آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
دستگاه آب یونیزه قلیایی کرهای
راهنمای انتخاب شرکتهای معتبر باربری برای حمل مایعات در ایران
چگونه اینورتر های صنعتی را عیب یابی و تعمیر کنیم؟
جاهای دیدنی قشم در شب که نباید از دست بدهید
سیگنال سهام چیست؟ مزایا و معایب استفاده از سیگنال خرید و فروش سهم
کاغذ دیواری از کجا بخرم؟ راهنمای جامع خرید کاغذ دیواری با کیفیت و قیمت مناسب
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تستشده و 100٪ عملی)
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1870122297

بيانات مقام معظم رهبري در ديدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى
واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۱۷ اسفند ۱۳۹۲ (۱۷:۲۹ب.ظ)
بيانات مقام معظم رهبري در ديدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى دشمن، از مقابلهى با ملت ايران و مقابلهى با نظام اسلامى عاجز است. دليل عجز را اگر بخواهيد، اين است كه چون نميتواند مقابله كند، تحريم را آورده؛ والا اگر ميتوانست مقابله كند، تحريم چرا؟ دليل بر اينكه تحريم هم فايده ندارد و نداشته است و نخواهد داشت، اين است كه مكرر تهديد نظامى ميكند.
به گزارش خبرگزاري موج، متن بينات به شرح زير است:
بسماللهالرّحمنالرّحيم
خدا را سپاسگزاريم بر توفيقى كه عنايت فرمود كه ما زنده بمانيم در يك جلسهى ديگر در اين جمع با عظمت حضور پيدا كنيم و مطالبى را بشنويم و مطالبى را عرض كنيم. تشكر ميكنم از رئيس محترم مجلس خبرگان(۱) كه با وجود اينكه برايشان سخت هم هست در عين حال مقيدند كه اين مجلس را در سر وقت تشكيل بدهند و وقت بگذارند و نيرو بگذارند، و همچنين از كليهى آقايان محترم.
در اهميت اين مجلس خيلى صحبت شده، هم ما عرض كردهايم، هم خود شما آقايان مكرر بيان كردهايد؛ در مجموعهى اركان نظام اسلامى و نظام جمهورى اسلامى، اين مجلس جايگاه ويژهاى دارد. لكن گاهى به مناسبتهايى كه پيش مىآيد - چه در اوضاع داخلى، چه در مجموعهى مسائل جهانى - اهميت اين مجلس و اجتماع اينهمه از علما و بزرگان و متنفذينِ روحانى در بلاد و مجتهدين و مانند اينها، اهميت ويژهاى پيدا ميكند؛ بهنظر ما دوران كنونى از جملهى اين دورانها است، يعنى مسائل مهمى در جريان است در پيرامون ما؛ چه مسائلى كه مستقيماً به ما ارتباط پيدا ميكند، و چه مسائلى كه ولو بهطور مستقيم با ما مربوط نيست لكن نميتوانيم از كنار آن آسان بگذريم؛ از اينگونه مسائل امروز در دنيا و در منطقه زياد است. اوضاع عمومى - چه در آسيا، چه در آفريقا، چه در اروپا - اوضاع پيچيدهاى است، اوضاع مهمى است؛ و نظام جمهورى اسلامى طبعاً حرفى خواهد داشت در قبال اين نظام، و خودنگرى و بازيابىِ وظيفه جزو مسئوليتهاى همهى ما در اين دوران است. عرض كرديم، هم در دنيا معضلات زيادى وجود دارد، هم اثر گذارى جمهورى اسلامى در معادلات منطقه بلكه گاهى در معادلات جهانى بيش از هميشه است؛ بنابراين همهى اركان نظام از جمله اين مجلس، بايد نگاه مبتكرانه و اساسى به مسائل داشته باشند؛ هم به حيث وظيفهى شخصى و ذاتى علما - كه علما هاديان امتند و وظايفى دارند و مردم را بايد روشن كنند؛ در نظام اسلامى وظيفهى علما فقط گفتنِ مسئلهى نماز و روزه نيست، مردم را بيدار ميكنند، هوشيار ميكنند، حقايق را به مردم ميگويند، بصيرتافزايى ميكنند - هم به حيث اعتبار اين مجلس كه يك نهاد حكومتى است، وظايفى بر عهده است.
من دو مطلب را عرض ميكنم. يك مطلب، نكاتى در حولوحوش مسائل كنونى دنيا است، مسائلى كه به ما البته ارتباط پيدا ميكند. طبعاً خيلى از مسائل هست كه به ما مرتبط نيست؛ چند نكته دربارهى آنچه به ما مربوط ميشود در زمينهى مسائل جهانى، عرض ميكنم.
يك نكته اين است كه امروز جهان درگير تحولات اساسى است، اين را نميشود منكر شد؛ شما نگاه كنيد به منطقهى شمال آفريقا و مناطق ديگرى از آفريقا، در منطقهى آسيا و قدرتهايى كه در آسيا سر برآوردهاند و در دنيا عرض اندام ميكنند در مقابل قدرتهاى سنتى عالم، [يا] وضعيتى كه در اروپا ملاحظه ميكنيد وجود دارد؛ دنيا در حال يك تحول است. حالا تحولات جهانى و تاريخى طبعاً در زمان كوتاه تحقق پيدا نميكند؛ اينجور نيست كه حالا ما فرض كنيم اگر تحولى دارد رخ ميدهد بايد در ظرف ششماه، يك سال، دو سال انجام بگيرد؛ نه، نشانههاى تحول را بايد ديد ولو اين تحول بمُرور در ظرف بيست سال انجام خواهد گرفت؛ لكن ما [بايد] بفهميم كه در دنيا چه دارد اتفاق مىافتد. بنابراين نكتهى اول اين است كه دنيا درگير تحولات اساسى است؛ اين را بفهميم.
نكتهى دوم اين است كه آرامش ظاهرى جبههى مسلط جهانى - يعنى همين قدرتهاى سنتىاى كه در دنيا حاكم بودند، چه قدرت آمريكا، چه قدرتهاى اروپايى؛ كه يك آرامشى داشتند اينها از لحاظ اقتصادى، از لحاظ رسانهاى، از لحاظ استقرار اجتماعى در داخل كشورهايشان و يك آرامشى بظاهر بر زندگى اينها حاكم بود - امروز بههم خورده، نشانههاى اين بههمخوردگى را انسان ميبيند.
اينها مجهز بودند و هنوز هم هستند، هم به پول، هم به سلاح، هم به ابزارهاى تبليغاتى، و نيز به علم. بنابراين قدرتى كه با اين چند چيز مجهز است، بايد ديگر خيالش راحت باشد و آرامشى بر آنها حاكم باشد و بود؛ اين آرامش سالهاى متمادى بر اينها حاكم بود؛ امروز اين آرامش به هم خورده است.
در چند عرصه اين آرامش به هم خورده؛ اولاً در عرصهى اقتصادى - كه مهمترين امتيازشان پيشرفت اقتصادى و رشد اقتصادى بود - ميبينيد كه وضع چهجورى است: هم اروپا دچار بحران اقتصادى است، هم آمريكا دچار بحران اقتصادى است؛ آن اقتصاد مستقر، امروز نشانههاى ورشكستگى را دارد در خودش نشان ميدهد. خب، فرض بفرماييد دولتِ كشورى بيش از همهى درآمد ناخالص ملىاش مقروض باشد؛ اين الان وضعيتى است كه در آمريكا وجود دارد؛ دولت مقروضى كه راهى هم علىالظاهر براى نجات از اين مقروض بودن برايش متصور نيست. لذا برنامههاى گوناگون كلان اينها [انجام نميشود]؛ در خود آمريكا اين جور است، در كشورهاى بزرگ و قوى اروپايى هم كمتر تبليغ ميشود و گفته ميشود اما واقعاً در آنجاها هم همين جور است. در خود آمريكا اين رئيس جمهور فعلى - از دورهى اولى كه به رياست جمهورى رسيد - وعدهى بيمهى خدمات درمانى همگانى را به مردم داد، [اما] تا امروز كه حدود شش سال از آن روز ميگذرد، هنوز موفق نشده اين كار را انجام بدهد؛ يعنى كشورى با آن همه امكانات مالى و با آن همه منابع، وعدهاى را رئيس جمهور به مردمش داده و نتوانسته اين وعده را عمل كند؛ اينها است ديگر. بنابراين در عرصهى اقتصادى - كه عرصهى مهم كشورهاى جبههى استكبار و قدرتهاى سنتى دنيا بود - اينها دچار بحرانند، دچار مشكلاتند؛ اروپا هم - در خبرها همه ميبينند، همه ميشنوند - در كشورهاى مختلف، دچار مشكلات عديدهى اقتصاديند.
در عرصهى اخلاقى هم اينها شكست خوردهاند؛ خب، تمدن كنونى غرب بر اساس پاسداشت انسان بهوجود آمد؛ بر اساس اومانيسم و اصالةالانسانيه همهى اين تمدن بنا شده است؛ معناى آن اين است كه "انسانيت"، عنصر اصلى و هدف اصلى و قبلهى اساسى براى اين تمدن خواهد بود؛ امروز در نظام تمدنى غرب، انسانيت پامالشده است و حقاً و انصافاً دچار شكست شدهاند. خب، تا اندكى قبل از اين، در لباس علمى و در ادبيات دانشگاهى اين مسائل را جلوه ميدادند و ضعفها را ميپوشاندند، لكن بتدريج اين ضعفها آشكار شده و باطن اين تمدن مادى - كه ضد انسان است، ضد فطرت الهى است - دارد خودش را نشان ميدهد. يك نمونهاش قتل و غارت و خشونت است كه خب اين خشونتها و قتلوغارتها اينقدر متراكم شده كه امروز بر كسى پوشيده نيست. حالا يكوقتى بود كه انگليسها در هند جنايت ميكردند، در بِرمه جنايت ميكردند، [اما] در يك نقطهى ديگرى خودشان را براق و اتوكشيده و مؤدب جلوه ميدادند؛ امروز ديگر آن روزگار گذشته است؛ امروز همه در جريان خشونتها قرار ميگيرند. كسانى كه حرف مردم را بر زبان مىآورند، اين خشونتها را بهرخ جبههى استكبار دارند ميكشند. قتل و غارت و خشونت، و شهوترانىهاى مسخكنندهى انسان: ازدواج با همجنس! اين غير از همجنسبازى است، بمراتب بالاتر است؛ يعنى علناً منكرِ ضد فطرت را در زندگى خودشان راه بدهند؛ «وَ تَأتونَ فى ناديكُمُ المُنكَر» (۲) كه در قرآن هست. امروز علناً و صريحاً به اين اعتراف ميكنند، و دو همجنس با يكديگر ازدواج ميكنند، و كليساها اين را ثبت ميكنند، و رئيس جمهور آمريكا اظهار نظر ميكند و اظهار عقيده ميكند و ميگويد من موافقم با اين كار و مخالف نيستم! يعنى از پرده برون افتاده آن فساد باطنى و درونى در اين زمينههاى شهوترانى و مانند اينها.
حمايت صريح از تروريسم. خب ملاحظه ميكنيد ديگر در همين قضاياى منطقه، كسانى هستند كه جگر طرف را از سينهاش درمىآورند و جلوى دوربين تلويزيونها گاز ميزنند، قدرتهاى اروپايى هم مىنشينند در اروپا، منتها احتياط ميكنند و نميگويند ما به او كمك ميكنيم، ميگويند ما به اين جبههى معارض كمك ميكنيم؛ اين جورى است ديگر؛ يعنى صريح از تروريسم، آن هم تروريسم خشن، وحشى، سبُع، (۳) اينها حمايت ميكنند.
به مقدسات اهانت ميكنند و آسان و بهعنوان آزادى، مقدسات را، چهرههاى نورانى را ملكوك(۴) ميكنند، مورد اهانت قرار ميدهند؛ پيامبران را، بزرگان را، نه فقط پيغمبر ما را، همهى پيغمبران را. گفتم به بعضى از مسئولين فرهنگى كه متأسفانه خيلى از مسئولين فرهنگى ما، با مسائل فرهنگى، در ميدان مرتبط نيستند [كه مثلاً] كتاب بخوانند، كتابهاى گوناگون را ببينند؛ غالباً بركنارند. گفتم كه اينها به حضرت موسى اهانت ميكنند، به حضرت عيسى اهانت ميكنند، به پيامبران بزرگ اهانت صريح ميكنند؛ اين امروز وجود دارد. بنابراين در جبههى اخلاقى هم اين جبههى مستكبرى كه اوضاع دنيا را كنترل ميكرد، شكست خورده، يعنى در آنجا هم اشكالات فراوانى بر او وارد شده.
