تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 9 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام حسین (ع):بر خداوند است كه هيچ گرفتارى به زيارت من نيايد مگر آن كه او را شادمان بازگردانم و...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1819252205




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

گزارش فارس از فداکاری‌های ناگفته بچه‌های امداد و نجات حکایت مصدومی که 72 ساعت زیر آوار بود، از ورزقان تا دانشگاه اصفهان


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: گزارش فارس از فداکاری‌های ناگفته بچه‌های امداد و نجات
حکایت مصدومی که 72 ساعت زیر آوار بود، از ورزقان تا دانشگاه اصفهان
بچه‌های هلال‌احمر به شوخی می‌گویند: ساعت صفر ما را اول انقلاب زدند، ولی خستگی آن زمانی از تن این دلاوران بی‌منت بیرون می‌رود که ببینند مصدومی را که پس از 72 ساعت از زیر آوار بیرون کشیدند، حالا ازدواج‌ کرده و دانشگاه می‌رود.

خبرگزاری فارس: حکایت مصدومی که 72 ساعت زیر آوار بود، از ورزقان تا دانشگاه اصفهان


به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان، تن کوفته و کبودی که زیر سنگینی آوار آخرین رمق‌های پیکر زخم‌خورده خود را در گلو جمع می‌کند تا شاید صدایی از نای خسته برآورد که نمی‌تواند، نه جان برای تکان خوردنی مانده و نه قدرت فریادی، آخرین شانس زنده ماندنش رمقی است که در آن تاریکی هولناک خراب آوار وحشت، با چشمان پر خاک و دل شکسته و مدد از حضرت زهرا (س) به بازو می‌آورد تا دستش را از زیر خاک درآورد. تنها کمتر از نیم متر بالاتر از این هوار جهنمی ناجیان جان بر کف زندگی آفرین، تنها منتظر یک نشانه‌اند، یک اشاره... و ذکر یا زهرا (س) اگر از دل هم بگذرد، مگر می‌شود کار خودش را نکند، دست خونین و رنجورش حالا خاک را می‌شکافد و چونان جوانه‌ای در کویر ناامیدی امدادگران می‌شکفد. وسط زیارت عاشورا بود که یکی از امدادگران اصفهانی فریاد زد، سریع بیایید اینجا، «یا ابوالفضل» یک نفر زیر آوار زنده است، سریع پرستار بیا، آمبولانس رو آماده کنید، بیاورید عقب نزدیک صحنه...

بچه‌های امداد و نجات جمعیت اصفهان با سرعت و دقت تمام در ظرف چند دقیقه آوارها را جابجا کردند، چشمان همه‌شان برق می‌زد و ذکر می‌گفتند، انگار برادر خودشان بود، مثل برق و باد کارشان را بامهارت انجام دادند و پیکر بی‌رمق جوان را بیرون کشیدند، یاد صحنه‌های دفاع مقدس افتادم، یکی با دستمال خیس صورتش را پاک می‌کرد و دو نفر دستگاه کمک نفس را به رایش به کار انداختند و دیگران به دقت لباس‌هایش را باز می‌کردند تا میزان زخم و شکستگی‌ها را بفهمند. نزدیک به 72 ساعت از پس لرزه‌ های آخر زلزله گذشته بود، اصفهان در مناطق زلزله‌زده آذربایجان چند پایگاه موقت زیر سقف داشت ولی از شانس ما چادر نصیبمان شد که خدا را شکر، سبب شد بهتر درد این مردم مصیبت‌دیده را لمس کنیم. زیارت عاشورا و ذکر یا زهرا (س) به مدد امدادگران آمد به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس از اصفهان، حالا ساعت‌های اولیه بامداد 24 مرداد سال 1391، مرکز دستور داده بود که کار جستجو تمام و کمپ تخلیه شود، چون همه سلسله‌مراتب گشت و امداد و زنده یابی و تخلیه کشته‌شده‌ها انجام شده بود، اما انگار یکی به دل بچه‌ها انداخته بود که صبر کنند و سر و صبر کمپ امداد را جمع کنند، ماهم که برای کار خبری رفته بودیم و کلی گزارش و عکس و خبر فرستاده بودیم، خرد و خسته و خواب‌آلود رسیدن دوباره به اصفهان را آرزو داشتیم تا کم‌کم برخی خاطرات ناراحت‌کننده و خاکستری این روزها و صحنه‌های دردناک مصیب آور زلزله ورزقان و اهر را فراموش کنیم ولی انگار چیزی در این خاک وجود داشت که ما را زمین‌گیر کرده بود.

حاج رضا هم که مداح و نوحه‌خوان جمعیت بود، فرصت را غنیمت شمرد و گفت: بیایید صحنه را کربلایی کنیم، به خدا صحنه مثل زمان عملیات است، آن زمان امتحان و حکمت خدا بود و حالا هم حکمت خدا به دست طبیعت این حادثه را رقم زده، بیایید با خاطره خوش تمامش کنیم، اگر شما بچه اصفهان هستید بیایید به سبک «تورجی زاده» به رایتان زیارت بخوانم و بغض صدایش را در گلو خفه کرد، بعد هم بساط زیارت عاشورا را چید و شروع کرد، یادش به خیر، فرمانده دلاور گردان یا زهرا (س) از لشگر 14 امام حسین اصفهان را می‌گفت، خدایا عجب صدای محشری داشته... به نیمه زیارت رسیده بودیم که «محمد احمدی» که روی یک صندلی بیرون چادر نشسته بود و به صحنه اطراف مسلط بود، آن خبر زندگی‌بخش را داد، احمدی می‌گفت: نمی‌دانم چی شد، به دلم افتاد، بلند شوم چند متر به جلو بروم که دیدم انگار یک چیزی آن جلوتر تکان خورد و جابجا شد، همه کار خدا بود صبر بچه‌ها، این اتفاقات، یا از دل پاک اون مصدوم بود و یا از صداقت و صفا و ایمان و خلوص بچه‌های هلال‌احمر، ولی خدا را شکر کردیم که درس بزرگی به ما داد که حتی در سخت‌ترین شرایط هم روزنه‌امید هست و چطور کسی را که زنده بودنش زیر آوار را دستگاه‌های حرارت‌سنج و سگ‌های زنده یاب پیدا نکردند به خواست خدا زنده از آوار درآمد، آن هم بعد نزدیک 72 ساعت. خبر ازدواج و قبولی دانشگاه مصدومی که 72 ساعت زیر آوار بود به گزارش خبرگزاری فارس، حالا چند روز قبل محمد احمدی، همان دوستی که آن شب، دست از آوار بیرون آمده سید صالح را دید، خبر داد که «سید صالح ترکاشوند»، همان مصدوم حادثه قرار است بعد از دهه فاطمیه عروسی کند و سال گذشته هم با وجود همه مصائب زلزله سال 91 در کنکور پذیرفته‌شده، آن هم در دانشگاه اصفهان همان شهری که امدادگرانش نجاتش دادند و به این ترتیب آن شب وهم‌انگیز و خوف ناک، زندگی او به لطف هلال سرخ مهربانی به اصفهان شهر آبی امیدها پیوند خورد و در ادامه هم او میهمان دیار نصف جهان شد. حکایت هلال سرخ خوبی‌ها، مثل ماه درخشانی در آسمان دل‌های دردمند و غصه دار شده ایرانیان نور می‌پاشد و اگر نبود پایمردی این فداکاران درد و غصه تمام خاطرات بد روزگار چند برابر می‌شد و تا مدت‌ها نمی‌شد غبار تلخ مصیبت‌های پیش‌آمده را از دل‌ها زدود.

مثال امدادگران هلال‌احمر هم مثل سنگر سازان بی سنگر و جهادگران سازندگی است، شاید هیچ کجا آن طور که زیبنده این دریادلان بوده نامی از شهامت و ایثارشان به اندازه کامل برده نشده، ولی تنها امثال «سید صالح» های زیر آوار مانده و دل‌های داغدار سیل‌زدگان و جنگ‌زدگان لبنان و سوریه و دیگر زهر غم چشیدگان می‌دانند و درک می‌کنند که هلال‌احمر ایران چه هدیه بزرگی از جانب پروردگار به مردمان ایران و مسلمانان منطقه است. دلاورانه و بی‌دفاع دل به دریا می‌زنند و در وسط معرکه از جان و تن خود ایثار می‌کنند تا یاریگر دردمندان و گرفتاران و زخم‌خوردگان مصیبت‌دیده شوند و چونان مجاهدان فی سبیل الله از خوشی‌های خود گذشته و آستین همت در وعده‌گاه حادثه بالا می‌زنند و سخت‌ترین شرایط هولناک حادثه و مصیبت و بلا را با تسلای «الا به ذکر الله تطمئن القلوب» و اتکا بر «حسبنا الله و نعم الوکیل» بر خود هموار می‌کنند. باد و باران و سیل و بوران، ذره‌ای در عزم راسخ و اراده پولادینشان خللی وارد نمی‌کند و در بزمگاه حادثه همچون شرزه شیران مقاوم، بر کمرگاه بحران چیره می‌شوند و غیرت عاشورایی خود را در دفاع از مظلومان و کمک به زخم‌خوردگان به جهانیان نمایش می‌دهند. این «هلال» حکایت ماهی نو در خدمت رسانی جهادی و انقلابی است، مولود خلف انقلاب و فرزند مقاوم ایران زمین که نشان سرخ از خوف و خطر و ایستادگی و مقاومت دارد. مردان وزنان بصیری که رساندن جرعه‌ای آب به لب عطشان حادثه دیدگان و بستن زخم پیران جامانده در حادثه را بر خوشی و گشت و گذار ایام جوانی ترجیح داده و چه عاشقانه کوله‌بار پر توشه آخرت را لبریز تحفه‌های سبز دلدادگی می‌کنند و کارنامه‌ای با مهر هلال سرخ رنگ مهربانی برگ عبور آزادشان از پل صراط می‌شود. ساعت صفر امدادگران دلیر ایرانی را اول انقلاب زدند به گزارش خبرنگار فارس در اصفهان، شیر زنان و غیور مردان هلال‌احمر ما، ساعت «صفرشان» را اول انقلاب زدند و از زمان عهد و پیمان بستن با این جمعیت خدایی لحظه‌ای به غفلت از کنار مأموریت‌ها نگذشته و آرام به خواب نرفتند تا مرهمی بر زخم‌های مصیبت دیدگان و غم خوردگان هم نوع خود باشند. خیلی از امدادگران و کارمندان و داوطلبان هلال‌احمر در واقع بسیجیان پیر و جوانی هستند که صحنه جهاد را در زمان صلح در این مأموریت‌های خطیر و نوع‌دوستانه یافتند و به خوبی با بصیرت و صبوری و همتی ستودنی پای کار همه حوادث و مأموریت‌ها می‌ایستند.

در همین ورزقان و اهر و هریس شاهد بودم که بچه‌های هلال‌احمر اصلاً کاری به شرح وظایف و نوع مأموریتشان نداشتند، اشک شادی در چشمانم جمع می‌شود زمانی که یادم می‌آید، مهندس داوطلب جمعیت با ابتدایی‌ترین وسایل داشت خلاقانه و مبتکرانه دست‌شویی و حمام صحرایی می‌ساخت و بچه‌ها هم به شوخی دوره‌اش کردند و می‌خندند که آخر عاقبت 20 سال درس خواندن شما این شده آقا مهندس؛ دست‌شویی ساختن وسط بیابان و او که می‌خندید و فریاد می‌زد: پدرصلواتی ها اگر دستم به شما نرسد... در همین مناطق تا آمدن دستگاه‌های موظف و تقسیم کار، بچه‌های هلال‌احمر دلاورانه و جهادی بیش از هزار سرویس بهداشتی و حمام صحرایی و زدند و با کم‌ترین امکانات در همان روز اول اماکن اقامتی کوتاه مدت مثل محل نگهداری بچه‌های بی‌سرپرست و چادرهای نماز و دعا و حتی مسجد صحرایی برای مراسم ختم ایجاد کردند.

خود ما خبرنگاران شهرستانی را یگان‌های هلال‌احمر به عمق مناطق زلزله‌زده می‌بردند، زن‌ها و خانم‌ها را به مناطق امن می‌رساندند و حتی اسباب‌بازی بین بچه‌ها پخش می‌کردند که از ابتکارات هلال‌احمر در آن وانفسای حادثه بود، خانم‌های جمعیت هلال‌احمر زنان و دختران داغدار را تسکین می‌دادند و خواهرانه و مادرانه شانه‌هایشان را تکیه‌گاه غم‌های مصیبت دیدگان می‌کردند. بار چند دستگاه دولتی و نهاد روی دوش جمعیت /بچه‌های هلال به دست هم نگاه نمی‌کردند به گزارش خبرگزاری فارس، نیروهای هلال‌احمر با فرماندهان و مسئولانی عملیاتی و به معنا جهادی با درک درست و خلاقانه از مدیریت بحران و با تسلط کامل سوار بر حادثه شده بودند و هر لحظه که می‌گذشت، سیطره خود بر واقعه را افزایش داده و آلام مردم و ضایعات کشور را کاهش می‌دادند. به قول معروف و عامیانه بچه‌های جمعیت اهل «تو و منی» کردن نبودند، کار را همه به اهم پیش می‌بردند، همه و همه به اهم و متحد و یک صدا و تنها چیزی که معنا نداشت عبارت من بود، چرا که امدادگران در مناطق زلزله‌زده بار دیگر عبارت «ما می‌توانیم» را با عزم انقلابی خود باز تولید کردند. حتی حیوانات اهلی رم کرده را که مشخص نبود صاحبشان کیست، می‌گرفتند و بعد از ثبت در فلس کشی‌های ویژه با گماردن نگهبان به رسم امانت‌داری نگه داشتند تا سرمایه مردم تلف نشود و میلیون‌ها تومان وسایل ارزشی و حتی جواهر و طلا و صندوقچه‌ها و کیف‌های پول نقد را همین برادران جمعیت حفظ کردند و با امانت‌داری از معرکه بزه‌کاری برخی افراد فرصت‌طلب نجات دادند. خانم‌های هلال‌احمر یادم نمی‌رود که کیلومترها راه رفتند تا شیر مناسب برای تغذیه کودکان پیدا کنند و مادرانه به یتیمان این حوادث شیر می‌دادند و طفل معصومان اهر و ورزقان را بر زانوی مهر خود می‌خواباندند.

حتی تا رسیدن نیروهای رسمی پزشکی و بهداشت کارهای بهداشتی و پزشکی اولیه را سامان دادند و همه چشم‌ها از میان ده‌ها یگان موظف کشور در حوادث غیرمترقبه که هر یک در جلسات مدیریت بحران منطقه نقشی را پذیرفته بودند، تنها به هلال‌احمر دوخته شده بود، انگار هلال‌احمر همه چیز بود و گویا همه چیز داشت، جمعیت «عروه الوثقای» مصیبت دیدگان و شبیخون خوردگان حادثه شده بود. حتی یکی از نواحی هلال‌احمر اصفهان هنرمندان و ورزشکاران را برای ایجاد نشاط و شادی در بین زلزله‌زده‌ها و این هنرمندان و ورزشکاران متعهد و سر افراز هم از هر فرصت و امکاناتی برای کاستن غم و رنج اهالی ورزقان و اهر و هریس استفاده کردند تا مردم کهن دیار سرفرازمان، سربلند از تنگنای حادثه بیرون بیایند. انجام ده‌ها عملیات خارج از وظیفه سازمانی توسط ناجیان هلال مهربانی کدام این کارها و عملیات‌ها که گفتم وظیفه هلال‌احمر است؟ شاید هیچ‌کدام! ولی برادران و خواهران جمعیت عاشقانه هر باری بر زمین مانده بود را بلند می‌کردند، از گندزدایی حیوانات تلف‌شده که برخی افراد مدعی خدمت حاضر نمی‌شوند از صد متری نزدیک شوند تا جابه‌جایی اجساد و آواربرداری و جاده باز کنی و گشت زنی و نگهبانی شبانه، همه این‌ها صحنه از خود گذشتگی جمعیتی سر افراز بود که دستگیره محکم مردم ایران در آوردگاه حوادث طبیعی و سوانح است. حالا آن‌ها که هلال‌احمر را می‌شناسند هر کجا حادثه و سانحه باشد و این هلال سرخ بدرخشد و نقش زیبایش را بر پیراهن ایثارگران جمعیت ببینند، دلشان تسلی یافته و می‌دانند که همه مشکلات به لطف مهارت و دقت و ورزیدگی و ایثار مردان و زنان این جمعیت ختم به خیر خواهد شد. این‌ها شاید کوچک‌ترین صحنه از پایمردی و مجاهدت و زحمات شبانه‌روزی زحمت کشان بی‌منت و خستگی‌ناپذیر هلال‌احمری است که بر گردن همه اهالی رسانه در اینکه رسالت و عملکرد انقلابی این جمعیت را آن طور که شایسته و زیبنده است انعکاس ندادیم، حق دارد.

به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان، حالا حکایت سیل پاکستان و دیگر صحنه‌های کمک‌رسانی به مردمان عراق و مصیبت دیدگان دیگر از داخل مرزهای کشور خودمان تا دورترین نقاط چین و شرق دور و آفریقا، خود حکایت دیگری است که سازمان جهاد محور و انقلابی هلال‌احمر در سال‌های اخیر با تکیه بر ایمان و مجاهدت انقلابی و خستگی‌ناپذیری نیروهای ولایی و متعهد خود به منصه ظهور رسانده است. و باز شناختن عملکردهای پنهان و ناشناخته و مأموریت‌های کمتر دیده‌شده جمعیت هلال‌احمر نیز خود زوایای نادیده دیگری است که مجالی دیگر برای بازشناسی می‌طلبد. این جمعیت ممتاز در سال‌های پس از انقلاب به نماد و الگویی ستودنی از امداد و خیرخواهی بی‌منت، همراه با خدمت داوطلبانه و بشردوستی بر اساس موازین الهی تبدیل‌شده و تعهد انقلابی را بر جهان شمولی و یگانگی این سازمان نسبت به دیگر سازمان‌های مشابه افزوده است و در عرصه‌های بین‌المللی هم باهمتی بالا استقلال و بی‌غرضی و اصول حرفه‌ای امداد و نجات را الگویی بی‌نظیر برای سازمان‌های مشابه و موازی در دنیا شده است. ------------------------- گزارش از: مهدی رفائی ------------------------ انتهای پیام/2301/

93/01/27 - 06:46





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 42]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن