واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
خانواده و کارکردهای مثبت آن در سخنان مقام معظم رهبری نويسنده:سهیلا بهشتی فرصتی برای تجدید قوادر هر خانوادهای، مردان و زنان میتوانند همتشان را برای ادامه راه زندگی آماده کنند. زندگی، یک مبارزه است. کل زندگی، عبارت است از یک مبارزه بلند مدت؛ مبارزه با عوامل طبیعی، مبارزه با موانع اجتماعی، مبارزه با درون خود انسان که مبارزه با نفس است. انسان دایم در حال مبارزه است. بدن انسان هم در حال مبارزه است. جسم انسان نیز همواره با عوامل زیان بار مبارزه میکند. قدرت این مبارزه وقتی در جسم باشد، جسم سا لم است. انسان، این مبارزه را باید صحیح، منطقی، در جهت درست، با رفتارهای صحیح و با ابزارهای درست انجام دهد. این مبارزه، گاهی به یک استراحت و یک باراندازی نیاز دارد. این، نقطه استراحت داخل خانواده است.غریزه جنسی، نیاز متقابلاسلام، غریزه جنسی را پشتوانهای برای استواری بنای خانواده قرار داده است؛ یعنی وسیله استحکام خانواده. وقتی زن و مرد، عفیف، دیندار و خدا ترسند و بنا بر دستور اسلام از گناه در باب غریزه جنسی میپرهیزند، به طبع، نیاز زن و مرد به یکدیگر در این زمینه بیشتر خواهد شد. وقتی به هم زیادتر احتیاج داشتند، بنای خانواده که پایه اصلی آن زن و مرد است، مستحکمتر خواهد شد.اسلام میخواهد این پشتوانه را از خانواده نگیرد. اسلام از انسانها میخواهد این غریزه را بیرون از محیط خانواده اشباع نکنند، تا مبادا در برابر خانواده بیقید و بیاعتنا و لاابالی بشوند. از اینروست که اسلام جلوی این راه را سد میکند.دینداری، رمز مانایی خانوادهدر تشکیل خانواده و در حفظ آن باید احکام اسلامی را رعایت کرد تا خانواده، سالم و در اوج باقی بماند. از این رو، در خانوادههای دیندار که زن و شوهر به این حدود اهمیت میدهند، سالهای متمادی بدون ناخرسندی با هم زندگی میکنند. محبت زن و شوهر به هم باقی میماند و جداییشان از هم سخت است و دل در گرو محبت یکدیگر دارند. این نیکیها و این محبتهاست که بنای خانواده را ماندگار میکند و اسلام نیز به این امور ارزش بسیار مینهد. اگر روشهای اسلامی رواج یابد، خانوادهها مستحکم خواهد شد، چنان که در گذشتههای ما زمانی که هنوز ایمان مردم سالمتر و کاملتر بود، خانواده، کانونی پایدار و مطمئن بود. زن و شوهر به هم علاقهمندتر بودند. فرزندان در محیطهای امن و سالمتری پرورش مییافتند. حالا هم راه همین است. بیشتر آن خانوادههایی که دستورهای اسلامی را رعایت میکنند، خانوادههایی محکمتر، بهتر و محیطهای امنتری برای فرزندان و کودکان خواهند بود.نقش زن و شوهردختران و پسران باید بکوشند از پیوند مقدس زناشویی پاسداری کنند. این هدف، تنها، وظیفه یکی از آنها نیست که بگوییم یکی از آنها همواره مشکلی پدید آورَد و دیگری همیشه تحمل کند، بلکه باید هر دو به هم کمک کنند تا این کار صورت گیرد. نمیتوان گفت در این مسئولیت، شوهر سهم بیشتری دارد یا زن سهم بیشتری دارد. هر دو در حفظ این بنیان و در حفظ این اجتماع دو نفره که بعدها به تدریج زیاد میشود، به سهم خود نقش دارند. از هر چیزی که محیط خانواده را متشنج و دچار افسردگی و هیجانهای بیمورد سازد، بپرهیزید. اگر خدای ناکرده در محیط یک خانواده، از محبت و اطمینان و صمیمیت خبری نباشد، رنجش، مال هر دو طرف است.در استحکام بنیان خانواده، خود زن و شوهر، بیشترین نقش را دارند. با گذشت از یکدیگر، با همکاری خود، با مهربانی و محبت و اخلاق خوب خودشان ـ که از همه مهمتر هم محبت است ـ میتوانند این بنا را ماندگار و این سازگاری را همیشگی بکنند.خانواده در جوامع اسلامیدر محیط اسلامی، زن و شوهر با هم هستند، متعلق به هم هستند، در مقابل هم مسئول هستند، در مقابل فرزندان مسئول هستند و در برابر محیط خانواده مسئولند. در محیطهای اسلامی، کانون خانواده چنان مستحکم و پابرجاست که گاهی پس از دو نسل نیز هنوز پدربزرگ و پدر و نوه در یک خانه با هم زندگی میکنند. در جوامع اسلامی، یعنی جوامع دیندار و خداباور که دو نفر آدم برای مدت طولانی با هم زندگی میکنند و هیچ گاه از هم سیر نمیشوند، بلکه دل بستگیشان و اُنس و محبت و وفایشان به همدیگر بیشتر میشود؛ این، همان خاصیت دینداری و مذهبی بودن و خواستههای خدایی را رعایت کردن است.در اسلام و در فرهنگ اسلامی، خانواده بادوام است. در خانه، پدربزرگها و مادربزرگها و پدر و مادر هستند، نوهها و نتیجههایشان را میبینند و سنتها را به هم انتقال میدهند. نسل گذشته، مواریث خود را به نسل بعد تحویل میدهد و بریده و بیریشه و تنها و بیعاطفه بار نمیآیند.ویژگیهای خانواده خوب«خانواده خوب، یعنی زن و شوهری که با هم مهربان باشند، باوفا و صمیمی باشند و به یکدیگر محبت و عشق بورزند، رعایت هم دیگر را بکند و مصالح هم دیگر را مهم و گرامی بدارند. اولادی که در آن خانواده به وجود میآید، نسبت به او احساس مسئولیت کنند و بخواهند او را از لحاظ مادی و معنوی، سالم بزرگ کنند. بخواهند از لحاظ مادی و معنوی او را به سلامت برسانند. چیزهایی به او یاد بدهند، به چیزهایی او را وادار کنند، از چیزهایی او را باز دارند و صفات خوبی را در او تزریق کنند.یک چنین خانوادهای، اساس همه اصلاحات واقعی در یک کشور است. چون انسانها در چنین خانوادهای خوب تربیت میشوند، با صفات خوب بزرگ میشوند. با شجاعت، با استقلال عقل،با فکر، با احساس مسئولیت، با احساس محبت، با جرئت، جرئت تصمیمگیری، با خیرخواهی- نه بدخواهی- و با نجابت. وقتی مردم جامعهای، این خصوصیات را داشته باشند، این جامعه دیگر روی بدبختی را نخواهد دید».خانواده سالم و انتقال فرهنگ«انتقال فرهنگها و تمدنها و حفظ اصول و عناصر اصلی یک تمدن و یک فرهنگ در یک جامعه و انتقالش به نسلهای پی در پی، به برکت خانواده انجام میگیرد.اساس ازدواج و مهمترین مصلحت ازدواج، عبارت است از تشکیل خانواده. علت هم این است که اگر خانواده سالمی در یک جامعهای وجود داشته باشد، آن جامعه سالم خواهد شد و مواریث فرهنگی خودش را به صورت صحیح منتقل خواهد کرد. در آن جامعه، تربیت کودکان، به بهترین وجه صورت میپذیرد. برای همین، در کشورها و جوامعی که خانواده دچار اختلال میشود، معمولاً اختلالات فرهنگی - اخلاقی به وجود میآید. اگر نسلها بخواهند فرآوردههای ذهنی و فکری خود را به نسلهای بعدی منتقل کنند و جامعه از گذشته خودش بخواهد سود ببرد، این فقط با خانواده ممکن است. در محیط خانواده است که اول بار، تمام هویت شخصیت یک انسان بر اساس فرهنگ یک جامعه شکل میگیرد و این پدر و مادرند که به طور غیرمستقیم و بدون اینکه تحمیلی باشد، بدون اینکه خود آنها تصنعی به کار ببرند، به طور طبیعی محتوای ذهن و فکر و عمل و معلومات و اعتقادات و مقدسات و اینها را به نسل بعدی منتقل میکنند.»خانواده سالم، آرامش افراد«نگرش اسلام به خانواده، نگرشی درست، نگرشی اصیل و یک نگاه همراه با اهتمام است که خانواده، اصل قرار داده شده و به هم زدن بنیان خانواده یا آشفته نمودن آن، جزو بدترین کارهاست. خانواده در اسلام، یعنی محل سکونت دو انسان، محل آرامش روانی دو انسان، محل انس دو انسان با یکدیگر، محل تکامل یک نفر به وسیله یک نفر دیگر. آنجایی که انسان در آن صفا مییابد، راحتی روانی مییابد؛ این محیط، خانواده است. کانون خانواده در اسلام، اینقدر اهمیت دارد.اسلام در بیان قرآن، در چند جا، این آفرینش زن و مرد و در نهایت زوجیت آنها را، برای آرامش زن و مرد شناخته است.در قرآن، آیه «وَجَعَلَ مِنها زَوجَها لِیَسکُنَ اِلَیها» آمده است: خدای متعال زوج آدمی را از جنس او قرار داد. زوج زن را و زوج مرد را از جنس خود او قرار داده، «یَسکُنَ اِلیها» تا اینکه آدمی بتواند - چه مرد و چه زن - در کنار شوهر یا همسر احساس آرامش کند. این آرامش، سکونت و نجات از تلاطمهای روحی و اضطرابهای زندگی است. میدان زندگی، میدان مبارزه است و انسان در آن همواره در معرض نوعی اضطراب است. اگر این آرامش و سکونت به نحو صحیحی شکل پیدا کند؛ زندگی، سعادتمندانه میشود، زن خوشبخت میشود، مرد خوشبخت میشود، بچههایی که در این خانه متولد میشوند و پرورش مییابند، بدون عقده رشد خواهند یافت و خوشبخت خواهند شد؛ یعنی از این جهت، زمینه برای خوشبختی همه اینها فراهم است».منبع: ماهنامه طوبی /خ
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 331]