واضح آرشیو وب فارسی:باشگاه خبرنگاران: تورقی بر زندگینامه شهید سلیمانی/
شهید علی اشرف سلیمانی "بلال جبههها"
شهید علی اشرف سلیمانی در سال ۱۳۴۷ در شهرستان سرپل ذهاب و در خانوادهای مذهبی چشم به جهان گشود و در همان دوران کودکی عشق به خداوند و رعایت مسائل دینی از وی نمونهای از یک جوان مؤمن ساخته بود.
به گزارش خبرنگار دفاعی - امنیتی باشگاه خبرنگاران، شهید سلیمانی قبل از پیروزی انقلاب با اینکه 10 سال بیشتر از عمرش نمیگذشت در اکثر برنامه های مذهبی و انقلابی و مبارزات علیه رژیم طاغوت دوشادوش بزرگترها حضوری فعالانه داشت و بعد از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی نیز در این راستا قدمهای بلندی برداشت.
او پس از آغاز جنگ تحمیلی به همراه خانوادهاش به شهر اسلام آبادغرب مهاجرت کرد و در آنجا به ادامه تحصیل مشغول شد و به دلیل علاقهاش به جبهه چندین بار جهت اعزام مراجعه کرد اما به دلیل سن کمی که داشت پذیرش نمی شد. شهید سلیمانی در بسیج دانش آموزی ثبت نام کرد و و پس از مدتی با تلاش فراوان موفق شد به آرزوی دیرینه خود دست یابد و به جبهه اعزام شود. وی در عملیاتهای منطقه کردستان شرکت کرد و در جبهه های غرب و جنوب حضور چشمگیری داشت و پس از عملیاتها در سنگر مدرسه مشغول تحصیل میشد. او به خاطر عشق به شهادت و رسیدن به معبود لحظه ایی آرام نداشت و میپنداشت که باید به ندای حسین زمان لبیک گفت و دین خدا را یاری کرد به همین دلیل بارها کردن مجدد درس به جزیره مجنون اعزام شد. شهید سلیمانی شاخصه جالبی دارد که به دلیل صوت زیبای او در قرائت قرآن و اذان و البته تیره بودن پوستش به بلال جبهه ها معروف شده بود.
وی در عملیات پیروزمندانه کربلای پنج در شلمچه به آرزوی دیرینه خود که شهادت و پیوستن به لقا خدا بود رسید. مادر شهید سلیمانی در خصوص فرزند شهیدش اظهار داشت: پسرم اخلاق نیکو و وارستهای داشت، هیچ موقع به یاد ندارم که چهره ای درهم داشته باشد. او نه تنها در خانواده بلکه برای اهالی شهر نیز الگو بود و همیشه در مراسم مذهبی و عبادی شرکت میکرد و یکی از شاخصههای او ادای نماز اول وقت بود. اخضر امینی افزود: یک هفته قبل از شهادت علی اشرف در خانه بود و حال و هوای دیگری داشت. مدام از امام(ره) صحبت میکرد و سفارش میکرد که باید همیشه پشتیبان او باشیم. وی افزود: دوستانش اورا بلال صدا میزدند. صوت اشرف به قدری زیبا بود که وقتی قرآن میخواند همه را مجذوب خود میکرد و گرد او حلقه میزدند تا صدای اورا بشنوند.
مادر شهید سلیمانی ادامه داد: وصیت نامه پسرم را بسیار دوست دارم و از شنیدن آن آرامشی می گیرم که گویی او در کنارم ایستاده است. گوشه ای از وصیت نامه شهید سلیمانی خدایا حقیرم، ضعیفم، ذلیلم، پرکاهی در مقابل طوفانها هستم، خدایا آن لحظه که جنازهام بر روی زمین میافتد و مرا در یک تابوت میگذارند و مرا کفن میکنند و دست و پایم را گرفته و روانه قبرم میکنند و رویم خروارها خاک میپوشانند، آن لحظه بر من چه میگذرد ؟ خدایا خودت ارحم الراحمینی پس بر من رحم کن. امت حزب الله و مردم شهیدپرور آگاه باشید که جداً اسلام مظلوم واقع شده است و احتیاج به کمک همه ی ما دارد. همانا صدای مظلومیت آن از ۱۴۰۰ سال پیش هنوز به گوش میرسد و امروز تمام شیاطین برای ضربه زدن به اسلام یکی شدهاند. بیایید و دست همت بدهید و با کردار و اعمالتان موانع را از سر راه اسلام بردارید، مجالس را خالی نگذاری، جبههها را پر کنید که شیاطین از این امر میترسند و نگذارید که تیرهای شیاطین بر ما اصابت کند.انتهای پیام/
تاریخ انتشار: ۲۹ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۵:۲۲
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: باشگاه خبرنگاران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 79]