واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: چگونه ميتوانيم از كارمان راضي باشيم؟
هيچ چيز بهتر از اين نيست كه وقتي صبح از خواب بيدار ميشوي، لبخند رضايت بر لب داشته باشي، بدون دغدغه كارهايت را انجام دهي و به چيزي فكر نكني.
وقتي با وجود خستگي روزهاي قبل و دير خوابيدن بدون غرزدن و عنق شدن با صداي اولين زنگهاي ساعت از رختخواب بلند شده و با اشتياق براي رفتن به محل كار آماده ميشوي، واقعا موهبت بزرگي نصيبت شده است. چون خودم اين روزها را تجربه كردهام، اين حرف را كاملاً باور دارم و زماني كه اين ايام را با هم مقايسه ميكنم به نتيجهاي جز اين نميرسم. اگر شما از اين دست افراد هستيد، شك نكنيد جزو موفقترينهاييد؛ زيرا كسي كه با اين شرايط ايدهآل و خواستني از خانه راهي محل كار ميشود و در طول راه نيز بيخيال همه اتفاقات و افراد دوروبر به كارش و مسئوليتهايي كه بر عهده دارد فكر ميكند، كمتر پيدا ميشود. البته اين خوشحالي زماني تكميل ميشود كه آن را به همكاران و دوستانتان نيز منتقل كنيد و همه آنها از در كنار شما بودن لذت برده و آرامش خاطر به دست بياورند. در واقع خيالتان تخت است كه اگر مشكلي هم پيش بيايد همكاران و مديرتان مثل شير پشت سر شما ايستادهاند و از عملكردتان حمايت ميكنند. اين ارتباط متقابل در محل كار بسيار تأثيرگذار است، اينكه همكاران خوبي داشته باشيم يا رابطه صميمانهاي ميانمان برقرار باشد مطمئناً بر روند كاري سايرين نيز اثر ميگذارد و به عينه اين تغييرات را مشاهده خواهيم كرد. من ازجمله افرادي هستم كه با وجود سختيهاي بسيار راهي كه دوست داشتم انتخاب كردم، البته براي كسب اين شرايط تلاش زيادي كردهام و جهت حفظ اين موقعيت سعي بيشتري لازم است تا اين شرايط هر روز بهتر از قبل شده و در كارم پيشرفت داشته باشم. اين جمله نجوايي است كه در ذهن افراد رضايتمند بارها و بارها تكرار ميشود و از داشتن چنين حس شيريني ابراز خوشحالي ميكنند. واقعا چه چيزهايي بايد دست به دست هم بدهد تا ما از اينكه هر روز بيشتر وقتمان را صرف كار و ارتباط با همكارانمان ميكنيم احساس رضايت داشته باشيم. خلاف واقع تا يادم ميآيد در اين چند جايي كه كار ميكردم براي تعطيل شدن و نرفتن سركار لحظه شماري ميكردم و از هر اتفاقي كه منجر به دوري از كارم ميشد استقبال ميكردم. البته اينطور نبود كه از كار كردن در بروم يا بينظم باشم اما فضايي كه بر محيط كار و همكاران حاكم بود باعث ميشد كه از تعطيليهاي پياپي گلايه نكنم هيچ، خوشحال هم باشم. هميشه يك سر ماجرا لنگ ميزده است؛ يا محيط كاريام را دوست نداشتم، يا از كار كردن با چنين همكاراني كه با هم سنخيتي نداشتيم راضي نبودم يا مدير چوب لاي چرخمان ميگذاشت و تحمل كردنش سخت و وحشتناك بود. به خاطر دمدميمزاج بودن مدير، شرايط مالي نه چندان مناسب، ساعات زياد كار، بيعلاقگي، تبعيض، همكار خوب نداشتن و استرس زياد كار و هر چه به آن مربوط بود پشيمان ميشدم. هيچگاه از اينكه محل كارم را تغيير ميدادم ناراحت نبودم و اين مسئله را يك تصميم عاقلانه ميدانستم؛ چون مجبور نبودم با اين شرايط سخت به كارم ادامه دهم و به خودم فرصت ديگري ميدادم تا به دنبال كار ديگري بروم. اينكه بداني چه چيزهايي مانع پيشرفتت ميشود يا زندگي روزانه و عادي است را تحت تأثير قرار ميدهد خوب است اما بهتر از آن اين موضوع است كه بفهميم چه ميخواهيم و چه مواردي باعث ميشود در كارمان موفق عمل كنيم. از اين شاخه به آن شاخه پريدن درست نيست بلكه انتخاب راه درست و پيدا كردن مسير از آن مهمتر است اما هركس براي خودش تعريفي از رضايت و خشنودي از كار دارد و ملاكهاي مشتركي هم بين افراد وجود دارد، درواقع آگاهي و شناخت از اين مسائل به همه ما كمك ميكند. ملاكهاي موردنظر هركس با توجه به خواستههاي شخصي و غيرشخصياش براي انتخاب يك كار موردپسند شاخصههايي در نظر دارد كه ميتوان آنها را به سايرين نيز تعميم داد. اولويتبندي اين موارد شخصي بوده و افراد با توجه به توقعات و خواستههايشان آنها را درجهبندي ميكنند و نبايد زياد در اين موارد مته به خشخاش گذاشت. معمولا اولين چيزي كه براي انتخاب شغلمان در نظر ميگيريم اين است كه حفظ سلامت روح و به دنبال آن سلامتي جسممان در آن حرف اول و آخر را بزند. زماني كه روح و روان آدمي در محل كار دچار تشويش و اضطراب نباشد ميتوان كارايي بالايي در عملكرد فرد ديد. آرامش و محيطي به دور از تنش و استرس يكي از ويژگيهاي با ارزش ما در كارمان است. مطمئناً وقتي فكر و ذهنمان در آرامش به سر ببرد جسممان هم بدون مشكل در سلامت به وظايفش عمل كرده و هماهنگي توامان با هم دارند. خيلي از ما حاضريم پول كمتري دريافت كنيم اما محيط كاري آرام و منطقي داشته باشيم و به دور از تنشهاي كاري زندگيمان را سپري كنيم. براي بسياري نيز مهمترين ملاك رضايت از شغل، پول است تا بتوانند آزادانه و رها هزينه كنند. بحث مالي براي بعضيها آنقدر اهميت دارد كه حاضرند ناملايمات و كم و كاستيهاي كارشان را ناديده بگيرند و با به دست آوردن پول اين كمبودها جبران شود. البته علاقه به كار مورد نظرمان، درجه اهميت بالايي دارد و با توجه به تخصص و تجربياتي كه در زندگي كسب كرديم، شغلمان را بر ميگزينيم. وقتي كارمان را دوست داشته باشيم و مهارت لازم را نيز كسب كرده باشيم، ميتوانيم سالها در يك محيط كار كرده و از حضورمان هم رضايت قلبي داشته باشيم. نحوه ارتباط با همكاران و اطرافيان هم نقش بسزايي در تداوم ما در يك شغل و ميزان رضايتمندي ما دارد؛ چون اين افراد هستند كه در تمام طول ساعت كار در كنارشان هستيم و تأثيرپذيري زيادي از همكارانمان داريم. اكثرا نزديكترين دوستانمان همان كساني هستند كه در محل كار با آنها ارتباط خوبي داشته و اين تعامل برقرار است. شخص مدير و نحوه ارتباط او با ما هم سهم زيادي در اين مسير دارد. اگر شيوه مديران براي ارتباط با كاركنانشان بر اساس اصول و ضوابط بوده و به شيوه مشاركتي و مشورتي عمل كنند، كاركنان انگيزه مضاعفي پيدا كرده و بهترين عملكردشان را ارائه ميدهند. رعايت عدالت و عدم تبعيض بين كاركنان از ديگر ملاكهاي رضايت ما از شغلمان است و اينطور متوجه ميشويم كه ما ديده شدهايم و براي مجموعه اهميت داريم. تشويق كردن كاركنان بهتر از تنبيه است و به مراتب نتيجه مؤثري دربردارد. همه اين ملاكهايي كه گفته شد باعث رضايت ما از يك شغل ميشوند و زماني كه رضايت زياد باشد عملكرد كاركنان نيز به همان ميزان افزايش پيدا ميكند و برعكس وقتي ميزان رضايت كم باشد ترك كار اتفاق ميافتد. با همه اين تفاصيل رابطه تنگاتنگي ميان رضايت و كارايي وجود دارد كه بايد براي آن اهميت ويژهاي قائل شويم و به اين مقوله توجه كنيم چون گاهي بحث يك عمر زندگي است.
نویسنده : فرزانه فريدوني
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: 20 فروردين 1393 - 15:58
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 68]