واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: آخرين فرصت
روي حضور كرش در تيم ملي فوتبال ايران بعد از جام جهاني حساب زيادي نميتوان كرد. اين را نه فقط پيشنهاداتي كه به اين مربي ميشود كه حرفهاي ضد و نقيض مسئولان فدراسيون كه يكي به نعل ميزنند و يكي به ميخ تأييد ميكند!
اين احتمال هر اندازه ضعيف نميتوان ردش كرد و معنياش اين است كه زمان زيادي نداريم براي استفاده از اين مربي و تواناييهايش. مربي كه بيش از دو سال از حضورش در ايران ميگذرد و به هر دليل، درست يا اشتباه، نتوانستهايم از دانشش استفاده برده و چيزي براي خود ذخيره كنيم تا در صورت نبودش از آن نه فقط در تيم ملي كه در تيمهاي باشگاهي بهرهمند شويم. شايد به اين دليل است كه تصور ميكنيم تنها استفادهاي كه ميتوان از اين مربي كرد، هدايت تيم ملي، كسب جواز صعود به جامجهاني و حضور دراين رقابتهاست. اما واقعيت اين است كه از كرش، به عنوان يك مربي فني و حرفهاي، به طرق ديگر هم ميتوان استفاده كرد كه مهمترينش يادگيري و تربيت مربي است؛ مربياي كه بتواند در صورت جدايي كرش، اندكي از دانشي را كه او طي سالهاي حضورش در فوتبال كسب كرده به فوتبال ايران تزريق كند.
اينكه چرا و چطور قرارداد اين مربي تنظيم شد كه نتوانستيم كمك ايراني كنارش بنشانيم براي يادگيري دانش فوتبال روز دنيا، مسئلهاي مهم است، اما اكنون بازگشت به عقب، نه دردي دوا ميكند و نه فايدهاي دارد و تنها نبش قبر بيمورد است كه باعث ميشود زمان باقي ماندهاي كه بايد غنيمت شمردش را هم از دست بدهيم.
هر چند جدايي يكي پس از ديگري دستياران كرش اين فرصت را براي نشستن حداقل يك مربي داخلي كنار دست او مهيا كرده است، اما كافي است با همان نگاه قبل به اين ماجرا بنگريم تا اين فرصت هم از دست رفته و نفراتي را كه كرش براي خود كانديدا كرده روي نيمكت تيم ملي نشانده و باز هم فرصت يادگيري را از يك كمك ايراني بگيرد. كمكي كه اگرچه با نشستنش روي نيمكت تيم ملي موافقت ضمني شده، اما بيتوجهي و تعلل در انتخابش ميتواند اين فرصت را نيز بسوزاند!
فدراسيون البته چند نام را در اين خصوص رديف كرده كه از بين آنها، (ابراهيمزاده، افاضلي، فركي و گلمحمدي) شانس سرمربي جوان نفت تهران بيشتر است. مربياي كه اين روزها رفت و آمدش به تيم ملي هم زياد شده و حرفهايش جز بوي حمايت از كرش نميدهد. حمايتهايي كه پيش از اين خبري از آن نبود و اگر هم وجود داشت، قلبي بود و به زبان نميآمد! اما امروز، به گونهاي بيان ميشود كه ميتوان به هزار و يك شكل تفسيرش كرد!
البته مهم هم نيست، چراكه طبيعي است كه هر مربي دلش بخواهد روي نيمكت تيم ملي بنشيند. اما جدا از اين علاقه، انتخاب دستيار ايراني كرش كه حتماً سرمربي تيم ملي مشورتي از او نخواهد گرفت و تنها بايد در اين مدت چهار چشمي حواسش به كرش و راه و روش هدايت او باشد براي يادگيري، بايد مربي باشد كه فردا روز، بتواند در صورت جدايي كرش، آنچه را از حضور در كنار او يادگرفته را به فوتبال ايران آموزش دهد. درست مثل فركي. مربياي كه اگرچه مثل خيليها تواناييهايش را در بوق و كرنا نميكند و فرياد نميزند كه معرف حضور چه بازيكناني( علي كريمي و. . . ) بوده، اما از تواناييهايش و يادگيريهايش در تيم ملي و كنار دست مربياني كه طي چند سال اخير هدايت تيم ملي فوتبال ايران را به عهده داشتند همين بس كه روزهاي خوبي را با نفت سپري كرد و فولادي را هم كه جلالي با سر به زمينش زده بود چنان سرپا كرد كه حالا يكي از مدعيان اصلي قهرماني است! مربياي كه تواناييهاي خوبي در شناخت استعدادهاي ناب دارد و از اصول كارياش ميدان دادن به جوانهايي است كه يكي از آنها چند سال قبل از فتح و توسط همين فركي به فوتبال معرفي شد و توانست با جادوي ساقهايش نه فقط فوتبال ايران كه آسيا را مقهور خود كرده و پلههاي موفقيت را يكي پس از ديگري طي كند. فركي توانست از فرصتي كه به او داده شده بود نهايت استفاده را ببرد. اما آيا امروز فدراسيون در انتخاب دستيار ايراني كرش حواسش به اين مسئله هست كه مربياي را انتخاب كند كه تواناييهاي بالقوهاي در يادگيري داشته باشد و بتواند در اين زمان اندك باقيمانده چيزي از دانش كرش به جيب زده و فردا به فوتبال ايران تحويل دهد يا صرفاً قرار است يك مربي داخلي را كنار دست كرش بنشانند كه فردا روز بگويند توانستهاند بعد از دو سال حرف خود را به كرسي نشانده و يك كمك ايراني به كادر فني تيم ملي تحميل كنند؟
نویسنده : دنيا حيدري
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: 13 اسفند 1392 - 08:57
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 42]