واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
گزارش اندی میتن،روزنامهنگار انگلیسی از سفر به تهران/مصاحبهام با کروش مثل نگه داشتن طلا در دستم بود ورزش > فوتبال ملی - این گزارشی است از روزنامه نگاری انگلیسی که به ایران سفر کرد تا تیم ملی را از نزدیک ببیند و البته با کروش هم حرف بزند.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین؛این مسیر، مسیر پرپیچ و خمی بود و البته گران اما راه دیگری نداشتم. اگر من به دوبلین نمیرفتم ایران را نمیدیدم و با سرمربی تیم ملی آنها یعنی کارلوس کروش دیدار نمیکردم و نمیتوانستم یک گزارش کامل از تیم ملی ایران در آستانه مسابقات جام جهانی بنویسم. ممکن بود برای صدور ویزای من تأخیری به وجود بیاید. تماسی از تهران داشتم که به من گفتند میتوانی به جای یکشنبه، دوشنبه به سمت تهران پرواز کنی که گفتم نه! ایران با کویت روز دوشنبه بازی داشت و من هم پروازم را رزرو کرده بودم، آن هم با قیمت بالا. گفتم من ویزایم را برای فردا میخواهم. در راه صدور ویزای من مشکلاتی پیش آمد و حتی گفته شد شاید به من ویزای ایران ندهند و با ناامیدی به رختخواب رفتم. ساعت 8 صبح با یک تماس تلفنی بیدار شدم که به من گفتند ایران معمولاً به روزنامهنگاران انگلیسی ویزا نمیدهد اما برای شما مشکلی وجود ندارد و میتوانید به ایران بروید. من هم بلافاصله سوار تاکسی شده و به سفارت ایران در دوبلین رفتم. راننده تاکسی هم یک فرد آرژانتینی بود که با کمی لهجه، انگلیسی صحبت میکرد. مردی که در سفارت ایران بود و با او صحبت کردم رفتار بسیار دوستانهای داشت و پرسید فکر میکنی کروش بعد از جام جهانی هم در ایران میماند؟ او تأیید کرد که ویزایم صادر میشود و هزینه آن هم 200 یورو است. من 200 یورو را تحویل دادم و منتظر شدم اما نیم ساعت بعد آن مرد بازگشت و گفت چون شما روزنامهنگار هستید مبلغ ویزای شما 400 یورو میشود، در حالی که من پول بیشتری نداشتم. من هم با سردبیرم تماس گرفتم و او قبول کرد 200 یوروی اضافی را بپردازد. با خوشرویی و لبخند ویزای من صادر شد و من 2 روز را باید در دوبلین میگذراندم. روز یکشنبه من راهی استانبول شدم و فرودگاه پر بود از فوتبالیستهایی که گرمکن ورزشی به تن داشتند. آنها بازیکنان تیم ملی زیر 21 سال ترکیه بودند که قرار بود فردای آن روز راهی یونان شوند. این توضیح را یکی از افراد فرودگاه به من داد. بدون شک بازی یونان و ترکیه، قابلیت و جذابیت نوشتن یک گزارش را دارد، مخصوصاً با توجه به سابقه اختلافات دو کشور، اما من پرواز به سمت تهران را پیش رو داشتم. در طول پرواز کمی هیجانزده و البته مضطرب بودم و در صف کنترل پاسپورتها نیز در قسمت خارجیها قرار گرفتم. مردی که پاسپورت مرا نگاه میکرد، گفت: بریتانیا. و بعد در کامپیوتر مقابلش کلماتی را تایپ کرد و پس پرسید: روزنامهنگار؟ من هم سرم را به علامت تأیید تکان دادم و انتظار سؤال بعدی را هم داشتم. آن مرد از من پرسید شهر لوتون را میشناسی؟ گویا یکی از اقوام او در دهه 1980 در آنجا درس میخواند و تیمش با منچستر و لیورپول هم بازی کرده بود. او یکی از اولین ایرانیهای دوست و مهربانی بود که من در سفر 4 روزهام دیدم. 2 ساعت پس از ترک کردن فرودگاه من در زمین چمن استادیوم بودم و کارلوس کروش با لبخند به من خوشامد گفت. بالاخره بعد از صرف هزینه و تلاش بسیار من به خواستهام رسیده بودم. کروش 2 بازی برای فکر کردن داشت، یکی مسابقه مقدماتی مقابل کویت در جام آسیایی و یکی هم بازی دوستانه. من به کاپیتان تیم ملی ایران یعنی جواد نکونام که قبلاً در اسپانیا بازی میکرد، معرفی شدم و او هم از مصاحبه با من استقبال کرد. طی 3 روز بعدی من از قسمتهای مختلف ایران بازدید کردم. سرزمینی با غذاهای فوقالعاده و کشوری که حتی فوتبالش شبیه ستارههای هالیوود است. کروش در آن روزها بسیار مشغول بود اما من به خاطر او به ایران آمده بودم، ضمن اینکه با دستیار کروش و برخی از بازیکنانش صحبت کردم. ما سهشنبه شب و پس از شام با یکدیگر صحبت کردیم. من از صحبتهای دوستانهام با کروش لذت بردم. ما از ساعت 9 شب شروع به صحبت کردیم و من نیمه شب به او گفتم اگر جوابهایش مختصرتر باشد بهتر است زیرا به استراحت نیاز دارد. (با خنده) کروش بسیار باهوش، با تمرکز و سرشار از داستانهایی در مورد زندگی جذابش است و نمیتوانید او را دور بزنید. او رئیس است و فوتبال ایران کارهایش را طبق نظر او انجام میدهد. او در ایران موفق شد و توانست تیم ملی این کشور را برای چهارمین بار به جام جهانی برساند. کروش سرمربی تیم ملی پرتغال و رئالمادرید و دستیار سرالکس فرگوسن در منچستریونایتد بوده است. او همچنین در آمریکا، آفریقای جنوبی و ژاپن کار کرده و بازیکنان مطرحی مثل دیوید بکام، کریستین رونالدو، رونالدوی برزیلی و زینالدین زیدان را مربیگری کرده است. کروش به هیچ حاشیهای دامن نمیزند و ما یک بامداد صحبتهایمان را به پایان رساندیم و من احساس میکردم یک تکه طلا در دستم دارم و بهترین کار دنیا را انجام دادهام. من و کروش توافق کردیم بعد از بازی مقابل آرژانتین در جام جهانی دوباره با هم ملاقات کنیم. حالا من باید چند روز صبر کنم تا 4 ساعت گفتوگویم با کارلوس کروش را که به صورت چکنویس بود به مصاحبه برگردانم.
منبع: سایت ایاسپیان - مترجم: محمدحسین زرندی 251 43
دوشنبه 19 اسفند 1392 - 11:28:26
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 45]