واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۱۳ اسفند ۱۳۹۲ (۹:۵۴ق.ظ)
دنياي اقتصاد: چند «پرسش» در پاسخ «سوال» معاون اول رئيس جمهور
به گزارش خبرگزاري موج، دنياي اقتصاد نوشت: معاون اول محترم رئيسجمهور اخيرا از مردم خواستهاند که نظر خود را درخصوص سطح درآمدي که ميتواند مبناي پرداخت يارانه باشد، اعلام کنند. با خواندن اين درخواست اينگونه استنباط ميشود که دولت توانسته است بر تمامي مشکلات مترتب بر اندازهگيري و اظهار درآمد فائق آيد و تنها نميداند که چه مرزي را براي تفکيک جامعه به يارانهبگير و يارانهنگير تعيين کند. اما اظهارنظر ديگر مسوولان بيانگر شروع مرحله دوم طرح هدفمندي يارانهها به سياق دولت گذشته است. بهخاطر ميآوريم که دولت پيشين نيز در ابتدا با طرح خوشهبندي خانوارها و تاکيد بر خوداظهاري درآمد، برخلاف نظريههاي علمي و تجربيات ديگران و با صرف هزينهاي گزاف، مردم را به مراکزي براي اظهار درآمد و ثروت خود فراخواند و نتيجه اين فراخوان بانک اطلاعاتي شد که به ادعاي رئيس دولت پيشين، 9/99 درصد از اطلاعات آن صحيح بود. گمان نميکنم عدم استفاده از آن بانک اطلاعاتي به دليل آن يک دهم درصد خطا بوده است و همچنين گمان نميکنم که اين دولت توانسته باشد با افزودن يک تهديد توخالي مبنيبر جريمه سه برابري متقاضيان غير واجد شرايط، مشکل آن 9/99 درصد را حل کرده باشد.
مردمي که در آن زمان درآمد و ثروت خود را به گونهاي اظهار کردند که نتوانست مبناي تخصيص يارانه قرار بگيرد، اکنون تجربه اجراي مرحله اول طرح هدفمندي را دارند و درآمد حقيقي آنها به طور متوسط بر اثر تورم و رشد اقتصادي منفي، قريب به نصف شده است. اگر اطلاعات اظهارشده آنها در مرحله اول به کار نيامد، اينک در شروع مرحله دوم نيز اطلاعاتي ميدهند که باز هم به کار نميآيد، آزموده را آزمودن خطاست. اما اجازه دهيد خوشبين باشيم و فرض کنيم دولت، مردم را قانع ميکند و مردم نيز ميپذيرند که درآمد خود را به درستي اظهار کنند؛ بنابراين دولت بايد در فراخواني عمومي از مردم بخواهد که درآمدهاي خود را اعلام کنند، اما قبل از آن بايد ابتدا به مردم بگويد که منظورش از «درآمد» چيست و مطمئن شود که مردم به سوالي که مورد نظر دولت است به درستي پاسخ ميگويند. به عبارت ديگر، مردم و دولت بايد درک يکساني از مفهوم «درآمد» داشته باشند. از اين رو قبل از اينکه به سوال آقاي جهانگيري پاسخ داده شود از ايشان تقاضا ميکنم به طور واضح بگويند مقصود دولت از درآمد چيست؟ براي توضيح هر چه بيشتر اين سوال چند مثال ميزنم:
• دو سرپرست خانوار را در نظر بگيريد که دستمزد و عايدي مشابه دارند؛ اما سرپرست اول، چهار نفر را تحت تکفل خود دارد و سرپرست دوم، تنها متکفل سه نفر است. آيا اين دو خانوار از نظر درآمد يکسان هستند؟ آيا ملاک تنها درآمد سرپرست خانوار است يا درآمد به ازاي هر عضو خانواده؟
• دو سرپرست خانوار را در نظر بگيريد که دستمزد و عايدي يکساني دارند؛ اما همسر سرپرست اول نيز صاحب کار و درآمد است در صورتيکه همسر سرپرست دوم تنها به امور خانه ميپردازد. آيا منظور از درآمد تنها درآمد سرپرست خانوار است يا درآمد کل اعضاي خانوار؟
• دو سرپرست خانوار را در نظر بگيريد که از درآمد و عايدي يکساني بهره ميبرند؛ اما سرپرست اول مالک محل سکونت خود است و سرپرست دوم در ملکي استيجاري زندگي ميکند. آيا درآمد اين دو خانوار يکسان است؟ آيا نبايد ارزش اجاري محل سکونت خانوار اول به درآمد او اضافه شود؟
• دو سرپرست خانوار را در نظر بگيريد که هر دو مستاجر هستند و درآمدهاي يکساني نيز دارند؛ اما خانوار اول در ملکي با «رهن کامل» زندگي ميکند و خانوار دوم در ملکي استيجاري. آيا درآمد اين دو خانوار يکسان است؟ آيا نبايد ارزش اجاري محل سکونت خانوار اول به درآمد او اضافه شود؟
• ميدانيم که در مشاغل غيرمزد و حقوقبگيري عايدي فرد از تفاضل فروش کالا يا خدمات و هزينههاي انجام شده بهدست ميآيد. حال دو کشاورز را در نظر بگيريد که در يک سال فروش يکساني داشتهاند؛ اما کشاورز اول اقدام به خريد يک تراکتور کرده است؛ بهطوريکه عايدي او بسيار کمتر از کشاورز دوم شده است. آيا او مستحق دريافت يارانه است و کشاورز دوم نه؟
ميتوان فهرست بلندبالايي از اين نوع سوالات فراهم کرد که به دليل فضاي محدود اين مجال از آن صرفنظر ميشود، اما هدف از ارائه اين نمونهها جلب توجه به اين نکته بود که مفهوم درآمد بسيار پيچيده است و هر کس برداشتي متفاوت از درآمد دارد. اگر دولت ميخواهد درآمد را ملاک تصميمگيري قرار دهد بايد تعريفي مشخص از درآمد داشته باشد و اين تعريف را براي مردم توجيه کند و با ذکر موارد و مثال به آنها آموزش بدهد که چه مواردي را به عنوان درآمد گزارش کنند. تنها در اين صورت است که ميتواند به تهديد خود در جريمه سه برابري خاطيان جامه عمل بپوشاند.
متاسفانه مسوولان ما نشان دادهاند که هنگام طراحي برنامههاي اقتصادي از سوالات اساسي و سخت به راحتي گذر کرده و بيشتر بر موارد فرعي مانور ميدهند. در حاليکه هنگام اجراي برنامه، اين سوالات بيپاسخ گذاشته شدهاند که همچون آوار بر سر مجريان ميريزند و سرنوشت برنامه را بهسويي ميبرند که پس از چند سال همه متفقالقول از شکست آن ياد ميکنند. زمان زيادي از اجراي مرحله اول طرح هدفمندي يارانهها نميگذرد و هنوز تجربيات آن تازه است، اميدواريم که از اين تجربيات در طراحي مرحله دوم استفاده شود و طرحي نو درانداخته شود که اصرار بر تکرار تجربيات شکست خورده جز شکست چيزي براي اين دولت نيز در بر نخواهد داشت.
داود سوري
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 39]