واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
آفتهای بهاری دولت تدبیر و امید وبلاگ > خوش چهره، جلال - "سکه سخن را هر دوری بهنامی میزنند... و پس از ما، راویان هر دور خود میدانند که این حدیث چگونه بایست گذارد و هر قصه بهچه طرز باید نوشت." _ ابوالفضل بیهقی.
خاورمیانه 1392 تصویری متشنج و به هم ریخته داشت. بهار عربی کوتاه بود و به سرعت جایش را در این سال به نزاع و بازگشت به "وضع طبیعی" آکنده از ترس و خشونت داد.
"هگل" قرنها پیش از این درباره مردم شرق گفته بود : شرقیها شخصیت ثابتی دارند که هرگز تغییر نمیکند؛ جوهر روح شرقی زور است."
مناقشه برسر درستی یا نادرستی این تعبیر غربی از مردم شرق نیست بلکه مصداقهایی که به ویژه خاورمیانه عربی در یکسال گذشته از خود نشان داد، چیزی جز "خشونت بلاتکلیف" برای مردمانی نیست که هنوز در خم ایجاد دولت_ملتند. تحولات مصر، تونس، لیبی، عراق و... همگی حکایت از نوعی بازگشت به گذشته دارد که حداقل 2سال پیش از این تصویری از حرکت به جلو را نشان میداد.
در این صحنه آشفته اما ایران چهرهای متفاوت از وضع طاقتفرسای بخشبزرگی از همسایگان منطقهایاش داشت؛ چشماندازی از عقلانیت و وفاقملی. انتخابات 24خرداد92 تصویری از ثبات در کشوری بود که مردمش با عبور از تجربههای سختو طولانی و در انتخاباتی آزاد و مسالمتآمیز، توانست حریم خود را از ناامنیهای ناشی از انشقاقهای ملی دیگر ملتهای منطقه مصون کند.
انتخابات یازدهمین دوره ریاستجمهوری ایران یک توافق ملی میان آحاد ایرانیان بود. تجربه تلخ هشت سال رویکردهای افراطی چنان عبرتآموز شد که مردم با درک آنچه گذشت؛ آنچه جاری است و آنچه ممکن بود پیش روی ملت و کشور قرار گیرد، حضوری آگاهانه و هدفدار را پای صندوقهای رأی به نمایش گذاشتند. در واقع انتخابات خرداد92 نماد رویکرد ملتی است که افراط و تفریط را به تمامی تجربه کردهاند.
کیفیت مشارکت انتخاباتی ایرانیان در حالی بود که علاوه بر تجربههای خود، تصویر همسایگان منطقهای خود را نیز به دقت زیرنظر داشته است. آنان بخوبی دریافتهاند که وضع جاری چرا رخ داد؛ با چه خطراتی روبرویند و برای برون رفت از این وضع لازم است چه آیندهای را رقم بزنند.
اما آیا انتخابات خرداد 92 به مفهوم پایان تلاش برای برون رفت از مشکلاتی است که هشتسال رویکردهای افراطی بر همه جنبههای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی یک ملت سایه انداخته است؟
اگر گرایش غالب انتخاباتی مردم را نماد توافقملی بدانیم، آنچه این وفاق را مستمر و موفق میکند، کارآمدی دولتی است که وظیفه اصلاح امور را در سختترین موقع تاریخی کشور عهدهدار است. بدیهی است مشروعیت دولت یازدهم برخاسته از انتخاب اکثریت جامعه ایرانی است ولی بیتردید رئیسجمهور روحانی و دولتش باید درک کنند که در فضای امروز کشور، حفظ مشروعیت و اعتبار رابطه مستقیم با توانمندی دارد.
دولت یازدهم برای قضاوت شدن، زمان محدودی دارد. او برای موفقیت در این کار لازم است نخست درکی واقعی از میزان توانایی و اختیاراتش برای اصلاح امور داشته باشد. به عبارت دیگر دریافت رابطه هندسی حمایت از یک ایده و نیروی لازم برای دفاع از آن، کلید عزیمتگاه او برای اصلاح روابط قدرت و درمان دیوانسالاری بیمار است.
برونرفت از مشکلات بیش از هرچیز به ایجاد همزیستی میان گروههای رقیب بستگی دارد. روحانی باشناخت از متحدان و رقیبانش خوب است مراقب باشد که چه کسانی سرانجام در صف متحدانش باقی میمانند. مهمترین متحدان او مردمی هستند که با خاستگاههای روشن به او رأی دادند. به دست فراموشی سپردن خاستگاههای انتخاباتی، خطرناکترین تهدید برای مشروعیت دولتهای منتخب خواهد بود.
مردم باید درک کنند که ترجیحات دولت در اجرای برنامههایش منافع آنان را شامل میشود.
رئیسجمهور روحانی در برابر منتقدانش نباید دچار انفعال شده و مانند تجربه دولت اصلاحات، خود را در شمار مصلحان در اقلیت بپندارد. در این صورت او به جای همسوسازی گسترده، تبدیل به ناقد منفعل وضع بهجامانده از دوران افراطیگری خواهد شد. هایوهوی افراطیون بیش از آنکه متکی بر منطق باشد، آخرین تقلای طیفی است که برای روزگار درحال سپری شدن خود، جنجال میکند. برای آنان حفظ طبقهای که در آن شکل گرفتهاند مهم است نه منافع ملتی که به دلیل سیاستهای افراطی گروه اقلیت، بیشترین صدمات را در حوزههای مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی متحمل شدهاست.
سال پیشرو هنگامه اجرای برنامههایی است که دولت یازدهم براساس بودجه تصویبی و امکانات موجود میخواهد خود را وارد معرکه آن کند. از حالا میشود پیشبینی کرد که بودجه انقباضی شرایط سختتری را به ویژه برای اقشار کم درآمد رقم خواهد زد؛ یعنی همانهایی که با آرای خود پیروزی را برای رئیسجمهوری رقم زدند. تحمل بودجه انقباضی اجتنابناپذیر مینماید ولی عبور از آن به همدلی و همسویی گستردهای محتاج است که ضامن آن استمرار مشروعیت و اعتبار دولت خواهد بود.
بررسی دلایل سقوط اقتصاد کشور تا رشد منفی 6/5 درصد، افزایش مشکلات اجتماعی تا مرز تهدید جدی نهاد خانواده، فساد در سیستم بوروکراسی، بیتصمیمی¬های سیاسی برای رفع مشکلات در روابط منطقهای و بینالمللی، تحلیل بیسابقه توان صادراتنفتی و غیرنفتی،افزایش نرخ بیکاری، فرسودگی بخش کشاورزی، اختلاس و فساد در نظامبانکی و خلاصه در آستانه زمینگیر شدن کشور به دلیل مشکلات چندلایه، هرگز مربوط به تحریمهایی نبود که غرب علیه ایران در یکسال گذشته اعمال کرد؛ بلکه تأثیرگذاری آن میتوانست از نیمه دوم سال 92 خود را بروز دهد. آنچه کشور را دچار بحران کرد عدم مدیریت و ناتوانی افراطیون در اداره کشور بود. مدیریت سالم درآمد 700 میلیارد دلاری دولت سابق از فروش نفت، میتوانست برای کشور در دوران سخت تحریمها راهگشا باشد ولی چنین نشد. افراطیون در هشتسال حضور انحصاری در صحنه تصمیمسازی چنان عمل کردند که خاطره آن در حافظهتاریخی ملت تا دههها باقی خواهد ماند. از اینروست که رویکرد غالب مردم در انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری، خواستی ملی محسوب می شود. این رویکرد کشور را برمدار عقلانیت و تدبیر و پرهیز از افراطیگری تجربه شده میخواهد. بنابراین حسنروحانی تنها با حفظ و تقویت خاستگاههای انتخاباتی خود می¬تواند از ماههای سخت سال 93 با موفقیت عبور کند.
ایران اکنون نماد آرامش و وفاق ملی در میان کشورهایی است که اعتبار و مشروعیت دولتهایشان سخت آسیب دیده و یا از هم پاشیده است. حفظ این وضع و تعالی آن متکی بر کارآمدی دولتی است که امید را به مردمش وعده داده است. ایران 92 چهرهای متفاوت از تعبیر نهادینه غربیان از خصلت مردم شرق داشت.
دوشنبه 26 اسفند 1392 - 11:25:01
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 67]