تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 5 فروردین 1404    احادیث و روایات:  امام علی (ع):شب و روز بر هر كس بگذرد، او را ادب مى‏كند، فرسوده‏اش مى‏نمايد و به مرگ نزديكش مى‏س...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید پرینتر سه بعدی

سایبان ماشین

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

بانک کتاب

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

خرید از چین

خرید از چین

خرید محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

خودارزیابی چیست

رزرو هتل خارجی

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

مهاجرت به استرالیا

ایونا

تعمیرگاه هیوندای

کاشت ابرو با خواب طبیعی

هدایای تبلیغاتی

خرید عسل

صندوق سهامی

تزریق ژل

خرید زعفران مرغوب

تحصیل آنلاین آمریکا

سوالات آیین نامه

سمپاشی سوسک فاضلاب

بهترین دکتر پروتز سینه در تهران

صندلی گیمینگ

سررسید 1404

قفسه فروشگاهی

چراغ خطی

ابزارهای هوش مصنوعی

آموزش مکالمه عربی

اینتیتر

استابلایزر

خرید لباس

7 little words daily answers

7 little words daily answers

7 little words daily answers

گوشی موبایل اقساطی

ماساژور تفنگی

قیمت ساندویچ پانل

مجوز آژانس مسافرتی

پنجره دوجداره

خرید رنگ نمای ساختمان

ناب مووی

خرید عطر

قرص اسلیم پلاس

nyt mini crossword answers

مشاوره تبلیغاتی رایگان

دانلود فیلم

قیمت ایکس باکس

نمایندگی دوو تهران

مهد کودک

پخش زنده شبکه ورزش

دستگاه آب یونیزه قلیایی کره‌ای

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1870198792




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

دیدار بسیار جالب و شنیدنی رهبر انقلاب با خانواده شهید ارمنی


واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:



دیدار بسیار جالب و شنیدنی رهبر انقلاب با خانواده شهید ارمنی
دیدار رهبر معظم انقلاب با خانواده معظم شهدا از دورانی که ایشان در اوایل جنگ نماینده امام در وزارت دفاع بود، یعنی معاون شهید «چمران» بود، شروع شد هم‌چنان هم ادامه دارد.





به گزارش سرویس مقاومت جام نیوز به نقل از جهان، دیدار رهبر معظم انقلاب با خانواده معظم شهدا از دورانی که ایشان در اوایل جنگ نماینده امام در وزارت دفاع بود، یعنی معاون شهید «چمران» بود، شروع شد هم‌چنان هم ادامه دارد.   در استان تهران، خانواده دو شهید به بالا نداریم که آقا خانه‌شان نرفته باشد. حدود شش، هفت سال بعضی روزهای شیفت کاری‌ام، مسئول تنظیم ملاقات خانوادة معظم شهدا بودم. بعضی از خانواده شهدا با تقدیم چند شهید روحیه عجیبی دارند. به طور مثال خانواده شهید «خرسند»، در نازی‌آباد. خانواده خرسند چهار تا شهید داده است؛ پدر، دو فرزند و داماد خانواده. مادر این شهیدان این‌قدر قدرتمند و باصلابت با آقا صحبت می‌کرد که یکی دو بار آقا گریه کرد. این فقط اختصاص به شهیدان شیعه ندارد. چه شيعه، چه سني، چه مسيحي و...   صبح روز کریسمس یعنی عید پاک ارامنه، آقا فرمودند که خانه چند شهید ارمنی و عاشوری اگر برویم خوب است. ما آدرسی از ارامنه نداشتیم. سری به کلیساها زدیم که آنها از ما بی‌خبرتر بودند! بنیاد شهید هم اطلاعی در این مورد نداشت! رفتیم گشتیم توی محله مجیدیه شمالی و دو سه تا خانواده پیدا کردیم. در منزلشون را زدیم و با آن‌ها صحبت کردیم. توی خانواده مسلمان‌ها خود را هیئتی یا بسیجی معرفی می کردیم. بین ارمنی‌ها بگوییم که از بسیج آمدیم که نمي شود، کارت صدا و سیما نشان دادیم و گفتیم از صدا و سیما هستیم و امشب شب کریسمس، می‌خواهیم فیلمی از شماها بگیریم و روی آنتن بفرستیم.   برای نماز مغرب‌ و عشا با یک تیم حفاظتی وارد مجیدیه شدیم. گفتیم اسکورت که حرکت کرد به ما ابلاغ می‌کند. اسکورت هم به هوای این‌که ما توی منطقه هستیم، برای اینکه مسیر لو نرود، با بی‌سیم زیاد صحبت نکرد . یکدفعه مرکز مرا صدا کرد: «مورد(آقا) سر پل سیدخندان!» . پل سیدخندان تا مجیدیه کم‌تر از سه چهار دقیقه راه است. سریع از ماشین پیاده شدم. در خانه را زدم. خانمی بزک کرده در را باز کرد. با یاالله یاالله وارد شدیم . چند لحظه بعد، بی‌سیم اعلام کرد که ما سر مجیدیه هستیم. من هم براي اينكه آن خانم این‌جوری جلوی آقا نیاید،گفتم:« ببخشید! الآن مقام معظم رهبری دارند مشرف می‌شوند منزل شما.»   گفت: «قدم روی چشم، تشریف بیاورد. گفتید کی؟!» من اسم حضرت آقا را دوباره گفتم . تا شنيد، افتاد وسط زمین و غش کرد!! بیچاره شدیم ! فکر کردیم چه کنیم، داد و بیداد کردیم، دو تا دخترآمدند، پرسيدند:«چه شد؟» گفتم: «ببخشید! ما همان صدا و سیمای صبح هستیم که آمده بودیم. ولی الآن فهیمدیم که مقام معظم رهبری می‌آیند منزلتان، به مادرتان گفتیم غش کرد!»   دختران اين خانم سعي کردند مادر را به حال آوردند. بی‌سیم اعلام کرد که آقا پشت در است. من دویدم در خانه را باز کردم. کارهای حفاظتی‌مان را انجام دادیم. آقا از ماشین پیاده شدند و آمدند دم در و گفتند:«سلام علیکم»   گفتم: «بفرمایید!» گفتند:« شما؟!» نه این‌که ما را نشناسند، منظورشان این بود که تو اینجا چه کاره‌ای؟ گفتم: «صاحب‌خانه غش کرده.»گفتند:«کس دیگری نیست؟»گفتم:« آقا شما بفرمایید داخل»گفتند:« بدون اذن صاحب‌خانه داخل نمی‌آیم.»   ضدحفاظت‌ترین شکل ممکن این است که مقام معظم رهبری توی خیابان اصلی توی چهارراه، با لباس روحانیت با آن عظمت رهبری خودشان بایستند، همة مردم هم ایشان را ببینند و ایشان بدون اذن وارد خانه کسی نشوند.   دویدم و رفتم به یکی از دخترها گفتم:«آقا دم در است بیایید تعارف کنید بیایند داخل.»گفتند: «لباسمان را عوض کنیم، میایم» به آقا گفتیم که رفته‌اند لباس مناسب بپوشند، شما بفرمایید داخل.گفتند:« نه می‌ایستم تا بیایند.» چند دقیقه‌ای دم در ایستادند. ما هم سعی کردیم بچه‌هایی که قد بلند دارند را بیاوریم، مثل نردبان دور ایشان بچینیم که ایشان پیدا نباشد. راه دیگری نداشتیم. چند دقیقه معطل شدیم. چون دانشجو بودند لباس دانشجویی مناسب داشتند. يكي از دخترها، دوید و آقا را دعوت کرد و آقا رفتند داخل اتاق . دخترخانم پیش آقا رفت و خوش‌آمد گفت و رفت بیرون .   آقا من را صدا کرند گفتند:« این‌ها پدر ندارند؟» گفتم که نمی‌دانم چون صبح نپرسیده بودم. گفتند:« بزرگ‌تر یا برادر ندارند؟» رفتم ازشون پرسیدم.گفتند که پدرشان مرده و یک برادر داشتند که شهید شده و عمویشان در خانة بغلیست.   فکر کردیم بهترین کار این است که عمو را بیاوریم . حالا چه کلکی بزنیم عمو را از خانه بیرون بیاوریم؟! با این هیبت و این تیپ و قد و قواره و اسلحه. هرچه هم بخواهی بگویی من کسی نیستم، قیافه‌ات تابلو است. در خانه ی بغلی را زدیم. آقایی آمد دم در سلام کردم.گفتم:«ببخشید! امر خیری بود خدمت رسیدیم.» این بندة خدا نگاه کرد، یک مسلمان بسیجی، خانة یک ارمنی آمده، چه امر خیری؟! رفت لباس پوشید آمد . محترمانه باهاش پیچیدیم توی خانة برادر خودش. داخل خانه که شدیم، نگهبان او را بازرسی کرد. نگاه کرد، پیش خودش گفت، برای امر خیر مگر آدم را بازرسی می‌کنند؟!   بعد از بازرسی به او گفتیم که رهبر نظام آمده این‌جا، این‌ها چون بزرگتری نداشتند، خواهش کردیم که شما هم تشریف بیاورید. او را داخل كه بردیم اما وقتی آقا را که دید، غش كرد ! او را بردیم نشاندیم روی صندلی کنار آقا. با مکافاتی بالاخره با آقا سلام و احوال‌پرسی کرد. رفتیم بالای سر مادر، مادر را هم راه انداختیم، لباس مناسب پوشید و آمد . وقتی وارد اتاق شد، آقا تعارفشان کردند در کنار خودشان، کنار همان عمویی که نشسته بود. بعد هم گفتند: «مادر! ما آمده‌ایم که حرف شما را بشنویم؛ چون شما دچار مشکل شده بودید، دوستان عموی بچه‌ها را آوردند.»   دخترها آمدند نشستند. آقا اولین سؤالشان این بود که شغل دخترها چیست؟ گفتند: دانشجو. آقا خيلي تحسینشان کرد و با آن‌ها كلي صحبت کردند، توی این حالت، یکی از دخترها سؤال کرد که آقا چیزی برای خوردن میل می کنند؟   نمی‌دانستم چه بگویم، آقا خوراکیهای آنها را می‌خورند یا نه ؟ رفتم کنار آقا، از ايشان سؤال کردم، آقا گفتند:«ما مهمانشان هستیم. از مهمان می‌پرسند چیزی بیاورند یا نیاورند؟ خُب اگر چیزی بیاورند ما می‌خوریم.» بعد رو به دخترگفتند:«بله دخترم؛ اگر زحمت بکشید چایی یا آب‌میوه بیاورید.» این‌ها رفتند چایی، آب‌میوه و شیرینی و میوه آوردند. آقا از همه چيزهايي كه آورده بودند خوردند. مثل بقیة جاها، آقا فرمودند:«عکس شهیدتان را من نمی‌بینم. عکس شهید عزیزمان را بیاورید ببینم.»   توی خانه مسلمان‌ها معمولا چند تا عکس بزرگ شهید هست. دختر خانواده يك آلبوم عکس‌ آورد كه مربوط به شب عروسی شهید بود! آلبوم را گذاشتند جلوی آقا. آقا همین‌جوری که نگاه می‌کردند، شروع کردند به صحبت کردن، صفحه‌ها را ورق ‌زدند تا تمام شد بعد گفتند:«خُب ! عکس تکی شهید را ندارید؟» بالاخره یک عکس تکی از شهید پیدا کردند و گذاشتند جلوی آقا ! آقا شروع کردند از شهید تعریف کردن و گفتند: «خُب! نحوة اسارت، نحوة شهادت اگر چیزی داشته به من بگویید.»   نام این شهید بزرگوار، شهید «مانوکیان» بود، به اندازة شهیدان «بابایی»، «اردستانی» و «دوران» پرواز عملیاتی جنگی داشته است. هواپیمایش F۱۴، بمب‌افکن رهگیر بوده و بالاي صد سُرتی پرواز موفق در بغداد داشته. هواپیمایش را توی دژ آهنی بغداد می‌زنند. شهید، هواپیما را تا آن‌جا که ممکن است، اوج می‌دهد. هواپیما در اوج تا نقطة صفر خودش، که اتمسفر است بالا می‌آید و بقیه‌اش را به‌سمت ایران سرازیر می‌شود. چهار تا موتور هواپیما منهدم می‌شود و چون دیگر سیستم برقی هواپیما کار نمی‌کرده‌، نتوانسته «ایجکت» کند و چتر نجات شهید کار نکرده ... . اوحتی حاضر نشد، لاشة هواپیمای جمهوری اسلامی به‌دست عراقی‌ها بیافتد و کاری کرد تا توی خاک ایران سقوط کند.   مادر شهيد گفت: «امروز فهميدم كه علي(ع) كيست، من می‌توانم جمله‌ای به شما عرض کنم؟» آقا گفتند:« بفرمایید، من آمدم این‌جا که حرف شماها را بشنوم.»   گفت:« ما با شما از نظر فرهنگ دینی فاصله داریم اما در روضه‌هایتان شرکت می‌کنیم و خیلی مواقع هم داخل نمی‌آییم. روز شهادت امام حسین(ع)، روز عاشورا و تاسوعا به دسته‌های سینه‌زنی امام حسین(ع) شربت می‌دهیم. می‌آییم توی دسته‌هایتان می‌نشینیم و بعضی از حرف‌ها را می‌شنویم. من تا الآن نمی‌فهمیدم بعضي چيزها را. می‌گفتند، در دین شما بانویی ـ که دختر پیامبر عظیم‌الشأن اسلام(ص) است ـ را بین در و دیوار گذاشته‌اند، میخ به سینه‌اش خورده. نمی‌فهمیدم یعنی چی. می‌گفتند مسلمان‌ها یک رهبری داشتند به نام علی(ع). دستش را بستند و در سه دورة ۲۵ ساله، حکومتش را غصب کردند. نمی‌فهیمدم یعنی چی. گفتند، در ۲۵ سالی که حکومتش غصب شده بود، شغلش این بود، آخر شب نان و خرما می‌گذاشت روی کولش می‌رفت خانه یتیم‌هایش. این را هم نمی‌فهمیدم. ولی امروز فهمیدم که علی(ع) کیست.   امروز با آمدن شمابه منزلمان، با وجود این همه گرفتاریي كه داريد، من فهمیدم علی(ع) که خانة یتیم‌هایش می‌رفت چه‌قدر بزرگ است، شما رهبر مسلمین‌ جهان هستید، وقت گذاشتید و به خانة منِ غیر دین خودتان تشریف آوردید و این در حالیست که اُسقُف ما، کشیش محلة ما هنوز به خانة ما نیامده !!»   پس از خروج از منزل ايشان آقا بچه ها را صدا كردند و گفتند: «این کار چه بود كه شما کردید؟ ما مهمان این خانواده بودیم. وقتی خانه‌شان رفتیم چرا غذایشان را نخوردید؟ این اهانت به این‌ها محسوب می‌شود. نمی‌خواستید، داخل نمی‌آمدید.»   101  




۱۳۹۳/۱/۹ - ۱۲:۵۹




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 116]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن