واضح آرشیو وب فارسی:مهر:
استانها > غرب > کردستان گزارش مهر از جشن تولدي متفاوت/
نشاندن لبخند بر لب کودكان سرطانی در كردستان/ آرزویم نریختن موهایم است
سنندج - خبرگزاری مهر: سومین جشن تولد کودکان سرطانی در استان كردستان به همت انجمن خیریه حمایت از بیمارن مبتلا به سرطان استان، در سالن اجتماعات هتل شادی سنندج برگزار شد و طي آن جمعي از اقشار مختلف مردم و مسئولان ضمن حضور در جشن لحظاتي سراسر شاد را براي كودكان مبتلا به سرطان در اين استان رقم زدند.
به گزارش خبرنگار مهر، سالن اجتماعات هتل شادی سنندج شامگاه گذشته مملو از مردمانی بود که برای کمک و یاری رساندن به کودکان مبتلا به سرطان و برای لحظه ای سهیم شدن در شادی آنها حضور پیدا کرده بودند. در میان اقشار مختلف مردم جمعي از اعضای شورای اسلامی شهر سنندج، کارکنان ادارت و نهادهای دولتي استان و در راس آنها استاندار کردستان هم در این جشن شرکت کرده بودند. آغازگر تمامی مراسم ها و جشن های این چنینی همواره قرائت قرآن کریم توسط قاریان بزرگسال و در مواقعی نوجوان است ولی در این جشن دختر بچه ای هفت ساله به نام دیانا طاهری راد آیاتی از کلام الله را از حفظ قرائت کرد. در این مراسم ایستگاهی برای جمع آوری کمک های نقدی شرکت کنندگان و ایستگاهی هم برای نقاشی کودکان مستقر شده بود. اکثر کسانی که در این جشن شرکت کرده بودند کودکان و نوجوانان خود را نیز به همراه آورده بودند و لحظاتی کودکان سالم و مبتلا به سرطان در ایستگاه نقاشی رویاها و آرزوهایشان را به تصویر کشیدند. کودکان مبتلا به سرطان که اکثرا کلاهی برسرشان بود و بدین وسیله سرهای بی موی خود را پوشانده بودند با شوق و علاقه خاصی نقاشی می کشیدند یکی از آنها نیمی از کاغذ را به رنگ سبز درآورد و بر روی این فضای سبز درختی کشید و تنه آن را قهوه ای و دیگر شاخه و برگ آن را رنگ نکرد و در پای این تک درخت هم شاخه گل قرمزی کشید و بالای برگه نقاشی خود نوشت کودک مبتلا به سرطان. بر اساس اعلام مسئولان انجمن حمايت از بيماران سرطاني استان كردستان قرار است به زودی نقاشی های کودکان سالم و مبتلا به سرطان که در این جشن کشیده شده در قالب نمایشگاهی در معرض دید علامندان قرار داده می شود. تعدادی ازهنرمندان برنامه طنز پرطرفدار رادیویی سنندج با عنوان "كا اوله" هم در این جشن حضور پیدا کردند و عوامل اجرایی این جشن نیز از آنها خواستند یکی از برنامه های خود را اجرا کنند و این هنرمندان هم با هنرنمایی خود لبخند را بر روی لب های تمامی حضار نشاندند.
مجری برنامه بخش کودک شبکه استانی صدا و سيماي مركز کردستان به همراه سه شخصیت عروسکی این شبکه به اجرای برنامه مورد دلخواه و محبوب کودکان پرداختند. استاندار کردستان نیز در این مراسم جشن طي سخنراني كوتاه ضمن ابراز خوشحالي به دليل حضور در اين مراسم و جشن گفت: قصد سخنرانی ندارم و فقط برای شرکت در جشن تولد شما کودکان آمده ام. عبدالمحمد زاهدی با آرزوی سلامتی برای تمامی کودکان اظهار داشت: ان شاالله سال های زیادی والدین شما کودکان، شاهد برگزاری جشن های تولدتان باشند. استاندار کردستان در این مراسم جشن قول اعطای هدیه ای به انجمن خیریه حمایت از کودکان مبتلا به سرطان استان را داد و البته قرار شد مسئول این انجمن برای دریافت این هدیه به استانداری استان مراجعه کند. يكي از اعضاي فعال هيئت مديره انجمن خیریه حمایت از کودکان مبتلا به سرطان کردستان در حاشیه این مراسم به خبرنگار مهر گفت: این انجمن از سال ۸۵ در مرکز استان راه اندازی شده است و تاکنون برای ۱۲۸ کودک مبتلا به سرطان در این انجمن پرونده تشکیل شده است. ثریا لطیفی ادامه داد: تاکنون ۳۰ کودک مبتلا به سرطان که تحت پوشش انجمن بودند متاسفانه از دنیا رفتند. وی بیان کرد: حداقل ۶۰ درصد هزینه های درمان، ایاب و ذهاب و ديگر هزينه هاي کودکان مبتلای به سرطان عضو انجمن توسط این انجمن پرداخت می شود. وی اظهارداشت: مدیریت هتل شادی سنندج سالن اجتماعات هتل را به صورت رایگان در اختیار انجمن برای برگزاری این مراسم جشن قرار دادند. بعد از برنامه های ذکر شده که تمامی آنها به نوعی شاد و مایه خوشحالی حضار بود نوبت به قرائت دکلمه ای توسط یکی از کودکان سرطانی رسید که فضای مراسم را به طور کلی تغییر داد. اين كوك مبتلا به سرطان با آزامشي خاص اين دكلمه زيبا را كه احساسي بود و از آرزوهاي خود نيز تعريف مي كرد را قرائت كرد.
حرف دل گفتن و به زبان آوردن خیلی سخته میدونین، هر آدمی وقتی که بزرگ میشه آرزوهای خیلی بزرگی داره دوست داره به هر طریقی بهش برسه، میدونین من هم خیلی آرزوها داشتم و دارم اما آرزوهای درونی من از سه سال پیش که باید بازی می کردم و مدرسه می رفتم و با دوستام و هم کلاسی هام بودم،اما متاسفانه در بیمارستان سپری شد. آرزوهای من به زنده ماندن و زندگی کردن تبدیل شد و امیدم تبدیل شد به حسرت، به خواستن، به کمک و یاری، به دیدن گریه های مادرم، دست به دعا بودن پدرم و مادرم، به خوب شدن رگ های دست و پاهایم، به خون گرفتن و پلاکت گرفتن، به بالا رفتن تب و لرزهایم، به گرفتن داروهایی که از شنیدن اسم داروها حتی درونم خالی می شود. آری آرزوهای من روی تخت بیمارستان به امید شنیدن یک حرف دکتر مهربانم خلاصه شده ترخیصی، ترخیصی. آرزوی من اینه که دیگه موهام نریزه، کلاه نذارم و دوباره به جمع دوستانم برگردم، از دست داروهای لعنتی خلاص شوم، گریه های مامانم رو نبینم، تلاش پدرم را برای خرید داروها نبینم. نگرانی خواهر و برادرم که هر دوی آنها فدای من شدند و مدت طولانی بی مادری را تحمل می کنند را دیگر نبینم. موفقیت دکتر و پرستارهای دلسوزم را ببینم و از خانم لطیفی و کسانی که مرا حمایت می کند کمال تشکر را دارم. و این کودک مبتلا به سرطان حرفای خود را با این دو بیت شعر به پایان برد: فلک در دفتر زندگیم این چنین قلم زد، چه اوقات خوشی داشتم بهم زد الهی ای فلک چرخت نگردد، که چرخ آرزوهایم بهم زد
۱۳۹۳/۲/۲۲ - ۰۸:۳۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 101]