تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 8 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):خودت را به داشتن نيّت خوب و مقصد زيبا عادت ده، تا در خواسته ‏هايت موفق شوى.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1813023571




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

روسیه، کریمه و غرب


واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا:

روسیه، کریمه و غرب تهران - ایرنا - روزنامه شرق در یادداشتی که روز سه شنبه در ستون حرف اول خود با عنوان « روسیه کریمه و غرب» به درگیری قدرت های سیاسی جهان در پهنه اوکراین اشاره کرد نوشت:اکنون واشنگتن، بروکسل و مسکو به عنوان اضلاع این بحران باید سود و زیان درگیری یا مصالحه را با عقلانیت محاسبه کنند.


در این مطلب که به قلم « وحید غروی » است می خوانید: تحولات اخیر اوکراین که منجر به رودررویی روسیه از یک سو و آمریکا و اتحادیه اروپا از سوی دیگر شده، این روزها به عنوان مهم ترین واقعه بین المللی در صدر اخبار جهان جای گرفته و حتی بحران سوریه را تحت الشعاع قرار داده است.
برای درک اهمیت مساله اوکراین، ضرورت دارد تاریخچه برخورد های تاریخی روسیه و غرب در گذشته را مرور کنیم.
برای افرادی که وقایع اوکراین را پیگیری می کنند نام شبه جزیره کریمه (جمهوری خودمختار) جلب توجه می کند.
برای روشن شدن مساله، نگاهی به وقایع قرن نوزدهم و جنگ معروف شبه جزیره کریمه می اندازیم.
در این جنگ که از سال 1853 تا 1856 به طول انجامید، نیروی دریایی بریتانیا، فرانسه، ساردنیا (ایتالیا) و امپراتوری عثمانی با روسیه تزاری مقابل هم قرار گرفتند.
انگیزه اصلی جنگ، حساسیت روس ها در حمایت از مسیحیان ارتدکسی بود که در سرزمین های تحت حاکمیت عثمانی می زیستند.
بریتانیا و فرانسه که نگران قدرت یافتن بیش از حد روسیه به ویژه در دوره پس از تحولات اروپا و کنگره وین (1815) بودند بر آن شدند تا در حمایت از عثمانی و علیه روسیه که به نظر آنها پایش را از حدود خود فراتر نهاده بود، وارد جنگ شوند و نتیجه را به ضرر روسیه رقم زنند.
ذکر این مقدمه تاریخی از آن روی ضرورت دارد که بدانیم سیاست دو ستونی روسیه: توسعه طلبی به همراه ضمیمه سازی و الحاق سرزمین های آسیایی و اروپایی توسط روسیه، پایه های اساسی استراتژی تزار ها را در قرون 18 و 19 میلادی تشکیل می داد.
یکی از عمده نگرانی های اروپا، به ویژه بریتانیا و فرانسه، استقرار ناوگان روسیه در سواحل دریای سیاه بود که در پی ضعف امپراتوری عثمانی یا به تعبیر اروپایی ها «مرد بیمار اروپا» اتفاق افتاده بود.
قدرت های اروپایی در پی آن بودند تا از الحاق متصرفات اروپایی عثمانی ها به روسیه جلوگیری کنند.
معاهده پاریس در مارس 1856 نقش امپراتوری روسیه به عنوان حافظ اماکن مقدس مسیحی را به عثمانی ها داد و سلطه روسیه بر دریای سیاه را پایان بخشیده و رود دانوب را برای کشتیرانی تجاری برای همه دولت ها آزاد گذاشت.
ناآرامی های چند ماهه اخیر در جمهوری اوکراین و همدلی آمریکا و متحدان اروپایی اش با جبهه مخالفان رییس جمهور آن کشور، یعنی یانوکوویچ که مورد حمایت روس ها قرار داشت، واکنش طبیعی و قابل پیش بینی از سوی روسیه را در پی داشت.
در این زورآزمایی و رودررویی با غربی ها، آقای پوتین نظامی های روسی مستقر در پایگاه دریایی خود در شبه جزیره کریمه را وارد صحنه کرد و به اخطارهای آمریکا و اتحادیه اروپا و نیز نشست ناکام شورای امنیت ملل متحد، پوزخند زد.
شکی نیست که تنش در روابط روسیه و غرب بر سر اوکراین در عین حال یادآور جنگ سرد در دوران پس از جنگ جهانی دوم است.
نکته ظریف دیگر که باید مورد توجه قرار گیرد اعلام برگزاری رفراندم عمومی به عنوان پوششی دموکراتیک توسط دولت خودمختار کریمه است که می تواند پاسخ مناسبی برای موجه جلوه دادن جدایی کریمه از اوکراین باشد.
راهپیمایی مردم شبه جزیره در بندر سواستوپول (صحنه درگیری تاریخی روسیه و اتحاد بریتانیا، فرانسه و عثمانی در اواخر قرن نوزدهم) نتیجه ای خوشایند برای روس ها به دنبال داشت تا یک تاجر محلی هوادار مسکو را در صندلی شهردار این شهر بنشاند و رهبران سیاسی این جمهوری را به نفی آشکار حاکمیت کی یف وا دارد.
این تحرکات به همراه آماده باش نظامیان مستقر در پایگاه دریایی روسیه در دریای سیاه حکایت از اراده خلل ناپذیر روسیه بر حفظ برتری خود و ایجاد موازنه در مرزهای اوکراین از دست رفته دارد.
پیشنهاد اعطای گذرنامه روسی به روس تبار های اوکراین، یادآور جنگ روسیه و گرجستان بر سر منطقه اوستیای جنوبی است؛ جنگی که به خاطر خطای استراتژیک گرجستان، به تثبیت سلطه بلامنازع روسیه در حیاط خلوتش شد.
آمار و ارقام بافت جمعیتی شبه جزیره کریمه گویای واقعیت هایی است که سرنوشت این نقطه استراتژیک را رقم می زند.
60 در صد از جمعیت دو میلیونی کریمه، روس تبار و بخش قابل توجهی از آنها نظامیان بازنشسته روسی هستند.
در حدود 12درصد از مردم بومی از اعقاب تاتار هایی هستند که قرن ها در این سرزمین حضور داشته و هزاران نفر از آنها در دوران تسویه های استالینی قتل عام شده یا مجبور به تغییر محل زیست خود شده اند.
این خود کافی است تا روس هراسی آنان را توجیه کند.
این اقلیت بازمانده از نسل کشی استالینی به طور طبیعی دلخوشی از روسیه و یانوکوویچ نداشته و لاجرم دل در گرو حاکمان جدید کی یف دارند.
نکته قابل تامل دیگر در معادلات اخیر، این است که 24درصد از ساکنان کریمه، اوکراینی تبار هایی هستند که در فاصله ای بسیار دور از اقتدار کی یف روزگار می گذرانند و با وجود همدلی شان با دولت غرب گرای جدید، قادر به ایفای نقش در خنثی کردن نقشه های روسیه برای جدا سازی کریمه از اوکراین نیستند.
رهبری روسیه اظهار می کند که در واقع، آمریکا و اتحادیه اروپا هستند که اوکراین را به این سمت کشانده اند تا دستاوردی به غایت استراتژیک در معادلات منطقه ای نصیب خود کنند.
از سوی دیگر و در اقدامی کاملا سیاسی برای مقابله با برخورد های احتمالی غرب، ولادیمیر پوتین اظهار کرد که به حاکمیت سرزمینی اوکراین (البته منهای کریمه!) احترام می گذارد.
این امر بیانگر رعایت ظاهری قواعد بازی از سوی کرملین است تا خود را از اتهام نقض حاکمیت اوکراین مبرا کند.
اعلام همه پرسی در کریمه توسط سرگئی اکسیونف، نخست وزیر این جمهوری برای تعیین آینده آن و نیز ساز و کار عملی این اقدام و اثبات مشروعیت مردمی این اقدام از منظر بین المللی می تواند به نفع روسیه تمام شده و غرب را متقاعد کند تا از چنگ و دندان نشان دادن به روسیه دست بردارد.
آنچه به عنوان سناریو محتمل می تواند مورد توجه قرار گیرد این است که اگر در بازی سوریه، دولت روسیه برنده به حساب آید، غرب نیز در حیاط خلوت این کشور رخنه کرده و در صورت تثبیت قدرت غرب گرایان اوکراینی، ناتو در آینده ای نه چندان دور در کنار گوش روسیه خیمه خواهد زد.
شاید سرنوشت کریمه و اوکراین تکرار سناریو اوستیای جنوبی و گرجستان باشد. باید دید که آیا شادی مسکو از برگزاری موفقیت آمیز المپیک زمستانی سوچی (باوجود تهدید های تروریستی جدایی طلبان چچن و...) بادوام خواهد بود یا نه.
هر چند منافع اروپایی روسیه و بهره مندی این کشور از شراکت با اتحادیه اروپا، می تواند کرملین را بر آن دارد تا دست به عصا حرکت کرده و واقعیت های ملموس و تلخ را پذیرا باشد. اکنون واشنگتن، بروکسل و مسکو به عنوان اضلاع این بحران باید سود و زیان درگیری یا مصالحه را با عقلانیت محاسبه کنند.
اول**1104
انتهای پیام /*










این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 60]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن