واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: جومونگ و نجات بخشی بنیاسرائیلدر كنار جمعی از خویشان به تماشای قسمتی از مجموعه افسانه جومونگ نشسته بودم. در میانه تماشا، وقتی كه همه چشمها خیره زرق و برق و فراز و فرود قهرمانان نوخاسته كهننمای كرهای بود، یكی از جوانان تحصیل كرده كه برای خودش مهندسی صاحب امضاء است، با تعجّب و تحسین رو به من گفت: «چقدر تاریخ و فرهنگ كره از ما جلوتر است، شما قبول ندارید؟!»اعجاب آن جوان، اظهار دریافتش از تماشای جومونگ و تحلیل همه آنچه كه باعث بروز این دریافت و واكنش جوانی تحصیل كرده شده موضوع این یادداشت نیست، بلكه بیان وجوه مشابهت متعدّد میان ماجرای ساخته و پرداخته شده این مجموعه پرطرفدار تلویزیونی و فرازهایی از ماجرای رفته بر بنیاسرائیل و مقاصد صهیونیسم در هدایت جریانهای سیاسی جهان معاصر است.
جومونگ، بیآنكه خود بداند یا بخواهد، در وقت سلطه و حاكمیّت امپراتوری حیلهگر و خونخوار، در كاخ وی و در كنار خانوادهاش دوران كودكی و جوانی خود را سپری میسازد، درست مانند موسی(ع)، در كاخ فرعون، گویی كه جومونگ فرزند امپراتور است یا موسایی در كاخ فرعون.زمینههای بالندگی و استعداد، جومونگ را در رقابتی وارد میسازد كه در اثنای آن از كاخ بیرون میرود تا از رهگذر حوادث و ماجراها قادر به شناسایی موقعیّتش شود و همه آنچه كه پدرانش در پی آن بودند: آزادی از چنگال اسارت و استبداد حاكمان وقت.همه آرزو و آرمان جومونگ معطوف رهایی قوم اسیر و دربند و مبتلای چوسان قدیم است. قومی ویژه، قوی و پر سابقه كه مبتلای امپراتوران حاكم و ستمگر وقت شده است به رغم همه تلاش و جنبش و تدبیر جومونگ در رهایی بخشی بینتیجه میماند.جومونگ، بیآنكه خود بداند یا بخواهد، در وقت سلطه و حاكمیّت امپراتوری حیلهگر و خونخوار، در كاخ وی و در كنار خانوادهاش دوران كودكی و جوانی خود را سپری میسازد، درست مانند موسی(ع)، در كاخ فرعون، گویی كه جومونگ فرزند امپراتور است یا موسایی در كاخ فرعونكاهنان و پیشگویان از پرنده بخت جومونگ و قومی پرده برمیدارند كه در سرزمینی دوردست و جدا از همه امپراتوریهای تبدیل به ملّتی بزرگ میشود. این همه جومونگ را در عزم خود جزم و مستحكم میسازد و تأسیس دولتی و ملّتی مستقل را برای او تبدیل به آرمانی متفاوت و بزرگ میكند. از همین رو او فراتر از همه منافع و موقعیّتها تنها به رهایی قوم دربند چوسان قدیم میاندیشد.جومونگ در آخرین تدبیر و حیله، در اوج قدرت و نظارت مستبدان با استفاده از غفلت امپراتور، قوم چوسان را برمیانگیزد، از كوه و دشت عبور میدهد تا با گذر از رودخانهای پهناور به سرزمین موعود هدایت كند. سرزمینی كه كاهنان و پیشگویان وعده تبدیل شدن قوم برگزیده را به ملّتی بزرگ دادهاند.گویا كه تقدیری معیّن و وعدهای آسمانی گام به گام جومونگ را به پیش میرانند.قوم چوسان از رودخانه عبور میكند و تلاش سواران مسلّح امپراتور وقت برای برگرداندن آنها بیاثر میشود.آنها با گذار از موانع به دشتی سرسبز وارد میشوند، در میان بارانی ریز كه نوید سرزندگی و بركت و نعمت را با خود و در خود دارد.در این سرزمین بیقوم، قوم بیسرزمین چوسان پرچم ملیّت مستقل خود را برمیافرازد تا مقدّمهای باشد برای تبدیل شدنش به یك امپراتوری فراگیر.هر بخش از جومونگ، در لابهلای صحنههای جذّاب و پر تحرّك، وجهی از حیات و زندگی قوم برگزیده اسیر در چنگال امپراتوران و نجاتبخش وعده داده شده پیشگویان را باز مینماید.گویی كه نویسنده فیلمنامه، بخشهایی از تورات را فرا روی خود قرار داده و با برداشتی جدید آن همه را در قالب داستانی جذّاب و شخصیّتهایی كرهای ریخته است تا با چاشنی مرامنامه صهیونیسم جهانی، همه اذهان را متوجّه و متذكّر قوم بنیاسرائیل و سرزمین مقدّس یهود كند. سرزمین مجعول و محرّفی كه در دستان مردان سیّاس، مستبد، بیرحم و طغیانگر، تبدیل به كشوری و ملیّتی مستقل میشود و میرود تا در سیر تدریجی سایه خود را بر تمامی سرزمینهای همجوار و امپراتوریها افكند.آیا این همه نشانه و مشابهت را باید اتّفاقی ساده انگاشت و از كنار آن گذشت؟شاید این یادداشت ذهن بسیاری از جوانان علاقمند را برای كشف دقایق این مجموعه و كشف سایر مشابهتها یاری دهد.كره، بیآنكه از تاریخ، اسطوره، حماسه و ادبیات كهن ـ چونان چین، هند، ایران و یونان ـ بهرهای بزرگ داشته باشد، در كنار محصولات صنعتی مصرفی بر آن است تا از مرزهای خود بیرون شود و نیك دریافته است كه در عصری كه قهرمانان ـ اعمّ از هنرپیشهها، ورزشكاران ـ عهدهدار پر كردن جای خالی اسوهها و اسطورهها شدهاند، با جعل تاریخ و خلق فی البداهه قهرمانان میتواند برای خود فرصتی و جایگاهی بیابد، جایگاهی كه كره را برای كشف بازارهای مصرف و جلب مشتری بیشتر یاری میدهد، امّا نباید فراموش كرد كه در ساحتی دیگر، غرب و سازمانهای مخفی و صهیونی برای مقابله با نهضتهای دینی و اسلامی و در واكنش به احیاءگری دینی در عصر حاضر به سراغ شرق رفتهاند. شرق دور، آموزههای فرهنگی نژاد زرد و همه آنچه كه میتواند در وقت چالش فرهنگی و تمدّنی میان غرب سلطهجو و شرق اسلامی، جایگزین مناسبی برای جویندگان حقیقت شرق شود. رهزنی مزورانهای كه صورتی از شرق را در صورت تمدن و ادب دوران مدرن به جای شرق و حقیقت شرق كه همانا كتب آسمانی و تعلیمات وحیانی است، قالب بزند. آنچه تاكنون از افسانه جومونگ برمیآید، تجدید خاستگاه یهودیّت صهیونیستی در صورتی از افسانه شرقی و كرهای است. والله اعلم. ________________________________________منبع: نشریه موعودتنظیم از محمد نبوی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 231]