واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۳ (۱۲:۳۴ب.ظ)
مذاکرات هسته اي وين؛ تصميم سخت يا نياز سخت؟! گروه اقتصاد سياسي
به گزارش خبرنگار خبرگزاري موج، آنچه در فضاي رسانه اي مدتي پيش مطرح شد بحث اتخاذ "تصميم سخت" براي طرفين مذاکرات بود. اين واژه براي بار اول از سوي جان کري وزير امور خارجه آمريکا مطرح شد. وي که در يکي از کميتههاي تخصيص بودجه سنا سخنراني ميکرد، گفت: «ايران در مذاکرات با تصميمهاي بسيار دشواري مواجه است. ما معتقديم که در مسير درستي قرار داريم، اما نميدانم نتيجه نهايي چه زماني و به چه شکلي حاصل خواهد شد. ايران تصميمهاي بسيار دشواري را پيش رو دارد. تصميمهاي بسيار مشکلي که بايد در جهت همراهي با استانداردهاي بينالمللي و به منظور ايجاد اطمينان درباره صلحآميز بودن برنامه هستهاي خود اتخاذ کند.»
از طرفي در همان زمان بود که جوادظريف وزير خارجه کشورمان پاسخ جان کري را اين چنين داد: «اگر تصميم سخت براي اين باشد که ايران به دنبال سلاح هسته اي نباشد اين تصميمي است که قبلاً گرفته شده و ايران هيچ گاه به دنبال سلاح هسته اي نبوده و نخواهد بود. ما هم در مباني ديني و هم در ملاحظات و هم در نگرش استراتژيک خود براساس دکتريني که داشته ايم به دنبال سلاح هسته اي نيستم. من فکر مي کنم آمريکا بايد يک تصميم سخت بگيرد و آن تصميم سخت اين است که براي هميشه با واقعيات و به ديد واقع نگري به قضايا نگاه کند و خيال پردازي را کنار بگذارد».
کاملا مي توان متوجه شد اين اظهارات بيش از آنکه به حقيقت مذاکرات هسته اي ارتباط داشته باشد در فضاي رسانه براي اقناع افکار عمومي مطرح مي شود و در مقايسه با مسائلي که در مذاکرات چند جانبه و دوجانبه ايران با 1+5 پيش گرفته مي شود از اهميت ثانوي برخوردار هستند.
اما مسئله اي که بايد متذکر شد آن است که در اين مذاکرات هم ايران و هم غرب به خوبي مي دانند که تمام توان خود را براي به سرانجام رسيدن بايد بگذارند چرا که در مذاکراتي که بناي آن نتيجه برد- برد و از مسيري ديپلماتيک بدست آيد، به همان ميزان نتيجه نگرفتن و مجال دادن به تاثير گذاري "نيروهاي تاريکي" نيز حاصل باخت- باخت را براي طرفين رقم مي زند. اگر چه بررسي شدت و ضعف اين باخت نيز در جاي خود قابل تامل است!
بنابراين در پيش گرفتن رويکرد رئاليستي باهدف حل مسئله براي هردوطرف اثربخش خواهد بود. در اين ميان اگر چه جمهوري اسلامي ايران براي سامان دادن به اوضاع اقتصاديش نيم نگاهي به موفقيت در مذاکرات هسته اي نيز دارد اما با اينحال استراتژي اصلي اين کشور نگاه به درون از طريق فراهم کردن بسترها و استفاده از پتانسيل ها و ظرفيت داخلي است که در دکترين اقتصاد مقاومتي قرار مي گيرد.
اما در اين ميان نياز غرب بويژه آمريکا براي به نتيجه رسيدن مذاکرات بيش از پيش احساس مي شود. در حالي که نيروهاي آمريکايي از عراق خارج شده اند و به زودي افغانستان را نيز ترک خواهند کرد، لزوم تعامل با ايران بيش از هر زمان ديگري خودنمايي مي کند. آمريکا بايد با ايران وارد مذاکره شود تا از شکست تلاش هايي که در يک دهه اخير در عراق و افغانستان انجام داده، جلوگيري کند.
همچنين در شرايطي که تنش ها بين آمريکا و عربستان سعودي در حال افزايش است و مسکو و واشنگتن با هم در گير شده اند و از سوي ديگر اروپا به دنبال کاهش وابستگي خود به منابع انرژي روسيه است، ايفاي نقش ايران به عنوان قدرت متوازن کننده ضروري است.
و در آخر مهمتر از همه آنچيزي است که محمدجواد ظريف وزير امور خارجه کشورمان در بخش انتهايي مقاله خود در نشريه روابط خارجي آمريکا به آن اشاره داشت و ما نيز با ياد آوري اين بخش از مقاله وي، گزارش را به پايان مي رسانيم: «...لازم است تا ديگر دولتها واقعيت نقش برجسته ايران در خاورميانه و فراتر از آن را بپذيرند و حقوق ملّي، منافع و علايق امنيّتي مشروع ايران را به رسميت شناخته و محترم شمارند. همچنين بسيار مهم است که ديگر دولتها حساسيتهاي ملت ايران، به ويژه در ارتباط با عزّت ملي، استقلال و دستآوردهايش را با دقت و جديت رعايت کنند. غربي ها، بويژه آمريکائيان، نياز دارند تا فهم خود از ايران و خاورميانه را اصلاح کنند و به درک بهتري از واقعيات منطقه دست يابند تا از اشتباهات تحليلي و عملي گذشته اجتناب شود. ضروري است با مديريت شجاعانه از اين "فرصت تاريخي" که ممکن است دوباره فراهم نشود، بهره برداري شود. اين فرصت نبايد از دست برود.»
* محمد قربانپور شيخاني
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 43]