تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 12 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):بهترین چیزی را که دوست دارید درباره شما بگویند ، درباره مردم بگویید.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1799079664




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

چرا درمان‌هاي روانشناختي زير چتر بيمه نيست؟


واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: چرا درمان‌هاي روانشناختي زير چتر بيمه نيست؟
وقتي كسي انگشتش مي‌برد و قطره‌اي خون مي‌بيند كه از محل بريدگي بيرون مي‌زند هر كار واجبي هم كه داشته باشد زمين مي‌گذارد و اول مي‌رود خونريزي را بند بياورد.
آن فرد مي‌داند كه هزاران هزار از اين قطره‌ها در رگ‌هايش ذخيره دارد اما جانب احتياط را رها نمي‌كند و نمي‌گذارد آن خونريزي هر چند كوچك تداوم داشته باشد، اما چطور است وقتي ما از ذهن و روان، روزها و ماه‌ها و سال‌ها دچار خونريزي مي‌شويم بسياري با آن كه زخم افتاده بر ذهن و روان خود را مشاهده مي‌كنند كاري براي التيام آن زخم نشان نمي‌دهد تا آرام آرام زخم كهنه و ناسور شود؟ آيا اين تعلل به خاطر اين نيست كه ما گمان مي‌كنيم اين زخم‌ها پنهاني است و جلوي ديد نيست پس چندان مهم نيست؟ در حالي كه اتفاقاً رفتار ما چيزي جز برآيند و محصول ذهن و روان‌مان نيستند و دير يا زود آن زخم‌ها در رفتارمان علني خواهند شد. خوشبختانه در سال‌هاي اخير با اطلاع‌رساني‌هايي كه در حوزه درمان‌هاي روان شناختي صورت پذيرفته، روند آگاهي و فرهنگ مراجعه افراد به كلينيك‌هاي روان‌درماني رو به افزايش است. اما هنوز هم واهمه‌هايي در اين باره وجود دارد. گفت‌وگوي ما با دكتر حكيمه آقايي، روانشناس عمومي به اين مبحث مي‌پردازد. طي اين سال‌هايي كه به حرفه روانشناسي و روان‌درماني مشغول هستيد، تحول و تغيير زاويه ديد و نوع نگرش افراد جامعه را نسبت به ضرورت مشاوره و درمان‌هاي روانشناختي چطور ارزيابي مي‌كنيد؟ من سال 72 وارد رشته روانشناسي شدم. يادم مي‌آيد آن زمان افراد زيادي با ورود من به اين رشته مخالفت مي‌كردند. آنها بر اين باور بودند كه گرايش اجتماعي براي رشته شما وجود ندارد يا شما مدام با افراد مجهول‌الحال سروكار داريد. آن زمان براي عموم مردم هنوز اين رشته در اذهان جا نيفتاده بود. اما خوشبختانه با گذر زمان و پي بردن به اهميت اين رشته استقبال مردم و گرايش آنها نسبت به فعاليت‌هاي روانشناسي و روان‌درماني رو به گسترش رفت. البته ما به عنوان مشاور شناخته مي‌شويم، چراكه تعداد افراد روانكاو در ايران بسيار اندك و انگشت‌شمار است. بنابراين ما با افراد بهنجاري سروكار داريم، كه بنا به مسائلي دچار فشار رواني‌اند و خود آنها به تنهايي قادر به حل مسائل و مشكلات خود نيستند. آنها با كمك مشاور نسبت به مسائل خود ديد واقع‌بينانه‌اي پيدا كرده و براي حل آنها اقدام‌هاي لازم را انجام مي‌دهند. علم روانشناسي مانند علم پزشكي نيست، كه ما به طور مثال با يك فرد سرماخورده روبه‌رو باشيم و سريع با دادن قرص و دوا مريضي او را برطرف كنيم. در اين حرفه ما با تغيير رفتار و الگوي اصلاح رفتار روبه‌رو هستيم. بنابراين مي‌تواند بسيار زمان‌بر و از طرفي هزينه‌بر باشد. مشكلي كه در اين جا بسيار به چشم مي‌خورد، عدم تمايل بيمه‌ها براي ورود به اين عرصه است. مردم معمولاً به خاطر هزينه‌هاي بالاي روانشناسي خود را كنار كشيده و از رفتن به مشاور صرف نظر مي‌كنند. در اين جا دولت مي‌تواند با حمايت مالي از افراد جامعه در ترغيب مردم به حل گره‌هاي ذهني و رواني بسيار كمك‌كننده باشد. زماني ما جسم سالم خواهيم داشت كه از روان سالم برخوردار باشيم. وقتي روح و روان در آسايش است، درست فكر مي‌كنيم، درست احساس مي‌كنيم و به شكل شايسته از نيروي جسماني خود بهره مي‌بريم. نكته ديگر علاوه بر هزينه بالا، درمان‌هاي روانشناسي زمان زيادي را مي‌طلبد و متأسفانه اين موضوع از حوصله افراد جامعه خارج است. مردم دوست دارند در يك جلسه يا حداكثر تا يك ماه بعد از مراجعه نتيجه كار را ببينند. در صورتي كه روان درماني نياز به اراده قوي و زمان دارد، تا بتوان رفتارهاي ريز تا درشت را تغيير داد. اما مراجعان ما عمدتاً بي‌حوصله شده‌اند، آستانه صبر و تحمل آنها فوق‌العاده پايين است. بنابراين اين نقيصه مي‌تواند بازده كاري ما را پايين بياورد. اغلب افرادي كه به شما مراجعه مي‌كنند، در چه طبقه اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي قرار دارند و معمولاً در چه بازه سني و جنسيتي قرار مي‌گيرند؟ خوشبختانه به خاطر بالا رفتن اطلاع و آگاهي اكثريت مردم در هر طبقه اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي مراجعه‌كننده وجود دارد. دختر خانمي به من مراجعه كرده بود كه به لحاظ اقتصادي در وضعيت بالايي قرار نداشت. وقتي از او خواستم پدر و مادرش را در جلسه بعد با خود بياورد، والدين اين دختر خانم كه تقريباً 50 سال داشتند، همراه او آمدند و بسيار منطقي و صبورانه مراحل روانشناختي را طي كردند. طبقه الان ديگر مسئله نيست. در حال حاضر نيامدن افراد به سمت كارهاي روان‌درماني و مشاوره، بيشتر به دليل هزينه بالاي آن است. همه مردم دوست دارند، سالم زندگي كنند. بنابراين مشورت با يك مشاور خبره را هم مي‌پسندند. از لحاظ سني، بيشتر مراجعه‌كنندگان در بازه سني 19 تا 30 سال قرار گرفته‌اند و از لحاظ جنسيت هر دو گروه زن و مرد، به انجام امور روانشناسي تمايل نشان مي‌دهند. مخصوصاً كه مشاوره‌هاي پيش از ازدواج رو به افزايش است و افراد زيادي به ضرورت و مهم بودن اين امر واقف شده‌اند. بنابراين نمي‌توان گفت تعداد زن‌ها بيشتر است يا مردها. هر دو جنس مي‌پذيرند كه انجام امور روانشناسي مي‌تواند در بهبود كيفيت زندگي آنها مؤثر باشد. مشاورها و روانشناسان را به خاطر تعدد مراجعات به آنها مي‌توان يك مرجع آماري هم در نظر گرفت. مايلم بدانم بيشترين مشكلات و دغدغه‌هايي كه افراد با آن دست به گريبانند و به خاطر آن به شما رجوع مي‌كنند چيست؟ دخالت‌هاي خانوادگي در زندگي زوجين، بالا رفتن توقعات زن و شوهر از همديگر، خيانت‌هاي زناشويي، طلاق عاطفي، اعتياد ـ از مواد مخدر گرفته تا انواع محرك‌ها ـ بيشترين موارد را در بر مي‌گيرد. اگر مراجعه‌كننده‌اي به شما مراجعه كند و براي تشريح مشكل و صحبت راجع به چالش‌هاي پيش رو مقاومتي از خود نشان دهد و خود را وارد بحث نكند، چطور با او برخورد مي‌كنيد و به اصطلاح گارد بسته او را باز مي‌كنيد؟ طبيعي است در كار روانشناسي، مجرب بودن يك مشاور بسيار اهميت دارد. مشاوري كه بتواند رشته اعتماد بين خود و مراجعه‌كننده را در دست گيرد، برنده است. اين اعتماد بايد حالتي دوسويه داشته باشد. به مراجعه‌كننده اطمينان داده مي‌شود، كه هيچ گونه اطلاعي بيرون از اين اتاق نخواهد رفت. يك مشاور مي‌تواند از راه‌هاي متفاوت و سرنخ‌هايي كه طي جلسات به دست مي‌آورد، به آن گره‌ها اشاره كرده و فرد مراجعه‌كننده اقدام به تشريح صورت مسئله مي‌كند. اما نكته مهم همان اعتمادي است كه به وجود مي‌آيد و سد بين مشاور و مراجع را مي‌شكند، مگر آنكه مراجع با توجه به اعتمادي كه وجود دارد، دست به انكار بزند. در اين جا با توجه به تجربه‌اي كه به دست آورده‌ام، به مراجع مي‌گويم شما در حال حاضر در مرحله انكاريد، هر موقع مسئله را پذيرفتيد، ما وارد مرحله درمان مي‌شويم. تا به حال براي شما اتفاق افتاده كه به خاطر انجام امور مشاوره‌اي و وارد شدن به مشكلات و زندگي خصوصي يك زوج، مشاجره و گله‌مندي از طرف يكي از طرفين زوج ـ زن يا مرد ـ برايتان پيش آيد؟ خوشبختانه تا به حال چنين اتفاقي نيفتاده است. من زن و شوهري را داشته‌ام، كه پشت به پشت هم و خيلي صبورانه و همدلانه براي حل مشكلاتشان اقدام كرده‌اند و نه تنها مشاجره و دلخوري پيش نيامده، بلكه از يكديگر حمايت نيز كرده‌اند. البته اين را نيز متذكر شوم، معمولاً در كار مشاوره زن و شوهر هر دو بايد حضور داشته باشند و صحبت‌هاي هر دو بايد شنيده شود. قضاوت‌هاي يك طرفه كاملاً نادرست است و من معمولا وقتي تنها يكي از زوجين مراجعه مي‌كند، فقط نقش شنونده را بازي مي‌كنم. زماني به ارائه راهكار مي‌پردازم، كه هر دو نفر با هم به جلسه بيايند. در غير اين صورت برداشت و درك متفاوتي از صورت مسئله به وجود مي‌آيد. يكي از جذابيت‌هاي كار مشاوره، مواجهه با گروه‌ها، طبقات مختلف و درگيري‌هاي ذهني متفاوت آنهاست. مسلماً وقتي گرهي اين وسط باز مي‌شود انرژي مثبت فوق‌العاده‌اي به مشاور مي‌دهد. خاطره‌اي در اين باره داريد؟ بله، همين طور است. حدود 14 سال پيش كه من در دبستان توحيد، منطقه 8 تهران، به عنوان مشاور فعاليت مي‌كردم دانش‌آموزي به من ارجاع داده شد كه «اختلال ديكته»، همراه با صرع داشت. از لحاظ اقتصادي، خانواده سطح بالايي نداشت و من در صحبت‌هاي مادر اين دانش‌آموز متوجه شدم، كه در دوران بارداري ضربه ديده است. اين دانش‌آموز به دليل اختلال، دو سال كلاس اول مانده بود. زماني كه امتحانات شروع شده بود، من رفتم از آموزش و پرورش تقاضا كردم، كه ديكته اين دانش‌آموز را شخصاً به او بگويم، كه دچار اضطراب و تنش نشود. در آن زمان آقاي عامري، مدير دبستان، اين اجازه را به من دادند و شرايط را برايم مهيا كردند. دو هفته قبل از اينكه بخواهم از او امتحان بگيرم به مادرش گفتم كودك را پيش چشم پزشك ببرد تا چشمان او را هم معاينه‌ بكند. مدير دبستان از لحاظ مالي كمك كرد و اين كودك را پيش چشم پزشك بردند. بعداً متوجه شديم كه چشم اين كودك مشكل داشته و در طي اين مدت نه پدر و نه مادر و نه معلم متوجه اين مشكل نشده بودند. به اين ترتيب با كمك عينك، حدود 50 درصد مشكل اين كودك حل شد. وقتي اين كودك توانست كلاس اول را بگذراند، خانواده‌اش بسيار خوشحال شده بودند و اين خوشحالي براي من عميقاً تجربه زيبايي بود. با توجه به حضور انواع فناوري‌هاي مجازي ارتباطي از جمله قابليت‌هاي رو به رشد فضاي اينترنت، موبايل و برنامه‌هاي ماهواره كه تداخل فرهنگي ايجاد مي‌كند نوع مشكلات زوجين و افراد مختلف جامعه چه تفاوتي با 10 سال پيش كرده است؟ ترديد نكنيد يكي از عوامل جدايي عاطفي خانواده‌ها، حضور ماهواره، اينترنت و موبايل در جو خانوادگي است. متأسفانه نه تنها در خانواده‌ها بلكه در بين همكاران يك اداره، به جاي گفت‌وگو و صحبت، ترجيح اين است كه با رد و بدل پيامك‌هاي مختلف با همديگر حرف بزنند. فناوري‌هاي مختلف جاي تعاملات فعال بين افراد را پر كرده است و اين به عنوان يك معضل اجتماعي بسيار پررنگ است. خيلي از افراد اذعان مي‌كنند همسر من وقتي به خانه برمي‌گردد، مي‌نشيند جلوي ماهواره و بين ما هيچ صحبتي رد و بدل نمي‌شود يا همسر من از صبح چشم به فيلم‌هاي ماهواره مي‌دوزد و انتظار دارد من هم مانند هنرپيشه‌هاي تلويزيون لباس بپوشم. مردم آگاهي ندارند كه اين‌ها همگي فيلم است و اصلاً خود هنرپيشه‌ها هم بدين شكل زندگي نمي‌كنند. در واقع ماهواره، يك الگوبرداري غلط را در اذهان شكل مي‌دهد كه اين موضوع رو به گسترش است. برخي مردم استفاده صحيح از ماهواره، اينترنت و موبايل را هنوز ياد نگرفته‌اند. استفاده از انواع فناوري‌ها بايد منطبق با فرهنگ و ارزش‌هاي يك كشور باشد. افراد پشت فرهنگ‌هاي وارداتي، رفتارهاي ضد و نقيضي از خود نشان مي‌دهند. در حال حاضر عمده مشكلات زوج‌ها، نداشتن مهارت ارتباطي است. اين ارتباط به شكل سرزنشگر يا سازشگر كه بعداً فرد احساس اجحاف مي‌كند، تبديل شده است. از اين رو رابطه همتراز و سالمي را بين آنها شاهد نيستيم. نتيجه‌اي كه من از زندگي مراجعانم مي‌گيرم اين است كه استفاده بيش از حد ماهواره، تعاملات بين زن و شوهر را مخدوش مي‌كند و نهايتاً طلاق عاطفي بار مي‌آورد. درصد مراجعه‌كنندگان را نسبت به جمعيت شهروندان چطور ارزيابي مي‌كنيد، آيا به استانداردهاي لازم رسيده‌ايم يا خير؟ به نظر من در حالت استاندارد دست‌كم براي هر 100 نفر يك مشاور بايد وجود داشته باشد كه اين حداقل در شهر تهران رعايت نشده است. البته تعداد روانشناس و مشاور در نقاط شمالي شهر خوب است اما درجنوب شهر اين تعداد كم است. از طرفي چون افراد بيمه روانشناختي ندارند، ممكن است بر روي مراجعه آنها به مطب‌هاي روانشناسي تأثير بگذارد و عملاً اجازه دريافت اين خدمات را ندهد. تا به حال مراجعه‌كننده‌اي داشته‌ايد كه نه به خاطر يك مشكل حاد بلكه بخاطر افزايش كيفيت زندگي و بهتر شدن شرايط فعلي‌اش به شما رجوع كرده باشد؟ بسيار سؤال خوبي است. متأسفانه براي من پيش نيامده است. من همين سؤال را سر كلاس از دانشجويانم مي‌پرسم كه چرا هميشه ما بايد به يك مشكل برخورد كنيم و بياييم پيش مشاور، چرا ما نبايد براي داشتن يك زندگي شاد و بالا بردن مهارت‌هاي زندگي نزد يك مشاور برويم. اينكه چطور مي‌توانيم بهتر زيستن را بياموزيم، چطور مي‌توانيم يك فرد خلاق و كمال‌گرا باشيم، چه كار كنيم حالمان از ايني كه هست بهتر شود، من با چنين افرادي تا به حال برخورد نداشته‌ام. در پايان چند توصيه شما را براي زوج‌ها مي‌شنويم. . . اميدوارم با درايت و آگاهانه همديگر را انتخاب كنند و در مسير زندگي، صحيح قدم بردارند. بسياري از مسائل و مشكلاتي كه براي ما پيش مي‌آيد، به دليل نبود اراده، قدرت انتخاب و افت اعتقادات دروني است. گاهي ما تظاهر مي‌كنيم كه خوب هستيم، خوب عمل مي‌كنيم، خوب حرف مي‌زنيم اما متأسفانه نابهنجاري رفتاري ميان ما زياد ديده مي‌شود. برخي از رفتارهاي ما مقطعي و به دور از اخلاقيات بوده و روابط به سمت مقطعي شدن كشيده مي‌شود. ارزش و فرهنگ پربارمان را به فرزندانمان آموزش دهيم تا آنها هم اخلاق و صفات پسنديده را دروني‌سازي كنند. * كارشناس ارشد روانشناسي

نویسنده : شكوفه شيباني 
منبع : روزنامه جوان



تاریخ انتشار: 25 فروردين 1393 - 10:42





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 64]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن