تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 28 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هر كس نيّتش خوب باشد، توفيق ياريش خواهد نمود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816343111




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

مدیران به حال و هوای دوران جهاد بازگردند


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:

برگزیده سرمقاله‌های روزنامه‌های صبح پنجشنبه مدیران به حال و هوای دوران جهاد بازگردند روزنامه‌های صبح امروز ایران در سرمقاله‌های خود به مهمترین مسائل روز کشور و جهان پرداخته‌اند از جمله «نگاهی استراتژیک به سفری استانی»،«خواب یا خواب‌زده؟!»،«مدیران به حال و هوای دوران جهاد بازگردند»،«ترسیم افق های بلند»،«حرف‌های مگو!»،«ریاض به دنبال چیست؟»،«توسعه و پیشرفت نیازمند ملزومات پیشرفته است»،«مردم را دریابید!»،«موج‌های مکزیکی در قیمت‌ها»و... که برخی از آنها در زیر می‌آید.




خراسان:نگاهی استراتژیک به سفری استانی «نگاهی استراتژیک به سفری استانی»عنوان یادداشت روز روزنامه خراسان به قلم دکتر رضا واعظی است که در آن می خوانید؛سومین سفر استانی رئیس جمهور و اعضای دولت یازدهم در استان سیستان و بلوچستان در حال انجام است. سفرهای اول و دوم هم به استان های هرمزگان و خوزستان صورت گرفت ؛ صرف نظر از وظیفه ملی دولت ها در توجه ویژه به مناطق کمتر توسعه یافته و نتایج و برکاتی که سفرهای رییس دولت یازدهم به استان های مختلف کشور به دنبال دارد، به نظر می رسد علاوه براین مزایا و نتایج بسیار خوب در عرصه های ملی و تقویت همبستگی بین اقوام مختلف کشور ،این سفرهای استانی و داخلی تاثیرات مهمی هم در عرصه منطقه ای به صورت مستقیم و غیر مستقیم دارد. به نظر می رسد درانتخاب استان های یادشده نیز، این موضوعات لحاظ شده است زیرا انتخاب این استان ها از جمله نقاطی است که از دیرباز مورد طمع و توطئه دشمنان ملت ایران و عناصر منطقه ای آنها بوده است. مثلث موساد ، سیا و ریاض حداقل در بیش از یک دهه گذشته تمرکز ویژه بر مناطق مرزی ایران گذاشته اند تا با ناامن کردن مناطقی از ایران، جمهوری اسلامی ایران را تهدید و درگیر نمایند تا به خیال خودشان ازنقش ایران در مسائل منطقه و بین المللی کاسته شود. بنابراین از منظر مسائل بین المللی و منطقه ای سفرهای استانی رییس جمهور از جمله به استان سیستان و بلوچستان که از بروز آخرین رویداد امنیتی آن، زمان زیادی نگذشته، مهم به نظرمی رسد. این سفر ها به ویژه به استان سیستان و بلوچستان بخش زیادی از توطئه تدارک دیده شد از سوی محور سیا، موساد و ریاض را برای نا امن کردن مرزهای شرقی کشور و راه آندازی منازعه مذهبی و قومی خنثی خواهد کرد؛ خصوصا اینکه در سفر اخیر دولت به مسائل مذهبی و قومی توجه بیشتری شده است و استقبال طیف های مختلف استان نیز از بی اثر بودن اقدامات عناصرو گروهک های وابسته در منطقه حکایت دارد. بنابراین جدای از اهمیت این سفرها در بعد اقتصادی و توسعه ، نتیجه عینی آن کاهش بسترهای تنش داخلی است و به دنبال آن افزایش دامنه امنیت در سراسر کشور ، انرژی کافی را برای پرداختن به تحقق وعده های داده شده دولت و اجرای فاز دوم یارانه ها فراهم می کند. موضوع تاثیرات منطقه ای و بین المللی سفرهای استانی یادشده هم کم نخواهد بود. فضای پیرامونی کشورمان در شرایط بسیار حساسی قرار گرفته است .در سوریه اگرچه تحولات میدانی به نفع دولت بشار اسد و محور مقاومت است ، اما در این کشور قراراست انتخابات ریاست جمهوری برگزار شود ؛ همین امر تحولات سوریه را جدی تر از گذشته کرده تاجایی که هم آمریکا و هم برخی از کشورهای منطقه به دنبال اجرای سناریوهایی چه در حوزه نظامی ، سیاسی و یا بین المللی هستند تا شاید بتوانند با آخرین تلاشها ، نتیجه ای بدست آورند؛ اقدام فرانسه برای تحت تاثیر گذاشتن اعضای شورای امنیت از طریق انتشار تصاویری از تحولات سوریه ، مجهز کردن نیروهای معارض و تکفیری به سلاحهای مدرن از سوی آمریکا و برخی از کشورهای منطقه و درگیر شدن روسیه در موضوع اوکراین مؤلفه هایی هستند که مسائل سوریه را بسیار حساس کرده است. عراق نیر شرایط مشابهی پیدا کرده است . دولت مرکزی عراق در حالی خود رابرای برگزاری انتخابات پارلمانی این کشور در روزهای پایانی اردیبهشت آماده می کند که چالشهای جدی با مناطق هم مرز با عربستان، اردن و سوریه دارد و از اختلافاتش با کردها در شمال هم کاسته نشده است ضمن اینکه گروه های کرد در شمال هم دچار اختلافات درونی هستند. بنابراین عراق نیز روزهای سرنوشت سازی را در پیش دارد و به شدت نیازمند کمک های فکری و همراهی دوستان خویش است. آن سوی محور مقاومت هم در لبنان با مسائل مهمی روبه رواست ؛ اگرچه شرایط مقاومت در مقایسه با سالهای گذشته بسیار بهتر و قدرتمند تر است ولی آنگونه که رهبر حزب ا... در مصاحبه با روزنامه السفیر عنوان کرد این گروه با سه چالش اساسی مواجه است . یکی موضوعات داخلی لبنان است، دیگری مسئله رژیم صهیونیستی و مسئله سوم تکفیری های رها شده از سوی غرب در منطقه است. وضعیت همسایه های شرقی مان هم بهتر از غربی ها نیست . پاکستان آبستن بحران های جدی است و افغانستان به رغم برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، همچنان مسائل امنیتی بسیاری دارد که برای ایران هم بسیار مهم است. حتی در سواحل جنوبی خلیج فارس احتمال بروز اتفاقات مهمی وجود دارد. درکنار مسائل مربوط به بحرین ، به نظر می رسد اتفاقات به وجود آمده در درون خاندان سعودی این کشوررا با تحولات جدی و اختلافات درونی مواجه خواهد کرد ؛تغییراتی به وجود آمده در رده های بالا از جمله در تعیین جانشین برای ولیعهد و انتخاب فردی غیر از خاندان آل سعود برای مهم ترین پست امنیتی این کشور و چنگ و دندان نشان دادن شاهزاد گان برای یکدیگر نشان از حوادث و رویداهای مهمی در آینده است . بنابراین؛ این مسائل پیرامون کشور را چنانچه در کنار مذاکرات مهم هسته ای و روابط بین ایران و آمریکا قرار دهیم، می توان نتیجه گرفت که تدبیر دولت تدبیر برای کاهش زمینه تنش های داخلی که در انتخاب سفرهای استانی هم لحاظ شده ، از اهمیت ویژه ای برخوردار است و دولت را برای توجه دقیق تر به مسائل منطقه ای و بین المللی و تأمین منافع ملی آمادتر می نمایند مشروط به اینکه منافع ملی با وسواس بیشتری تعیین شود. کیهان:خواب یا خواب زده؟! «خواب یا خواب زده؟!» عنوان یادداشت روز روزنامه کیهان به قلم حسین شمسیان است که در آن می خوانید؛دغدغه ها و نگرانی مردم درباره فرهنگ و موضوعات فرهنگی چیزی نیست که پنهان باشد و شرح و بسط زیادی مطالبه کند. متقابلا تکلیف نظام در حفظ باورهای فرهنگی و اعتقادی مردم و تلاش برای ارتقاء آن هم چیزی نیست که قابل انکار باشد. تکلیفی که افزون بر وجوب عقلانی و شرعی، به صراحت قانون اساسی و قوانین عادی برعهده مسئولین ذیربط نهاده شده آنها را به پاسخگویی در پیشگاه مردم و خداوند وا می دارد. تلاش برای رخنه در فرهنگ و اعتقادات مردم و تغییر باورهای آنان، تلاشی وسیع و همه جانبه و خطری بزرگ و نگران کننده است. بر این اساس، یک مسئول فرهنگی به دلیل اهمیت اصل فرهنگ مکلف به تلاش شبانه روزی و خالصانه برای کار ایجابی و فرهنگ سازی از یک سو و صیانت و پاسداری از دست آوردهای فرهنگ کهن و ارزشمند اسلامی و ایرانی از دیگر سو است دو رسالت و تکلیفی که سهل انگاری در آن به هیچ روی پذیرفته نبوده و غفلت از هر بخش به زیان هایی جبران ناپذیر منتهی می شود. حال اگر مرزبانان فرهنگ و اندیشه بجای تلاش و جهاد همه جانبه فرهنگی، درها را به روی کسانی که هیچ نسبتی با ایمان و عقیده ملت بزرگ ایران ندارند باز کنند و امکانات نظام را وسیله طرح و معرفی آنها قرار دهند، تکلیف چیست؟! آن هم با این توجیه عجیب و دلیل غیرمنطقی که آنها هم عصر و هم دوره ما هستند! «دو برداشت از شعر انقلاب وجود دارد که هیچکدام هم غلط نیست(!)... در تعریف اول شعری (شعر انقلاب است) که شاعرانش تعهد انقلابی دارند... در تفسیر دیگر، شعر انقلاب شعری است که در عصر انقلاب سروده شده است(!) مثل سبک هندی- شعر مشروطه... به این معنی که این 35 سال برای خودش به یک دوره تاریخی در ایران زمین تبدیل شده و ما می توانیم به عنوان تاریخ ایران به آن نگاه کنیم...» این سخنان که ناخودآگاه «هنر برای هنر» بدون توجه به ماهیت و مبانی ارزشی آن را تداعی می کند، سخنانی است که معاون محترم وزیر ارشاد در توجیه برگزاری «جشنواره شعر فجر انقلاب اسلامی» و زمینه سازی برای دعوت از رهزنان فرهنگ بیان کرده و با یکی دانستن 2 برداشت کاملا متفاوت از شعر انقلاب، سعی در راضی نگه داشتن همه نموده است! براساس این نگاه، مهم نیست که شاعر چه سروده باشد و آبشخور فکری اش چه باشد! مهم اینست که شاعر از سال 57 به بعد شعر گفته باشد! حالا هر شعری! موضوعی که دبیر جشنواره شعر فجر به محکمی بر آن تاکید می کند: «فرآورده های پس از انقلاب 57 ( و نه انقلاب اسلامی!) تماما آثار انقلاب تلقی می شود و همه شاعران به نوعی شاعر انقلاب هستند»(!) دیگر عضو شورای سیاستگذاری جشنواره می گوید: «در جشنواره شعر فجر، از شعر به ما هو شعر تجلیل می شود»(!) بخشی از این تفکر عجیب و غیر منطقی، ناشی از به کارگیری کسانی با سوابق مشعشع در دهه 60 و همچنین دلدادگی به برخی احزاب منحله برانداز در جایگاه سیاستگذار شعر فجر است تا جایگاه فرهنگ و هنر کشور را با رنگ و لعاب دموکراسی، به پائین ترین مرحله ممکن تنزل داده و جاده صاف کن اغراض سیاسی بشوند. صاحبان این اندیشه چه خوبست به این پرسش ساده اما مهم پاسخ دهند که با تعریف شما از شعر و شاعر انقلاب، تکلیف شاعری که در «عصر انقلاب» زندگی کرده و تمام قد علیه انقلاب مردم و ارزش های آن قلمفرسایی کرده و داد سخن در داده چیست!؟ آیا آنکه مقدسات و ارزش های مردم را در همین سال ها زیر سوال برده و شهید و جهاد و شهادت را تمسخر کرده و بدترین توهین ها را به مردم، به خاطر ایستادگی بر عهدشان با امام(ره) نثار کرده، باز هم شاعر انقلاب است و در جشنواره شما که قرار بوده جشنواره شعر فجر انقلاب اسلامی باشد جایی دارد!؟ اگر بگوئید نه خوشحال می شویم که هنوز دغدغه انقلاب و ارزشهای آن را دارید اما چگونه «نه» ناگفته اتان را باور کنیم وقتی در مصاحبه هایتان به هزار زبان چیز دیگری می گوئید!؟ وقتی صراحتا گفته می شود «(برای جشنواره شعر فجر) 90 صدای دارای تشخص (90 شاعر) بدون توجه به عقبه فکری انتخاب می شوند ...» و یا «میراث گذشته توقیف بسیاری از کتب بوده است و ما درخواست کردیم آمار این کتاب ها را بدهند تا رفع توقیف کنیم» جای تردیدی باقی نمی ماند که قرار است با بیت المال مسلمین و به کارگیری امکانات و ظرفیت های فرهنگی کشور، مجالی برای جولان و معرفی کسانی فراهم شود که سنخیتی با ارزش های انقلاب ندارند و این جای تأمل فراوان است. باز کردن دروازه های فکری و هنری کشور به روی دشمنان انقلاب و اجازه ورود افکار مسموم و منحرف و آلودن ذهن و روح مردم و به ویژه نسلی که بسیاری از گذشته ها را نمی داند و نمی شناسد، در خوشبینانه ترین فرض، غفلتی عظیم و خطایی جبران ناپذیر است گرچه می توان عناوین دیگری هم برای آن به کار برد که از آن می گذریم. با اینکه بارها گفته شده، اما باز هم خالی از فایده نیست که به مدعیان اینگونه تفکرات یادآوری شود که آزادی، در تمامی جوامع دارای ضابطه و شرایطی است و نمی توان به بهانه آزادی، کسانی را بر صدر نشاند که دشمن عقیده و ایمان مردمند و سپس تجاهل کرد که فلان شاعر سابقه خاص سیاسی ندارد! و حال آنکه جستجوی ساده در زندگی و اشعار او، جز پلشتی و پلیدی، چیزی به ما نشان نمی دهد! هنوز یک ماه نشده که رهبر معظم انقلاب در سخنرانی نوروزی خود در حرم مطهر رضوی(ع) ضمن یادآوری اینکه ایمان و باورهای مردم هدف و آماج تخریب دشمنان است، مسئولین را به مراقبت از رخنه بسیار خطرناک فرهنگی و حساسیت آنها نسبت به این موضوع دعوت کردند و یادآور شدند که این حساسیت، هیچ منافاتی با آزادی ندارد و آزادی غیر از ولنگاری است. ایشان با بیان تمثیلی قابل فهم برای همه فرمودند: «همچنان که اگر ببینیم هروئین و دیگر مواد بدبخت کننده خانواده ها را کسی بخواهد توزیع کند، نمی شود بی تفاوت نشست، اینکه ببینیم، کسانی با استفاده از هنر، با استفاده از بیان، با استفاده از ابزار های گوناگون با استفاده از پول راه مردم را بزنند، ایمان مردم را مورد تهاجم قرار بدهند، در فرهنگ اسلامی و انقلابی مردم رخنه ایجاد کنند، ما بنشینیم تماشا بکنیم و بگوئیم که آزادی است، این جور آزادی در هیچ جای دنیا نیست در هیچ جا...» متاسفانه به جای آنکه خیل عظیم و میلیونی نسل جوان مومن و پرشور کشور، با برپایی جشنواره های فاخر و ارزشی و به کارگیری بهترین شیوه های فرهنگی، سردمدار و میدان دار هنر و فرهنگ ایران اسلامی بشوند، عده ای تلاش دارند با نبش قبر رانده شدگان مردم از استخوان پوسیده آنها، برای چشم خود سرمه دست و پا کنند و کاری کنند که توده مومن و خدا جوی مردم و علما و دانشمندان نسبت به سیاست های فرهنگی آنها نگران و خدای نخواسته ناامید شوند، همانگونه که جمع کثیری از اساتید حوزه های علمیه کشور، در روزهای گذشته با ابراز نگرانی از برخی سیاست های فرهنگی، از رهبر معظم انقلاب استمداد طلبیدند. نگرانی هایی که پیش از این بارها و بارها مشفقانه از سوی کیهان مطرح شده بود و البته آن کس که نخواهد از خواب برخیزد... جمهوری اسلامی:تحلیل سیاسی هفته «تحلیل سیاسی هفته»عنوان سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی در روزهای پنجشنبه است که در آن می خوانید؛روزهای پایانی فروردین همه ساله یادآور رشادت های غیورمردان ارتش جمهوری اسلامی ایران و روز حماسه آفرینی های آنان است. این روز، یادآورنده فرمان تاریخی امام خمینی(ره) در تقویت ارتش و پیوند آن با ملت و انقلاب می باشد و شاید هیچکس به اندازه معمار بزرگ انقلاب اسلامی، ارتش را در مسیر تحول و خدمت به دین و ملت هدایت نکرد و اهمیت و منزلت آنرا نشناخت. ایشان درست در همان روزهای پیروزی انقلاب که جو سنگینی از سوی برخی گروهکهای ضدانقلاب و افراد کوته بین و ساده اندیش درباره ارتش ایجاد شده و شعار "انحلال ارتش" بر سر زبانها افتاده بود، در پیامی خطاب به ملت ایران، روز 29 فروردین را "روز ارتش" اعلام کردند تا به این شعار انحرافی پایان داده و اعلام نمایند ارتش، جزیی جدانشدنی از این کشور و ملت است. از این رو دیدیم که ارتش در طول این سالها و در کوره داغ جنگ تحمیلی آبدیده تر شد و به نیرویی تبدیل گردید که به رشادت و کمال و توانایی دست یافته و مانع از هرگونه تجاوز احتمالی دشمن به این مرز و بوم است. امروز ارتش جمهوری اسلامی ایران در مسیر خدمت خالصانه به ملت و صیانت از استقلال و تمامیت ارضی ایران تبدیل به قدرتی بزرگ در میان ارتشهای منطقه شده و با روحیه خودباوری، خودکفایی و اعتماد به نفس، هراس در دل دشمنان انقلاب انداخته است. امروز ارتش جمهوری اسلامی ایران بخوبی می داند که باید با افزایش قدرت بازدارندگی خود به حصن حصین انقلاب تبدیل شود و به پشتوانه حماسه های دیروز، قدرتمندی امروز را بیافریند، به گونه ای که دشمنان انقلاب هرگز به فکر تعدی و تجاوز به میهن اسلامی نیفتند. در این روزها علاوه بر بوی بهار، عطر میلاد خجسته بانوی بزرگ عالم خلقت و هدیه آسمانی خداوند سبحان به بشریت، دردانه نبوت، کوثر ولایت و مایه فخر کائنات، حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا علیهاالسلام به مشام می رسد. به یمن ولادت چنین بانوی مجلله ای که روز بیستم جمادی الثانی، روز مادر و روز بزرگداشت زن نامگذاری شده است تا سیره و فضائل ایشان سرمشق زندگی مسلمانان باشد و هویت از دست رفته زنان در این عصر غفلت زده به آنان بازگردد و کرامت لگدکوب شده آنان احیا شود. در هفته جاری کار ثبت نام از متقاضیان دریافت مرحله دوم هدفمندی یارانه ها ادامه یافت و کم کم مردم و دولت خود را برای اجرای یک جراحی بزرگ دیگر اقتصادی آماده می کنند. قطعا اگر دولت گذشته در اجرای مرحله اول هدفمندی یارانه ها درست عمل می کرد و به جای توزیع پول میان همه مردم اقدام به بازسازی زیرساخت های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی می کرد و یارانه ها را در مسیر تولید، آبادانی، ایجاد اشتغال و رفع معضلات اساسی جامعه هزینه می کرد و از همه مهمتر، از شعار پراکنی و عوامفریبی فاصله می گرفت، امروز اجرای مرحله دوم این زایمان بزرگ اقتصادی با مشکل همراه نبود. ولی به هر حال آنچه باید صورت بپذیرد، رها شدن دولت از فشار پرداخت یارانه های بی هدف و هدفمند کردن آنها در مسیر رفاه عمومی جامعه است که وفاق دولت و ملت را می طلبد. سفر رئیس جمهور به استان سیستان و بلوچستان از رویدادهای هفته جاری بود. این استان پهناور و مرزی به لحاظ موقعیت مهم و منحصر به فرد و با بیش از 1100 کیلومتر مرز مشترک با کشورهای پاکستان و افغانستان از اهمیت ویژه ای برای کشور برخوردار است ضمن اینکه استانی غنی با ظرفیت های فراوان برای پیشرفت، با مشکلات اقتصادی، اجتماعی، بهداشت و فرهنگی روبروست که چشم انداز رشد و توسعه آنرا با مشکلاتی مواجه کرده است. از این رو به لحاظ ویژگی این استان، رئیس جمهور منتخب در نخستین سفر سال و به منظور ایجاد فضای مناسب جهت برون رفتن از شرایط کنونی و تغییر و تحول در آن به استان سیستان و بلوچستان سفر کرد تا با اجرای برنامه های پیش بینی شده دولت و کوشش مضاعف مسئولان و با روحیه صبور و کوشای مردم، فصلی نو در جهت شکوفایی استان رقم زده شود. این هفته، در مسائل خارجی، سوریه و اوکراین، به عنوان دو موضوع حساس و مهم، در مرکز توجه رسانه های خبری بودند. در سوریه، پیشروی های پی در پی و مستمر ارتش در قلع و قمع گروههای تکفیری و شورشیان مسلح در حالی ادامه یافت که حکومت سوریه، گردنه بحران را پشت سر گذاشته و به پیروزی نهایی نزدیک می شود. این نکته ای است که هم دوستان و هم دشمنان حکومت سوریه به آن تاکید دارند. سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب الله لبنان در این باره گفت که حکومت سوریه از خطر سقوط عبور کرده و بشار اسد، رئیس جمهور این کشور ابتکار عمل را در دست دارد. منابع غربی و محافل وابسته به مجموعه ضدسوری نیز به غلبه دمشق بر بحران سه و نیم ساله اذعان کرده و اعتراف نموده اند بشار اسد از اقبال عمومی در میان مردم سوریه برخوردار است و در صورت برگزاری انتخابات و شرکت اسد در آن، پیروزی وی قطعی است. در مقابل، جبهه مخالف و حامیان خارجی آنها به شدت در وضعیت وخیمی قرار دارند و روز به روز درمانده تر می شوند. شورشیان داخلی اکنون روحیه خود را از دست داده اند و این مسئله را می توان از عقب نشینی های پی در پی و سریع آنها از مواضع شان پی برد. حامیان خارجی این شورشیان نیز به شدت دچار یاس و آشفتگی شده اند. آمریکا که به نیابت از رژیم صهیونیستی می کوشید به هر طریق ممکن زمینه سقوط حکومت سوریه را فراهم سازد و حتی بحث حمله نظامی را دنبال می کرد اکنون سخنی برای گفتن ندارد و برای دور ماندن از تبعات شکست سعی می کند به مسئله سوریه کمتر بپردازد اما سایر شرکای آمریکا در جبهه ضدسوری، شرایطشان بدتر از این است. شکست و ناکامی در سوریه نه تنها روابط میان کشورهای عرب ضدسوریه را به شدت به بحران کشانده، در داخل این کشورها نیز اوضاع را به هم ریخته است که نمونه بارز آن، شکست و از میدان خارج شدن بندر بن سلطان، رئیس سازمان اطلاعات عربستان می باشد که از وی به عنوان کارگردان اصلی تلاش های ضد حکومت سوریه در طول سه و نیم سال گذشته نامبرده می شد. قطعاً پیروزی کامل ارتش سوریه در جنگ علیه شورشیان، ابعاد جدید از رسوایی را برای جبهه ضدسوری رقم خواهد زد. این هفته بحران در اوکراین با افزایش تحرکات جدایی طلبانه در شرق اوج گرفت و نگرانی دولتهای غربی را دوچندان کرد. اوایل هفته اعلام شد چند شهر دیگر در شرق اوکراین، شاهد تظاهرات گروههای طرفدار روسیه بود که در برخی از این مناطق، تظاهرکنندگان مراکز پلیس و ساختمان دولتی را اشغال کردند که این وضعیت در برخی مناطق همچنان ادامه دارد. در این میان، غرب که به نظر می رسد کار زیادی از دستش ساخته نیست تنها به تکرار تهدیدهای خود علیه روسیه ادامه می دهد. در حالی که روسیه، تحریم های غرب را احمقانه خوانده و اعلام کرده است تحت تاثیر این تهدیدها قرار نخواهد گرفت. در هفته جاری اعلام شد هواپیماهای روسی بر فراز ناوشکن آمریکایی مستقر در دریای سیاه به پرواز در آمده و به هشدارهای فرماندهان این ناو نیز اهمیتی نداده اند. آمریکا این حرکت را تحریک آمیز خوانده است. واقعیت این است که روسیه تحولات اخیر اوکراین و سقوط دولت قبلی را توطئه غرب می داند و رفتار مسکو در یک ماه گذشته نشان می دهد که روسها مصمم هستند به هر قیمتی از دستیابی غرب به اهداف توسعه طلبانه اش در پشت مرزهای روسیه جلوگیری کنند. روسها با سیاستی که در اوکراین به خصوص در منطقه "کریمه" در پیش گرفته اند می خواهند این پیام را به غرب برسانند که در دفاع از آنچه منافع سنتی روسیه می دانند از هیچ اقدامی فروگذار نیستند. با توجه به این مسائل، چشم انداز آینده اوکراین متلاطم و تیره به نظر می رسد و باید انتظار افزایش بحران در این کشور را داشت. رسالت:مدیران به حال و هوای دوران جهاد بازگردند «مدیران به حال و هوای دوران جهاد بازگردند»عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم مرتضی طلایی است که در آن می خوانید؛نامگذاری سال 93 به نام «اقتصاد، فرهنگ، با عزم ملی و مدیریت جهادی» را می توان طلیعه ای بر آغاز دوره ای جدید در مدیریت کلان نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران دانست. طلیعه ای که دلالت بر یک نوزایی گفتمانی و روش شناسانه برای تسهیل در نیل به اهداف کلان انقلاب اسلامی دارد. در سال های پس از انقلاب، به علت حجم بالای توطئه های خارجی و داخلی و جنگ تحمیلی، نیروهای انقلابی صرفاً دلمشغول نبردهای سرنوشت ساز و مجاهدت هایی در میدان نبرد مستقیم با دشمن بودند و طبعاً فرصتی برای تدبر و تعمق در مقولات کلان و شیوه های حکومت داری بر اساس تعالیم اسلام و فهم نسبت این شیوه ها با تحولات دوران جدید نبود.‏ پس از پایان جنگ، با شروع دوران سازندگی، این مقولات در ذهن متصدیان امر و نبردهای انقلابی تبدیل به «مسئله» شد. حل این مسئله می توانست با استفاده از همان فرهنگ و روحیه دوران دفاع مقدس سامان یابد و با استفاده از فضای مؤثری که در دوران دفاع مقدس برای رشد ارزش های انقلابی فراهم شده بود، بستر حاکمیتی یک تحول عظیم در حوزه اقتصاد و مدیریت پدید آید، لیکن متأسفانه برای مدیریت این دوران جدید، به الگوهایی پناه برده شد که نه تنها قرابت ذاتی ای با اقتصاد ملی نداشته، بلکه به علت وارداتی بودن و عدم بررسی دقیق برای کاربست آنان در حوزه اجتماعی، شاهد شکل گیری بحران هایی بودیم که تأثیرات عمیقی را بر ساختار اقتصاد کشور نهاد. غفلت از مفهوم «مدیریت جهادی» در سال های پس از جنگ، فرصت هایی را از دسترس جامعه و نظام اسلامی دور کرد که اثرات آن سال هاست که به چشم می خورد. این امر البته به معنای نادیده گرفتن دستاوردهای ارزشمند دولت وقت و نظام در بازسازی ویرانه های به جای مانده از جنگ نیست بلکه صرفاً آسیب شناسی ای کلان از روندهایی است که در حوزه اقتصاد هیچ گاه جواب نداده است.‏ در حوزه فرهنگ نیز همین غفلت، رخ عیان کرد که امتداد آن تا امروز هم ادامه دارد. در سال هایی برخی در این مملکت در پی توسعه شتابان و بدون پشتوانه فرهنگی بودند و بی توجه به بستر فرهنگی ای که برای توسعه و پیشرفت مد نظر است، قصد اعمال الگوهایی از پیش تعیین شده را برای کشور داشتند که باتوجه به بیگانگی ای که شرح آن رفت، مطلقاً شکست خورد. در چند سال گذشته اما، ما با پدیده ای شگفت انگیز مواجه بودیم که توأمان با اعمال سیاست هایی غلط در حوزه اقتصاد و فرهنگ، وضعیت خاصی را به بار آورد.‏ اقتصاد را نه با میل شخصی می توان اداره کرد نه با تصمیم های خلق الساعه و فرهنگ را نه می توان به مسلخ «نگاه پروژه ای» برد و نه به آن به مثابه بستری برای تنعم و بهره برداری های خاص نگریست، اما متأسفانه هر دوی این مقولات تلخ در سال های گذشته رخ عیان کرد و نتیجه آن متضرر شدن کشور در همه ابعاد بود. با مد نظر قرار دادن این آسیب شناسی است که می توان ضرورت نامگذاری امسال را درک کرد. فی الواقع رهبر حکیم انقلاب اسلامی عطف به وجود آسیب هایی که در حوزه اقتصاد ملی و فرهنگ کشور وجود دارد، خواستار رفع آنها با «عزم ملی و مدیریت جهادی» شده اند. ابعاد این نابسامانی ها متأسفانه گسترده است و رفع آنها «عزم ملی» می طلبد. این عزم ملی اما نه فقط در سخن و نظر، بلکه باید در عرصه عمل جامه تحقق به خود بپوشد و این تحقق با «مدیریت جهادی» ممکن است. مدیریت جهادی عرصه ای را می گشاید که طی آن می توان به تحقق بهبود شرایط فعلی امید داشت. بدیهی است که رفع هر نابسامانی ای مستلزم یک «نقشه جامع» است. مدل اجرایی این نقشه جامع را برای اقتصاد و فرهنگ، می توان مدیریت جهادی دانست. تلفیق «علم و عمل» همان چیزی است که در دوران دفاع مقدس به احسن وجه، خود را نشان داد و برکات خود را عیان کرد.‏ همه می دانیم در آن دوران، بسیج و سپاه پاسد اران چگونه اد اره می شد. الگوی مد یریتی نابی که بسیج و سپاه د ر د وران جنگ داشتند پاسخی به این سئوال است که آیا مد یریت متمرکز راه حل است یا مد یریت غیر متمرکز؟ و آیا موفقیت آن د ر گرو مد یریت متمرکز بود ه یا نامتمرکز؟ در دوران جنگ، ما کاملاً از مد یریت کهکشانی بهره گرفتیم تا مد یریت زنجیره ای. یعنی بر خلاف مد یریت کشوری که کماکان از مد یریت مرکز پیرامونی و زنجیره ای بهره و یا به عبارتی رنج می برد، د ر د فاع مقد س از مد یریت کهکشانی استفاد ه می کرد یم و این باعث شد که یک هویت ملی ریشه د اری احیا شود و یک د ولت - ملت سازی نوظهور و متناسب با انقلاب اسلامی شکل بگیرد ‏‎.‎ نمونه بارز این امر، مدیریت سلایق سیاسی در دوران دفاع مقدس بود. همه می دانیم در آن دوره سلایق سیاسی متفاوتی وجود داشت اما در برابر دشمنان، همه مجاهدان راه حقیقت، سلایق خود را کنار گذاشتند و صرفاً به مقابله با دشمن می اندیشیدند. ‏این امر می تواند درسی برای امروز ما نیز باشد و همه ما اعم از دولتمردان، قوای مختلف و همکاران محترم بنده در شورای شهر بدانیم که تکلیف عقیدتی ما در این برهه حساس کنار نهادن اختلافات مصداقی سیاسی و اشتراک مساعی در جهت تحقق سیاست های نظام و حقوق مردم است.‏ امروز در این عرصه پر خطر پیش رو، آنچه که حیات معنوی و مبانی زیست دینی در پرتو نظام اسلامی را تبیین و تضمین می کند، عمل به همین متد و روش است. روشی که طی آن کار فرهنگی و فعالیت اقتصادی به مثابه یک «جهاد فی سبیل الله» دیده شود و فضایی فراتر از مقولات مرسوم اداری برای آن ترسیم شود. این چنین می توان به شکل گیری اقتصاد و فرهنگی در تراز انقلاب اسلامی ایران امید بست.‏ از طرف دیگر نگرانی بنده و بسیاری از همفکران فرهنگی و سیاسی این است که فضای قابل انتقاد در فعالیت های فرهنگی و اقتصادی امروز کشور، دستخوش شعارزدگی ناشی از کج سلیقگی و سوء برداشت شود. کسانی بدون هیچ اقدام علمی و صرفاً به صورت ظاهری طی سال های گذشته منویات رهبری را در جامعه با رویکرد تبلیغاتی برای سرپوش گذاشتن به ضعف ها و کاستی های خود از طریق همین بنرها و ایجاد ستادهای غیر ضرور و بدون نگاه کارشناسی دنبال کرده و نه تنها از دغدغه های معظم له نکاسته اند، بلکه ضمن ایجاد بار منفی مسئولیت اجتماعی بر شانه متولیان واقعی همانند ایجاد ساختارهای موازی و غیر تخصصی وارد حوزه نرم و پر اهمیت فرهنگ شده و با انواع نگاه های مهندسی همانند علوم تجربی و ریاضی تلاش کرده اند که جامعه را خط کشی کنند و با اقدامات خود سرمایه های اجتماعی همچون اعتماد، نشاط، مشارکت و مسئولیت اجتماعی را به شدت پایین بیاورند. ‏در یک جمله می خواهم عرض کنم با همان فرهنگ حاکم بر جامعه و جبهه ها که برگرفته از آموزه های دینی، ملی و انقلابی ملت عزیز ایران بود و با همان عزم ملی که نماد عینی آن مشارکت آحاد جامعه از زن و مرد، روستایی و شهری، پیر و جوان در دوران دفاع مقدس بود و با همان مدیریت جهادی که نماد آن مدیریت فرماندهان جنگ بود، به عنوان شاخص های روشن و قابل عرضه می توان کلیت مسائل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی امروز و فردای ایران اسلامی را حل نمود.‏ باید گفت که مردم عزیز ما همان مردم سال های جهاد هستند و این مسئولین و مدیران ما هستند که باید حال و هوای آن روزها را در خود زنده کنند و به آن روزها بازگردند.‏ قدس:مردم را دریابید! «مردم را دریابید!»عنوان یادداشت روز روزنامه قدس به قلم خسرو معتضد است که در آن می خوانید؛که جلای وطن عزیز کرده و کثیف ترین کسب و شغل ها را از ناچاری پیش گرفته اند، هر چه حمال و کناس و الاغی و مزدور در آن نقاط می بینید همه ایرانی هستند. آخر این گله های گوسفند شما مرتع لازم دارند که چرا کنند شیرشان زیاد شود که هم به بچه های خود بدهند هم شما بدوشید نه این که متصل تا شیر دارند بدوشید شیر که ندارد گوشت تنشان را ... گوسفندهای شما همه رفتند متفرق شدند. نتیجه ظلم همین است که می بینید ظلم و تعدی بی حد و حساب چیست و کدام است و از این بالاتر چه می شود؟ گوشت بدن رعیت را می کنند به خورد چند خره باز شکاری می دهند. صد هزار تومان از فلان بی مروت می گیرند، قباله ملکیت جان و مال و عرض و ناموس یک شهر و یا یک مملکتی را به دست او می دهند. رعیت فقیر و اسیر و بی چاره را زیر بار تعدیات مجبور می کنند که یک مرد، زن منحصر به فرد خود را از اضطرار طلاق بدهد و خودشان صد تا صد تا زن می گیرند و سالی یک کرور پول که به این خونخواری و بی رحمی از مردم می گیرند خرج عزیزالسلطان که نه برای دولت مصرف دارد و نه برای ملت و نه برای حفظ نفس شخصی و غیره و غیره و غیره». (از متن سخنان میرزا رضا کرمانی در بازجویی در اتاق استنطاقات نظمیه در پاسخ به پرسش میرزا ابوتراب خان نظم الدوله، رئیس نظمیه و مستنطق پرونده). وقتی خبر صدور مجوز واردات اتومبیلهای پورشه و مازراتی و بنز و بی.ام.و... به بهای صدها میلیون و حتی یک میلیارد و بالاتر را به کشور می خوانم که 85 درصد مردم آن مشکل مالی دارند و در روزنامه های کم شماری که پیامک ها و تلفن ها و نامه های مردم را منعکس می کنند شیون و التماس می کنند دولت یارانه 45 هزار تومانی آنان را قطع نکند، تنم مرتعش می شود، افسرده و نگران می شوم، مبهوت و شگفت زده می شوم که چرا به این همه تبعیض طبقاتی دامن زده می شود، چرا همه چیز فدای گردن کلفتان مفتخور رانت خوار می شود؟ چرا به جای کارخانه و کارگاه این همه آژانس املاک و اتومبیل گشایش یافته است؟ چرا این همه بازار دلالی و واسطه گری گرم و مظنه آن شیرین است؟ وقتی می خوانم به یک فوتبالیست که تنها هنرش دویدن و پا به توپ زدن است 750 میلیون تومان ناز شست می دهند، یا او قرارداد داخلی یک میلیارد و صد میلیون تومانی هم دارد و 713 میلیون تومان از باشگاه پول گرفته و باز هم مسؤول باشگاهی شکایت می کند که بازیکنان گشنه و تشنه هستند(!) خنده ام می گیرد و در عین حال می گریم و بر روزی که به دبستان رفتم و به جای دنبال توپ دویدن سعی کردم بیشتر بخوانم و تا دانشگاه پیش روم و حتی تحصیلاتم را در خارجه ادامه بدهم (که نشد و گرفتاری های زندگی مجال نداد) نفرین فرستادم. ای کاش من هم دنبال توپ می دویدم و امروز دغدغه معاش نداشتم. روزهاست دولت آه و ناله می کند مردم از خیر گرفتن یارانه بگذرند از هر مقام معنوی و روحانی درخواست همکاری می کند، اما نمایندگان مجلس می نشینند و طرح تشکیل یک وزارتخانه جدید به نام وزارت ازدواج (ولابد طلاق) را تدوین می کنند. از این وزارت ورزش و جوانان چه معجزه ای ساخته شد که اکنون می خواهید باری گردن خزانه دولت گذاشته یک وزیر، هشت معاون و صد مدیرکل و چند هزار حقوق بگیر بر حقوق بگیران مملکت اضافه کنید؟ شخصی گویا از نمایندگان گفته است ایران می تواند 300 میلیون نفر سکنه را نان بدهد. چگونه؟ با کدام بودجه؟ رهبر معظم کشور فکری را ارایه فرموده اند که جمعیت به صورت معقول و منطقی افزایش یابد. رقم 300 میلیون از کجا پیدا شد؟ من می گویم چهارصد میلیون بهتر است، دیگری بیاید بگوید هشتصد میلیون نفر! من مطمئن هستم رهبر بزرگوار کشور منتظرند گزارشهای علمی و مستدل را دریافت دارند. ایشان از شما شعار نخواسته اند. دولت آقای روحانی گویا هیچ راهکار دیگری جز گران و گرانتر کردن مایحتاج مردم به نظر کارشناسان آن نمی رسد. مردم که همه بازاری و تاجر نیستند. کارمند و کارگر هم هستند. آنان جز کارشان چیزی برای عرضه ندارند، چرا باید اینقدر در فشار باشند؟ حالا مالیات برارزش افزوده هم به آن اضافه شده گرده و کمر مردم را خرد کرده است. به خدا اخباری به من می رسد و پیامهایی دریافت می کنم که به لرزه درمی آیم. خواندید که مردی زن و دختر سیزده ساله اش را به شانتاژ از طریق لکه دار ساختن حیثیت افراد مرفه بی درد وادار کرده بود. آیا مسؤولان صفحات حوادث قدس و سایر جراید را نمی خوانند؟ لابد فقط روزنامه های دولتی و شهرداری را می خوانند که سراسر قربان صدقه رفتن آنان است. وعده های صد روزه آقای روحانی به کجا رسید؟ شنیده ام چهار میلیارد و اندی عایدات نفتی مسدود شده ما را در بانکهای سوئیس به گروگان گرفته اند که فقط می توانیم غذا و دارو و احتیاجات ارزاقی را سفارش دهیم، حق نداریم به پولمان دست بزنیم. خواری و خفت از این بالاتر می شود؟ مگر ما در جنگ شکست خورده ایم؟ چرا هر هیأت مدیره ای برای هر فرد از اعضای خود عیدی چهارصد میلیون تومانی تصویب و پرداخت می کند؟ مصادره اموال بابک زنجانی چه شد؟ هر چه سنگ است برای پای لنگ است. از مردم می خواهید یارانه نگیرند. از آن سو اجناس و خدمات را گران و گرانتر می کنید و تصور می فرمایید با کلمات عاطفی و شورانگیز مردم اقناع و راضی خواهند شد. * خوانندگان گرامی! نظرات خود را درباره این موضوع با پیامک 300072307 با ما در میان بگذارید. سیاست روز:ترسیم افق های بلند «ترسیم افق های بلند»عنوان یادداشت روز روزنامه سیاست روز به قلم اسد الله افشار است که در آن می خوانید؛تعیین شعارسال وتبیین آن درسخنرانی آغازین روزازبهارتوسط مقام معظم رهبری،نقشه راهی است که برمبنای مسایل موجود جامعه و نیازهای اساسی کشورترسیم می شود.شعار سال ۹۳ نیزسامان بخشی به اقتصاد و فرهنگ نامگذاری شد که بادواستراتژی مهم عزم ملی وحرکت جهادی باید برای دستیابی به آن تلاش کرد . رهبرمعطم انقلاب که بحث اقتصاد مقاومتی را چندین سال است به شکل های مختلف مطرح می کنند در اواخرسال ۹۲ سیاست های کلی آن راابلاغ نمودندودرتبیین شعارامسال نیزمراد ازاقتصاد را نیزاقتصاد مقاومتی دانستند؛ اقتصادی که به فرموده ایشان مبتنی بر الگوی علمی متناسب با نیاز کشور است درونزاست و با تکیه بر مشارکت و همراهی مردم در شرایط تحریم و غیر تحریم کاربرد دارد.نامگذاری ۷ سال پیاپی با عناوین اقتصادی و ابلاغ سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی در آخرین روزهای سال ۹۲ توسط رهبر انقلاب نشانه اهمیت مسائل اقتصادی برای حفظ کیان این مرز و بوم است.کارشناسان وصاحب نظران معتقدند؛نامگذاری امسال تحت عنوان"اقتصاد وفرهنگ با عزم ملی ومدیریت جهادی"وتطبیق آن درپازل نامگذاری های رهبرمعظم انقلاب طی چند سال اخیربه وضوح بیانگراین واقعیت است که معظم له با عنایت به ارتقای ظرفیت های جامعه مسلمان ایران، امسال بردرهم تنیدگی غیر قابل انفکاک فرهنگ واقتصاد درجامعه تمرکزکرده اند و نگاه های تجریدی در هردو حوزه فرهنگ و اقتصاد را آفت حرکت رو به جلو جامعه اسلامی قلمداد می کنند. انقلاب اسلامی ایران در طول ۳۵ سال از عمر با برکت خود اگرچه ظرفیت ها و قابلیت های خود را به اثبات رسانده است،اما پیچیده تر شدن تهدیدات وفشار های دشمنان علیه نظام اسلامی مسیردستیابی به آرمان ها را دشوار ترساخته است وحوادث وتحولات سال گذشته که درعرصه مذاکرات،هسته ای تبلوریافت،ماهیت اهداف دشمنان راآشکار ترساخت و نشان داد که موضوع هسته ای بهانه ای بیش نیست وآنها در روند مذاکرات تسلیم نظام اسلامی وازبین بردن قابلیت ها وظرفیت های آن راهدف گرفته اند واین نکته است که قطعنامه ضد ایرانی پار لمان اتحادیه اروپا نیزدرپی اثبات آن است. براین اساس شعارامسال را نباید درعرض شعار های سال های گذشته دانست چراکه شعارامسال به جزشعار های مناسبتی سال های گذشته تمامی ابعاد شعار های سال های گذشته رادرخود دارد وعلاوه برابعاد اقتصادی ومدیریتی، برفرهنگ وارزش های اسلامی تأکید شده و مقابله با فشار ها وتهدیدات وراهبرد های نوین دشمنان را نیزمدنظر قرارداده است.برخی ازصاحب نظران اقتصادی براین باورند؛سال پیش رو، سال تعیین کننده ای است. سالی که اگر انتظارات مثبتی که در فضای اقتصادی – سیاسی شکل گرفته به نتیجه برسد می توان برای اقتصاد ایران روند صعودی مناسبی را حداقل تا دو، سه سال بعد ازآن تصویرکرد. درعین حال که سرخورده شدن انتظارات به معنای بازگشت به تکانه های اقتصادی است که می تواند سهمگین ترازشوک هایی باشد که از سال ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۱ به اقتصاد ایران وارد شد وهمزمان سرخوردگی انتظارات موجب می شود که شکل گیری انتظارات مثبت به زمانی بسیاردورترموکول شود. همان طورکه پس ازتشکیل دولت آقای روحانی انتظارات نقشی ملموس در روند های اقتصادی داشتند، معکوس شدن این انتظارات می تواند شوکی غیرقابل کنترل را به اقتصاد وارد کند. ازاین روسال کنونی، سال کلیدی اقتصاد ایران است که می تواند به ما بگوید تغییرروند دربلندمدت تداوم می یابد یا نه. بنابراین همگی باید دست به دست دهیم تا ازاین گلوگاه تاریخی عبورکنیم .درخاتمه باید به چند نکته کلیدی دیگردراین زمینه اشاراتی داشته وجایگاه ویژه ای برایشان درنظربگیریم: ۱- درمیان اهداف وتلاش های دشمن برای ازمیان بردن نظام جمهوری اسلامی دوهدف آنها از خطر بیشتری برای نظام برخوردار است. این دو خطر عبارتند از:الف) استحاله درونی وتغییراهداف نظام اسلامی که با ابزارهای فرهنگی قابل تحقق است وب) خسته شدن مردم از تداوم انقلاب اسلامی و بازگشت از راه نورانی امام و شهدا که دشمن ابزار اقتصادی را برای این هدف مناسب دیده است. بر این اساس است که دو عنصر فرهنگ و اقتصاد در شعار سال کنونی همنشین شده اند و در کنار یکدیگر قرار گرفته اند. ۲- اقتصاد مقاومتی، استراتژی کلان نظام در دهه جاری است و باید باشد. اما راهبرد اجرایی اقتصاد مقاومتی «مدیریت جهادی» است. به علت آنکه با مدیریت های متعارف و مرسوم و کاسب کارانه مبتنی بر هزینه و فایده نمی توانیم این عقب ماندگی ها را جبران کنیم و به این شاخص های مطلوب دست پیدا کنیم. این مدیریت جهادی است که ضمن تکیه بر عقل وتجربه، به شدت برایمان، تعهد، مسئولیت وایثار واز خودگذشتگی متکی است. نمونه آن هم سال های دفاع مقدس بود که مدیریت جهادی توانست به رغم همه محدودیت ها ایران را از یک عرصه تقابل جهانی سربلند بیرون بیاورد. بنابراین به نظر می آید «مدیریت جهادی» راه ناگزیر کشور دراتخاذ اقتصاد مقاومتی برای رسیدن به عدالت وپیشرفت باشد. مدیریت و تلاش جهادی فرهنگی است که در مقاطع مختلف از جمله دوران دفاع مقدس آزمون موفق خود را پس داده است. درآن شرایط سخت هم به رغم کمبود امکانات، این مدیریت و تلاش جهادی بود که توانست به عنوان راهبردی برای عبور ازموانع سخت عملکرد موفقی داشته باشد. ۳- از نظر نگارنده، طرح و تاکید ویژه بر مساله "فرهنگ" در برهه ای از زمان که کشور بنا به دلایلی از جمله برخی کاستی های مدیریتی وهمچنین تا حدی "تحریم ها" از مشکلات اقتصادی رنج می برد، علاوه بر اهمیت ذاتی فرهنگ وسرمایه گذاری ویژه دشمن علیه ملت ایران در این عرصه، ناظر به ظهور و بروز پدیده ای جدید در حوزه اقتصاد وتوسعه است که پس از روی کارآمدن دولت یازدهم، به دلیل ارتباط برخی مسئولان ارشد اجرایی دولت با حلقه ای از مشاوران با دیدگاه هایی خاص، بیم آن می رود برخی تئوری های ناکارآمد و انحرافی، در عرصه مدیریتی و اجرایی کشور ساری و جاری شود که بدون تردید لطمات فرهنگی و هویتی آن بسیاربیشتروعمیق ترازلطمات اقتصادی خواهد بود.درباره چنین دیدگاهی درزمینه توسعه که "توسعه دردنیای امروزراجزازطریق قرارگرفتن برمدارغربی قابل تحقق نمی داند"،پیش ازاین سخنرانی ها، مصاحبه ها ویادداشت هایی ازسوی عده ای ازصاحب نظران ایراد ونوشته شده است که تا حدود زیادی درباب روشنگری دراین موضوع کفایت می کند. به هر روی اکنون که افق های بلند ازسوی رهبری معظم انقلاب در عرصه اقتصاد فرهنگ و فرهنگ اقتصاد ترسیم شده است شایسته است طرح ریزی برنامه ها و وطن امروز:حرف های مگو! «حرف های مگو!»عنوان سرمقاله روزنامه وطن امروز به قلم سیدعابدین نورالدینی است که در آن می خوانید، آقای عراقچی هم گفته اند و هم می دانند و هم اینک مردم می دانند که حق غنی سازی ایران در توافق ژنو به رسمیت شناخته نشده است. فایل صوتی منتشرشده از آقای عراقچی که ایشان در آن صراحتا گفته اند آقای رئیس جمهور در نامه به رهبر انقلاب درباره رسمیت یافتن حق غنی سازی در توافق ژنو دچار اشتباه شده است، به گونه ای است که نه قابل تحریف است و نه قابل انکار! آقای عراقچی که ما ایشان را یک دیپلمات متعهد می دانیم اما دیروز در اقدامی اشتباه اظهارات خودشان را تکذیب کرده و اتهاماتی را نیز علیه منتقدان مطرح کردند. آقای عراقچی 3 بهمن سال گذشته این اظهارات را در مدرسه معصومیه مطرح کردند. فایل صوتی و تصویری صحبت های آقای عراقچی وجود دارد. همان زمان در محافل گوناگون این اعتراف آقای عراقچی مطرح شد. حتی در مناظره ها هم این اعتراف آقای عراقچی مورد استناد منتقدان توافق ژنو قرار گرفت. البته «وطن امروز» حداقل 2 جلسه دیگر را نیز می تواند برای آقای عراقچی آدرس بدهد که ایشان چنین اظهارنظری داشته اند اما اکنون که آقای عراقچی باب یک بحث را باز کرده و درباره آن موضع گرفته اند فضا برای طرح چند موضوع با ایشان مساعد و مناسب است. آقای عراقچی در تکذیبیه خود گفته اند انتشار فایل اظهارات ایشان، بازی با منافع ملی و در راستای اهداف بیگانگان و دشمنان نظام است و نباید منافع ملی کشور و احقاق حقوق هسته ای ملت بزرگ ایران را قربانی اهداف کوتاه مدت سیاسی کرد. خب! ضمن حفظ احترام این دیپلمات متعهد باید درباره این مواضع ایشان چند نکته یادآوری شود.
1ـ جناب آقای عراقچی! مثل روز روشن است و خود شما هم می دانید که توافق ژنو حفره های خطرناکی دارد. ما معتقدیم این توافق ژنو است که منافع ملی را به خطر انداخته است. ما بر این باوریم تیم مذاکره کننده از فرصتی که نظام برای مصالحه هسته ای فراهم کرده بود نه تنها نتوانسته است استفاده لازم را ببرد بلکه شرایط نگران کننده ای را درباره حقوق هسته ای ملت ایجاد کرده است. ما رفتار دولت در موضوع مذاکرات را نادرست می دانیم. دولت نه تنها از ظرفیت منتقدان برای میز مذاکرات استفاده نمی کند که شمشیر خود را برای منتقدان کشیده است! توقیف می کند، به دادگاه می کشاند و القاب و اتهامات سنگینی را در عالی ترین سطح علیه منتقدان مطرح می کند. چرا نباید درباره توافق ژنو پرسشگری کرد؟ 2ـ جناب آقای عراقچی! رسانه های حامی توافق ژنو در توضیح روند مذاکرات و مفاد توافق به مردم دروغ می گویند! چرا؟ چرا به مردم نمی گویند هنوز نتوانسته اید حتی یک دلار از اموال آزاد شده را به درون کشور بیاورید؟ چرا به مردم نمی گویند پول در حساب های سوییس است اما آمریکا اجازه نمی دهد به ایران منتقل شود؟ کار به جایی رسیده مراجع تقلید نیز نسبت به خلاف گویی درباره بازگشت این اموال علنا تذکر می دهند. چرا نمی گویند تا الان نصف ذخیره اورانیوم 20 درصد ایران از بین رفته ولی در ازای این ذخیره غیر قابل ارزشگذاری، هنوز چیزی عاید کشور نشده است؟ لابد خلاف امنیت ملی است! چرا نباید مردم مطلع شوند که خطر تغییر ماهیت رآکتور اراک مطرح است؟ اگر قرار است کارکردهایی نظیر تحقیقات، تولید پلوتونیوم و تولید رادیودارو از رآکتور اراک حذف شود، آیا نباید مردم باخبر شوند؟ مگر شما نگفته بودید «رآکتور اراک خط قرمز است؟» چرا درباره تعهدات فراقانونی ایران که در توافق ژنو آمده صحبتی نمی شود؟ چرا به مردم نمی گویند با توافق ژنو حقوق مصرح ایران در NPT حداقل برای دو دهه از بین می رود؟ چرا گفته نمی شود اجرای رضایت بخش قطعنامه های شورای امنیت پیش شرط توافق جامع است؟ چرا حامیان مفاد توافق ژنو نمی گویند گام میانی به قطعنامه های شورای امنیت علیه ایران اعتبار می دهد؟ چرا این موضوع را برای مردم شفاف نمی کنید که بالاخره در مذاکرات 19 و 20 فر





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 29]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن