تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 25 دی 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):بپرهيز از كارى كه موجب عذرخواهى می ‏شود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

کلینیک زخم تهران

کاشت ابرو طبیعی

پارتیشن شیشه ای اداری

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

ساندویچ پانل

ویزای ایتالیا

مهاجرت به استرالیا

میز کنفرانس

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1853315436




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

اندیشه و رسانه های ایران در هفته ای که گذشت


واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا:

اندیشه و رسانه های ایران در هفته ای که گذشت تهران -ایرنا- برگزیده ای از عناوین و مقاله های مربوط به حوزه ی اندیشه که بین روزهای10 تا 16 اسفند ماه 1392 در روزنامه ها و خبرگزاری های داخلی ایران انعکاس یافته اند.


به گزارش گروه اندیشه ی خبرگزاری ایرنا، قانونگذارن بی نیاز از تاریخ نیستند، تأملی بر مفهوم شناسی اسطوره، نقش اسطوره نوروز در آگاهی فرهنگی ایرانیان، مذهب عشق الهی در غزلیات سعدی، «والرشتاین» و نظریه ی نظام های جهانی، اسلامی ندوشن فرهنگ و ایران، « سیدجمال « پیشگام وحدت، تمام مسالهˈاعتباری بودن ادراکˈ است، نگاه لیبرالی یا انقلابی، فهم واقعی یا آرمانی؟ برگزیده ای از مقاله ها و گزارش های خبری مربوط به حوزه ی اندیشه بین روزهای 10 تا 16 اسفند ماه 1392 در روزنامه ها و خبرگزاری های داخلی ایران بوده اند که در زیر خلاصه ای از آن ها را می خوانید.

** قانونگذارن بی نیاز از تاریخ نیستند
مراسم نودمین سال تاسیس کتابخانه ی مجلس با حضور اندیشمندان و فرهیختگان همراه بود. در این مراسم دکتر رضا داوری اردکانی رئیس فرهنگستان علوم به ایراد سخنرانی پرداخت که بخش هایی از آن چه در روز سه شنبه به وسیله ی پایگاه اینترنتی اطلاع رسانی روابط عمومی کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی منتشرشده است را در ادامه می خوانید:
دکتر رضا داوری اردکانی، رئیس فرهنگستان علوم در این مراسم گفت: چه بخواهیم و چه نخواهیم اهل سیاست هستیم، ارسطو در تعریف انسان می گوید «انسان حیوان سیاسی است.»، و در جای دیگر وی را «مدنی بالطبع» نامیده که به نظر بنده تعبیر بهتری است. معلم با کتاب سر و کار دارد. اینجا هم کتابخانه مجلس است که در حال حاضر یکی از کتابخانه های مهم کشور شمرده می شود، پس باید مرجع نمایندگان مجلس باشد، اینطور هم هست و بیشتر کتاب هایی که مناسب کار قانون، قضا و حکومت باشد اینجا موجود است.
وی افزود: باید بدانیم قانون از چه زمانی بوده و قانونگذاری از کی پدید آمده است؟ آیا قانون و قانونگذاری با هم بوده اند؟ قانون یا قانونگذاری کدام مقدم بوده اند؟ نظر بنده آن است که همیشه وجود داشته و بشر از زمانی که بوده قانونی داشته است.
رئیس فرهنگستان علوم ادامه داد: زندگی بشر هیچ گاه بدون قانون نبوده است، آدمیان با دیگرانند، قانون همیشه بوده است. این نظریه که امروز بشر به قانون بیشتر احترام می گذارد، مورد قبول بنده نیست، به نظر من عکس این مطلب صادق است، زیرا گذشتگان به قانون بیشتر احترام می گذاشتند. زمانی قانون نوشته شد که خطر عدم رعایت موازین اجتماعی در کار آمد. مردم در روابط با یکدیگر، در دین و اعتقادات خود، قانون را می یابند، و لذا هیچ کدام از قانونگذاران قدیم، خود را قانونگذار نمی دانستند. قانونگذاران قانون بشری هیچ یک داعیه قانونگذاری نداشته اند.
وی افزود: تنها کسانی که با آگاهی قانون جدید آوردند و بنای جدیدی در تاریخ استوار ساختند، پیامبران بودند که شریعت شان مبدآی جدید در تاریخ بشر گردید.
اردکانی با اشاره به این مطلب که در قوانین بشری واضعان گاهی با قصد و گاهی بی قصد قانون وضع می کردند، گفت: اما قانونگذاری که قانون وضع می کند باید نزدیک به ضربان نبض و قلب جامعه باشد و نبض جامعه را در دست داشته باشد؛ این مسئله آموزش می خواهد اما به صرف آموزش حاصل نمی شود.
وی تاکید کرد: قانونگذاران، زبان مردم زمان خودشان هستند. کسانی که قانون مدنی موجود را نوشتند، با تسلط کامل وارد این کار شده اند؛ هم فقه بلد بودند و هم با حقوق جدید آشنا بودند، قدری هم شرایط برایشان غیرطبیعی نشده بود. از سال 1310 به این سو بود که قدری این رویه غیرطبیعی شد. آنها قانون، خوب نوشتند که ما باید آن را با توجه به مقتضیات موجود جهان در ایران تصحیح کنیم. قانونگذاران بی نیاز از تاریخ نیستند و باید وضع جامعه خود را بدانند و خصوصاً باید تاریخ خود را به درستی بشناسند.

** تأملی بر مفهوم شناسی اسطوره
صفحه ی اندیشه ی روز شنبه ی روزنامه ی ایران مقاله ای از بهجت قاسم زاده درباره ی مفهوم اسطوره به چاپ رساند که در زیر قسمت هایی از آن را می خوانید:
«اسطوره» واژه ای معرب است که خود از واژه یونانی هیستوریا به معنی «جست وجو، آگاهی و داستان» گرفته شده است. در زبان های اروپایی برای بیان مفهوم اسطوره از واژه یونانی میتوس به معنی «شرح، خبر، قصه» استفاده می کنند. اسطوره در نگاه عامه داستانی خیالی و وهم آلود است و از این نظر با افسانه تفاوتی ندارد. تا قرن نوزدهم میلادی نیز این تصور وجود داشت که اساطیر و افسانه ها در یک دسته قرار دارند. اما از قرن نوزدهم به بعد و با تخصصی شدن مطالعات و بررسی ها دانشمندان به تفاوت های فاحشی میان «اسطوره» و «افسانه» پی بردند و اسطوره شناسی شاخه ای مستقل و مجزا در علوم معاصر تلقی گردید.
بنابر نتایج به دست آمده از مطالعات دانشمندان، انسان های ابتدایی میان اسطوره و افسانه مرزی قائل بوده اند.
اسطوره نوعی تاریخ ماقبل تاریخ است که به ما می گوید پیش از تاریخ مکتوب چه اتفاقاتی می توانسته روی داده باشد. اسطوره به مردمان باستان یاد می داده چه کسی هستند و راه درست زندگی را به آنان نشان می داده است. اسطوره مبنای اخلاق، دولت و هویت ملی بوده است.
همچنین نشانه ای از عدم آگاهی بشر است از علل واقعی حوادث. انسان به پیروی از تخیل خود برای رویدادها علت و دلیل می جوید و به این ترتیب تخیل را با واقعیت ها پیوند می دهد.
اساطیر در هنر و ادبیات معاصر هم دارای کاربرد هستند. بسیاری از آثار ادبی و هنری معاصر چون آثار سوررئالیسمی، اکسپرسیونیستی، نیز آثاری در مکاتب رئالیستی و پست مدرنیسم نیاز به تحلیل اساطیری دارند و کلاً یکی از دیدگاه های نقد ادبی را تحلیل اسطوره ای تشکیل می دهد.

** نقش اسطوره نوروز در آگاهی فرهنگی ایرانیان
نوروز به عنوان سنتی تمدن ساز موضوعی بود که صفحه ی اندیشه ی روز سه شنبه ی روزنامه ی ایران با درج یادداشتی به قلم افسر افشار نادری به آن پرداخت. آن چه در پی می آید بخش هایی از این یادداشت است:
محمدبن جریر طبری، نوروز را سرآغاز دادگری جمشید دانسته که در آن روز به مظالمی رسیدگی کند و دادگری خود را به نمایش بگذارد. ابوریحان بیرونی پرواز کردن جمشید را آغاز نوروز میداند که در آن روز، گردون های ساخته و سوار بر آن شده تا جن و شیاطین را در هوا حمل کند. به نوشته ی گردیزی، جمشید جشن نوروز را به شکرانه این که خداوند گرما، سرما، بیماری و مرگ را از مردمان گرفت، برگزار کرد و سرانجام خیام مینویسد جمشید به مناسبت بازآمدن خورشید به برج حمل، نوروز را جشن گرفت.
اسطوره ها واقعیات ذهن را نشان میدهند. جامعه ای که اسطوره هایش را زنده نگه میدارد، از استوارترین و غنی ترین اجزای روح بشری بهره خواهد برد. اسطوره نوروز نیز در واقع جشن طبیعت است. این جشن از بوته آزمایش رو سفید بیرون آمده، زیرا نه غلبه اسکندر مقدونی، نه کشت و کشتار چنگیز مغول و تیمور تاتار؛ هیچ کدام نتوانستند این جشن ملی را ریشه کن کنند و امروز هم پس از گذشت هزاران سال، هر فردی که ایرانی است از هر مذهب و فرق های که باشد، نوروز را جشن ملی خود میداند.
رسم ها و آیین نوروزی که از روزگاران کهن برگزاری آنها از نسلی به نسل بعد به ارث رسیده، به ناگزیر با دگرگونی شیوه های زندگی، تکنولوژی های صنعتی و ماشینی، سازمان های اداری، قانون ها و رسانه های چند فرهنگی جدید، بدون آن که هویت خود را از دست بدهد، تحول یافته است.
بازگشت به خود بدین معنا نیست که به سنت های بدوی بپردازیم بلکه به احیای ارزش های فرهنگی و رسوم مورد تأیید و سازنده پرداخته و در تولیدات فرهنگی با حفظ رمز نمادی و عقلانی دارای بینشی شویم که اطلاعات و تغییرات را روی زیرساخت های فرهنگی خود بنا کنیم.
نوروز نه برخاسته از نام کسی و نه وابسته به کیش و آیین خاصی است و تنها گزینشی است خردمندانه و برخاسته از اندیشیدن درست و استوار بر هنجار آفرینش، ناموس طبیعت، شناختن زمان و آگاهی بر چند و چون گردش سپهر، ماه و مهر و سیاره های منظومه شمسی است.

** مذهب عشق الهی در غزلیات سعدی
چاپ مقاله ای به قلم دکتر غلامرضا اعوانی درباره ی عشق الهی در غزلیات سعدی در صفحه ی نظرها و اندیشه های روزنامه ی اطلاعات از دیگر مقاله های حوزه ی اندیشه در هفته ی گذشته بود. آن چه در ادامه می خوانید بخش هایی از این مقاله می باشد:
چرا مانند شاعران بزرگ ما در هیچ جای دنیا ظهور نکرده اند؟ امری که در فرهنگ ما و در شعر ما اتفاق افتاد و در هیچ جای دنیا نظیر ندارد، این است که شاعران ما یا عارفان بزرگی هستند، در واقع از بزرگ ترین عرفای دنیا هستند یا حکیم اند؛ همانند حکیم نظامی. بی خود لقب حکیم نظامی و حکیم فردوسی را به آنها نداده اند. چرا در انگلستان و هند حکیم شاعر نداریم؟ البته در هند منظومة «مهابهارتا» را داریم که مـنظومه ای آکنده از حکمت است؛ ولی این استثناست، قاعده نیست؛ اما در فرهنگ ما قاعده است که حکما و شعرای بزرگ ما حکیم و عارف بودند و آنهایی که حکیم و عارف نبودند، هیچ عظمتی به دست نیاوردند؛ نه دقیقی و نه فرخی و نه امثال ایشان.
این امر را این گونه توجیه می کنم که در واقع شعر در سرزمین وحی قرآنی با حکمت و عرفان متصل می شود. همین طور ما باید بین هنر جدید و هنر اسلامی و هنر دینی فرق بگذاریم. هنر دینی، هنر در سرزمین وحی است. از خصوصیات وحی تعلیم حکمت الهی در عمیق ترین ابعاد آن است. همه جا در وصف حضرت رسول(ص) تعلیم کتاب با حکمت آمده است: «یُعَلّمُهم الکتابَ و الحکمه». قرآن از این لحاظ زیباترین کتاب است و معجزه است و بنابراین ما شاعرانی داریم که از لحاظ بیان متأثر از قرآنند؛یعنی بیان آنها زیباترین بیان است.
بنابراین این حکمت قرآنی می تواند در زبان شعر هم بیان شود و اگر در زبان شعر بیان شود، بسیار عظیم است؛ برای اینکه آن زیبایی کلام را دارد: «خیر الکلام ما قَلَّ و دلّ».
چرا ما همیشه عشق را برای این امر مطرح می کنیم؟ وقتی بحث عشق مطرح می شود، همیشه بحث اشعریت به کنار می رود، متکلمان همان بحثهایی را مطرح می کنند که اهل فلسفه و فیلسوفان مطرح می کنند.
من سؤالم این است که: چرا نظامی را حکیم می گوییم، ولی سعدی را به این معنی نمی شناسیم؟ چرا لقب حکیم را برای سعدی نمی آوریم؟ یا مثلاً برای فردوسی می گوییم حکیم. آنها واقعاً حکیم بودند و در سخنانشان حکمت بیان شده است. قرآن این مسئله را زیبا بیان کرده است. در سورة شعراء آمده است: «الشعراء یتبعهم الغاوون [: از شاعران گمراهان پیروی می کنند.]» اینان فقط شاعرند و مثل شعرای جاهلیت. «الم ترَ انّهم فی کل وادٍ یهیمون و انهم یقولون ما لا یفعلون [: آیا نمی بینی آنها در هر وادی سرگشته اند و چیزهایی می گویند که به آن عمل نمی کنند؟]» اما وحی می گوید: «الا الذین آمنوا [: مگر آنان که ایمان آوردند.]» حکمت نظری است. «و عملوا الصالحات [: و کارهای شایسته کردند.]» حکمت عملی. «و ذکروا الله کثیرا [: و خدا را بسیار یاد نمودند.]» این عرفان است.
عشق راه وصول است و سعدی بین عشق این سری وآن سری را جمع کرده است؛ یعنی به مقامی رسیده که این دو تا یکی می شود و عشق این سری با آن سری ارتباط دارد. مضمون عشق، موضوع بیشتر غزلیات و اشعار سعدی را تشکیل می دهد. کمتر غزلی را در سعدی می توان یافت که یا دربارة عشق نباشد و یا حداقل یک بیتش به موضوع عشق اشاره نکرده باشد.
ببینید عشق او الهی است، مجازی نیست. عاشق خداست و عشق خدا از سراسر وجودش موج می زند.
چون میِ روشن در آبگین صافی
خوی جمیل از جمال روی تو پیدا
یعنی عالم مثل آینه است که در آن روی جمیل حضرت حق پیداست:
مرد تماشای باغ حسن تو سعدی ست
دست، فرومایگان برند به یغما
خود تماشا و نظر خیلی معنا دارد. اهل نظر و تماشا، نه دیدن با چشم ظاهر. شما در تمثیل فیثاغورس می خوانید که همه به دیدن بازی های المپیک می روند. بیشتر مردم برای خرید و فروش و بعضی برای کسب مقام می روند؛ ولی عده بسیار کمی برای تماشا می روند.

**«والرشتاین» و نظریه ی نظام های جهانی
با توجه به سفر اخیر ایمانوئل والرشتاین از نظریه پردازان اجتماعی امریکایی به ایران، صفحه های اندیشه ی روزنامه ی شرق به صورت ویژه به بررسی آرا و اندیشه های این نظریه پرداز اجتماعی تعلق داشت. آن چه در پی می آید بخش هایی از مقاله ی درباره ی نظریه ی نظام های جهانی والرشتاین به قلم حسینعلی نوذری که روز یکشنبه شرق آن را منتشر کرد:
والرشتاین را می توان از برخی جهات در زمره نظریه پردازان انتقادی چپ نو قرار داد، به واسطه ی تاثیرپذیری های عمده از جریان های مارکسیسم غربی و دیدگاه های انتقادی چپ نو و نظریه انتقادی نئومارکسیسم. به ویژه با در نظرگرفتن انتقادهایی که بر پارادایم های نظری مختلف در حوزه های اقتصادی و اجتماعی در صورت بندی مدرنیته از دوران روشنگری به بعد و به خصوص از عصر استعمار (کلنیالیسم) و الگوهای اقتصادی نظام سرمایه داری به مثابه یک کل در جنبه ها و ابعاد مختلف، کارکردها و کارویژه ها (functions) و کاربست های (practices) آن در سطح جهانی در قالب پارادیم نظام اقتصاد جهانی مدرن و همینطور از نظریه ی کارکردگرایی (functionalism) به عمل آورده است.
والرشتاین به اتفاق سمیر امین، آنره گوندر فرانک و جیووانی اریگی به کشف یا بازکشف نظام جوامع مدرن پرداخت که در پی ظهور و اعتلای روند هژمونی اروپا سربرآورده بود. در این رابطه وی به سه حوزه یا قلمرو مطالعاتی و پژوهشی اساسی و زیربنایی توجه و علاقه وافری مبذول داشته است: الف) روند تاریخی توسعه نظام جهانی مدرن ب) بحران نظام سرمایه داری جهانی در دوران معاصر ج) ساختار اجتماعی دانش و معرفت.
نظریه نظام جهانی عقیده دارد خاستگاه نظام اقتصاد جهانی سرمایه داری به قرن شانزدهم میلادی بازمی گردد و در مطالعات و پژوهش های علمی و آکادمیک به منزله نوعی واحد تحلیل هم بسته و در هم تنیده ای از اجزا و عناصر و مولفه های مختلفی به شمار می رود که در پیوند و ارتباطی وثیق و متقابل با یکدیگر و تاثیرگذار بر هم قرار دارند. نظام اقتصاد جهانی، کل جهان را در ابعاد مختلف و حوزه های گوناگون اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تحت سیطره و پوشش خود قرار می دهد. ویژگی های شاخص و مولفه های اساسی آن عبارتند از: 1- تقسیم کار بین المللی و ایجاد مراکز و محافل سیاسی چندگانه و فرهنگ های متکثر و متنوع که قواعد و معیارها و ضوابط آن، موانع و قید و بندهایی در برابر رفتار بازیگران ملی و فراملی ایجاد می کند. 2- سازمان اقتصادی نظام سرمایه داری مدرن بر مبنای جهانی استوار است نه ملی. 3- نظام سرمایه داری جهانی تشکیل شده است از مناطق و نواحی «مرکز»، که به لحاظ اقتصادی و سیاسی وجه غالب و مسلط دارند و مناطق «پیرامون» که به لحاظ اقتصادی وابسته به مرکزند. 4- مناطق مرکز به عنوان نظام های تولید صنعتی، پیشرفته و توسعه یافته اند؛ در حالی که مناطق پیرامونی به تهیه مواد خام می پردازند و به همین دلیل به قیمت های تعیین شده در مناطق مرکزی وابسته اند. 5- وجود مناطق «نیمه پیرامون» که ترکیبی از ویژگی های اجتماعی و اقتصادی مرکز و پیرامون را در کنار هم دارند. 6- این نظم اقتصادی جهانی در قرن پانزدهم در اروپا به تدریج سر برآورد و روند بسط و گسترش و تکامل آن در قرن شانزدهم طی شد، همراه با روند کند و ناپیوسته توسعه کشاورزی سرمایه دارانه.
رویکرد نظریه ی نظام جهانی در واقع نوعی نگرش انتقادی تند و رادیکال (در مقایسه با تفسیرها و تحلیل های خوش بینانه و ساده انگارانه لیبرالی و نولیبرالی) از وضعیت صورت بندی اقتصاد سرمایه داری است: از جمله انتقاد به مفروض ها و طرح های نظریه اقتصاد دوآلیتی و دوگانه.
نظریه ی نظام جهانی در قالب موارد زیر مورد نقد و بررسی قرار گرفته است:
1) کاملا محرز نیست که توسعه نیافتگی جوامع پیرامون به طور قطع و حتم به واسطه نقش و دخالت مرکز باشد.
2) روشن نیست که جوامع سوسیالیستی چگونه با نظام جهانی مناسب و جفت وجور می شوند و چه جایگاه و موقعیتی در تقسیم بندی سه گانه آن دارند.
3) مشخص نیست که آیا نیروهای بیرونی نظام اقتصاد جهانی در تحول اجتماعی نقش بیشتری دارند یا فرآیندهای درونی (نظیر مبارزه طبقاتی).
4) نظریه ی نظام جهانی با تاکید بر فرآیندهای اقتصادی، پدیده تحول فرهنگی را نادیده می گیرد و از نقش و تاثیر فرآیندها و علل و عوامل فکری، نظری و فرهنگی غافل مانده است.
برخی از مارکسیست ها به طرح این نگاه اعتراضی و انتقادی پرداخته اند که والرشتاین به مناسبات طبقاتی به منزله کلید اصلی روند توسعه سرمایه داری توجه ناچیزی مبذول داشته است.

** اسلامی ندوشن فرهنگ و ایران
خدمات فرهنگی دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن موضوعی بود که صفحه ی نظرها و اندیشه های روزنامه اطلاعات در روز یکشنبه با درج مقاله ای بقلم نسرین شایگان به آن پرداخت که قسمت هایی از آن در پی می آید:
اسلامی ندوشن در یادداشتی روش کار خودش را توضیح داده است؛ روشی که مخصوص اوست و بی وقفه دنبال کرده ؛ می گوید دو ستون برای کار خود برگزیده: یکی فرهنگ و دیگری ایران. واژه «ایران» مکرراً در عنوان کتاب هایش آمده: «ایران چه حرفی برای گفتن دارد؟»، «ایران و تنهایی اش»، «ایران و یونان در بستر باستان»، «ایران را از یاد نبریم» و «ایران و جهان از نگاه شاهنامه».
اگر تمجیدی در نوشته هایش می بینیم، از سر تعصب نیست؛ از آن روست که به تاریخ و ادب و حکمت ایران نور تابانده. از شوق تماشای دریای معرفت به وجد آمده است. گمشده ها را بیرون می کشد. گذشته ملتی را در برابرش می گذارد و از او می خواهد برای زندگی تلاش کند. راه را از بی راه تشخیص دهد و نتیجتاً آگاه شود که راه و رسم زندگانی چیست:
«در مورد ایران هیچ نوع تعصبی ندارم، هیچ نوع اضافه بینی ای ندارم، چون یک گهواره آساینده برای همه ما بوده است و ما در اینجا به دنیا آمده و زندگی کرده ایم. ایران برای ما تنها خاک نبوده، بلکه یک توده انبوه یادگارها، کوشش ها، کام ها و ناکامی ها بوده که گذشتگان و نیاکان ما بر این پهنه خاک مدتی زندگی کردند، کوشیدند و کشوری را با تاریخ، سرافرازی و افتخار ساختند و بنابراین این توده یادگارهاست که برای ما ارزش دارد و ما از آن حرف می زنیم، وگرنه همه خاکها شبیه به هم هستند. این مهم است که گذشتگان ما عمر خود را عبث نگذراندند، بلکه کوشیدند برای اینکه معنای زندگی را دریابند.
آیا نسل امروز و نسلهای آینده اتصال خود با مفاخر فرهنگی و ادبی را حفظ خواهند کرد، یا تکنولوژی های جدید جای منابع اصیل را گرفته و ما را از دنیای کتاب و معارف جدا خواهند کرد؟ دکتر اسلامی ندوشن خوشبین نیست:
«می توانم بگویم که من از طریق سعدی با کلام آشنا شدم که جریانش را گفته ام. روانی و دلنشینی زبان سعدی به گونه ای است که از کودک تا پیر، هر کسی را درمی یابد. من تعجب می کنم که چرا نوجوانان امروز، به سعدی علاقه ای نشان نمی دهند. برای آنکه زمانه دگرگون شده است. سرگرمی ها و دلخوشی هایی وارد زندگی گردیده. شاید سی سال دیگر، فرزندان، کتاب خواندن هم برایشان جایگاه چندانی نداشته باشد. همه چیز با اینترنت و کلمه، افاده معنی بکند. گمان می کنم ما آخرین نسلی بودیم که از سرمایه های معنوی گذشته آنقدرها بریده نشده بودیم. مثلا از شعر مسعود سعد همان اندازه بهره می بریم که همزمان های مسعود سعد می بردند، و زبان گذشتگان برای ما مفهوم بوده است؛ ولی نسل بعد باید رضایت خاطر خود را از منابع دیگری بگیرد؛ مثلا فیلم های بزن بزن، یا تماشای فوتبال!»
او در بررسی میراث گرانبهای فرهنگ و تمدن ایران، به دنبال انسانیت و خرد است. در اسارت شور و هیجان های زودگذر نیست. نگاه به عمق دارد. در سطح حرکت نمی کند. به همین سبب در کوران چپ گرایی اسیر افکار مُد روز نمی شود. گذر ایام هم ثابت کرد که نگاه او به جامعه، تحولات اجتماعی و تغییرات فرهنگی دقیق تر بوده است.

** سیدجمال ، پیشگام وحدت
صفحه ی نظرها و اندیشه های روزنامه ی اطلاعات در طول هفته ی گذشته مقاله ای درباره ی سید جمال الدین اسدآبادی از آیت الله علی کاشف الغطا (پژوهشگر قرن 13 و 14 هجری و مولف چندین دائره المعارف ) که مشروح آن در مجموعه «الحصون المنیعه» آمده است را به ترجمه سیدهادی خسروشاهی را چاپ کرد که بخش هایی از آن به شرح زیر است:
سیدجمال الدین اسدآبادی و سپس همدانی (مشهور به افغانی)، حکیم، فیلسوف، ادیب و خطیب و سیاستمدار بزرگ دنیا بود که در ابتدای کار، طلبة علوم دینی بود که بخشی از دوره تحصیلی خود را در قزوین سپری کرد و سپس به عراق مهاجرت نمود و برهه ای را در کربلا گذراند و در آنجا بخشی از سطوح فقه و اصول را خواند و سپس به رشته حکمت و فلسفه و سپس تحصیل علوم جدید پرداخت و در همه این رشته ها تحصیلات خود را به پایان رساند و سپس تصمیم به سیر و سفر گرفت و به افغانستان و هندوستان و بادیه نجد و یمن و شام و عراق و ایران به گشت و گذار پرداخت و سپس به مصر رفت و در الجامع الازهر در علوم حکمت و فلسفه کرسی تدریس داشت و جمعی از مردم مصر و جاهای دیگر، از جمله شیخ محمد عبده ـ مفتی کل دیار مصر ـ به پای درسش حاضر می شدند.
آنگاه به کمک قلم و اندیشه اش با روزنامه ها و مطبوعات مصر در موضوعهای تهذیب اخلاق ، بهداشت و بلاغت همکاری کرد و سپس به حکم اخراج قهری ـ بر اثر سعایت برخی مفسدان ـ از مصر بیرون شد و به اروپا تبعید گردید و در پاریس رحل اقامت افکند و در آنجا روزنامه ای به دبیری و قلم و گزارشهای خود منتشر کرد و آن را «عروه الوثقی» نامید که شامل مطالب جهانی سیاسی و غیرسیاسی بود و صفحه ای نیز به زبان فرانسه داشت. او به شش زبان صحبت می کرد و می نوشت: عربی، فارسی، ترکی، فرانسه، هندی و افغانی.
سپس طبق دستورات برخی کشورهای قدرتمند، جلوی انتشار این روزنامه گرفته شد.در پی جلوگیری از انتشار روزنامه، سید رنجیده خاطر شد و تاب نیاورد و از پاریس خارج و رهسپار تهران گردید و در کمال عزّت و احترام از سوی شاه و اعیان، مورد استقبال قرار گرفت. در آنجا توقف کرد و سپس به پترزبورگ ـ پایتخت روسیه تزاری ـ رفت و در آنجا نیز با احترام و عزت ارباب دولت و تزار روبرو گشت و تولیت برخی امور را به او پیشنهاد نمودند؛ ولی او نپذیرفت و از آنجا خارج شد و به گشت و گذار در کشورهای اروپایی و آسیایی پرداخت.
همچنان در راه ها و اماکن مختلف و محل اجتماعات به زبان فرانسه علیه دولت ایران سخن می گفت و ستمها و تجاوزات آنها بر رعیت را برملا می ساخت و نسبت به ظلم و ستمی که روا می داشتند به دادخواهی می پرداخت؛ غالباً هم زبانش و سخنانش را می فهمیدند. سید در لندن در بیان مفاسد و معایب دولت ایران، روزنامه ای منتشر کرد؛ وقتی سلطان عبدالحمیدخان این را شنید و در جریان نوشته های سید قرار گرفت و روزنامه هایش را برای او خواندند، گویا رگ غیرت اسلامی اش به جوش آمد و رسواسازی یکی از کشورهای اسلامی در میان کشورهای نصرانی را با وجود اتحاد دو دولت، تاب نیاورد و دستور داد او را با تشریفات کامل و تشویق فراوان و وعده اقامت در مرکز دربار شاهی، از لندن به اسلامبول آوردند؛ لذا او از راه دریا به راه افتاد و وارد اسلامبول گردید.

** تمام مساله، اعتباری بودن ادراک است
سه شنبه گذشته مراسم رونمایی از کتاب «ادراکات اعتباری علامه طباطبایی(ره) و فلسفه فرهنگ» در سالن حکمت پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد. این کتاب تالیف علی اصغر مصلح، عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی است. در این مراسم علاوه بر مصلح، رضا داوری اردکانی، حمید طالب زاده و رضا سلیمان حشمت نیز به سخنرانی پرداختند. صفحه ی اندیشه ی روزنامه ی فرهیختگان نیز در روز پنجشنبه گزارشی از این نشست را ارائه داد که در زیر بخش هایی از سخنرانی دکتر داوری اردکانی و علی اصغر مصلح آمده است:
*رضا داوری اردکانی:
معتقدم اگر می خواهیم اهل فلسفه باشیم باید فلسفه جدید را بخوانیم و برای اینکه فلسفه غرب را به جایی برسانیم باید در تاریخ خود بین فلسفه اسلامی و فلسفه غرب پیوند بزنیم و از فلسفه اسلامی برای درک زمان و مکان خود در تاریخ بهره ببریم. ما هنوز نسبت به آنچه مرحوم علامه طباطبایی ادراکات را به اعتباری و حقیقی تقسیم می کند، خیلی وقع نگذاشتیم. به عبارت دیگر، هنوز خیلی بسته ی ادراکات حقیقی هستیم.
اسمش هم این اقتضا را دارد؛ باید دلبسته ی حقیقت بود و از چیزهای دیگر که اعتباریات است، گذشت. کار علی اصغر مصلح در «ادراکات اعتباری علامه طباطبایی و فلسفه فرهنگ» بسیار درخور توجه و اعتناست. باید راهی میان فلسفه اسلامی و زمان -که کوشش مرحوم علامه طباطبایی در این مسیر بود- پیدا کنیم. بحث ادراکات اعتباری سابقه ای طولانی دارد. از عصر یونانیان مساله ادراکات اعتباری مطرح بوده است.در دوره جدید چیزی با این عنوان مطرح نشده اما اعتباری بودن ادراک تمام مساله است. از قرن 17 به این سو ادراکات حقیقی - به معنایی که ما در فلسفه اسلامی مراد می کنیم - به نظر می رسد مورد قبول هیچ فیلسوفی نیست. از دکارت به این سو هیچ فیلسوفی را نمی شناسم که بگوید علم، علم به اعیان اشیا است.
ارسطو در «اخلاق نیکوماخوس» خود ادراکات اعتباری را در بحث «فرونزیس» مطرح کرد.فلاسفه ما فرونزیس را به «فضیلت عقلی» تعبیر کردند.این اسم گذاری خود مشکل ساز شد.وقتی فارابی فضیلت عقلی را بعد از فضایل نظری قرار داد، این مشکل تشدید شد.به اعتبار فارابی، علم عملی به علم نظری برمی گردد. شاید در ارسطو هم این مطلب باشد اما به صراحتی که فارابی مطرح کرد، نیست. بحث دیگری در تاریخ تفکر ما پیش آمد به نام «حسن و قبح ذاتی و عقلی». فیلسوفان ما خیلی در این وادی وارد نشدند اما اگر حسن و قبح ذاتی را قبول نکردند، به این تمایل داشتند که حسن و قبح را عقلی بدانند. اگر حسن و قبح ذاتی باشد ادراک اعتباری هیچ معنایی ندارد.عقلی بودن حسن و قبح جای بحث دارد.این عقل عملی است که درباره حسن و قبح حکم می کند. متاسفانه این بحث در فلسفه ما جدی گرفته نشد و به ویژه در رد اشعریت، قضیه منتفی شد.ممکن است که ما درباره اشعری و اشعریت خیلی حرف ها داشته باشیم اما قضیه ای که اشعری مطرح کرد، نباید فراموش شود بلکه باید آن را حل کرد.نظرم این است که ما مسئله را تمام و حل شده گرفتیم و آن به این صورت که اشعری باطل است و درباره باطل بحث نمی کنیم. اشعری معتقد بود امور اخلاق اعتباری است.البته او اعتبار الهی را منظورنظر داشت. مرحوم علامه طباطبایی، عالم علم اصول بود.در علم اصول باید ادراکات اعتباری مطرح شود. اگر اجتهاد مطرح است اعتبار نمی تواند مطرح نباشد. به نظر می رسد علم اصول ما هم تمایل داشته که به ادراکات حقیقی اصالت دهد.
مرحوم کمپانی به ادراکات اعتباری اهمیت داده است.به گمانم مرحوم شهید مطهری از قول آیت الله بروجردی می گفت شاید بادی که از فلسفه غرب وزیده در اعتنای ما به بحث ادراکات اعتباری بی اثر نبوده است. قبلا به ادراکات اعتباری با نگرش دیگری می نگریستم و نمی پرسیدم که مثلا آیا ادراکات، حسن و قبح عقلی است یا خیر؟ بلکه این را فتح بابی می دانستم.حال اینکه ما ادراکات را حقیقی می دانیم و حسن و قبح را فراموش کرده ایم. مرحوم علامه طباطبایی، فیلسوف دانای فقه و اصول، می گوید ادراکات اعتباری و حقیقی را نباید با هم خلط کرد و حوزه فقه و اصول حوزه ادراکات اعتباری است و حوزه فلسفه ادراکات حقیقی است.

* علی اصغر مصلح :
در کتاب «ادراکات اعتباری علامه طباطبایی(ره) و فلسفه فرهنگ» به بحث مهم ادراکات اعتباری علامه طباطبایی بزرگوار مهرکیش پرداخته ام؛ هر چند قبلا نیز از سوی دیگران به این موضوع پرداخته شده است. سعی ام بر این بوده است که تا حد ممکن رویکردی جدید را نسبت به این بحث مهم ارائه دهم. ... فیلسوف تاریخ می کوشد با توجه به تاریخ خود و اصالت دادن به آن، تاریخ دیگر فرهنگ ها را به نفع فرهنگ خود تفسیر کند. به همین جهت در پس فلسفه تاریخ هگلی و مارکسی نوعی اصالت دادن به فرهنگ اروپایی در مقابل سایر فرهنگ هاست. اما در همین دوره یک صدای مخالف و متفاوتی هم وجود دارد و آن نگاه و نظریه «هردر» است که متاسفانه در ایران زیاد شناخته شده نیست. نگاه او تنها صدای متفاوتی است که با روش غالب نزد متفکران قرن هجدهم که تکثر را نفی می کنند و با اصالت دادن به فرهنگ اروپایی بقیه را ناچیز یا مقدمه ای برای فرهنگ اروپایی می پندارند، مخالفت می کند.
اما در کنار آن یک رشته باریک دیگری وجود دارد که در تاریخ قرن بیستم با مبدائیت هردر معروف شده به فلسفه فرهنگ. او کتابی دارد به نام «ایده هایی درباره فلسفه تاریخ انسانیت» که کتابی عجیب است. بدون تردید خاستگاه فلسفه تاریخ هگل همین کتاب هردر است. در یک کلام مساله هردر یکی مشیت الهی است و دیگری رویارویی با پدیده تکثر در تاریخ. او تنها کسی است که در تمام آثارش دائم بین دو مفهوم انسانیت و تاریخ رفت و برگشت می کند. هردر تکثر فرهنگ ها را با برگرداندن به یک فرهنگ خاص تفسیر نمی کند.
آنچه تا اینجای بحث آمد را می توان مقدمه ای برای ورود به بحث اعتباریات نزد علامه طباطبایی دانست. گمانم بر این است که گفت و گوی بین علامه طباطبایی و استاد مطهری شبیه رابطه و نسبت هردر و هگل است. نشان دهنده دو جهت گیری متفاوت در مواجهه با مساله تکثر است؛ مساله ای که مساله زمان ما هم است.

** نگاه لیبرالی یا انقلابی، فهم واقعی یا آرمانی؟
صفحه ی دین و اندیشه خبرگزاری خبرآنلاین روز سه شنبه در گفت و گویی با محمود سریع القلم به پرسش و پاسخ درباره ی موانع و چالش های تحقق عقلانیت و اعتدال در جامعه ی ایرانی پرداخت. بخش هایی از آن چه محمدرضا اسدزاده در گفت و گو با این استاد دانشگاه شهید بهشتی انجام داده است را در زیر می خوانید:
* اجازه بدهید بحث موانع گفتمان اعتدال گرایی را با این پرسش آغاز کنیم که ضرورت این بحث در جامعه ما چیست و چرا امروز به این رویکرد رسیده ایم؟ آیا وقتی می گوییم اعتدال گرایی، این یک واژه انتخاباتی مثل همه واژه های دیگر برای یک دولت است یا مبحثی با یک پشتوانه گفتمانی و اندیشمندانه است؟ آیا تحقق این موضوع فقط ضرورت جامعه ماست یا یک ضرورت جهانی؟
بحث اعتدال از امسال شروع نشده که ما بخواهیم آن را یک واژه و رویکرد و مرام نوینی در ایران بدانیم. من فکر می کنم اعتدال یا عقلانیت رویکردی است که در دوره جهانی شدن متأخر مطرح شده است.
گفتمان اعتدال گرایی یک گفتمان بین المللی است، یک بحث رایج و جهانشمول است و اکثر کشورهای در حال ظهور دنیا از آن بهره برداری می کنند.
مبنای اعتدال گرایی فکر، مطالعه، محاسبه، آینده نگری، رقمی و آماری فکر کردن و واقعی بودن است.
* از نگاه شما مهمترین مولفه هایی که می تواند مبانی و بنیان های عدم تحقق گفتمان اعتدال گرایی باشد چیست؟ از سوی دیگر اگر به قول شما سراغاز این بحث به مساله حکمرانی برمی گردد، پس به زعم شما حکمرانی با چه مولفه هایی در مسیر عقلانیت و اعتدال گرایی قرار می گیرد؟
اولین مسئله در حکمرانی فهم واقعیت هاست. به دلایل پیچیده روانی و تاریخی، ما خیلی با آرزوهایمان زندگی می کنیم نه با واقعیت ها. البته من احساس می کنم که نسل شما و نسل جوان متفاوت است و بهتر واقعیت ها را لمس کرده و با آن زندگی می کند. مسئله دوم اینکه در اعتدال گرایی مبنا بر کارآمدی است. مورد سوم که به نظر من می تواند مشتق همین بحث دوم باشد این است که باید یک توازنی بین مقدورات و اهداف وجود داشته باشد. مولفه چهارم این است که اعتدال گرایی، یک فاصله بسیار جدی با هیجان، احساس و مزاج دارد. اعتدال گرایی که هم اکنون در دنیا هم رایج هست یعنی حداکثر استفاده از قوای عقلی انسان. بی دلیل هم نیست که خداوند عقل انسان را در بالاترین نقطه جسم انسان آفریده است یعنی حاکمیت عقل حتی بالاتر از چشم، بالاتر از گوش، بالاتر از کلام و بالاتر از حس.
* شما 30 ویژگی را برای یک زندگی عقلانی و شخصیت فرد عاقل در جامعه امروز استخراج کردید که خیلی در مجامع فرهنگی بازتاب داشت. جریانی در مقابل این نوع تفکر و اندیشه های شما این را مطرح می کند که همه فرازهای همان 30 ویژگی عقلانی، از فرهنگ لیبرالیستی گرفته شده است. مثلا در این 30 ویژگی مطرح شده توسط آقای سریع القلم، شنیدن موسیقی هست، دیدن تاتر هست، طبیعت گردی هست اما مثلا نماز نیست. صدقه نیست. بعد می گویند اندیشه های شما برای سبک زندگی و مدل توسعه اقتصادی و سیاسی در ایران، غربی و لیبرالیستی است. به نظر خودتان این نوع انتقادها چقدر وارد یا درست است؟
فکر می کنم دوستانی که نقد می کنند باید به ابعاد اجتماعی متدین بودن توجه کنند. ما یک رسالتی در سطح اجتماعی نسبت به جامعه و مردم داریم. بنابراین، من تصورم این است که باید برای جامعه مان وقت بگذاریم. ضمن اینکه من در آن تحقیق فقط سی ویژگی نوشته بودم و معتقدم این بخشی از ویژگی هاست که استعداد این را دارد که سیصد ویژگی بشود. در عین حال، چرا وقتی کسی مؤدب است، منظم است، معطر است، دقیق است، راستگو است، به فکر جامعه اش است، به منافع ملی فکر می کند و بسیار زحمت می کشد، ما او را غرب زده تلقی می کنیم؟ اینها عین فرهنگ اصیل ملی و دینی ماست.

* یکی از موانع اعتدال گرایی، ستیز است. ستیزی که در همه ارکان فرهنگی، اجتماعی، و سیاسی دیده می شود. این ستیز را در همان وقایع پس از سخنرانی شما درباره پوپولیزم هم شاهد بودیم. علت این ستیز ها چیست؟
این یک طرز تفکر است. این ستیز وجود دارد و پایگاه اجتماعی هم دارد. نکته من این است که مسائل فکری در یک جامعه باید به مناظره گذاشته شوند تا این که یک جامعه آن مسیر منطقی و حداکثری خودش را پیدا کند. یکی از مشکلات بنیادی حوزه فکر در ایران این است که ما مناظره نداریم. مناظره هم این نیست که صرفا در یک دانشگاه باید انجام شود، مناظره باید در تلویزیون و در سطح ملی انجام شود که بتواند جریان های فکری اجتماعی را تولید کند چون مناظره صرفا در میان افراد تحصیل کرده نیست بلکه باید کل اقشار اجتماعی را در بر گیرد و آنها هم مشارکت داشته باشند.
ما در نهایت مسئول مسائل ایران هستیم که آنها را حل کنیم. امیدواریم در آینده نزدیک تمام مسائل ایران حل شود بعد ما برویم مسائل جهان را هم حل کنیم. قاعدتا کسی با حل مسائل در سطح جهان مخالف نیست. بحث، صرفا بحث اولویت بندی است، بحث تقدم و تأخر است، بحث سنجیدن مقدورات با اهداف است، ما اگر مناظره برگزار کنیم بعد جامعه هم مشارکت می کند، وجوه مسئله را بهتر متوجه می شود و خودش مشارکت می کند و بعدا ما می توانیم مسیر خودمان را پیدا کنیم از این جنبه من فکر می کنم راه حل این قضیه مناظره در سطح کلان و به خصوص در تلویزیون است.
انتهای پیام /*




17/12/1392





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 90]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن