تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 13 مهر 1403    احادیث و روایات:  
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820537007




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

عضو هیئت رییسه اتاق بازرگانی: اگر قرارداد کرسنت اجرایی می‌شد، الان امارات وابسته به ایران بود/ مردم انتظار دارند دولت قیمت سیب زمینی و گوجه فرنگی را هم کنترل کند


واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز:
عضو هیئت رییسه اتاق بازرگانی: اگر قرارداد کرسنت اجرایی می‌شد، الان امارات وابسته به ایران بود/ مردم انتظار دارند دولت قیمت سیب زمینی و گوجه فرنگی را هم کنترل کند
بخش دوم گفت‌وگو با حمید حسینی؛
عضو هیئت رییسه اتاق بازرگانی: اگر قرارداد کرسنت اجرایی می‌شد، الان امارات وابسته به ایران بود/ مردم انتظار دارند دولت قیمت سیب زمینی و گوجه فرنگی را هم کنترل کند
سیدحمید حسینی، عضو هیئت رییسه اتاق بازرگانی می گوید: زنجانی به پشتوانه همان جریانی وارد عرصه نفت شد که وی را به بانک مرکزی فرستاد
رضا الیاسی-ابوالفضل طهماسبی: طی ماه های اخیر حوزه انرژی کشور تصمیمات مختلفی همچون تهاتر نفت و کالا میان ایران و روسیه، قرارداد کرسنت، واردات بنزین و همچنین پیگیری پرونده فروش نفت توسط بابک زنجانی را به خود دیده است که این مسائل حاشیه های فراوانی را فضای سیاسی و اقتصادی کشور ایجاد کرده است حاشیه های موضوعات مطرح شده تا اندازه ای زیاد بوده است که وزیر نفت برای پاسخ گویی درباره این مسائل بارها به کمیسیون های تخصصی مجلس و همچنین صحن علنی پارلمان فراخوانده شده است.حمید حسینی عضو هیئت رئیسه اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران در گفت وگویی تفصیلی با نامه نیوز به بررسی حواشی ماه های اخیر حوزه انرژی کشور پرداخته و راهکارهای توسعه این حوزه استراتژیک را تشریح کرده است.حسینی همچنین درباره قرارداد کرسنت با بیان این که آقای میرکاظمی زمانی که در وزارت نفت حضور داشته هیچ اقدامی برای پرونده کرسنت انجام نداده و هم اکنون درباره موضوعی که مربوط به 18 سال قبل بوده  اظهارنظرکرده و زنگنه را متهم می کند، گفت«اگر این قرارداد  با امارات اجرایی شده بود و ما گاز را با قیمت یک سنت هم به امارات داده بودیم الان  به جای عربستان ما دست بالا را در امارات داشتیم.»مشروح گفت و گوی عضو هیات رئیسه اتاق بازرگانی با نامه نیوز را در ادامه مطالعه فرمایید:***
بحث تهاتر نفت و کالا میان ایران و روسیه مدتی است در رسانه ها مطرح شده و مخالفان و موافقانی هم دارد. به نظر شما این طرح برای اقتصاد کشور مفید است؟ نظر شما درباره اجرای آن چیست؟ این موضوع بیشتر از اینکه اقتصادی باشد سیاسی است . اوایلی که دولت سر کار آمد عده ای اعتقاد داشتند که در تحریم میتوانیم از ظرفیت روسیه استفاده کنیم و ورود روسیه به بازار نفت ایران باعث سست شدن تحریم ها میگردد و روسیه به خاطر قدرت و توانی که در بازارهای  جهانی دارد می تواند بخشی از نفت ما را  به مشتریانش بفروشد و از این طریق مقداری هم فضا برای ما باز تر شود . آقای روحانی هم  این طرح را پیگیری کردند. در آن زمان کسی چشم انداز مثبتی از مذاکرات ژنو نداشت و تصور نمی شد که مذاکرات ژنو به این سرعت پیش برود.  شخص رئیس جمهور  در  اولین سفر خارجی که به قرقیزستان داشتند مساله تهاتر با روسیه مطرح شد ، اما اکنون بعد از  مذاکرات مثبت ژنو ، طرف ایرانی دیگرنباید پیگیر  این قضیه شود. روسیه اکنون درگیر مناقشه  اوکراین می باشد ودر حال تحریم شدن و لذا علاقمند است که از برگ ایران جهت خط و نشان کشیدن به غرب استفاده کند و به نوعی اتحاد استراتژیکی با ایران در جهت بی اثر کردن تحریم ها برقرار کند. دولت علاقه ای به تهاتر نفت و کالا با روسیه ندارد
در هر صورت بنده فکر نمی کنم در شرایط فعلی دولت هم زیاد علاقه مند به این موضوع باشد البته اگر مذاکرات ژنو به بن بست برسد قطعا دولت  گرایش به این کار پیدا خواهد نمود و در واقع به عنوان راه حل های بعدی برای ما مطرح است و مساله اصلی ما همان نتیجه بخش بودن مذاکرات است. ضمنا اگر دولت  مصمم به انجام این کار  باشد اکنون ظرفیت و گنجایشی برای این کار در شمال کشور وجود ندارد و ما در شمال کشور هیچ آمادگی برای اینکار نداریم که نفت را از جنوب به شمال بفرستیم و روسها هم حاضر نیستند نفت را در جنوب از ما تحویل بگیرند و این بحث بهتر است در همین حد تبلیغاتی مطرح باشد تا اینکه اجرایی شود. فارغ از مسائل سیاسی این طرح توجیه اقتصادی دارد؟ برای اولین بار در تاریخ، روسها در انجام این کار از ما جدی تر هستند و چند شرکت را معرفی کرده اند و تجربه این کار را هم دارند. چون روسها زمانی در بحث انرژی اتمی بخشی از پول انرژی اتمی را با توافق با ما به صورت کالا دریافت می کردند و بعدا به واسطه ای برای فروش کالای ایران تبدیل شدند. در حال حاضر هم با ملاقات هایی که با چند شرکت انجام شده به نظر می رسد آنها دنبال دو موضوع هستند. اولا دنبال تخفیف های بالا هستند که آقای زنگنه به هیچ وجه زیر بار این نوع تخفیف ها  نمی رود چون با شرایط فعلی  اصلا به صرفه نیست. دوم هم اینکه روس ها درصدد هستند که نفت ایران و فرآورده های نفتی ما را به کشور های دیگر بفروشند و  بنده در این شرایط که مذاکرات ژنو با وجود دشواری در حال پیشرفت  است دامن زدن به این بحث ها را مضر می دانم و نباید اجازه دهیم به خاطر اینکه روس ها می خواهند با کارت ما بازی کنند و از طریق ما به منافعی برسند روابط بین المللی خودمان را مسئله دار کنیم . دولت برای عبور از تحریم ها باید  به بخش خصوصی اعتماد کند ،  هم نفتش را به قیمت بفروشد و نه درگیر قراردادهای یک طرفه با کشورهای دیگر شود. نظر شما در مورد این دیدگاه چیست؟ دولت در مورد واگذاری به بخش خصوصی حرفی ندارد و به این صورت نیست که دولت نخواهد بخش خصوصی را به این بازار وارد کند. اما دولت می گوید به بازارهایی همچون بازار هند، چین، کره و ترکیه  ورود نکنید. بازارهای دیگر هم برای بخش خصوصی جذاب نیست یعنی عملا بازاری وجود ندارد . چون مثلا بازار آفریقا را داریم که در تمام آفریقا دو پالایشگاه داریم و تمامی بنادرشان هم تحت کنترل شرکتهای شل و بی پی هستند یا مثلا کنیا پالایشگاه دارد که از کار افتاده و قدیمی است. لذا اصلا بازاری نمی ماند که بخش خصوصی بخواهد فعالیت کند. آقای حسینی در مورد عقب ماندگی ما در میادین نفت و گازی مشترک با همسایگانمان اولا علل این عقب ماندگی را در چه می دانید و ثانیا تا چه زمانی باید شاهد این مساله باشیم؟ متاسفانه  40 درصد از منابع نفتی و گازی ما در میادین مشترک قرار دارد یعنی هیچ کشوری این مقدار شریک ندارد. از طرفی هزینه برداشت منابع در دریا سه برابر هزینه برداشت در خشکی است ، یعنی پولی که ما در عسلویه خرج میکنیم اگر به مناطق مرکزی کشور ببریم می توانیم با یک سوم آن به بهره برداری از نفت و گاز بپردازیم . اما  منابع ما در جنوب به غارت می رود و همسایه های ما  دارند کار خودشان را می کنند . نمی شود مثلا به قطر بگوییم تو برداشت نکن چون ما با هم مشترکیم! ما بی عرضگی خودمان را نمی توانیم با توهین به دیگران جبران کنیم. بی برنامگی؛ ایران را از مزایای نفت و گاز محروم کرده است
بی برنامگی ما و عدم درک صحیح ما از مسائل بین الملل ما را به جایی رسانده که خودمان را از مزایای این منابع محرم کنیم. اگر در بحث نفت چهار عنصر اصلی داشته باشیم شامل وجود نفت، تجهیزات، دانش و بازار 3 تای آن در اختیار ما نیست  و هیچ کشوری نمی تواند تنها با تکیه بر ذخایر نفتی در جهان حرفی برای گفتن داشته باشد و این در کنار اشتباهاتی است که داشتیم یعنی زمانی هم که تحریم نبودیم ما تنها بخشی از منابع  خارجی را به میادین مشترک  بردیم و مابقی را به حوزه هایی بردیم که مشترک نبودیم مثلا شرکت شل را به میادین سروش و نوروز بردیم که اصلا مشترک نبود و از این گونه اشتباهات فراوان داشته ایم که ناشی از عدم  برنامه ریزی بلند مدت و نگاه استراتژیک در این زمینه می باشد. گذشته باید عبرت شود که اگر مجددا سرمایه گذاری خارجی  به حوزه نفت و گاز علاقمند شد، این سرمایه ها را به سمت میادین مشترک سوق دهیم. به هر حال ما باید به نسل بعدی پاسخگو باشیم. شرکت های بزرگ نفتی دنیا هرکدامشان به یک منطقه وبازار علاقمند هستند وشرکت های نفتی اروپایی علاقمند به حضور در بازار ایران هستند و تخصص و سابقه آنها در ایران بوده است و قطعا اگر راه هموار شود این شرکتها مایلند دوباره با ایران همکاری نمایند. لذا اگر روابط ما با دنیا اصلاح شود و بتوانیم در قرار دادهایمان هم کمی هوشمندانه تر عمل کنیم قطعا می توانیم فاصله خود را با کشور هایی که حوزه مشترک با ما دارند کم کنیم. این فاصله در میادین گازی فابل جبران است (در کوتاه مدت) اما عقب افتادگی در میادین نفتی  نیاز به  زمان ، سرمایه و برنامه ریزی اصولی دارد .امثال بابک زنجانی بزرگترین ضربه را به  اعتماد دولت به بخش خصوصی زدند
در بحث اعتماد دولت به بخش خصوصی سوالی که مطرح می شود این است که چه تضمینی وجود دارد که دولت به بخش خصوصی اعتماد کند و حاصل این اعتماد به وجود آمدن بابک زنجانی جدیدی نباشد؟ دقیقا مشکل همین است که مواردی مثل بابک زنجانی بزرگترین ضربه را به  اعتماد دولت به بخش خصوصی زدند یعنی الان علت اینکه این کار شدنی نیست بحث پرداخت است و در صورتیکه بخش خصوصی هم توان بیش پرداخت وجه به شرکت نفت را داشته باشدو مایل به پرداخت باشد شرکت نفت نمی تواند دریافت کند چون تحریم است و مدیران شرکت نفت حاضر نیستند بهبخش خصوصی اعتماد کنند. بخش خصوصی  به تنهایی توان سپردن تضمین بانکی  به شرکت نفت ندارد و بانکها هم یا قادر نیستند یا مایل نیستند و یا فاقد دانش و تخصص در حوزه نفت هستند و حاضر نیستند  این تضمین ها را به بخش دولتی بدهند. لذا تمام این حلقه های ارتباطی مسدود است و همین قضیه کار را دشوار کرده است. زنجانی در فروش نفت بیش از یک میلیارد دلار ضرر کرده استآقای حسینی در مورد بابک زنجانی بیشتر گفتگو کنیم. اولا آیا بدهی های زنجانی وصول می شود؟ اصلا آقای زنجانی توانایی بازپرداخت این میزان پول را دارد؟ من سه هفته قبل از دستگیری بابک زنجانی گفتم بابک زنجانی کلاهبردار است، اسنادش قلابی است و در معاملات نفتی بیش از یک میلیارد دلار ضرر کرده است و به هیچ وجه قادر به پرداخت بدهی هایش نیست. من با توجه به شناختی که از عملکرد ایشان در بازار داشتم برایم مسلم بود که زنجانی امکان بازپرداخت ندارد چون بیش از یک میلیارد فقط ضرر کرده است. این موضوع هم به علت نداشتن شناخت از بازار ویا نیت پرداخت نکردن پول از ابتدا بوده است،  اقداماتی که بابک زنجانی انجام داده از فردی بر می آید که قصد بازگرداندن پول را نداشته باشد. این واقعیت از مدت ها قبل برای ما مسلم بود و با وجود اینکه انتقاد وتذکر میدادیم ، اما کسی توجه  نکرد وهمه گرفتار تبلیغات بابک زنجانی شده بودند. دارایی زنجانی چقدر است؟
منظور شما از پول نداشتن چیست؟! آیا منظورتان بحث نفت است؟ خیر. منظور بنده تمام دارایی های زنجانی است. کل ملک و املاک بابک زنجانی حدود هزار میلیارد تومان است که این هم در مقابل بدهی هایش کفاف هیچ چیز را نمی دهد.زنجانی به پشتوانه همان جریانی وارد عرصه نفت شد که وی را به بانک مرکزی فرستاد
به نظر شما آقای زنجانی با چه پشتوانه ای وارد این میدان شده است؟ از ابتدا تحلیل من در مورد ایشان این بود که زنجانی پیشانی یک جریان بوده و الان مهره سوخته یک جریان است که حمایتی هم از او صورت نمی گیرد. همانطور که خودش بعدها اعلام کرده که من ویترین یک جریان بودم. زنجانی به پشتوانه همان جریانی وارد این عرصه شد که وی را به بانک مرکزی فرستاد و از آنجا اتفاق ها آغاز شد.بعضی از مدیران سیاسی و امنیتی از زنجانی حمایت کردند
این جریان به کجا ختم می شود؟ تحلیل بنده این است که بعضی از مدیران سیاسی و امنیتی از زنجانی حمایت کرده و وی را وارد این جریان کردند. رابطه زنجانی و رضا ضراب چگونه بود؟ ممکن است در نقل و انتقالات مالی با یکدیگر همکاری داشته باشند ولی من این دو نفر را در کنار یکدیگر نمی بینم و اینگونه نیست که ضراب برای زنجانی کار می کرده است. به نظر من توان مالی ضراب بیشتر از زنجانی بوده  و چنین موضوعی صحت ندارد. در مورد این که چرا زنجانی را دستگیر کردند بحث حساس شده بود و به همین دلیل وی بازداشت شد. البته بسیاری معتقدند بابک زنجانی تنها نام متخلف نیست و اسامی متعددی در این زمینه وجود دارد که مطرح نشده است. جامعه هم اکنون این آمادگی را دارد که هر لحظه اسم جدید از متخلفان مالی مطرح شود؟ اقتصاد دولتی همین  است. تا وقتی یک مدیر میتواند با امضا خود یک نفر را میلیاردر و  همزمان یک میلیارد را نابود کند هر روز باید منتظر مطرح شدن یک نام جدید باشیم. در همه دولت ها افرادی هستند که از کنار دولت سوءاستفاده  می کنند. تا زمانی که دولت تمام کارها را در اختیار داشته باشد و یک کارفرمای بزرگ باشد شرایط همین است و باید بپذیریم که دولت لاغر شود و اختیارات خود را به بخش خصوصی واگذار کند. اصل ٤٤ ابلاغ شد تا نقش بخش خصوصی در اقتصاد تقویت شود ولی در عمل دولت وبخش خصوصی تضعیف شدند وحکومت فربه شده وشرکت های شبه دولتی حاکم بر اقتصاد کشور شده اند . هم اکنون شرایط به نحوی است که مردم  ثروت  همه کارآفرینان را نتیجه رابطه با دولت ورانت میدانند و قبول نمی کنند که فردی با توانایی خود وابتکار وتلاش ثروتمند شده باشد. به همین دلیل نیز جامعه دید خوبی نسبت به افراد ثروتمند ندارد و در کشورهای  نفتی  این  حساسیت بیشتر میباشد . اما در کشورهای دیگر همچون انگلیس شرایط اینگونه نیست و مردم آثار نوآفرینی وابتکار کارآفرینان را در زندگی خود لمس کرده  و دیدگاه متفاوتی نسبت به ثروتمندان و کارآوفرینان دارند. یکی از مشکلات بزرگ بودن دولت این است که اثر آن در تمام بخش های اقتصادی وجود دارد اما در اقتصاد کشورهایی که دولت های کوچک واقتصاد آزاد  دارند، مشکلات اقتصادی  کمتری دارند. به طور مثال در کشور سوئیس حضور ومداخله دولت در اقتصاد حداقل میباشد و تمام دولت سوئیس در 6 ساختمان در جوار یکدیگر سازماندهی شده و وظیفه شان سیاست گذاری و نظارت می باشد.
مردم انتظار دارند دولت قیمت سیب زمینی و گوجه فرنگی را نیز کنترل کند
اما در ایران شرایط متفاوت است، دولت را در تمام بخش های اقتصاد می توان مشاهده کرد. این شرایط باعث شده  تا مردم انتظار داشته باشند دولت قیمت گوجه فرنگی و سیب زمینی را نیز کنترل کند و دولت نیز توانایی گفتن این موضوع که این مسئله در حوزه وظایف من نیست را ندارد. دلیل آن هم این است که نمایندگان مجلس از دولت در این رابطه سوال می پرسند و دولت نیز مجبور به تشیل ستادهایی همچون ستاد تنظیم بازار می شود که در نهایت نیز نتیجه ای در بر ندارد. به طور مثال  آقای نعمت زاده  اصلا به این کارها اعتقاد ندارد ولی مجبور شده قیمت ها رو کنترل کند. یعنی افکار عمومی انتظار دارد که دولت باید در تمام مسائل ریز اقتصادی دخالت کند. مقام معظم رهبری  سال 93 را سال اقتصاد و فرهنگ نامگذاری نموده اند و این یعنی این که فرهنگ سازی شود و همانطور که پروفسور پسران بیان کرد باید انتظارات از دولت کاهش یابد به مردم باید گفت که قرار نیست دولت در تمام بخش های اقتصادی دخالت کند.
وزیر راه خیلی جسارت داشته  که تا کنون ایستادگی کرده است
مثال این موضوع را نیز می توان در عملکرد آقای آخوندی در طرح مسکن مهر مشاهده کرد. وزیر راه خیلی جسارت داشته  که تا کنون ایستادگی کرده اما سایر مسئولان توانایی این موضوع را ندارند. البته آقای جنتی نیز به دلیل سابقه و تجربه ای که دارد توانسته شفاف موضع گیری نماید، اما سایر مسئولان نمی توانند آنطور که باید مسائل را مطرح کنند. به طور مثال آقای زنگنه به مجلس می رود و حرف های خود را تکذیب می کند و دلیل این موضوع هم این است که با کوچک ترین بهانه ای ممکن است وزارت نفت را از دست بدهد. آقای میرکاظمی در زمان وزارتش چه اقدامی برای کرسنت انجام داد؟
در این پرونده  کرسنت که به آقای زنگنه مربوط می شود میرکاظمی که با وجود انتقادهای فراوان به وزارت نفت رسید اظهارنظرهای مختلفی را مطرح کرده است و تا حدودی هدایت جریان منتقدان علیه آقای زنگنه را بر عهده دارد. انتقادهای میرکاظمی از زنگنه را منطقی می دانید؟ آقای میرکاظمی آدم جالبی است. زمانی که در وزارت نفت حضور داشته هیچ اقدامی برای پرونده کرسنت انجام نداده و هم اکنون درباره موضوعی که مربوط به 18 سال قبل بوده  اظهارنظرکرده و زنگنه را متهم میکند. آن زمان که این قرارداد امضاء شد  بازار گازی برای ایران وجود نداشت و نجم الدین اربکانی در ترکیه نخست وزیر نشده بود که آقای هاشمی با زرنگی یک قرارداد استثایی با ایشان امضاء نماید و فروش گاز به قیمت یک سنت بهتر از سوختن  آن بود. اما اگر ما این قرارداد  با امارات اجرایی شده بود و ما گاز را با قیمت یک سنت هم به امارات داده بودیم الان  به جای عربستان ما دست بالا را در امارات داشتیم و  صنعت آب وبرق امارات وابسته به ایران بودو امارات در تحریم ها همراه ما بود تا مطیع دشمنان! به نظر بنده نیز باید مذاکرات میان ایران و امارات از سر گرفته شود و در قرارداد بازنگری صورت گیرد و این پرونده در بیرون از دادگاه های بین المللی بررسی وحل وفصل شود. چرا که ممکن است بازنده این دعوا باشیم. واردات بنزین در شرایط کنونی منطقی است
بحث دیگری که این روزها در حوزه انرژی مطرح می شود واردات بنزین است که در دولت قبل جلوی واردات بنزین گرفته شد اما هم اکنون شاهد از سرگیری واردات بنزین هستیم. شرایط برای تولید بنزین مورد نیاز در کشور فراهم است؟ اگر ما بتوانیم ظرقیت 45 میلیون لیتری پالایشگاه های را به حدود 65 میلیون لیتر برسانیم واردات بنزین معنایی ندارد و در دولت قبل  آقای نعمت زاده استارت این کار را زده است و ما تا حدودی توانسته ایم  تولیدرا افزایش داده واستاندارد  کنیم. اما این که آروماتیک ها را با یکدیگر مخلوط کرده و به جای بنزین به مردم بدهیم منطقی نیست. در هر حال این که بنزین به مردم عرضه شود که برای سلامتی آنها خطرناک باشد هنر نیست و بر همین اساس دولت به این نتیجه رسید که باید کمبود بنزین وارد شود و قطعا حرکت درستی است و وظیفه دولت رعایت استاندارد وحفاظت از بهداشت وسلامت جامعه میباشد.




1393/2/21





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نامه نیوز]
[مشاهده در: www.namehnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 66]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن