واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: بيانيه شديد اللحن خداوند
ورقهاي آسماني/فصلي براي جهاد(گزارشي از سوره توبه) 129آيه کوتاه و بلند بدون بسمالله. اين سوره منشوري از روابط مؤمنان با کفار و منافقين و بيانيهاي در افشاي حقايق است با يک شروع پرجذبه و ضربآهنگي تند و محکم که در تمام سوره حفظ ميشود. يکي از زيباييهاي نمايان اين سوره اشارههاي مکرري است به غفور و تواببودن خداوند. بيزارياي که در اينسوره از کفار و منافق ابراز شده است بينظير است و نيز تأکيد خداوند بر باز بودن درهاي توبه. همه سوره در چند خطآيات اوليه سوره توبه که پس از عهدشکني کفار و نقض معاهده صلح نازل شده است مجوز جهاد با کفار را صادر کرده، البته فرصتي را هم براي اسلامآوردن آنان معين ميکند. سپس به جزئياتي از چگونگي روابط با کفار و مشرکين و چون و چراهايي در اين زمينه ميپردازد. پس از اين دسته آيات صحبت از اهل ايمان به ميان کشيده ميشود و توصيهاي به اينکه همه روابط و پيوندها بايد فداي رضايت خداوند شود. در ادامه با يادآوري حمايتهاي فراوان خداوند خصوصا در جنگ حنين سخن رنگ گلايه ميگيرد که چرا وقتي به جهاد دعوت ميشوند قدمهايشان سست ميشود. از اينجا مرز ميان مؤمن و منافق به تدريج با کاوش رفتار و افکار و حرفهاي منافقان بهويژه وقتي به جنگ فراخوانده ميشوند روشن و روشنتر ميشود؛ سپس روي سخن بهسوي کفار برميگردد و انذارها و باز اشارهاي به بهانهها وتمسخر منافقين.کسي قدرت آنرا ندارد که خدا را عاجز کند. رسم خدا اين است که کسانيرا که پس از دريافتن حق از آن روميگردانند خوار و ذليل کند در اين سوره گاهي هم حکمي مثل موارد مصرف زکات بيان ميشود. سوره توبه به نيمهها که ميرسد وصف زنان و مردان مؤمن و بوي وعدههاي بهشتي فضا را لطيفتر ميکند. اما اين دلگرمياي است تا بلافاصله اين پيام را دريافت کنند که: بر کفار و منافقين به شدت سختگيري کن (آيه73). آيههاي بعدي پس از اشاره به نمونههاي ديگري از سوءرفتار منافقين پيامبر را مورد خطاب توصيههايي قرار ميدهد و در ضمن توانمندان بزدل و مؤمنين ناتوان را از هم جدا ميسازد و درد بيدرمان دسته اول را اين ميداند که: آنها به ماندن در کنار زن وکودکان دلخوش کردند و به همين دليل بر قلبهايشان مهر زده شد تا نتوانند حقايق را درک کنند (آيات87 و93)کسانيکه رفتار منافقانه از خودشان نشان دادهاند نيز در برابر عفو خدا چند دستهاند: بعضي از آنها که بهخوي منافقانه خود عادت کردهاند و بازگشتي ندارند، عذاب اينها حتمي است. اما بعضي هم با اعتراف به گناهان خود بدکاريها را به عمل صالح آميختهاند. خداوند به اينها وعده بخشش داده است. عدهاي هم هستند که کارشان به خود خدا مربوط است و هر چه بخواهد با آنها ميکند. قضيه مسجد ضرار که به محلي براي توطئه عليه مسلمانان تبديل شده بود نيز در اين سوره آمده و با کار مؤمنين در ساخت مسجد قبا مقايسه شده است. بعد از آن با بشارتهايي به مؤمنان آنها را از هرگونه رابطه عاطفي با کفار بر حذر ميدارد و مسئوليت گمراهي آنها را متوجه خودشان ميداند.گفتار مهيج قرآن با هدف ترغيب مؤمنان به دو موضوع جهاد با کفار و فهم و تبليغ دين در پايان اين سوره با برگ ديگري ازکارنامه سياه منافقان گره ميخورد. آنها در موقع نزول قرآن به يکديگر مى گويند: اين آيه ايمان کدامتان را زياد کرد؟ و يا به يکديگر نگاه مى کنند و مى گويند مبادا کسى شما را اينجا و در بين مسلمانان ببيند.پيام گزيدههاکسي قدرت آنرا ندارد که خدا را عاجز کند. رسم خدا اين است که کسانيرا که پس از دريافتن حق از آن روميگردانند خوار و ذليل کند (آيات 2 و3)به غير مسلمانان پناه بده تا بيايند و کلام خدا را بشنوند و با حقيقت آشنا شوند زيرا شرکورزيدن اينها از روي ناداني است (آيه 6)کسانيکه ايمان آوردند و بهخاطر اهداف الهي مجبور به هجرت شدند و بهوسيله داراييهاي خود و تا پاي جان مبارزه کردند از بقيه مؤمنان برترند (آيه 20)اي مؤمنان حتي اگر پدران و برادران شما کفر را بر ايمان ترجيح ميدهند دوستيتان را با آنها به هم بزنيد وگرنه شما هم جزو ظالمان خواهيد بود (آيه23)اي رسول، اعلام کن که اگر مصيبتي هم به ما ميرسد خواست خداوندي است که سرپرست ماست. پس بايد تنها بر او توکل کرد (آيه51)اي پيامبر از دنياي پررونق کفار شگفتزده نشو. خداوند آنها را در همين دنيا دچار عذاب ميکند و قبل از آنکه ايمان بياورند جانشان را ميگيرد (آيات 55و 85)برخي از جوامعي که هدايت شده بودند به دليل بيتوجهي به هشدارها و پرهيزهايي که خداوند برايشان بيان کرده بود به گمراهي بازگشتند (آيه115)اگر براي همه مؤمنان امکان سفر کردن و فهم دين وجود ندارد برخي از آنها اينکار را انجام بدهند، دين را بشناسند و بعد از بازگشت به ميان قوم خود آنرا به بقيه عرضه کنند (آيه122)ختم کلامايمان لوازمي دارد که بر زمينماندن هرکدام از آنها ايمان را به نفاق تبديل ميکند و آن چه بر زمين ميماند هر چه مهمتر باشد نفاق فرد غليظتر است. اولين لازمه ايمان، بندگي و پذيرش حکم خداست هرچه که ميخواهد باشد. بهانه آوردن، سستي و نقونوقکردن، تفسير و تأويل دلخواه، ايراد گرفتن و طغيان در برابر دستورات و احکام چه فرمان جهاد باشد يا دستور نماز يا حج يا حجاب و... نشانههاي روشني هستند از نفاقي ريشهدار. قرآن سخنگفتن از منافقين را همواره با تنفر و انزجار همراه کرده است و چهرهاي از آنان ترسيم کرده است سياهتر از يهود و نصارا و حتي مشرکين. لابد به اينعلت که خداوند به منافق توفيق آنرا داده است که طعم ايمان را بچشد اما منافق اين عنايت را به اهداف، رفتار و مرام شيطاني ميآلايد و فرصتي را که براي سعادتش فراهم شده ميسوزاند و چه بد سرنوشتي دارد منافق که نه دنياي آرامي دارد و نه آخرتي آباد.ديدار آشنا، شماره 74 تنظيم براي تبيان: شکوري_بخش قرآن
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 521]