهای احمدی‌نژاد»خواهد بود.

احمدی‌نژاد درصدد بازگشت به قدرت است. به‌تازگی اخباری منتشر شده که از طرف حامیان احمدی‌نژاد با برخی از بزرگان اصولگرایی تماس گرفته شده است. اصولگرایان نیز تاکنون نسبت به این مساله واکنش‌های مختلفی از خود نشان داده‌اند. برخی از همکاری با وی ابا کرده‌اند و آن‌طور که شنیده می‌شود برخی نیز قول همکاری به احمدی‌نژاد داده‌اند. احمدی‌نژاد در چه اندیشه‌ای است؟وی چه اهدافی را دنبال می‌کند؟

بنده در این نکته که آقای احمدی‌نژاد قصد دارد در عرصه سیاسی کشور حضوری مداوم داشته باشد هیچ شکی ندارم و معتقدم احمدی‌نژاد در اندیشه بازگشت به قدرت است. احمدی‌نژاد از همان ابتدا وارد عرصه سیاسی نشده است که روزی از آن خارج شود. شما اگر به زمان ثبت‌نام انتخابات یازدهمین دوره ریاست‌جمهوری نگاه کنید، متوجه می‌شوید که وی شأنیت و جایگاه ریاست‌جمهوری را نیز برای منافع خود و همراهانش در نظر نگرفت. احمدی‌نژاد به عنوان رئیس‌جمهور رسمی کشور بدون در نظر گرفتن اصل بی‌طرفی در انتخابات، همزمان با آقای هاشمی‌رفسنجانی وارد وزارت کشور شد و مشایی را همراهی کرد. وی در ابتدا به مدل پوتین - مدودف در ایران می‌اندیشید اما با ردصلاحیت اسفندیار رحیم‌مشایی موفق به این مساله نشد. بعد از این ماجرا وی و تیم همراهش تمام تلاش خود را برای حمایت از سعید جلیلی در انتخابات به کار بستند. اما رأی 4میلیونی جلیلی در انتخابات نشان دادکه احمدی‌نژاد و تفکر منتسب به حامیان او جایگاهی ندارد.

احمدی‌نژاد در سال 92 مانند سال‌های 84 و88 هرگز نتوانست بر باد پوپولیست بخوابد؛ چرا که این‌بار مردم ونخبگان کشور دست وی را خوانده بودند. عملکرد وی در 8سال گذشته به مردم این باور را القا کرده بود که از دولتی که خود را ساده زیست و مدافع حقوق ضعفا معرفی می‌کرد افرادی مانند بابک زنجانی، محمود خاوری و... سر درآورده‌اند و به ثروت‌های اعجاب‌انگیزی دست پیدا کرده‌اند. هم‌اکنون نیزاحمدی‌نژاد در گمان خود به این فکر می‌کند که گفتمان اعتدال به دلیل ماهیت ضد افراط و تفریط خود، که از جنبه حداقلی دفعی برخوردار است و بیشتر جذب می‌کند، این فرصت را به وی و یارانش می‌دهد که دوباره بتواند با نشان دادن چهره‌ای موجه، خود را در بین افکار عمومی بالا بکشد. احمدی‌نژاد به این مساله نیز آگاه است که حداقل در کوتاه‌مدت به دلیل عملکرد 8سال گذشته خود نمی‌تواند به موفقیت مهمی دست پیدا کند. به همین دلیل منتظر است تا نقایص دولت آقای روحانی برای مردم بیشتر آشکار شود. در چنین وضعیتی مردم به صورت ناخودآگاه دست به مقایسه دولت کنونی و دولت‌های گذشته و به ویژه دولت قبلی خواهند زد. در چنین فضایی است که ما باید شاهد افزایش تحرکات احمدی‌نژاد نیز باشیم. چرا که وی تلاش می‌کند با استفاده از افکار عمومی که وی شگرد آن‌ را دارد عملکرد 8سال گذشته خود را به شکل مثبتی به مردم معرفی کند و با بزرگ کردن نقایص دولت روحانی خود را بالا بکشد. با این وجود گمان می‌کنم احمدی‌نژاد دچار اشتباه در تحلیل وضعیت موجود است. چراکه عملکرد دولت وی به اندازه‌ای بوده است که باید زمان زیادی بگذرد تا دوباره وی به یک سیاستمداری معمولی تبدیل شود. بنده حتی نسبت به این مساله نیز خوشبین نیستم.

رویکرد جریان‌های سیاسی نسبت به شخصیت‌های معتدل هر دو جناح برای انتخابات مجلس و از جمله حجت‌الاسلام ناطق نوری را چگونه ارزیابی می‌کنید؟آیا این حرکت‌ها در راستای گفتمان اعتدال است یا اینکه جریان‌های سیاسی به دلیل ضعیف شدن در سال‌های اخیر مجبور هستند از رویه آزمون و خطا واز اقداماتی که احتمال شکست در آن وجود دارد خودداری کنند؟

گفتمان «اعتدال» به عنوان یک راهبرد جدید در فضای سیاسی و اجتماعی کشور اعلام شده، در حقیقت این گفتمان همان گفتمان موردنظرمردم بوده که در 8سال گذشته کمرنگ شده بود. آقای دکتر روحانی با تشخیص صحیح از وضعیت و شرایط موجود کشور و مجموعه مسائل پیش روی بین‌المللی و درک و فهم درست از ذهنیت و فکر پنهان و آشکار قاطبه مردم آن را مطرح کردند و دیدیم که رای حداکثری مردم نیز پاسخ مثبت به این گفتمان مردمی بود. مفهوم اعتدال به معنای محافظه‌کاری یا بی‌تفاوتی در امور نیست بلکه نوعی میانه‌روی و حرکت در مسیر صراط مستقیم جامعه است، حرکت در مسیر جاده عدل و انصاف است. اعتدال راهی میانه است که از تندروی و کندروی‌های غیرمنطقی و بی‌حساب و از کج روی‌ها و انحرافات به دور است. آقای ناطق نوری و امثالهم از سرمایه‌های سیاسی و اجتماعی کشور هستند. بنده معتقدم آقای ناطق نوری در 8سال گذشته می‌توانستند یکی از میدان داران بزرگ و تاثیرگذار سیاسی کشور باشند که متاسفانه با تخریب‌هایی که نسبت به ایشان صورت گرفت، خود را از صحنه سیاسی کنار کشیدند. در این مورد نیز این انتقاد به اصولگرایان وارد است که منزلت و جایگاه سرمایه‌های اجتماعی خود و کشور را بیشتر و بهتر درک کنند. هم‌اکنون اما عقلای اصلاح‌طلبی و همچنین اصولگرایی در تلاش هستند که به دور تسلسل افراط و تفریط در کشور پایان بدهند و رویکرد با ثبات‌تری نسبت به رویدادهای سیاسی اتخاذ کنند. به همین دلیل هر دو گروه تلاش می‌کنند از چهره‌های موجه و قابل اعتمادی که به نوعی سرمایه اجتماعی جریان‌های سیاسی محسوب می‌شوند استفاده کنند. در شرایط فعلی ما با دو گرایش در هر دو جریان اصولگرایی و اصلاح‌طلبی در کشور مواجه هستیم. اول جریان خردگرای مستتر در هر دو جریان اصلاح‌طلب و اصولگرا و دوم جریان‌های تندرو که همواره تلاش می‌کند فضای سیاسی کشور را دچار تنش و چالش کند. به همین دلیل حضور چهره‌های معتدل و امتحان پس داده که در افکار عمومی نیز از جایگاه قابل اتکایی برخوردارند می‌تواند وزن جریان‌های سیاسی را بالا برده و گروه‌های افراطی را به حاشیه براند.

منتقدان دولت آقای روحانی تلاش داشتند در کوتاه‌مدت پای دولت و آقای روحانی را به حاشیه بکشانند؛ اما به هر حال تاکنون موفق به این کار نشده‌اند. در نتیجه به شیوه‌های جدیدتری مانند برگزاری همایش وانتشار فیلم روی آوردند. به نظر شما انتقادات تندروها همچنان از دولت آقای روحانی ادامه خواهد داشت؟

انتقادات نسبت به دولت آقای روحانی از فردای پایان انتخابات ریاست‌جمهوری آغاز شد. اصولگرایان با توجه به عملکرد دولت محمود احمدی‌نژاد در 8سال گذشته که با حمایت اصولگرایان بر سر کار آمده بود به‌خوبی به این امر آگاهی داشتند که در یک انتخابات رقابتی از هر کدام از نامزدهای خود که حمایت کنند، در نهایت شانسی برای پیروزی نخواهند داشت. دلیل این امر نیز برخی آسیب‌هایی بود که مردم و گروه‌های سیاسی از اقدامات دولت گذشته که مارک اصولگرایی بر پیشانی داشت، خورده بودند. به همین دلیل تمام انرژی خود را برای بعد از انتخابات گذاشتند. پس از انتخابات، اصولگرایان از جنبه‌های مختلف دچار بی‌برنامگی شده بودند. از طرفی نتوانسته بودند از پتانسیل عظیمی که برای تبلیغات انتخاباتی در اختیار داشتند به درستی استفاده کنند. از سوی دیگر اما مردم به تشتت و عدم تصمیم‌گیری در اردوگاه بزرگ اصولگرایی پی برده بودند و ازهمه مهم‌تر اینکه قافیه را به کسانی باخته بودند که از کمترین امکانات تبلیغاتی بهره می‌بردند.

ضمن اینکه نباید از حرکت منسجم و ماندگار اصلاح‌طلبان و عملکرد تاثیرگذار شخصیت‌های بزرگی همچون آیت‌ا... هاشمی‌رفسنجانی که جریان‌سازاصلی انتخابات بودند و همچنین سید محمد خاتمی که با درایت صحنه انتخابات را مدیریت کردند نیز به سادگی بگذریم. در نتیجه اصولگرایان با اتفاقات جدیدی در صحنه انتخابات مواجه شدند که برای آن آمادگی نداشتند و پیش‌بینی هم نمی‌کردند که چنین اتفاقاتی در انتخابات رخ بدهد. پس از انتخابات نیز، بخشی از اصولگرایان که بنده از آنها به عنوان اصولگرایان«خردگرا» یا «واقع گرا» نام می‌برم، با تحلیل صحیحی که از انتخابات داشتند مشکلات خود را درون گروهی تشخیص دادند و از فرافکنی و توپ را در زمین دیگری انداختن خودداری کردند و رویکرد تعاملی با دولت در پیش گرفتند. این گروه در عین حال تلاش می‌کرد که به آسیب‌شناسی درونی خود نیز دست بزند و با توجه به شرایط و تحولاتی که در فضای سیاسی کشور رخ داده بود استراتژی مناسبی برای حضور مستمر و تاثیرگذار در صحنه سیاسی اتخاذ کند. همچنین تلاش داشتند نحوه تعامل با جریان مقابل که به نوعی دولت را نیزدر اختیار داشت به کار بگیرند. از جمله این افراد در مجلس می‌توانم به علی لاریجانی، محمدرضا باهنر، محمدحسن ابوترابی‌فرد و کاظم جلالی رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس اشاره کنم. این عده در مجلس که تریبون مخالفان دولت قلمداد می‌شد و نخستین انتقادات صریح از دولت از مجلس به گوش می‌رسید تلاش می‌کردند که با توجه به اینکه دولت در ابتدای راه خود است فضای منتقدین را مدیریت کنند و از اصطکاک شدید بین قوه مقننه و قوه مجریه جلوگیری کنند. بخش دیگری از اصولگرایان نیز بودند که سیاستی برخلاف گروه اول را دنبال می‌کردند. این گروه با طراحی آرمان‌های گروهی و جناحی خود تلاش کردند که از همان ابتدای روی کار آمدن دولت، به آقای روحانی این نکته را القا کنند که ما باید حضور داشته باشیم.

 این عده همچنین درصدد این نکته بودند که با هرگونه اقدامی که به نظر این عده جدید و نو است، مخالفت کنند و با جنجال و حاشیه‌سازی اجازه فعالیت را از دولت بگیرند. این عده که در 8سال گذشته و در زمان دولت محمود احمدی‌نژاد که برآمده از دل همین گروه بود از اختیارات و امکانات گسترده‌ای برخوردار شده بودند بسیار برایشان سخت بود که خود را با شرایط جدید تطبیق بدهند. لذا تلاش کردند که مدیریت زمان رابرای بازگشت به قدرت برای خود فراهم کنند. در این راه نیز از تمام راه‌هایی که امکان‌پذیر بود و گمان می‌کردند که می‌توانند به نتیجه برسند استفاده کردند. یکی از راه‌هایی که این گروه برای رسیدن به اهداف خود در نظر گرفت استفاده از افکار عمومی از طریق مطبوعات، صدا وسیما و تریبون‌های سنتی بود. شگرد این عده هم زیر سوال بردن اقدامات دولتی بود که هنوز به‌طور کامل بر اوضاع مسلط نبود و شناخت کاملی از وضعیت کشور نداشت. مکانیسم‌هایی هم که به کار می‌برند افزایش انتظارات مردم و افکار عمومی نسبت به دولت است تا به افکار عمومی القا کنند که دولت در مسیر درستی حرکت نمی‌کند و تلاش می‌کردند دولت را به اقدامات ضد ارزشی مانند تجمل گرایی، بی‌توجهی به مسائل فرهنگی یا سازش و وادادگی نسبت به دشمنان سنتی که در رأس آنها آمریکا قرار داشت متهم کنند. در این راستا ما شاهد راه‌اندازی کمپین‌های مجازی در شبکه‌های اجتماعی و همچنین استفاده از رسانه رسمی نیز بودیم. تمامی این اقدامات نیز به این دلیل بود که این گروه بتوانند از زیر بار شکست در انتخابات ریاست‌جمهوری خارج شوند و موقعیت خود را برای بزنگاه‌های سیاسی پیش رو، به‌ویژه انتخابات مجلس دهم شورای اسلامی، انتخابات خبرگان رهبری و در نهایت انتخابات ریاست‌جمهوری آینده در بین افکار عمومی ارتقا و افزایش بدهند.

ارزیابی شما از جریان «دلواپسیم» چیست؟ «دلواپسان» در پی چه اهدافی هستند؟

بنده معتقدم که یکی از دلایل اینکه مردم در انتخابات ریاست‌جمهوری به آقای روحانی اعتماد کردند، این بود که ایشان، پرونده هسته‌ای ایران را به سرانجام برساند و به شکلی با منطق و سعه‌صدر و بر پایه عزت و مصلحت ملی با جهان برخورد کند که کسی حتی فکر تحریم ایران را نیز در سر نپروراند. دولت آقای روحانی نیز در مسیری که مردم مطالبه داشتند حرکت کرده است. وضعیت پرونده هسته‌ای ایران نیز به سیاست‌های دولت برآمده از اصولگرایی در 8سال گذشته بازمی‌گردد. سیاست‌هایی مانند کاغذپاره‌خواندن قطعنامه‌های سازمان ملل، تنش‌زایی با قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی و نداشتن یک قرائت مناسب در فضای بین‌المللی، کشور را در عرصه بین‌المللی دچار مشکل کرده بود.

در 8سال گذشته اصولگرایان از منابع و پتانسیل بالای کشوردر عرصه بین‌المللی استفاده بهینه در جهت ارتقای سطح کیفی زندگی مردم نکردند. تمام این مسائل نیز به مدیریت دولت گذشته باز می‌گردد. در نتیجه نظر مردم به نامزدی در انتخابات ریاست‌جمهوری جلب شد که شعار تعامل مثبت و سازنده با جهان می‌داد و تلاش می‌کرد چهره موجه و قابل احترامی را از ایران و مردم ایران به مردم جهان معرفی کند. آقای روحانی نیز تلاش کرد در یک فضای تفاهم و تعامل از منافع ملی دفاع کند. با این وجود به نظر می‌رسد اگر کشور از این وضعیت خارج شود و رویکرد تعاملی با جهان اتخاذ کند منافع برخی دچار زیان خواهد شد. درنتیجه برخی دست به برگزاری همایش‌هایی چون «دلواپسیم» می‌زنند. این عده این نکته را فراموش کرده‌اند که گفت‌وگوهایی که برای حل موضوع هسته‌ای در حال پیگیری است، گفت‌وگوی دولت نیست؛ بلکه گفت‌وگوی کلی است. به‌عبارت دیگر این موضوع بیش از ظرفیت دولت است. اگر گروهی که برای گفت‌وگو عازم ژنو یا وین می‌شود از طرف تمامیت جمهوری اسلامی اجازه نداشته باشد، طرف غربی حاضر به گفت‌وگو با ما نخواهد بود. کار گفت‌وگو نیز این نیست که بدون پشتوانه‌های سیاسی، حقوقی و عقلانی دنبال شود. سابقه تیم گفت‌وگوکننده آقای روحانی نیز نشان داده است که اگر گفت‌وگوها برخلاف منافع ملی بخواهد به پیش برود، امکان ندارد که تیم ما به این گفت‌وگوها ادامه دهد، حتی در صورتی که یک قدم تا رسیدن به توافق نهایی فاصله داشته باشد. اعضای تیم کشورمان هرگز منافع ملی را قربانی گفت‌وگو نخواهند کرد؛ زیرا گفت‌وگو زمانی از ارزش برخوردار است که در چارچوب منافع ملی باشد. من به آینده گفت‌وگوها خوشبین هستم. چون فرایند در چارچوب منطقی خود و بر اساس بازی برد- برد طراحی شده است. بنابراین، شما باید جایگاهی را برای طرف مقابل در نظر بگیرید تا این انتظار شما هم برآورده شود که طرف مقابل به جایگاه و خواسته شما احترام بگذارد. از این رو، طرف مقابل زمانی به منافع و خواسته‌های ما اهمیت خواهد داد که ما نیز درک درستی از طرف مقابل داشته باشیم. با این وجود معتقدم فضای نقدی که آلوده به فضای حذف رقیب از مسیرهای غیرمنطقی و غیراخلاقی است، نمی‌تواند به نتیجه مطلوب که همانا حفظ منافع ملی و توسعه سیاسی است دست پیدا کند. دولت آقای روحانی باید با شناخت غرایز سیاسی منتقدان، این انتقادات را در خود هضم کند و با رویکردی مودبانه اجازه ندهد فضای سیاسی کشور به سمت و سوی جبهه‌گری عمیق‌تر سوق داده شود. دولت در واقع با استفاده از ظرفیت رسانه‌ای خود و همچنین استفاده از افرادی که با رسانه آشنایی دارند، باید به دنبال روشنگری در مقابل این تخریب‌ها باشد. البته خود آقای روحانی هم بنا ندارد که به صورت مستقیم با افرادی که دولت را تخریب می‌کنند وارد چالش شود. اکنون مشکلی که در دولت وجود دارد این است که تیم رسانه‌ای دولت از انسجام کافی برخوردار نیست و نمی‌تواند واکنش مناسبی در مقابل تخریب‌ها داشته باشد. به‌طور مثال سخنگوی دولت باید وقت آزادتری داشته باشد و فعالیت رسانه‌ای بیشتری در جهت روشنگری دنبال کند. برخورد با مخربان دولت موجب می‌شود که بهانه به دست این عده بیفتد و آنها اینگونه القا کنند که دولت کم‌تحمل بوده است و به آزادی پایبند نیست. در واقع به‌جای برخورد با تندروها، باید با روشنگری در جامعه به مردم فهماند که این عده با چه اهدافی به دنبال تخریب دولت هستند.

یکی از شعارهای آقای روحانی در مبارزات انتخاباتی تلاش در جهت فضای باز مدنی و آزادی بیشتر مطبوعات و احزاب بود. به نظر شما دولت تدبیر و امید به چه میزان در تحقق شعارهای خود موفق بوده است؟

یکی از مولفه‌های اصلی توسعه یک جامعه مشارکت سیاسی، اجتماعی و مدنی است. مهم‌ترین نهادی نیز که می‌تواند این مشارکت را پیش ببرد احزاب هستند. رسانه‌ها و همینطور نهادهای جامعه مدنی و NGO‌ها نیز از شاخص‌های جدی توسعه و مشارکت سیاسی هستند که در کنار احزاب می‌توانند نقش موثری در توسعه سیاسی داشته باشند. معتقدم توسعه سیاسی و ساماندهی احزاب در دولت یازدهم در حد قابل قبول صورت نگرفته است. جامعه مدنی ایران از دولت احمدی‌نژاد نامهربانی‌هایی دیده است. به‌نظرم آن دوران یک گام به عقب بود. به همین دلیل دولت آقای روحانی نه‌تنها باید تلاش معمولی خود را دنبال کند بلکه باید تلاش کند مشکلات 8 سال گذشته در این حوزه را جبران کند. یکی از شاخص‌هایی که دولت باید توجه کند بحث تغییراتی است که در وزارت کشور انتظار می‌رفت. مدیرانی که مسئولیت رسیدگی به احزاب را دارند، باید از میان کسانی انتخاب می‌شدند که حداقل خون جدید را در این حوزه به گردش در‌می‌آوردند. مدیرانی که همچنان نگاهی همسو با دوران گذشته دارند نمی‌توانند در مسیری حرکت کنند که با دیدگاه‌ها و خواسته‌های دولت گذشته متفاوت است. این یکی از اشکالات جدی است که به عنوان یک نقد و انتظار به وزارت کشور و دولت روحانی وارد است. دولت آقای روحانی در عرصه سیاست خارجی تاکنون موفق عمل کرده و انتظارات را برآورده کرده است. اما در عرصه سیاست داخلی معتقدم که باید تلاش بیشتری از سوی دولت صورت بپذیرد. این نکته را نیز باید عنوان کنم که به اندازه‌ای که خود آقای روحانی نسبت به فضای باز مدنی دغدغه و اهتمام دارند، در وزرای ایشان چنین اراده و باوری وجود ندارد. به نظر می‌رسد باور برخی از وزرای دولت آقای روحانی نسبت به شعارهایی که ایشان مطرح کرده‌اند باوری متفاوت است. در این زمینه احساس می‌شود دولت نیاز به هماهنگی و انسجام بیشتری در دیدگاه‌های اعضای کابینه دارد.





1393/3/7





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نامه نیوز]
[مشاهده در: www.namehnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 27]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن