واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: «دکتر على دايي» سرمربى تيمملى ايران "اخبار ویژه" خبر ورزشی على دايى مصاحبهاى با روزنامه اشپورت بيلد آلمان انجام داده است که البته خيلى جديد نيست، اما نکات بسيارى دارد. دايى در اين مصاحبه تاکيد کرده است که شايد (البته شايد) در جامجهانى 2010 هم بازى کند. او گفته است قصد دارد در کلاسهاى مربيگرى آلمان شرکت کند و روزى سرمربى تيمملى ايران شود. بههرحال دايى در کنار تحصيل به مربيگرى هم علاقمند است و اين مسئله که روزى روى نيمکت تيمملى هم بنشيند، دور از تصور نيست، دايى همچنين صحبت از ادامه تحصيل و اخذ مدرک دکترا کرده است که در اين زمينه هم براى وى آرزوى موفقيت داريم. شايد هم روزى دکتر علىدايى سرمربى تيمملى ايران شود. سود 40 ميلياردى آلمان از جام جهانى جامجهانى 2006 که در کشور آلمان برگزار شد، 40 ميليارد يورو سود اقتصادى خالص را براى کشور ميزبان به همراه داشته است. اين در حالى است که تنها يک ميليارد يورو هزينه برگزارى اين رقابتها شده است. گفتنى است 15 هزار نفر مسئوليت برگزارى رقابتها را عهدهدار بودند، 3 ميليارد نفر در سراسر دنيا کليه رقابتها را نظارهگر بودهاند و 2/3 ميليون نفر نيز از نزديک به تماشاى اين ديدارها نشستند. علىآبادى: 90 ميليارد تومان هزينه فوتبال است فدراسيون دادکان، جلوى نظرات کارشناسى ايستاد مهندس علىآبادى رئيس سازمان تربيتبدنى در نشست همانديشى بررسى راههاى رشد و توسعه فوتبال ايران که صبح ديروز به مدت 210 دقيقه برگزار شد به نکات مهمى اشاره کرد: * مخالف پول خرج کردن کلان در سطح فوتبال نيستم اما معتقدم اين پول بايد سالم خرج شود تا بهرهاش به رشد و توسعه فوتبال کل کشور برسد نه چند تيم و استان خاص! * امروزه بيش از 50 درصد ورزش ما را فوتبال تشکيل مىدهد و علايق مردم هم به اين سمت و سو رفته است. * در حال حاضر 90 ميليارد تومان در فوتبال کشور هزينه مىشود در حالى که شايد درصد ناچيزى از اين ميزان پول خرج امور زيربنايى و مسائل زيرساختى فوتبال مىشود آن هم در شرايطى که عمده بار اين هزينه از سوى دولت پرداخت مىشود. * بر اين مبنا بايد ديد اين ميزان هزينه، چقدرش خرج خود فوتبال شده و چقدر آن صرف دعواها و اختلاف سليقهها و رفتن به جيب دلالها و واسطهها مىشود؟ * وقتى فوتبال در استانها به صورت پايهاى و زيربنايى دنبال نمىشود و تنها 7 استان در سطح ليگبرتر فعالند، چگونه مىتوان ادعا کرد که فوتبال در سطحى فراگير در کشور گسترش يافته است؟ * سياست ما دخالت در امور هيچ فدراسيونى نبوده و در آينده هم نيست کما اينکه در اين رابطه با فدراسيون فوتبال هم تلاش کرديم تعامل لازم را به وجود آوريم ليکن متاسفانه اين فدراسيون جلوى نظرات کارشناسى سازمان ايستاد تا تيمملى نتواند در عرصه رقابتهاى جامجهانى پاسخگوى انتظارات باشد. * ما انتظار غيرمعقولى از فدراسيون فوتبال نداشتيم بلکه مىخواستيم اين فدراسيون در قالب برنامه حرکت کرده و به نظرات کارشناسان و دلسوزان ورزش توجه کند. * متاسفانه در جامجهانى نتوانستيم پاسخ محبت و همراهى هموطنان داخل و خارج کشور را در اثر سياستهاى غلط اتخاذ شده بدهيم. * هيچگاه منطقى نديدهام که به تنهايى براى ورزش کشور تصميم گرفته و يا رئيس فدراسيونى را عزل کنم. در اين زمينه ما قايل به خرد جمعى هستيم. کياچ: دست و زبانم را بريدند يزدانىخرم: ديديد علىآبادى مرا عوض نمىکند؟! اول اينکه؛ تيمملى واليبال بدون مربى ايرانى و مترجم به ايتاليا رفت و ميلوراد کياچ (سرمربى) هم که از عصبانيت روى پايش بند نمىشد گفت: دست و زبانم را بريدند و مرا به ايتاليا فرستادند! وقتى امير حيدرى و ايرج مظفرى نيستند چه کسى بايد براى من يادداشت بردارد و در جريان بازى کمکم کند؟ وقتى دکتر امينپور نيست، چه کسى حرفهايم را براى بازيکنان ترجمه کند؟ دوم اينکه؛ نمىدانيم چطور دست برقضا سفارت ايتاليا، رواديد سرپرست تيمملى را صادر کرد ولى براى اين سه عضو مهم و مؤثر کادر فنى رواديد صادر نشد؟! آيا در پس اين صدور رواديد رازى نهفته است؟! منطق مىگويد: اشکال، کمکارى يا جهتدهى در درخواست براى صدور رواديد از ما بوده، چرا که ايتاليايىها خودشان ما را به تورنمنت اين کشور دعوت کردهاند و دليلى نداشته که با عدم صدور رواديد خودشان را زير سئوال ببرند! سوم اينکه؛ ساعاتى پيش از اعزام تيمملى به ايتاليا، رئيس فدراسيون، ملىپوشان اعزامى را جمع کرد و گفت: ديديد که مىگفتند؛ علىآبادى آمده تا جانشين مرا در واليبال مشخص کند ولى اين کار را نکرد؟! ديديد علىآبادى مرا عوض نمىکند؟! هنوز به شما ثابت نشده من تا آخر بازيهاى آسيايى در واليبال مىمانم؟ حالا برويد و بعد از اين هم حرف مرا گوش کنيد! من از واليبال نمىروم! چهارم اينکه؛ اگر چه اجتماع محمدرضا يزدانىخرم با اعضاى تيمملى خصوصى بود ولى همانطور که خوانديد گفتههاى رئيس فدراسيون به بيرون راه پيدا کرد و... يکى از ملىپوشان حاضر در اين جلسه مىگفت: طرف بدجورى براى علىآبادى کرى مىخواند و در پس حرفهايش اين بود که علىآبادى نمىتواند او را عوض کند! پنجم اينکه؛ با اتفاقاتى که براى سفر نصفونيمه تيمملى به ايتاليا افتاد بازهم دست منفعتطلبان و سودجويانى که در حول و حوش فدراسيون غوطه مىخورند و از اين رهگذر به آب و آبادى رسيدهاند، بيش از پيش نمايان شد. يزدانىخرم يا هنوز هم در خواب خرگوشى است و نمىداند که اين افراد چطور فقط به نفع خودشان کار مىکنند يا با آنها همپياله است! البته مورد دوم را مىتوان برچسبى دانست که به يزدانىخرم هرگز نمىچسبد ولى مورد اول را هم نبايد باور کرد چون او را مديرى باهوش مىنامند! راستى پس چرا او هيچ اقدامى در جهت برطرف کردن اين سوءتفاهم دقيق و صحيح انجام نمىدهد؟
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 366]