تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 2 فروردین 1404    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):دورترین مردم ار خداوند عزّو جل در روز قیامت سرکشانِ متکبّر هستند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید پرینتر سه بعدی

سایبان ماشین

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

بانک کتاب

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

خرید از چین

خرید از چین

خرید محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

خودارزیابی چیست

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

مهاجرت به استرالیا

ایونا

تعمیرگاه هیوندای

کاشت ابرو با خواب طبیعی

هدایای تبلیغاتی

خرید عسل

صندوق سهامی

تزریق ژل

خرید زعفران مرغوب

تحصیل آنلاین آمریکا

سوالات آیین نامه

سمپاشی سوسک فاضلاب

بهترین دکتر پروتز سینه در تهران

صندلی گیمینگ

سررسید 1404

تقویم رومیزی 1404

ویزای توریستی ژاپن

قفسه فروشگاهی

چراغ خطی

ابزارهای هوش مصنوعی

آموزش مکالمه عربی

اینتیتر

استابلایزر

خرید لباس

7 little words daily answers

7 little words daily answers

7 little words daily answers

گوشی موبایل اقساطی

ماساژور تفنگی

قیمت ساندویچ پانل

مجوز آژانس مسافرتی

پنجره دوجداره

خرید رنگ نمای ساختمان

ناب مووی

خرید عطر

قرص اسلیم پلاس

nyt mini crossword answers

مشاوره تبلیغاتی رایگان

دانلود فیلم

قیمت ایکس باکس

نمایندگی دوو تهران

مهد کودک

پخش زنده شبکه ورزش

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1867238116




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

حکايت دو تخريبچی از جان گذشته


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: حکایت دو تخریب چی از جان گذشته  جنگی که بر ما گذشت در هزار و یک جلوه نسخه دیگری از کربلا بود. کربلای سال 61 هجری تکرار شدنی نیست که حسین فرمود :" اصحاب من بی نظیرند " ؛ اما دفاع مقدس ما راهنمای خوبی برای شناساندن آن حادثه ماندگار است.
گل رز
این روزها که هر دل عاشقی با رشته هایی از احساس و محبت با کربلا پیوند خورده بیش از همیشه آن منظومه پر از زیبایی و خلاصه همه خوبی ها را مرور می کند که حقیقت کربلا و حسین و عاشورا چه بود؟ باب سخن در این سرچشمه نور همواره باز است و تا آدمی بر روی زمین است سخن کربلا تازه است. بلکه هر روز تازه تر می شود و مگر تعجبی دارد که وقتی اهل آسمانها و ملائک مقرب در مقابل عظمت این حادثه و رزمندگان دلداده آن هر لحظه در وصف حال و تکریم هستند زمینیان از آن غافل نباشند. کربلا و آن دیار با صفای امام و شهدا هزار و یک نکته عجیب دارد. یکی از آنها دلدادگی و ماندن به پای حسین و  پشت کردن به آنچه غیر حسین(ع) است.جنگی که بر ما گذشت در هزار و یک جلوه نسخه دیگری از کربلا بود. اینجا هم نوجوانانی بودند که از همه چیز خود برای زمین نماندن سخن امام گذشتند. آمده بودند که تا آخر بمانند و به راحتی از شهادت و جراحت و اسارت و هرچه که پیش آید استقبال کنند. تک تیرانداز و آرپیجی زن و زرهی و تخریبچی و خلبان و لودرچی و... همه با همین حال ، روزها را در جبهه به شب رساندند.حکایت این بار حکایت دو تخریب چی از جان گذشته است که یکی از والفجر مقدماتی به تخریب آمد و آن یکی از والفجر3 ولی هر دو با هم از زمین به آسمان ها رفتند. اصلا تخریب از این حادثه ها زیاد داشت که چند نفر با هم پودر می شدند و جنازه آنها را در یک بقچه جا دهند.حکایت این بار حکایت دو تخریب چی از جان گذشته است که یکی از والفجر مقدماتی به تخریب آمد و آن یکی از والفجر3 ولی هر دو با هم از زمین به آسمان ها رفتند. اصلا تخریب از این حادثه ها زیاد داشت که چند نفر با هم پودر می شدند و جنازه آنها را در یک بقچه جا دهند."داود پاک نژاد" بچه نظام آباد کنار رودخانه بود که از 16 سالگی وارد جنگ شد و مدتی در رسته پیاده بود که تخریبچی های محله او را با خود به قرارگاه کربلا بردند و دیری نگذشت که به یک نیروی زبده مسلط به کار تبدیل شد و جبهه را جز در زمانهای خیلی کوتاه ترک نکرد. حتی پس از عملیات خیبر که استخوان شکسته او به کالیبر دشمن در معبر میدان مین، ارمغان این عملیات بود، خیلی زود برگشت.
گردان تخریب
تنها یکبار به دلایلی از جبهه دور ماند که این خاطره تلخ را در نامه ای به یکی از نیروهای تخریب این طور مرور کرده است :" بهترین وقت است که دستی از تمنای دوستی و التماس دعا به سوی بندگان خدا دراز کنیم. شاید که لطف حضرت حق یاری ما کند. امید داریم که به زودی خود را در بین شما یاران خدا ببینیم اگر شما هم ما را دعا کنید ما که خود را لایق حضور در آن قبله گاه عاشقان و مخلصان نمی بینیم. دفعه قبل که حتی اجازه ورود به ما ندادند و دست و پایمان را در این شهر پر از عصیان و ظلمت زنجیر کردند . تا انسان جبهه نباشد لیاقت حضور آن لامکان را پیدا نخواهد کرد مگر نه اینکه آنجا عزیزان خدا به غایت آمال خود که همانا شهادت و جانبازی در راه خداست دست می یابند."در جریان پاکسازی میادین مین هویزه و سوسنگرد داود نقش اساسی داشت که در حادثه انفجار مین والمر و شهادت " رضا ریاضی" چیزی در حد معجزه داود را که در کنار رضا بود به دنیا برگرداند. تقدیر این بود که فرمانده شهید گردان "علیرضا عاصمی" یک یار بیشتر از دست ندهد و داود را در کنار خود نگه دارد تا آخرالامر با هم به شهادت برسند."داود پاک نژاد" بچه نظام آباد کنار رودخانه بود که از 16 سالگی وارد جنگ شد و مدتی در رسته پیاده بود که تخریبچی های محله او را با خود به قرارگاه کربلا بردند و دیری نگذشت که به یک نیروی زبده مسلط به کار تبدیل شد و جبهه را جز در زمانهای خیلی کوتاه ترک نکرد.تیرماه 62 " احسان کشاورز" به گردان تخریب آمد داود با تجربه ای که داشت حکم مربی تخریب را داشت. احسان آن روزها 15 سال بیشتر نداشت که از ستاد پشتیبانی آموزش و پرورش در خیابان 30 تیر به جنوب آمد و از میان رسته هایی که پیشنهاد شد تخریب را برگزید. جمله معروف " اولین اشتباه در تخریب آخرین اشتباه است" هم در او اثر نکرد و با جان و دل به هویزه برای آموزش رفت. او هم دیگر جبهه را ترک نکرد و روز به روز بر اندوخته های نظامی و معنوی خود افزود.بچه محصل خیابان فلاح به جایی رسید که در روزهای بمباران های مسلسل وار کرمانشاه در سال 65 که بمب های عمل نکرده در سطح شهر هم بی شمار شده بود و وقتی عده ای از کارشناسان زبده ارتش با فرمانده گردان تخریب در مورد راهکار خنثی سازی آنها مذاکره کردند شهید عاصمی اظهار نمود که ما یک گروه متخصص داریم که با شما همکاری خواهیم کرد و با انگشت به احسان اشاره و او را مسئول گروه معرفی کرد.
گردان تخریب
احسان در وصیتنامه خواندنی خود که با " الهی و ربی من لی غیرک " شروع کرده و 3 ماه پیش از شهادت در خاک عراق و در جریان عملیات نفوذی فتح یک نوشته ، شکوه می کند که دوری خدا امانش را بریده و چنین ما را به میهمانی نور برده است : "... خدایا خودت می دانی که مدتهای زیادی است که در پی تو هستم در این مدت مصیبتها دیدم و دوریها را تحمل کردم . دوستانم از کنارم رفتند آنان که با هم همچون برادر بودیم و وقتی مدتی آنها را نمی دیدم سخت محزون می شدم ولی حالا آنها را نمی بینم . خدایا می دانی که من این مصیبتها را فقط به یک امید تحمل می کردم و این امید وصل تو بود. خدایا من این سختی ها را به رخ نکشیدم همیشه با چهره ای گشاده با دوستان برخورد می کردم در صورتی که قلبم محزون بود و خود در حال سوختن ولی دم نمی زدم."امید او ناامید نشد و مثل این روزها در سال 65 در کنار داود بال پرواز یافت و از آنها هیچ نماند. نشان آنها امروز در قطعه 53 بهشت زهرا (س) پیداست. تنها چند متر دورتر از مزار داود و احسان نقطه ای است که اوایل سال 65 داود در کنار "مصطفی جعفرپوریان" و "امیر گلپیرا" ایستاده بود و با انگشت به قبرهای خالی اشاره کرد که مصطفی جای تو اینجاست.... 20 روز بعد مصطفی در همان نقطه به خاک سپرده شد و داود در نقطه ای دورتر و امیر هم در قطعه 29. اینها هم از جنس کربلایی ها بودند که حرف امام را زمین نگذاشتند. رفتند و ماندند تا هر چه خدا تقدیر کند را عاشقانه در آغوش گیرند. یادشان در همیشه تاریخ گرامی ...  این ندا می رسد از رفتن سیلاب به گوش            که در این خشک نمانید که دریایی هستمنبع :نوشته مجید جعفر آبادی نویسنده و پژوهشگر دفاع مقدس تنظیم برای تبیان :بخش هنر مردان خدا - سیفی





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 379]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن