واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: فوتبال، عمليات رمضان وشهادت ...
ابوالقاسم در سال 1340 در آران در خانوادهاي مذهبي و محروم كه به كار كشاورزي و قاليبافي اشتغال داشتند به دنيا آمد...
ابوالقاسم در سال 1340 در آران در خانوادهاي مذهبي و محروم كه به كار كشاورزي و قاليبافي اشتغال داشتند به دنيا آمد و از دوران كوردكي رنج وزحمت طبقه محروم را با تمام وجودش لمس مي كرد.كم كم با بچه هاي محل ،دوستان ورفقا تيم فوتبال تشكيل دادند كه نقش محوري قاسم فراموش ناشدني است وهمين مديريت بود كحه او را در زمان جنگ از بهترين فرمانده هاي گردان كرد ،در بعد از انقلاب نام تيمشان را به عشق مولا امير المومنين (ع)"ذوالفقار" گذاشتند وورزش را تا زمان شهادتش رها نكرد. با شروع حكومت اسلامي ملت مسلمان ايران ،قاسم همگام با انقلاب به تشكيل گروههاي مذهبي وفرهنگي پرداخت ودر تظاهرات نقش فعالي داشت به طوريكه با كمي سن از طرف ماموران شاه يك بار دستگير شد. شكست حصر آبادان دي ماه 1358 با اولين ماموريت به سيستان وبلوچستان اعزام وپس از آ ن با شروع حركات مذبوحانه ضد انقلاب در كردستان ،عازم اولين ماموريت خود شد كه در اولين ماموريت خود شد كه در اين ماموريت با نارنجك از ناحيه سينه وپا مجروح شد .شهيد در سال 1359به سپاه گچساران اعزام شد واز همان منطقه به جبهه جنگ در آبادان رفت كه از ناحيه كتف وپا مجددا مجروح شد .پس از بهبودي براي چهارمين بار به عنوان خمپاره انداز در ماموريت رزمي آبادان شركت نمود وبا فراگيري انواع فنون رزمي آمادگي خود را براي شركت در پنجمين عمليات (ثامن الائمه )،درشكست حصر آبادان نشان داد .در آن عمليات مسئوليت در هم شكستن خط دفاع دشمن به او محول شد كه در اين عمليات نيز از ناحيه سر مجروح ومنجر به از دست دادن سه قطعه استخوان سرش نشد كه تا لحظه شهادت او را رنج مي داد . اقتدا به حسين بن علي (ع) پس از فتح خونين شهر به مشهد مقدس سفر نمود تا ثامن الحجج را واسطه خود كند وبه درخواست ديرينه خود كه همان شهادت است برسد.لذا پس از مراجعت بلافاصله جهت شركت در عمليات رمضان عازم منطقه عمليات شد ودر اين عمليات هم به عنوان فرمانده گردان خط شكن مسئوليت خطير خويش را بعهده گرفت وبا تسخير خاكريز هاي دشمن بعثي ،فرياد مظلومانه ملت ايران را به جهانيان رسانيد وخود مظلومانه به مولايش حسين (ع)اقتدا كرد ودر خون خود غوطه ور شد وبه سوي معبود خويش شتافت . فرازي از وصيت نامه شهيد خدايا تورا گواه مي گيرم كه در طول اين مدت از شروع انقلاب تا كنون هر چه كردم براي رضاي تو بوده وسعي داشتم هميشه سخترين كار ها را قبول كنم تا خود را مورد آزمايش وآموزش قرار دهم .اميد وارم از من بپذيري ،اين جان ناقابلم را در راه اسلام عزيز وپيروزي مستضعفين بر مستكبرين .خدايا هر چند از شكستگي استخوانهايم رنج مي برم ولي اهميتي نمي دادم به خاطر اينكه من در اين مدت چه نشانه هايي از لطف ورحمت نسبت به آنهايي كه خالصانه در اين راه گام نهادند.ديده ام اميدوار م درهاي رحمت هر چند بيشتر روي سربازان اسلام گشوده شود.تا زماني كه زمينه حكومت وقيام مهدي (عج) ،اين يوسف گم گشته حضرت زهرا (س) آماده شود .خدايا تو شاهدي كه من هيچ گاه به دنبال نام ونشان ومقام نبودم .
منبع : جوان آنلاين
تاریخ انتشار: 21 اسفند 1392 - 15:27
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 21]