تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835374865
براي ديدن بازي استقلال از مدرسه فرار کردم
واضح آرشیو وب فارسی:ورزش سه: براي ديدن بازي استقلال از مدرسه فرار کردم
سخنگوي اسبق وزارت امور خارجه گفت: براي ديدن بازي استقلال با رژيم اشغالگر قدس در فينال جام باشگاه‌هاي آسيا از مدرسه فرار کردم.
حميدرضا آصفي در برنامه يک فنجان چاي داغ شبکه راديويي حاضر شد و به مرور خاطراتش در فوتبال و ورزش پرداخت. بخشي از صحبت‌هاي آصفي به شرح زير است:
در سال 1349 در فينال جام باشگاه‌هاي آسيا که بين استقلال و نماينده رژيم اشغالگر قدس برگزار شد من در کلاس پنجم دبيرستان بودم و همه ايراني‌ها احساس منفي نسبت به حريف استقلال داشتند. اين مسابقه معناي خاصي براي همه داشت و من هم که نوجوان بودم و به فوتبال علاقه داشتم و به خصوص به تيم استقلال؛ از دبيرستان علوي که بسيار هم سخت‌گير بود فرار کردم تا اين بازي را در ورزشگاه ببينم به خاطر اين فرار هم توبيخ سنگيني شدم اما آن پيروزي به آن توبيخ مي‌ارزيد.
*من هيچکدام از ديدارهاي پرسپوليس و استقلال را در ورزشگاه نديدم و بيشتر آنها را از طريق تلويزيون يا راديو پيگيري کردم چون ورزشگاه خيلي شلوغ مي‌شد و استرس مسابقه هم باعث عصبي شدن مي‌شد. بعد از باخت شش‌تايي‌ها در شهريور 52 عصبي بودم و حالم بد بود اما زمان بهترين درمان براي دردهاست.
*در زمان مرحوم پرويز دهداري من زمينه حضور اردوي تيم ملي فوتبال را در آلمان شرقي فراهم کردم و داوودي شمسي رئيس وقت سازمان تربيت‌بدني هم به آلمان شرقي سفر کرد. در آن اردو تيم ملي دو سه بازي تدارکاتي انجام داد آن اردو در اوايل جنگ انجام شد و دهداري هم در تيم جوانگرايي کرده بود. يادم است که در فرودگاه وقتي پرويز دهداري را ديدم پکر بود، به او گفتم پرويز خان چه شده است؟ گفت يکي از بازيکنان تيم ملي گم شده که به او گفتم چند ساعت در فرودگاه بوديد که گفت دو سه ساعت. به دهداري گفتم در اين زمان بازيکني گم نمي‌شود حدسم اين است که آن بازيکن (جان‌فدا) پناهنده شده است. آن زمان به خاطر جنگ برخي از جوانان برداشت غلطي از کشورهاي خارجي داشتند و فکر مي‌کردند آنجا خيلي خوب است اما بعد از مدتي مي‌ديدند که هيچ‌جا بهتر از ايران نيست و سرافکنده برمي‌گشتند البته آن بازيکن پيش پليس رفته بود و درخواست پناهندگي کرده بود. سفيرمان هم چند بار با اين بازيکن صحبت کرد که برگردد اما موفق نشد.
*پرويز دهداري سخت‌گير نبود بلکه مقرراتي بود و به قانون پايبند بود و يک مربي اخلاق‌محور بود و بازيکناني که خيلي در اين فضا نبودند با او مشکل داشتند.
*فيلم‌هاي بازي‌هاي استراليا را از طريق ارتباطاتي که با باشگاه‌هاي فرانسوي مثل مون‌پليه و مارسي داشتم براي تيم ملي ايران گرفتم. سفير ايران در استراليا آقاي روحي‌صفت بود که فوتبالي هم بود اما چون ما حريف استراليا بوديم درها را بسته بودند و نمي‌شد فيلم بازي‌ها را به دست آورد اما من در نهايت با کانال غيررسمي و از طريق ورزش آن فيلم‌ها را به دست آوردم، حيفم مي‌آيد که نگويم که ورزش از پتانسيل وزارت خارجه خوب استفاده نکرده است و فقط در شرايط غيرعادي به سراغ وزارت خارجه آمده است. ورزش بايد به غير از روز مبادا هم با نهادهاي ديگر ارتباط خوبي داشته باشد. من هم با باشگاه‌هاي فرانسوي ارتباط داشتم مديران آنها را براي روز 22 بهمن دعوت مي‌کردم، با هواپيماي شخصي آنها براي ديدن مسابقات تيم‌هايشان به ورزشگاه‌ها مي‌رفتم و اگر مي‌خواستم فقط براي گرفتن فيلم به سراغ‌شان بروم نمي‌توانستم فيلم را به دست بياورم. اگر در فضايي که به کسي نياز نداريد ارتباط برقرار کنيد، موفق مي‌شويد.
*هزينه اردوي تيم ملي در فرانسه را از طريق شرکت‌هايي که با ايران تجارت داشتند، تأمين کرديم مي‌دانيد که در آنجا شرکت‌هايي که براي ورزش و تبليغات هزينه مي‌کنند ماليات‌شان کم مي‌شود. بنابراين تمام هزينه آن اردو به تعبيري از طريق وزارت خارجه تأمين شد و فدراسيون هم از اين اردو استقبال کرد. به عقيده من سازمان تربيت بدني و وزارت ورزش بهتر است که در جزئيات فدراسيون‌ها دخالت نکنند و فقط کار نظارت و هدايت را برعهده داشته باشد. ما در آن اردوي فرانسه تيم نانت را برديم که بازي در شب سال تحويل انجام شد و سفره هفت‌سين را در رختکن انداخته بود. به تيم‌هاي مون‌پليه و سنت‌اتين هم باختيم.
*اگر دو مربي خوب خارجي به ايران آمده باشند، اولي آنها رايکوف بوده و دومي ايويچ. ما در جام جهاني 98 فرانسه هم نتايج خوبي گرفته‌ايم. به يوگسلاوي يک بر صفر باختيم و مقابل آلمان 2 بر صفر شکست خورديم با اين حال نمي‌دانم اگر ايويچ برکنار نمي‌شد مي‌توانستيم از گروه‌مان صعود کنيم يا نه. بايد در ورزش منطق داشته باشيم. ما در فوتبال فاصله‌مان با آلمان زياد است. همانطور که در کشتي و وزنه‌برداري و واليبال ما از آنها جلوتريم در بازي ايران و آلمان سفير ايران از بکن‌باوئر در مورد بازي پرسيد که بکن باوئر گفت: متأسفم ما حتماً پيروز مي‌شويم.
*استقبال خوبي از کي‌روش شده است و با او رفتار بسيار خوبي انجام شده اما کي‌روش بايد حرفه‌اي‌تر برخورد کند و با بدنه داخلي ورزش کشور يعني فوتباليست‌ها و مربيان ما مهربان‌تر باشد. او بايد در چارچوب حرفه‌اي عمل کند.
*پخش فيلم ضد ايراني بدون دخترم هرگز در جام جهاني 98 فرانسه يک شيطنت زشت بود. تيم ما نياز به آرامش داشت اما شرايط کشور در ابعاد بين‌المللي بسيار خوب بود و دشمنان ايران و منافقين تلاش مي‌کردند که بر تيم ملي ايران تأثيرگذار باشند. خيلي از رسانه‌ها صهيونيستي هستند نه به اين معنا که پول مي‌گيرند بلکه تفکرات‌شان صهيونيستي است و آنها مي‌خواستند ايران را تخريب کنند. اين در حالي است که شما وقتي يک تيم ورزشي ايران مسابقه مي‌دهد مي‌بينيد که برخي از تماشاگران که شايد کمتر دل به جمهوري اسلامي بسته‌اند اما به خاطر هويت ايراني‌شان از تيم ملي ايران حمايت مي‌کنند. در هر حال آنها مي‌خواستند وضعيت روحي ما را به هم بريزند که ما هم به دستگاه ديپلماسي فرانسه اعتراض کرديم هرچند آن رسانه کار خودش را کرده بود اما آن حرکت خيلي تأثيري نداشت و ديديد که ما بعد از آن حرکت توانستيم آمريکا را هم ببريم.
*در بازي ايران و آمريکا که بازي قرن لقب گرفت من با سفير آمريکا فاصله داشتم اما شاهزاده موناکو که مادرش يک هنرپيشه معروف آمريکايي بود کنارم نشسته بود و مثل تيفوسي‌ها با هر حمله آمريکا به هوا مي‌پريد مخصوصاً وقتي توپ به تير دروازه ما مي‌خورد.
*تمام ايرانيان به جز منافقين دوست داشتند ايران مقابل آمريکا پيروز شود اما منافقين دوست داشتند ايران مقابل آمريکا بازنده شود. منافقين حتي در فرانسه بچه‌ام که آن زمان کوچک بود را کتک زدند که من به مسئولان فرانسوي گفتم شما واقعاً از چه کسي حمايت مي‌کنيد؟ کساني که هيچ چيز نمي‌فهمند؟
*جلال طالبي آدم دوست‌داشتني بود اما اقتدار لازم را در تيم ملي نداشت و رئوف بود. نمي‌خواهم بگويم در ماجراي دعواي خداداد عزيزي و جلال طالبي چه کسي مقصر بود اما در برخورد با ورزشکاران جوان بايد خيلي مسائل را مراعات کرد.
*بعد از برکناري ايويچ، ذوالفقارنسب حق خودش مي‌دانست که سرمربي تيم ملي شود، منطق هم همين را مي‌گفت زيرا او به تيم نزديک بود، تقصير طالبي هم نبود، ايويچ برکنار شده بود و جلال طالبي سرمربي تيم ملي شد.
* اگر بيژن ذوالفقارنسب سرمربي تيم ملي در جام جهاني 98 فرانسه مي‌شد حاشيه‌هاي تيم کمتر مي‌شد.
* دادکان گفته بود بعد از جام جهاني 2006 از فدراسيون فوتبال خداحافظي مي‌کند، همانطور که گفتم سازمان و وزارت ورزش نبايد در جزئيات فدراسيون‌ها دخالت کنند. مخصوصاً اينکه يک رئيس فدراسيون مقتدر باشد. آب دادکان و علي‌آبادي در يک جوي نمي‌رفت ولي اي کاش سعه صدر بيشتري به خرج داده مي‌شد. برکناري دادکان هم در عرصه بين‌المللي و هم در عرصه مديريت داخلي براي فوتبال ما هزينه‌دار بود، فدراسيون فوتبال دادکان يک فدراسيون موفق بود و مي‌شد محترمانه‌تر اين جدايي اتفاق بيفتد اما برکناري دادکان اشتباه بود دادکان هم دلسوزتر از آني است که بخواهد زمينه‌ساز تعليق فوتبال ما را فراهم کند.
* من خودم براي رفع تعليق به فيفا رفتم و با بلاتر و شامپاين جلسه داشتم، رفاقتم با شامپاين به وزارت خارجه برمي‌گردد، او من را مي‌شناخت اکنون هم نامزد رياست فيفا شده است، آنها به من گفتند که ما اطلاعات برکناري دادکان را از خود سايت‌ها و رسانه‌هاي ايران گرفته‌ايم، به عقيده من هم خيانتي در کار نبود.
* بايد باور کنيم که به اهتزاز درآمدن پرچم ما در عرصه‌هاي بين‌المللي مي‌تواند بسيار خوب باشد چرا کشورهاي ميکروسکوپي بازيکن و ورزشکار مي‌خرند و به آنها پول مي‌دهند تا براي کشورشان مدال بين‌المللي کسب کنند زيرا مي‌خواهند کمبود خودشان را اينگونه جبران کنند و با ورزشکار عاريه‌اي پرچم کشورشان را به اهتزاز درمي‌آورند ما هم بايد باور کنيم که ورزش چنين جايگاهي دارد و با گسترش ورزش همگاني در ورزش قهرماني هم موفق شويم.
* تخت روانچي معاون وزير امور خارجه پرسپوليسي است هر کسي يک ايرادي دارد و ايشان هم پرسپوليسي است من هم اگرچه استقلالي هستم اما رابطه‌ام با پروين کمتر از رابطه‌ام با قلعه‌نويي نيست و با بسياري از بازيکنان پرسپوليس هم ارتباط دارم. البته باب کري جدا از رفقات است يعني رفقات سرجايش و کري‌خواني هم سرجايش.
* مسئولان ورزش و ورزشکاران ما بايد قدر تماشاگران و مردم خوبي که داريم را بدانند مردمي که از جيب خود براي آمدن به ورزشگاه هزينه مي‌کنند شب پشت ورزشگاه مي‌خوابند بايد قدر اين مردم را بدانيم.
يکشنبه 1392/12/11 00:28
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ورزش سه]
[مشاهده در: www.varzesh3.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 45]
-
ورزش
پربازدیدترینها