در عرصهى منطِق هويتى هم اين تمدن و پاسداران اين تمدن شكست خوردهاند، چون پايههاى علمى تمدن مادى غربى يكى پس از ديگرى دارد فروميريزد؛ دانشمندانى آمدند، حرفهاى آنها را - چه در زمينهى علوم انسانى، چه در زمينهى علوم ديگر - رد كردند؛ پايههاى علمى اين تمدن يكى پس از ديگرى به هم ميريزد.
در عرصهى اعتبار و آبروى جهانى هم كه انصافاً امروز براى جبههى استكبار آبرويى باقى نمانده، يعنى سرجمع جنايتهاى دولتهاى غربى و حكومتهاى مستبدى كه دستنشاندهى آنها هستند، براى مردم دنيا آشكار شده و امروز منفورند در دنيا؛ حالا بعضى از سران دولتها و دولتهاى وابسته و دولتهاى ضعيف و ملاحظهكار و ترسو، خب در تعارف يك چيزهايى ميگويند اما در بين ملتها انصافاً امروز منفورند. امروز آمريكا از همهى دولتهاى ديگر منفورتر است، هم در اين منطقه، هم در مناطق ديگر؛ حالا منطقهى اسلامى كه خيلى، در مناطق ديگر هم همينجور. بنابراين اينها در عرصهى آبرويى هم شكست خوردهاند. اين هم يك مسئلهاى است كه چيزى باقى نگذاشته است براى آن جبههى گردنكلفتى كه حالا يكهبزن اينها هم دولت آمريكا است كه از همهى اينها بهاصطلاح قوىتر و آمادهبهكارتر است، اما آبرويى اينها در دنيا ندارند. اين هم نكتهى دوم از آن نكاتى كه ميخواستيم عرض بكنيم.
نكتهى بعدى در مورد واقعيتهاى جهانى و اوضاع جهانى، بيدارى ملتها است؛ حالا ما گفتيم بيدارى اسلامى در منطقهى شمال آفريقا و منطقهى عربى، عليه اين تعبير جبههگيرى شد كه نه، اين بيدارى اسلامى نيست، ربطى به اسلام ندارد؛ معلوم شد كه چرا، كاملاً ربط به اسلام دارد؛ خب، حالا بهحسب ظاهر [آن را] خاموش كردند اما خاموش شدنى نيست. وقتى احساس وظيفهى اسلامى در يك ملتى بهوجود آمد، احساس هويت اسلامى وقتى در يك ملتى بهوجود آمد، به اين آسانىها نميشود اين را از بين برد؛ حالا گيرم يك دولتى سركوب بشود يا بركنار بشود - يا با كودتا، يا با هر عارضهى ديگرى - لكن آن روحى كه در مردم بهوجود مىآيد، آن خودباورى و خودبازيابى هويت اسلامى، اين به اين آسانىها از بين نخواهد رفت و از بين هم نرفته است. امروز در همان مناطقى و در همان كشورهايى كه بيدارى اسلامى بهوجود آمده بود، همچنان مثل ديگ جوشانى در حال غَلَيان است؛ اينجور نيست كه اين بيدارى از بين رفته باشد. اين هم يكى از واقعيتهاى دنيا است؛ استقامت اسلامى اوج گرفته.
و واقعيت ديگر هم كه شايد يكى از مهمترين اين واقعيتها باشد، مسئلهى ملت ايران است؛ ملت ايران با گذشت ۳۵ سال از طلوع انقلاب، از انقلاب زده نشده است، دست نكشيده است، انقلاب را كنار نگذاشته است، روحيهى انقلابى را از خود دور نكرده؛ شما ملاحظه كرديد اين بيستودوم بهمن را. و اين يك پديده است، اين را بارها عرض كردهايم، عادت كرديم ما به اين حادثهى به اين اهميت. [البته مطلبى هم دربارهى] جوانهاى ما، در ذيل واقعيتهايى كه بايد به آنها توجه داشت، عرض خواهم كرد. بههرحال اين هم يك مسئلهى اساسى است. بنابراين در يك چنين دنيايى هستيم: در آنجا - در اطراف ما و در مجموعهى جهان - آن حوادث كه نشاندهندهى تحولات اساسى است دارد اتفاق مىافتد، در كشور ما هم اين رشد تفكر اسلامى و استقامت اسلامى و بالندگى و تناور شدن درخت حكومت اسلامى و نظام اسلامى است كه وجود دارد. بنابراين با اين توجه، بايد عرض كرد كه نگاه ما به مسائل خودمان و مسائل جهان، بايد نگاه جدىاى باشد.
مطلب دومى كه عرض ميكنم، اين است كه حالا ما چه كارهايى برعهده داريم؛ بنده چند مطلب را در اينجا يادداشت كردهام كه البته [هم] همهى مطالب نيست، هم اين مطالبى كه عرض ميكنيم حرفهاى جديد و تازهاى نيست و حرفهايى است كه همهى آقايان ميدانيد، [اما] تكرار اينها و گفتن اينها مفيد است؛ كارهايى كه ما برعهده داريم، زياد است؛ از جمله اينهايى است كه عرض ميكنم:
يكىاز آنها واقعبينى است؛ ما بايد واقعيتهاى موجود جامعهى خودمان را ببينيم. معمولاً در نگاه به واقعيتها، طبيعت انسان اين است كه سراغ نقاط ضعف ميرويم. همهى اين چيزهايى كه ما مىبينيم، فرض بفرماييد كه گرانى را مىبينيم [يا] تحقق نيافتن برخى از اهداف اسلامى را مشاهده ميكنيم، اينها خب يك واقعيتهايى است و غالباً اينها را مىبينيم - بعضىها هم البته همينها را درشت ميكنند - لكن واقعيتهاى ديگرى هم وجود دارد در اين كشور؛ اينها را بايد ديد. يك واقعيت همين است كه عرض كرديم، واقعيت ايستادگىِ نظامِ مبتنى بر اسلام؛ اين يك واقعيتى است. توقع دشمنان اسلام و دشمنان ايران اين بود كه مردم بعد از يك سال دو سال پنج سال، خسته بشوند، يادشان برود، از انقلاب دست بكشند؛ كمااينكه در بسيارى از انقلابهاى دنيا همين اتفاق افتاده است؛ اينكه من ميگويم "بسيارى"، در واقع بايد گفت همه؛ در اين انقلابهايى كه در دويست، دويستوپنجاه سال اخير در دنيا اتفاق افتاده است، تا آنجايى كه بنده سراغ دارم همهجا همينجور بوده است، بعد از گذشت يك مدتى آبها از آسياب افتاده است و آن موج انقلاب فروكش كرده و تمام شده، برگشته به حالت سابق.
بنده به يك كشورى رفتم زمان رياست جمهورى، يك كشور انقلابى كه هفت هشت ده سالى بود انقلاب كرده بودند، رئيس آن كشور هم جزو همان عناصر انقلابكننده بود وقتى ما رفتيم آنجا. وقتى من وارد شدم[به] آنجايى كه مارا بردند بهعنوان ضيافت و بهعنوان مهمانى و اينها، ديدم عيناً همان وضعيتى كه حاكم استعمارگر قبلى - كه پرتغالى بوده است؛ آنجا مستعمرهى پرتغال بود - با آن وضع زندگى ميكرده، عيناً همان وضع وجود دارد، هم از لحاظ تشريفات ظاهرى، هم از لحاظ احترامات، [هم از لحاظ] آداب! هيچى فرق نكرده است؛ يعنى اولى كه اينها سرِكار آمدند اينجور نبوده، بعد بتدريج مغلوب عادات مستكبرين و مستبدينِ قبل از خودشان شدند و همان وضعيت را انجام دادند؛ انقلاب اسلامى مغلوب نشد، جمهورى اسلامى مغلوب نشد؛ آن كسانى كه ميخواستند عادات قبلى، سنن قبلى، شيوهى قبلى را بر اين كشور و بر اين انقلاب تحميل كنند، نتوانستند؛ و انقلاب همچنان حرف اسلام را ميزند، حرف انقلاب را ميزند، حرف استقلال را ميزند، حرف ايستادگى ملى را ميزند، حرف توسعهى درونزاى كشور را ميزند، حرف عدل را ميزند و براى اين اهداف بزرگ تلاش ميكند و كار ميكند؛ همهى اينها مسائل انقلاب است؛ اينها چيزهاى مهمى است. اين يك واقعيتى است.
واقعيت ديگرى كه از آن نبايد غفلت كرد، انگيزههاى دينى در نسل امروز انقلاب است. يكوقت است كه ما پيرمردهايى كه از دورهى انقلاب باقى ماندهايم، ما انقلابى باقى ماندهايم اما جوانهاى ما از دست رفتهاند؛ مىبينيم اينجورى نيست. ما امروز، جوان انقلابى بسيار داريم، در سرتاسر كشور داريم، از همهى قشرها داريم، در دانشگاهها بسيار داريم، جوانى كه هم متدين است، هم انقلابى است؛ به اعتقاد من اين جوان از جوان انقلابى اولِ انقلاب شأنش بالاتر است. چرا؟ چون آنروز اولاً آن انقلابِ با آن عظمت و پرهيجان اتفاق افتاده بود؛ ثانياً آنروز اينترنت نبود، ماهواره نبود، اين همه تبليغات گوناگون نبود، اين جوان در معرض اين همه آسيب نبود، جوان امروز در معرض اين همه آسيبها است؛ اينترنت جلوى او است، اين همه تلاش دارد ميشود براى اينكه اين جوان را منحرف كنند، [اما] اين جوان متدين باقى ميمانَد؛ نمازخوان است، به نماز اهميت ميدهد، نمازِ شب ميخواند، نافله ميخواند، در مراسم مهم دينى شركت ميكند، پاى انقلاب مىايستد، شعارهاى از دل برآمده ميدهد؛ اينها چيزهاى مهمى است. نسل امروزِ انقلاب، به نظر ما يكى از افتخارات بزرگ است. اين يك واقعيتى است، بايد اين را ديد.
واقعيت ديگرى كه بايد به آن توجه داشت، ظرفيتهاى بىشمار ملى است؛ كه خوشبختانه مسئولين كشور، مسئولين دولتى - كه من امكان اين را داشتم كه بالخصوص در اين ايام با اينها ملاقات كنم - بعد از تشكيل دولت جديد، ميبينم همه معترفند، معتقدند، واقفند، به ظرفيتهاى بىشمار داخلى كشور؛ كه خب همين وجود اين ظرفيتها هم بحمدالله رهنمون شد كه اين حقير و همفكران و همكاران و كمكها، به اين مسئلهى اقتصاد مقاومتى برسيم؛ والا اگر كشورى از ظرفيت داخلى محروم باشد، نميتواند يك اقتصاد مقاوم بهوجود بياورد. اقتصاد مقاوم آنوقتى است كه ما در داخل، ظرفيت داريم. با هر كدام از اين مسئولين اقتصادى و مرتبط با اين قضايا انسان مىنشيند، ميبيند اينها ظرفيتهاى داخلى فراوانى را ميشمرند؛ اين هم يك واقعيتى است كه بسيار مهم است.
يك واقعيت ديگرى كه نبايد غفلت كرد، دشمنى دشمنان ما است. از دشمنى دشمن نبايد غفلت كرد. به قول سعدى: «دشمن چون از همه حيلتى فرومانَد، سلسلهى دوستى بجنبانَد»، (۵) آنگاه در دوستى كارى كند كه هيچ دشمنى نكرده باشد؛ اين را نبايد فراموش كنيم؛ اين واقعيتى است؛ دشمن ما هستند، دشمن اسلامند، دشمن استقلال ملى ما هستند و دشمن ملت ما هستند بهخاطر اين خصوصيات؛ بله، اگر چنانچه اين ملت از انقلاب دست برميداشت، از اسلام دست برميداشت، خودش را تسليم متجاوز و متعدى ميكرد، از ملت ما خيلى هم راضى بودند، خيلى هم تعريف ميكردند، اما با ملت بدند بهخاطر اين. قَد بَدَتِ البَغضآءُ مِن اَفواهِهِم؛ (۶) حرفهايى هم كه ميزنند، نشان ميدهد كه چقدر اين بغض و دشمنى عميق است. وَ ما تُخفى صُدورُهُم اَكبَر؛ (۷) آن مقدارى كه ميگويند بخشى از آن دشمنىها است كه اينها بر زبان مىآورند، والا آنچه كه در دلهاى آنها است بمراتب بيشتر است؛ اين هم يك واقعيتى است كه نبايد از ياد برد و نبايد فراموش كرد.
واقعيت ديگر اين است كه همين دشمن، از مقابلهى با ملت ايران و مقابلهى با نظام اسلامى عاجز است. دليل عجز را اگر بخواهيد، اين است كه چون نميتواند مقابله كند، تحريم را آورده؛ والا اگر ميتوانست مقابله كند، تحريم چرا؟ دليل بر اينكه تحريم هم فايده ندارد و نداشته است و نخواهد داشت، اين است كه مكرر تهديد نظامى ميكند. خب، اگر ميتوانستند اينها با شيوههاى متعارف و معمول دنيا اين انقلاب را از بين ببرند و اين ملت را به زانو در بياورند، ديگر اين تهديد و اين فشار و اينها لازم نبود. و اين تحريم هم جديد نيست و نشان هم دادند. خوشبختانه امروز با اتفاق نظرى كه مسئولان محترم دولت، هم رئيس جمهور محترم، هم وزراى مربوط، هم رؤساى دو قوهى ديگر، روى مسئلهى اقتصاد مقاومتى كردند - كه جاى تقدير و تشكر دارد از اينها؛ يعنى واقعاً استقبال كردند از اين فكر؛ كه البته خود آنها هم در مجمع تشخيص، در مشورتدهى به اين مسئله سهيم بودند، شريك بودند، بحث كردند روى اين مسئله - خود اين اتفاق نظر، نشاندهندهى اين است كه اين تحريمى كه اينها ظالمانه و از روى بغض و عداوت و نفرت بر ملت ايران تحميل كردند، اثرى نخواهد داشت و انشاءالله اين اقتصاد مقاومتى فائق خواهد آمد بر ترفندهاى آنها. اين هم يك واقعيت است.
و اين واقعيت ديگر را هم عرض بكنيم. حالا واقعيتهاى خوب خيلى زياد است، كه ما هر جايى كه به خدا تكيه كرديم، به نيروى مردم تكيه كرديم و حاضر به حركت جهادى شديم، پيروز شديم؛ نگاه كنيد شما از اول انقلاب تا حالا، هر جا ما مردم را آورديم وسط كار، به نام خدا شروع كرديم و حركتمان حركت جهادى بود، ما در آنجا پيروز شديم. در خود اصل انقلاب اين اتفاق افتاد، مردم آمدند، مردم خيابانها را پر كردند، قشرهاى مختلف مردم آمدند وسط ميدان، و حركت حركت جهادى بود. در دفاع هشت ساله - هشت سال جنگ شوخى نيست؛ هشت سال جنگ را بر اين مملكت تحميل كردند - مردم آمدند وسط كار. امام (رضوان الله تعالى عليه) - كه روح مطهر اين مرد بزرگ شاد باد و با انبياء و اولياء محشور باد - راز قضيه را فهميد كه بايد چهكار بكند؛ خدا به او الهام كرد، او را هدايت كرد، مردم را آورد وسط ميدان و نام خدا را سرِدست گرفت و حركت كرد. درجنگ هشت ساله ما پيروز شديم؛ در همهى موارد ديگرى كه مردم آمدند و خداى متعال بر زبان و دل مردم حاكم بود و كار كار جهادى بود، ما پيروز شديم؛ اينهم يك واقعيتى است.
آخرين مطلبى كه در باب اين واقعيتها عرض بكنيم اين است كه: كجا بوديم ما، به كجا رسيديم؛ وَاذكُروا اِذ اَنتُم قَليلٌ مُستَضعَفُون؛ (۸) يادمان نرود آنروزى را كه ما مستضعف بوديم، كم بوديم، زيردست بوديم، هم ملت ايران اينجور بود، هم جامعهى متدين اينجور بود، هم روحانيون اينجور بودند، هم جوانان علاقهمند اينجور بودند، كم و مستضعف و زيردست بودند؛ امروز بحمدالله خداى متعال دست آنها را قوى كرده است. بهنظر من يكى از وظائف ما اين است كه ما ببينيم، اين واقعيتها را از ياد نبريم، اين واقعيتها را به ياد داشته باشيم؛ اين يك وظيفه.
يك وظيفهى ديگرى كه من اينجا يادداشت كردهام كه هميشه بايد مورد نظرمان باشد بخصوص امروز، وظيفهى مرزبندى صحيح و صريح با جبههى دشمن است؛ مرزبندى. آيهى شريفه ميفرمايد: قَد كانَت لَكُم اُسوَةٌ حَسَنَةٌ فى اِبراهيمَ وَ الَّذينَ مَعَهُ اِذ قالوا لِقَومِهِم اِنّا بُرَءآؤُا مِنكُم وَ مِمّا تَعبُدونَ مِن دونِ الله كَفَرنا بِكُم وَ بَدا بَينَنا وَ بَينَكُمُ العَداوَةُ وَالبَغضآءُ [ابداً] حَتّى تُؤمِنوا بِاللهِ وَحدَه. (۹) قرآن فقط تاريخ نگفته، تصريح ميكند كه اين اسوهى حسنهاى است براى شما - قَد كانَت لَكُم اُسوَةٌ حَسَنَةٌ فى اِبراهيم - يعنى بايد اينجورى باشيد، مرزبندى بايد بكنيد. مرزبندى به معناى اين نيست كه ما رابطهمان را قطع بكنيم؛ توجه بكنيد، مغالطه نكنند كه شما ميگوييد ما با همهى دنيا دشمنيم؛ نه، مرزبندى كنيد، مرزها مخلوط [نشود]. مثل مرز جغرافيايى؛ در مرز جغرافيايى شما بين كشور خودتان و كشورهاى اطرافتان مرز معين ميكنيد؛ معناى اين مرز اين نيست كه شما نميرويد آنجا، آنها نمىآيند اينجا؛ معناى اين مرز اين است كه هر رفتوآمدى منضبط خواهد بود. معلوم باشد كِى ميرويم، چه كسى ميرود، چهجور ميرود؛ چه كسى مىآيد، كِى مىآيد، چهجور مىآيد، چرا مىآيد؛ مرزبندى در مرزهاى جغرافيايى اينجور است؛ در مرزهاى عقيدتى هم همينجور است. در همين آيهى شريفه، بعد از آنكه خداى متعال اين اسوهى حسنه را و عمل ابراهيم را بيان ميفرمايد، بعد ميفرمايد: اِلّا قَولَ ابراهيمَ لِاَبيهِ لَاَستَغفِرَنَّ لَك؛ (۱۰) يعنى اين مرزبندى، مانع اين نيست كه ابراهيم به پدرش بگويد كه من به تو ترحم ميكنم، براى تو استغفار ميكنم؛ اينها همه هست. بنابراين معناى مرزبندى اين است كه مشخص باشد ما چه كسى هستيم، شما چه كسى هستيد. من گمان ميكنم سورهى مباركهى "قل يا ايها الكافرون" همين مرزبندى را بيان ميكند: لا اَعبُدُ ماتَعبُدون، و لا اَنتُم عابِدُونَ مااَعبُد؛ (۱۱) يعنى مرز مشخص باشد، مرز مخلوط نشود. كسانى كه سعى ميكنند اين مرز را كمرنگ كنند يا محو كنند يا از بين ببرند، اينها خدمت نميكنند به مردم، اينها خدمت نميكنند به كشور؛ چه مرزهاى دينى و عقيدتى، چه مرزهاى سياسى. استقلال، مرزى است براى كشور؛ اين كسانى كه سعى ميكنند اهميت استقلال يك ملت را - بهعنوان جهانى شدن و حل شدن و منطبق شدن با جامعهى جهانى - از بين ببرند و كمرنگ كنند، مقاله مينويسند، حرف ميزنند، اينها هيچ خدمتى نميكنند به اين كشور. شما ميگوييد ارتباط داشته باشيم با دنيا، خيلى خب، ارتباط داشته باشيد، منتها معلوم باشد با چه كسى ارتباط داريد، چرا ارتباط داريد، چه جور ارتباطى داريد، اينها مشخص باشد؛ مرزبندى يعنى اين. در جبههبندىهاى داخلى هم همينجور است. اين هم به نظر ما يكى از چيزهايى است كه بايستى به آن توجه كنيم؛ جزو وظايف ما است كه مرزبندىها را [مشخص كنيم].
بعضىها هم بمجرد اينكه يك مشكلى براى كشور پيش مىآيد، فوراً شروع ميكنند به ملامت كردنِ كسانى كه استقامت كردند كه: هان، ديديد، آدم وقتى اينجور سر حرفش مىايستد، اين مشكلات پيش مىآيد! در صدر اسلام هم بود ديگر: لَو اَطاعونا ماقُتِلوا قُل فَادرَءوا عَن [اَنفُسِكُمُ] المَوت. (۱۲) خداى متعال اگر چنانچه بنا گذاشته باشد بر طبق سنت الهى حركت نكنيم، خب، دچار مشكلات ميشويم. اينجور نيست كه در جنگ بدر بگويند: يَقولونَ لَو كانَ لَنا مِنَ الاَمرِ شَىءٌ ما قُتِلنا هاهُنا؛ (۱۳) اينجورى نيست قضيه كه اگر چنانچه ما تسليم شديم در مقابل دشمن، آنوقت مشكلات ما برداشته خواهد شد، برطرف خواهد شد؛ نخير. من واقعاً بايد تشكر كنم از مسئولين كشور كه در مقابلهى با دشمن حرفِ صريح ميزنند؛ عدم انفعال ملت ايران را و عدم انفعال انقلاب را به زبانِ صريح بيان ميكنند؛ اين خيلى لازم است. اين را بايد ما به صورت گفتمان - كه حالا عرض خواهم كرد آن را - دربياوريم؛ و اين هم يكى از مسائل ما است.
يك مسئله ديگرى كه جزو وظائف ما است، اين است كه بايد از دشمنى اشرار بيمناك نشويم. دشمنى بالاخره وجود دارد. هيچ ملتى كه صاحب حرفى و ايدهاى باشد و حركتى بكند، از دشمنى دشمنان مصون نيست. امروز به نظر من اقبال ملت ايران اين است كه دشمن ملت ايران و دشمنان ملت ايران، جزو بدنامترينها در دنيا هستند. شما ملاحظه كنيد، امروز دولت آمريكا در سطح بينالمللى يك بازيگر خشن و آلودهى به جنايت معرفى شده كه واقعيت قضيه هم همين است. در سطح بينالمللى دولت آمريكا امروز اين است: يك بازيگر خشن، آلودهى به جنايت، و بىباك از كارهاى زشت، و ارتكاب خلاف حقوق ملتها و حقوق انسانها؛ در داخل كشور خودشان هم بهعنوان يك دولت و يك رژيم دروغگو و مزور معرفى شده [كه] وعده ميدهد، عمل نميكند. لذاست كه اعتقاد مردم به اين دولتها - هم به اين رئيسجمهور فعلى آمريكا، هم به رئيسجمهور قبلى آمريكا - [در] نظرسنجىهايى كه از مردم كردند، در حد بسيار پايينى بود؛ نشان ميدهد كه مردم اينها را قبول ندارند. خب، اينها دشمن ما هستند؛ دشمن ما يك دولت آبرومند، يك دولت حرفِحسابدار نيست، اينها هستند. لذا از اينها نبايستى يك بيمى انسان به خودش راه بدهد. و اتكاء به حمايت الهى امر بسيار مهمى است؛ حالا جناب آقاى مهدوى(۱۴) آيهى شريفهى مربوط به قوم موسى را خواندند، يك بخش ديگر را هم من بخوانم كه وقتىكه بنىاسرائيل حركت كردند و از مصر بيرون آمدند و جناب موسى اينها را آورد، خب بعد از مدتى لشكر فرعون از پشت رسيد؛ فَلَمّا تَرآءَا الجَمعانِ قالَ اصحابُ موسى اِنّا لَمُدرَكون، (۱۵) وقتى كه اين دو جمعيت به حدى رسيدند كه ديگر همديگر را از دور ميديدند يعنى اينها ميديدند كه آنها دارند مىآيند، آنها هم اينها را ميديدند؛ قالَ اصحبُ موسى اِنا لَمُدرَكون، پدرمان در آمد، از دست رفتيم؛ قالَ كَلّا اِنَّ مَعِىَ رَبّى سَيَهدين؛ (۱۶) ببينيد اين درس است: با خدا باشيد، خداى متعال مگر واميگذارد بندهاى را كه با او باشد؟ لاَتخافا اِنَّنى مَعَكُما اَسمَعُ و اَرى؛ (۱۷) در بخش ديگرى از قضيهى حضرت موسى. با خدا كه باشيم، براى خدا كه باشيم، خداى متعال كمك ميكند. اين هم اين وظيفهى ديگر، بيمناك نشدن.
و مسئلهى وحدت، وحدت ملى، حفظ اتحاد؛ اين جزو وظائف ما است. حضور نيروهاى تكفيرى كه امروز متأسفانه در برخى از نقاط منطقه فعالند، خطر بزرگشان اين نيست كه بىگناههان را ميكشند، آن هم جنايت است، بزرگ است؛ اما خطر بزرگ اين است كه دو گروه شيعه و سنى را نسبت به هم بدبين ميكنند؛ اين خيلى خطر بزرگى است؛ جلوى اين بدبينى را بايد بگيريم. نه از آن طرف شيعيان خيال كنند كه يك گروه آنچنانى كه با شيعه اينجور رفتار ميكند اين جبههى اهل تسنن است كه با اينها مقابله ميكند، نه جبههى اهل سنت تحت تأثير حرفهاى آنها - آنچه آنها راجع به شيعه ميگويند و تهمتهايى كه ميزنند و آتشافروزىهايى كه ميكنند - قرار بگيرند. بايد مراقب باشند؛ هم شيعه مراقب باشد، هم سنى مراقب باشد. اين را بايستى در همهى مناطق كشور همه بدانند؛ هم سنىها بدانند، هم شيعهها بدانند؛ نگذارند كه اين وحدتى امروز در بين كشور هست [از بين برود]؛ كه يكى از بخشها وحدت مذاهب شيعه و سنى و وحدت اقوام است. برجسته كردن خصوصيات قومى و دميدن در آتش قومگرايى، كارهاى خطرناكى است، بازى با آتش است؛ به اين هم بايد توجه بكنند.
يك مسئله هم مسئلهى فرهنگ است؛ كه آقايان هم حالا معلوم شد كه نگرانى داريد، بنده هم نگرانم. مسئلهى فرهنگ، مسئلهى مهمى است. اساس اين ايستادگى، اين حركت و در نهايت انشاءالله پيروزى، بر حفظ فرهنگ اسلامى و انقلابى است و تقويت جناح فرهنگى مؤمن، تقويت اين نهالهايى كه روييده است در عرصهى فرهنگ؛ بحمدالله جوانهاى مؤمنِ خوبى داريم در عرصهى فرهنگ و هنر؛ فعاليت كردند، كار كردند؛ حالا بعضى جوانند، بعضى دورهى جوانى را هم گذراندهاند؛ ما عامل فرهنگى كم نداريم. ما حتماً در مسئلهى فرهنگ[بايد توجه كنيم]، دولت محترم هم بايد توجه كند، ديگران هم توجه كنند. بنده هم در اين نگرانى با شما سهيم هستم و اميدوارم كه مسئولين فرهنگى توجه داشته باشند كه چه ميكنند. با مسائل فرهنگى شوخى نميشود كرد، بىملاحظگى نميشود كرد؛ اگر چنانچه يك رخنهى فرهنگى بهوجود آمد، مثل رخنههاى اقتصادى نيست كه بشود [آن را] جمع كرد، پول جمع كرد يا سبد كالا داد يا يارانهى نقدى داد؛ اينجورى نيست، به اين آسانى ديگر قابل ترميم نخواهد بود، مشكلات زيادى دارد. و واقعاً بايد قدر جوانان مؤمن و انقلابى را همه بدانند، همه؛ اين جوانان مؤمن و انقلابىاند كه روز خطر سينه سپر ميكنند، هشت سال جنگ تحميلى ميروند توى ميدان؛ اينها هستند. افرادى كه نسبت به اين جوانها با چشم بدبينى نگاه ميكنند يا مردم را بدبين ميكنند، خدمت نميكنند به كشور؛ به استقلال كشور، به پيشرفت كشور، به انقلاب اسلامى خدمت نميكنند. اين جوانها را بايد حفظ كرد، بايد از اينها قدردانى كرد، امروز هم بحمدالله كم نيستند و زيادند. [نبايد] با عناوين گوناگونى بخواهيم اين جوانهاى مؤمن را طَرد كنيم و منزوى كنيم؛ كه البته منزوى هم نميشوند؛ آن جوانهاى مؤمنِ پرانگيزه، با اين حرفها منزوى نميشوند اينها؛ لكن خب، ما بايد قدر اينها را بدانيم.
و آخرين مطلب، مسئلهى گفتمانسازى است. اين مطالبى كه عرض كرديم، اينها فقط نصيحت و درددلِ بين ما نيست كه شما بگوييد بنده بشنوم، بنده بگويم شما بشنويد، بايد اينها به صورت گفتمان در بيايد. گفتمان يعنى باور عمومى؛ يعنى آنچيزى كه به صورت يك سخنِ مورد قبول عموم تلقى بشود، مردم به آن توجه داشته باشند؛ اين با گفتن حاصل ميشود؛ با تبيينِ لازم - تبيين منطقى، تبيين عالمانه و دور از زيادهروىهاى گوناگون - حاصل ميشود؛ با زبان صحيح، با زبان علمى و منطقى و با زبان خوش، بايستى اين مطالب را منتقل كرد.
اميدواريم انشاءالله خداوند متعال به همهى آقايان محترم، توفيقات خودش را ارزانى بدارد، به ما هم كمك كند، هدايت كند، دستگيرى كند كه اولاً وظيفهمان را انشاءالله بشناسيم، و عزم جدى به ما بدهد كه اين وظيفه را عمل كنيم. «اللهم قو على خدمتك جوارحى، و اشدد على العزيمة جوانحى و هب لى الجد فى خشيتك، و الدوام فى الاتصال بخدمتك».
و السلام عليكم و رحمةالله و بركاته
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری با مقام معظم رهبری
شماره گزارش 1407949128359721235 زمان انتشار 1392 12 15 14 29 عکاس جام جم عنوان دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری با مقام معظم رهبری دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری با مقام معظم رهبریديدار اعضاي مجلس خبرگان رهبري با مقام معظم رهبري
۱۶ اسفند ۱۳۹۲ ۱۱ ۲۹ق ظ ديدار اعضاي مجلس خبرگان رهبري با مقام معظم رهبري عکس Leader ir تصاویر مرتبطاحمد خاتمی: پانزدهمین اجلاس خبرگان در 13 و 14 اسفند برگزار میشود/دیدار اعضای مجلس خبرگان با مقام معظم رهبری
احمد خاتمی پانزدهمین اجلاس خبرگان در 13 و 14 اسفند برگزار میشود دیدار اعضای مجلس خبرگان با مقام معظم رهبری عضو هیات رئیسه مجلس خبرگان رهبری به تشریح جزئیات جلسه شب گذشته مجلس خبرگان پرداخت و گفت اجلاس خبرگان در 13 و 14 اسفند ماه برگزار خواهد شد به گزارش نامه نیوز حجتالاسلامگزارش تصویری - دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری با مقام معظم رهبری
دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری با مقام معظم رهبری پنجشنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۳ ۰۸واکنش روزنامهها به سخنان مقام معظم رهبری در جمع اعضای مجلس خبرگان/ من هم از مسایل فرهنگی نگرانم
واکنش روزنامهها به سخنان مقام معظم رهبری در جمع اعضای مجلس خبرگان من هم از مسایل فرهنگی نگرانم سخنان مقام معظم رهبری در جمع اعضای مجلس خبرگان رهبری با انعکاس گسترده ای در روزنامه های کشور همراه بود به گزارش نامه نیوز دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری با مقام معظم رهبری و پدیدار رییس و اعضای مجلس خبرگان رهبری با رهبر معظم انقلاب
دیدار رییس و اعضای مجلس خبرگان رهبری با رهبر معظم انقلاب انتهای پیام 15 12 1392رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری با رهبر معظم انقلاب دیدار کردند
رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری با رهبر معظم انقلاب دیدار کردند اعضای مجلس خبرگان به دیدار رهبرانقلاب رفتند به گزارش نامه نیوز رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری صبح امروز با حضرت آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار کردند 1392 12 15دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری با رهبر معظم انقلاب
سیاسی سایر حوزه ها صبح امروز انجام شد دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری با رهبر معظم انقلاب رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری صبح امروز با حضرت آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار کردند به گزارش خبرگزاری مهر رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری صبح امروز با حضرت آیت الدیدار رییس و نمایندگان مجلس خبرگان رهبری با رهبر معظم انقلاب
دیدار رییس و نمایندگان مجلس خبرگان رهبری با رهبر معظم انقلاب خبرگزاری رسا ـ رییس و نمایندگان مجلس خبرگان رهبری صبح امروز با رهبر معظم انقلاب دیدار و گفت وگو کردند به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری صبح امروز بادیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری با رهبر معظم انقلاب + تصاویر
leader ir منتشر کرد دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری با رهبر معظم انقلاب تصاویر صبح امروز رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری با رهبر معظم انقلاب دیدار کردند به گزارش گروه چندرسانهای باشگاه خبرنگاران رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری صبح امروز با حضرت آیت الله خامنهای رهبر معظصبح امروز رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری با رهبر معظم انقلاب دیدار کردند
صبح امروزرئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری با رهبر معظم انقلاب دیدار کردندرئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری صبح امروز با حضرت آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار کردند به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبریتوصیه های مهم رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری؛
توصیه های مهم رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری تهران - ایرنا - تکیه به مردم و حرکت جهادی و بیمناک نشدن از دشمن جزء وظایف مهم امروز مسئولان با جبهه دشمن مرزبندی صریح و شفاف داشته باشند اساس ایستادگی و حرکت نظام اسلامی مبتنی بر حفظ فرهنگ اسلامی و انقلابی است تهاعضای مجلس خبرگان رهبری با رهبر معظم انقلاب دیدار کردند
پنجشنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۲ ۱۶ رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری با رهبر معظم انقلاب دیدار کردند به گزارش گروه دریافت خبرخبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری صبح امروز پنچشنبه با حضرت آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار کردند اخبار تکمیلی متعدیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری با رهبر معظم انقلاب
عکس Khamenei ir دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری با رهبر معظم انقلاب اعضای مجلس خبرگان رهبری صبح امروز پنجشنبه با حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب دیدار کردند ۱۳۹۲ ۱۲ ۱۵ - ۱۵ ۴۲رئيس و اعضاي مجلس خبرگان با رهبر معظم انقلاب ديدار کردند
۱۵ اسفند ۱۳۹۲ ۱۳ ۱۹ب ظ رئيس و اعضاي مجلس خبرگان با رهبر معظم انقلاب ديدار کردند رئيس و اعضاي مجلس خبرگان رهبري صبح امروز با حضرت آيتالله خامنهاي رهبر معظم انقلاب اسلامي ديدار کردند به گزارش خبرگزاري موج به نقل از پايگاه اطلاع رساني دفتر مقام معظم رهبري رئيس و اعضاي مجلس خبررئیس و اعضای مجلس خبرگان با رهبر معظم انقلاب دیدار کردند
رئیس و اعضای مجلس خبرگان با رهبر معظم انقلاب دیدار کردند سیاست > رهبری - پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری نوشت رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری صبح امروز با حضرت آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار کردند به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معدیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری با رهبری
دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری با رهبری رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری صبح امروز با حضرت آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار کردند آفتاب مشروح خبر و تصاویر تکمیلی از این دیدار متعاقباً منتشر خواهد شد تاریخ انتشار ۱۵ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۲ ۳۷-