محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1843022450
مصاحبه جالب و خواندنی با سیدمحمد موسوی بجنوردی
واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: مصاحبه جالب و خواندنی با سیدمحمد موسوی بجنوردی
آیت‌ا... سیدمحمد موسوی بجنوردی از یاران حضرت امام(ره) است كه در هیچ وهله‌ای سكوت اختیار نكرده و هر زمان نیاز بود به ابراز عقیده پرداخته است.
آیت‌ا... سیدمحمد موسوی بجنوردی از یاران حضرت امام(ره) است كه در هیچ وهله‌ای سكوت اختیار نكرده و هر زمان نیاز بود به ابراز عقیده پرداخته است. ایشان در طی سال‌های دولت قبل فعال‌تر از گذشته بود چرا كه شاید تصور می‌كرد اندیشه‌های بنیانگذار انقلاب اسلامی در آن سال‌ها مغفول مانده است و وظیفه او و یاران دیگر امام است كه با یادآوری آرمان‌های انقلاب اسلامی نگذارند خلأیی میان این اندیشه‌ها با افكار عمومی پدید آید.آیت‌ا... بجنوردی گلایه‌هایی از افرادی داشت كه مواضع خود را به نام امام(ره) در جامعه ترویج می‌دهند و آن را جنایت می‌داند. او از آیت‌ا... سیدحسن خمینی هم گفت كه چراغ روشنی برای كل جامعه است و از نحوه ازدواج دختر خود با یادگار امام(ره) خاطراتی تعریف كرد. متن كامل گفت‌وگوی آیت‌ا... موسوی بجنوردی با آرمان در ادامه می‌آید:برخی رای مردم را مقبولیت می‌دانند نه مشروعیت. نظر امام (ره) در این زمینه چه بود؟من یك مطلبی را از درس امام (ره) می‌گویم. زمانی كه حكومت اسلامی را شروع كردند، نظرشان این بود كه فقیهی كه جامع الشرایط باشد،باید فقه را كامل بداند و عادل باشد، جزو متمم ولایتش مقبولیت در نزد مردم است. پس بنابراین همانطور كه در خلافت نگاه می‌كنیم، مردم بعد از كشته شدن عثمان آمدند نزد امیرالمومنین بیعت كردند، حضرت علی (ع) در خطبه‌اش می‌گوید وقتی مردم آمدند، من قدرت را در دست گرفتم و تصریح می‌كند وقتی مردم آمدند با من بیعت كردند، حجت بر من تمام شد و قدرت را به دست گرفتم. پس امیرالمومنین، امام بود اما خلیفه نبود. چه زمانی خلیفه شد؟ آن زمان كه با او بیعت كردند. بیعت است كه او را خلیفه مسلمین می‌كند.بعد از قتل عثمان، مردم برای بیعت ریختند كه حضرت علی(ع) در خطبه‌ای می‌گوید چنان جمعیت زیادی به طرف من آمد. وقتی آستین‌هایم پاره شد، دستهایم خراش برداشت و حسن و حسین اذیت شدند و اینطور مردم برای بیعت ریختند، حجت برای من تمام شد و قدرت را به دست گرفتم. پس مساله خلافت امیرالمومنین به بعد از بیعت مردم بازمی‌گردد. ایشان امام بود و روز غدیر از طرف خدا تعیین شد. پیامبر خطبه مفصلی خواند و گفت منْ كُنْتُ موْلاهُ، فهذا علِىٌّ موْلاهُ (هر كس من مولای او هستم پس علی مولای اوست) بعد چادر زدند و امیرالمومنین در چادر نشست و همه بدون استثنا با او بیعت كردند از جمله خلیفه دوم یعنی عمر كه آمد و با او بیعت كرد؛ در كتاب‌های اهل تسنن هم به این موضوع اشاره شده است. مردم با علی(ع) بیعت كردند و ایشان رسما پس از پیامبر خلیفه مسلمین شد اما متاسفانه كودتا كردند. مساله سقیفه، كودتا بود؛ كودتایی در سقیفه انجام دادند كه شرح آن به وقت زیادی نیاز دارد.احتمال دارد این مشروعیت مشمول مرور زمان شود؟بله!چطور می‌شود تدوام نداشتن مقبولیت را نشان داد؟جوامع می‌بینند دیگر. ما می‌بینیم مردم با خلیفه سوم یعنی عثمان كه البته او را مردم انتخاب نكردند و عمر با شورایی كه تشكیل داد او را انتخاب كرد، چه كردند؟ او را كشتند. پس مقبولیت باید همیشه برای ولی امر باشد و ما می‌بینیم كه جز متمم ولایت ولی، مقبولیت عامه جامعه اسلامی است. این معنا را در امیرالمومنین دیدیم كه در آمدنش تا زمان شهادت، این مساله بود و بعد از آن با امام حسن(ع) بیعت كردند. 6 ماه امام حسن(ع) خلیفه مسلمین بودند و بعد ماجرای معاویه و صلحی كه كردند و قراردادی كه بستند این بود كه فعلا معاویه باشد و بعد از معاویه، امام حسن(ع) باشد و بعد از ایشان امام حسین(ع) است.معاویه از آن پیمان تخلف كرد و یكی از مواد پیمان این بود كه معاویه حق ندارد یزید را تعیین كند. امام حسین(ع) وقتی مطلع شد كه یزید، خلیفه شده است، دیگر نشستن را جایز ندید. یزید از نظر من مسلم نبود و مسیحی بود، فاسق، قمارباز، دائم‌الخمر و... بود و این فرد خلیفه مسلمین شده است. امام حسین دید اگر یزید بخواهد باقی باشد دیگر اسمی از اسلام نمی‌ماند. لذا به امام حسین(ع) هر چه می‌گفتند نرو چون می‌كشند و پرسیدند كه چرا زن و بچه را می‌بری؟ این شد كه همگان دیدند همین زن و بچه متمم انقلاب امام حسین(ع) شدند یعنی اگر حضرت زینب(س) نبود اسلام ابتر می‌ماند.آنكه انقلاب امام حسین(ع)را زنده كرد، حضرت سجاد(ع) و حضرت زینب(س) بودند. چه كسی می‌توانست با ابن‌زیاد حرف بزند؟ می‌خواست دل حضرت زینب(س) را بسوزاند، پس گفت دیدی كه دو تا از بچه‌ها و 7 برادرت كشته شدند؟ زینب پاسخ داد جز زیبایی چیزی ندیدم. شاخ ابن زیاد را در آنجا شكست و همین كار را در شام با یزید كرد. او در مقابل یزید ایستاد و گفت تمام مصیبت‌ها از اول تا الان به یك طرف اما مصیبت بزرگ‌تر این است كه باید با تو صحبت كنم. كار من به اینجا بكشد كه باید با تو صحبت كنم و آنجا شاخ یزید را شكست. ببینید حضرت زینب(س) متمم انقلاب امام حسین(ع) بود. یك زن چه كار كرد. او در جهان اسلام چه انقلاب بزرگی به راه انداخت. او مانند مادرش است كه حیثیت آنها را برد. حضرت زینب(س) بزرگ‌ترین انقلاب را علیه مستبدین، دیكتاتورها و غاصبین خلافت كرد. آبروی آنها را برد.پس برخی رای مردم را فقط مقبولیت می‌دانند؟رای مردم تعیین‌کننده است و بدون رای مردم و پشتوانه مردمی نمی‌توان مشروعیتی کسب کرد.پس چرا سعی در ترویج تفكر خود دارند؟نمی دانم. بنده 42 سال پیش از 3 مرجع بزرگ نجف یعنی پدرم حضرت آیت‌ا... العظمی بجنوردی، حضرت امام(ره) و حضرت آیت‌ا... العظمی خویی به من اجازه اجتهاد دادند و آنها از اساتید من بودند. پس بنده فردی هستم كه 42 سال پیش مجتهد بودم و اكنون عرض می‌كنم كه برخی حكومت اسلامی را در عصر غیبت قبول ندارند و می‌گویند باید امام زمان (عج) بیاید كه شامل تفكر حجتیه و آن دسته می‌شود كه ما آنها را قبول نداریم؛ ما قائل هستیم در عصر غیبت باید تلاش كنیم و حكومت اسلامی به وجود بیاوریم كه در راس نظام حكومت اسلامی باید یك مجتهد فقیه جامع‌الشرایط، عادل، شجاع، مدیر، مدبر و آگاه به امور زمان باشد، مردم باید با او بیعت كنند.برای نخستین‌بار در تاریخ تشیع در امام (ره) دیدیم كه فردی با این ویژگی پدید آمد و همه ملت ایران با ایشان بیعت كردند؛ بیعت با چه بود؟ در دهات‌ها هم كه می‌رفتید، می‌گفتند حزب فقط حزب‌الله، رهبر فقط روح‌الله. ایشان ولی فقیه شد، ولایت پیدا كرد و به حق، ولایت امر داشت. باید بدانیم مقبولیت نزد ملت همانطور كه در حدوث ولایت تاثیر دارد در بقای آن هم موثر است یعنی این مقبولیت هم حدوثا شرط ولایت و هم بقائا شرط است.یكی از مسائلی كه در سال‌های اخیر مطرح شده نظارت استصوابی است. نظر شما چیست؟من مقاله مفصلی نوشته و تاكید كردم نظارت شورای نگهبان استطلاعی است و نه استصوابی. استطلاعی یعنی اینكه مطلع شوند نه اینكه استصوابی باشد كه بگویند درست است یا نه. استصوابی این است كه در تمام كارهای متولی صحه بگذارد اما استطلاعی به معنای این است مطلع باشد كه خدای ناكرده از نظر واقف منحرف نشود. اگر منحرف شد می‌تواند اعلام كند.به كجا باید اعلام كند؟این موضوع را زمانی راجع به مجلس و یك زمانی درباره رئیس‌جمهور می‌گوییم و... .درباره امام (ره) مجلس خبرگان نظری نداد و خود مردم انتخاب كردند. درباره حضرت آیت ا... خامنه‌ای، مجلس خبرگان ایشان را تعیین كردند كه نماینده مردم بودند پس دقت كنید كه باز هم رای مردم در اینجا دارای اهمیت است. مساله شورای نگهبان را مفصل نوشتم كه نظارت استطلاعی دارد نه استصوابی است.نظر امام در مورد نظارت استصوابی چه بود؟ امام مخالف نظارت استصوابی بود؟بنده 14 سال در درس امام در نجف بودم. به عقیده من امام مخالف بود.چرا برخی تمایل دارند نظر خود را نظر امام معرفی كنند؟این جنایت است. ما باید در نقل قول امین باشیم.اكنون افرادی هستند كه در انقلاب نقشی نداشتند و بعضا مخالف اندیشه امام بودند، این روزها از قول امام صحبت می‌كنند و نظرات خود را جای نظرات امام می‌گذارند و كسی هم پاسخگو نیست. در برابر این افراد چه باید كرد؟خوب دروغ می‌گویند دیگر. یك فردی گفت امام اعتقادی به جمهوریت نداشت. باید بگوییم آدم حسابی؛ من در پاریس نشسته بودم، مدیر مسئول روزنامه فیگارو آمد و از امام سوال كرد كه سیستم حكومتی شما چیست و امام جواب داد جمهوری اسلامی. سوال كرد رئیس‌جمهور را مردم باید انتخاب كند یا پارلمان؟امام گفت كه مثل خودتان در فرانسه است و مردم باید انتخاب بكنند. من آنجا نشسته بودم. چطور حرفی را گردن امام می‌گذارید و می‌گویید ایشان جمهوری را قبول نداشت. والله اینها حرام است. خداوند از این حرفها نمی‌گذرد. چطور نسبت می‌دهید به امام و می‌گویید نظر او این نبود؟بنده آنجا در یك متری امام بودم كه به مدیرمسئول فیگارو همین را گفت و عقیده امام این بود كه قدرت باید در مجلس باشد چون منتخب ملت هستند. اگر بر اصول فقاهت هم بخواهیم بحث كنیم، همین است. امام سلیقه‌ای صحبت نمی‌كرد و فرمایشات امام براساس فقه و اسلام بود. اگر بخواهیم فقاهتی و بر اساس فقه شیعه صحبت كنیم، رای مردم جزو متمم ولایت ولی است. ممكن است كسی مثل ائمه ما امام بودند اما چون مردم با آنها بیعت نكردند خلیفه نبودند.ولایت این افراد تكوینی است. دو نوع ولایت داریم كه ولایت تكوینی را خدا می‌دهد و یك ولایت دیگر تشریعی است كه مربوط به مردم است یعنی مردم باید بنده را انتخاب كنند كه ولایت تشریعی داشته باشم. امام معصوم ولایت تكوینی دارد اما وقتی انتخابش نكنند ولایت تشریعی دارد یعنی نمی‌تواند امر و نهی كند و...امام در تمام دوره حیات بر این نظر پایبند بود؟بله. نظر فقهی است. 14 سال پای درس امام در نجف بودم كه ایشان ولایت فقیه را فارسی می‌گفت و من عربی ترجمه كردم. این متن را درسفرهایی به شهرهای مختلف می‌رفتیم، پخش می‌كردیم البته بعثی‌ها مخالفت زیادی داشتند و از این تفكر می‌ترسیدند؛ با این وجود حالت تحرك در جوانان عراقی پیدا شد كه از این تحرك سیدمحمدباقر صدر استفاده كرد. امام بود كه به جوان‌ها نیروی انقلابی داد و یك تحرك اسلامی داد و وقتی او به ایران بازگشت، سود آن راسید محمدباقر صدر برد و این مساله را به دست گرفت كه شهیدش كردند.بیشترین كلمه كه امام در سخنرانی‌ها و اطلاعیه‌هایش داشت دو كلمه بود، خدا و مردم. اینها واقعیت‌هایی است كه ما نباید آنها را تحریف كنیم؛ تحریف معصیت بزرگی است. باید در آرای امام امین باشیم و این مرد بزرگ، خدمت بزرگی به جهان اسلام كرد. به اسلام تجدید حیات داد كه نباید اینها را كوچك بگیریم. من 6 ماه در ونكوور بودم،به شهر لس‌آنجلس رفتم كه امام جمعه آنجا از اهل تسنن بود. در خطبه جمعه گفت امام خمینی حیات تازه به اسلام داد. یعنی اهل تسنن هم همین عقیده را درباره امام داشتند كه امام فردی مجدد برای جهان اسلامی است و بیداری اسلامی آورد. بعد از آن، این پس لرزه‌هایی كه می‌بینید ایادی فاسد مثل القاعده درست كردند و آنها را منحرف كردند. آنكه تحرك اسلامی در جهان اسلام پدید آورد، امام و افكار امام بود. رژیم صهیونیستی در تمام مدتش یك حرف راست گفت؛ آنها پس از پیروزی انقلاب اسلامی گفتند كه در منطقه زلزله شده است.تصور می‌شود كه برخی درصدد القای این هستند كه فرمایشات امام دارای تاریخ مصرف است.انسان باید زمانش را ببیند. برخی اوقات مصلحت اسلام این است و برخی اوقات مصلحت به نحو دیگری است. باید طبق مصالح عمل كنیم و نمی‌شود در تمام زمان‌ها یك شكل عمل شود. زمانی مصلحت این است كه باید گفت مرگ بر انگلیس و اینها را می‌گفتیم؛ یك وقت هم نباید بگوییم مرگ. اساس حفظ كیان اسلام است و ما باید این كیان را حفظ كنیم. باید پاسدار اسلام باشیم و ببینیم مصلحت اسلام چیست. حالا چه كسی خوشش می‌آید چه كسی بدش می‌آید مهم نیست چون ما پاسدار اسلام هستیم و عظمت و علو اسلام را می‌خواهیم كه اكنون الگویش جمهوری اسلامی است.من بدون تعارف بگویم كه الگوی جهان اسلام، جمهوری اسلامی است و ما باید كاری كنیم كه این جمهوریت را با چنگ و دندان حفظ كنیم. بر همه واجب است. البته این را هم بگویم كه اساسا با مرگ مخالف هستم. باید منطق داشته باشیم و جواب بدهیم. فحش قبیح است. آدم وقتی سلاح ندارد فحش می‌دهد. باید بجای فحش با منطق پاسخ دهیم،ما منطق داریم. چرا باید به جامعه فحش دادن را یاد بدهیم؟جامعه را با منطق آشنا كنیم. فحش برای افراد بی‌منطق است كه پاسخی ندارند. اسلام منطق دارد و ابزار منطقی داریم كه می‌توانیم با آن به دنیا جواب دهیم.دیدگاه امام (ره) نسبت به برخورد با مخالفان یعنی آنهایی كه دیدگاه مخالف داشتند، چگونه بود و چطور با آنها برخورد می‌كرد؟اصلا برخورد نمی‌كرد. مگر آنكه آنها توطئه علیه نظام می‌كردند. با این منافقان در اول انقلاب كسی كاری نداشت. آنها بودند، در خیابانها روزنامه می‌فروختند و جلسات خود را داشتند اما از 30 خرداد 60 اعلام جنگ مسلحانه كردند كه در آن مقطع بنده عضو شورای قضایی بودم. آنها چند نفر را كشتند كه یكی از شهدا آقای موسوی بود كه او را با چاقو كشتند. وقتی این شرارت‌ها را كردند، طبیعی است كه با آنها برخورد شد و الا ما با منافقین كاری نداشتیم، آزاد بودند و جلسات برگزار و روزنامه فروختند. خودشان اعلام جنگ مسلحانه كردند.در برخی موارد از امام نقل می‌شود با برخی مراجع كه در قم که خلاف نظر ایشان را داشتند امام دستوراتی داده برای محدودیت آنها از جمله درمان و...اصلا این طور نبود. من جواب آن فردی که این حرفها را زد دادم. من در شورای عالی قضایی بودم امام مرتب سفارش می‌كرد كه كسی تعرضی به آیت ا... شریعتمداری نكند، از پزشك قم دكتر باهر سوال كنید كه امام او را خواست و گفت مرتب به نزد آقای شریعتمداری برو و هر چه می‌خواهد برایش تهیه كنید. اصلا این شایعات صحیح نیست.چرا اینطور از امام چهره دیگری نشان می‌دهند؟چون با امام(ره) بد هستند. مساله با امام دارند، كسانی كه به حاج سیدحسن آقا و بیت امام تهمت می‌زنند، با آنها بد نیستند بلكه با امام خوب نیستند.اینها چه كسانی هستند؟همان‌هایی هستند كه خودتان می‌دانید.درآستانه سالگرد رحلت حاج احمد آقا هستیم، ایشان نقش بزرگی در پیروزی انقلاب و بعد از آن داشتند. درخصوص شخصیت ایشان برایمان بگویید؟حاج احمد آقا حق بزرگی در انقلاب، پیروزی و سرعت انقلاب دارد. حاج احمدآقا تئوریسین بودند اما تندرو نبود و خیلی با آرامش کار می‌کرد. حاج آقا مصطفی كه رحلت كرد زمام بیت امام را حاج احمدآقا به دست گرفت. از وقتی كه حاج احمد آقا آمد، سخنرانی‌های امام شروع شد. این را هم بگویم رحلت حاج آقا مصطفی كه طلایه‌دار انقلاب بود، یعنی عطش انقلاب را او شروع كرد. همین آقای حسن روحانی كه الان رئیس‌جمهور است در مسجدارك منبر رفت و نخستین كسی كه گفت امام خمینی او بود و خودش تعریف می‌كرد كه بعد از پایین آمدن از منبر عبا و عمامه را درآورده و آقای ناطق نوری ماشین پیكان داشت به او گفت من بیرون منتظر هستم و یك هفته در منزل آقای ناطق نوری مخفی شده بود.اینها دسته‌جمعی كار كردند. نمی‌توانیم بگوییم یك نفر یا یك گروه بودند بلكه هر كس در حد خودش برای انقلاب كار كرده است. كار حاج شیخ حسن روحانی در آن روز كم نبود و منبر خوبی رفت و گفت امام خمینی. حاج آقامصطفی به مرجعیت امام بیش از رهبری اهمیت می‌داد و نقطه مقابل او حاج احمدآقا بود كه اهمیت را به رهبری انقلاب می‌داد. بعد از فوت حاج آقامصطفی تحركی شد و امام سخنرانی اول را شروع شد و اینها به منزل بنده می‌آمدند و برای آقای دکتر بهشتی اطلاعیه‌های امام را می‌خواند و آقای بهشتی تكثیر می‌كرد. آقای اشراقی(داماد امام) برای چهلم، خود را به نجف رساند و دو ماه بود و با حاج احمد آقا خیلی فعالیت می‌كردند. حاج احمد آقا پایش را روی گاز گذشت و امام هم آمادگی داشت و وارد شد و سخنرانی مفصلی كرد و برای نخستین‌بار گفت رضا خان قلدر.از آنجا شروع شد و فتح باب شد تا اینكه صدام با شاه در الجزایر قرار بستند كه صدام جلوی سخنرانی‌های امام را بگیرد و صحبت این شد برای اذیت كردن امام، حاج احمدآقا را بگیرند. امام مساله را كاملا درك كرد و گفت من هم سخنرانی می‌كنم، هم نوار پر می‌كنم و می‌فرستم و هم اطلاعیه می‌دهم. اینها گفتند نمی‌شود. امام یك هفته به دلیل اینكه محاصره بود از خانه بیرون نیامد. قرار شد امام را به كویت ببرند. وارد كویت هم شد. قرار بود چتربازها بیایند و امام را ببرند. ما ماندیم از جمله اینكه چه شد اینها موفق نشدند. حتما یك دست غیبی بودكه نتوانستند این كار را بكنند. شب به بغداد برگشتند و دكتر ابراهیم یزدی ایشان را به پاریس بردند و یك شب در پاریس بود و بعد رفتند نوفل لوشاتو. دكتر یزدی، دكتر حسن حبیبی و... خیلی زحمت كشیدند.چراغ بیت امام را حاج سیدحسن آقا روشن نگه داشته است...حاج سیدحسن آقا چراغ ایران است. ایشان آینده درخشانی دارد. او اصول تدریس می‌كند و 300 طلبه خارج در قم دارد. 41 سال سن دارد.به هر حال احساس می‌شود كه بزرگانی مانند شما باید در این مقطع همراه با حاج سیدحسن آقا باشند. هر كجا برود من هم می‌روم. همین جمعه رفتیم اسلامشهر و با خانواده شهید دیدار كردیم. همه جا با او هستیم. ما آیت‌ا... هستیم اما به دنبال او می‌رویم و با او نماز می‌خوانیم. او را ترویج می‌كنم چون می‌دانم ترویج او، ترویج امام است. خودش هم آدم بسیارقابلی است.در جایی از شما نقل شده بود كه سیاست را كنار می‌گذارید. ماجرا چه بود و آیا واقعا قصد كنار گذاشتن سیاست را دارید؟من زمانی كه افراد دیگر بر سر كار بودند عصبانی شدم واین جمله را گفتم. یعنی چه سیاست را كنار بگذاریم.منظور از سیاستی كه اشاره كردید چیست؟ یعنی بازیگر نیستید؟بله. من اصلا بازیگر نیستم.نگرش امام در برخورد با تندروها چطور بود؟تندروهای امروز بعد ازامام سر درآوردند چون جرات نداشتند در مقابل او تندروی كنند.مجمع روحانیون مبارز یك تشكل سیاسی استبله. در وزارت كشور ثبت شده است.پس چرا این تشكل برای مسائل مختلف جامعه موضع نمی‌گیرد. مثلا موضع مجمع روحانیون در قبال سوریه چیست؟ببنید ما نمی‌توانیم نظر بدهیم. ما در ماجرای سوریه گیر كرده‌ایم. القاعده و... این طرف هستند و رسما با شیعه بد هستند. الان عربستان و قطر پول بی‌حساب می‌دهند. برادر عبدالله آدم كثیفی است، خود عبدالله با ما به ویژه با آقای هاشمی و خاتمی خیلی خوب است.مجمع روحانیون چرا كنگره برگزار نمی‌كند؟شرایط برایمان فراهم نبود و مشکلاتی هم بود.شاید دلیلش حضور آقای خاتمی در این تشكل باشد.در راهپیمایی 22 بهمن بنر زشتی كه درباره آقای خاتمی بود را ندیدید؟ خاتمی محبوب است و باید از سرمایه های نظام خوب استفاده کنیم. تندروها به فكر خودشان هستند. اگر دنبال نظام بودند چرا با ما بد هستند. بچه‌های حقیقی انقلاب ما هستیم. بنده از 48 سال پیش كه امام به نجف آمد تا زمان رحلتش با او بودم.اینها چه هدفی را از هجمه به یاران انقلاب دنبال می‌كنند؟اینها از جای دیگر هم تحت تاثیر قرارمی گیرند. برخی می‌خواهند همه قدرت در دست خودشان باشدوتندروی می‌کنند ویاران امام را مورد هجمه قرار می‌دهند.یعنی برای رسیدن به قدرت مخالف یاران انقلاب هستند؟بله همینطور است.دولت یازدهم امید را به جامعه بازگردانده است و می‌خواهد مشكلات داخلی و خارجی را حل كند و در بخش خارجی كارهایی كرده است. مخالفان توافق ژنو هم خود را از یاران انقلاب می‌دانند. چه كسی باید آنها را جمع كند؟برخی از تحریم‌ها استفاده می‌كردند، نفت می‌فروختند و كارها می‌كردند و الان دلشان دارد، می‌گیرد.انتخابات خبرگان رادر پیش داریم. مجمع روحانیون برای این انتخابات برنامه‌ای دارد؟كاندیداهای مجلس خبرگان را باید شورای نگهبان تایید كند.شما فكر می‌كنید كه دور بعدی اصلاح‌طلبان از روحانی حمایت كنند؟اگر ایشان بر وعده های خود پایبند بماند وآنها را عملیاتی کند اصلاح‌طلبان در كنار ایشان خواهندماند. باید دولت دلسوزان را حفظ كند.. نباید آدم‌ها مغروردردولت نفوذ کنند. به نظر من احمدی‌نژاد رفتار مثبتی که داشت این بودکه با تیم نزدیکش هماهنگ بودوتا آخر به آنها ارادت داشت البته به درست یا نادرستی آن کاری ندارم.نقش آیت ا... هاشمی در عرصه سیاسی ایران چیست؟آقای هاشمی یک سیاستمدار برجسته است و اهل عجله نیست. او صبور است. انقلابی واقعی هاشمی است و پوست و استخوان هاشمی، امام است و امام هم او را دوست داشت و او را می‌خواست.خاطره‌ای از زمانی که قرار شد سید حسن آقا داماد شما شود ،بگوئید.سید حسن آقا بعداز فوت مرحوم حاج احمد آقا به درس من می‌آمد دراین بین فاطمه خانم مادر حسن آقا به همراه آقا صادق (برادرش) به نزد من آمدند. 6 ماه قبل ازفوت حاج احمدآقا زنگ خانه ما را در ساعت 12 شب زدند، دیدم حاج احمدآقا با پیكان و تنها آمده است. گفتم چرا تنها آمده اید؟ گفت می‌خواهم تنها بنشینم و با شما گعده كنم. سه ربع نشست و رفت. فاطمه خانم روزی آمد برای خواستگاری دختر من برای حسن آقا و گفت كه من خیلی مایلم دختر شما را برای حسن آقا بگیرم لذا هنوز سال حاج احمد آقا نشده بود كه فاطمه خانم با آقا صادق آمد خواستگاری دختر من.گفتم حسن آقا را من مثل تخم چشمم دوست دارم اما من فرد آزاد اندیشی هستم و نظرم را به فرزندم تحمیل نمی‌کنم لذا دخترم باید قبول كند. اگر قبول كرد من حرفی ندارم چون حسن آقا را خیلی دوست دارم. فردا شب سیدحسن آقا را بردم نزد دخترم با هم صحبت كنند. 45 دقیقه بعد آمد پایین،گفتم چی شد و گفت ما با هم كنار آمدیم. دو روز بعد از سالگرد فوت حاج احمد آقا در حرم امام(ره) عقد كردند. افراد زیادی آن شب گریه كردند چون حاج احمد آقا نبود از جمله آقای خاتمی و محسن رضایی كه گریه‌های بلندی كرد. من و آقای سلطانی عقد را خواندیمیك سری صحبت‌هایی كه درباره علت فوت حاج آقا مصطفی هست، . چقدر صحت دارد؟پزشك آقا مصطفی به من گفته بود ایشان مسموم شده بود و گفت حاضر است ایشان را كالبد شكافی كنند. آقا مصطفی مردمی بود. ممكن بود در غذایش یا در چای او چیزی بریزند. در فلسفه و عرفان و... آدم فوق‌العاده‌ای بود. شجاعت مثال زدنی داشت.اگر روحانی توافقات هسته‌ای را به سرانجام برساند و در اقتصاد هم سر و سامانی به وجود بیاورد، همچنان می‌تواند به رای مردم امیدوار باشد؟باید منتظر ماند و دید كه آیا می‌تواند این برنامه‌ها را به سرانجام برساند.البته این تصمیمات در راس نظام گرفته می‌شود.اصلاح‌طلبان برای تقویت خود چه باید بكنند؟خاتمی را رها نكنند. انسجام و تشكیلات خود را حفظ كنند.در پایان خاطره‌ای از همراهی با حاج آقا مصطفی و حاج احمد آقا دارید ؟با حاج‌آقا مصطفی آمدیم سوریه كه از آنجا برای حج عمره برویم. حاج احمد آقا هم با آقای سلطانی طباطبایی پدر خانمش آمده بود بیروت و پیش امام موسی صدر اقامت داشتند. امام موسی صدر ما را دعوت كرد. اول رفتیم بلبعك. سه نفری نشسته بودیم كنار قهوه‌خانه. در این بین یك مردی حدود 48 ساله آمد و نشست و از حاج آقا مصطفی پرسید اسم مادرت چیست؟ بعد پشت گردن حاج‌آقا مصطفی را نگاه كرد. بعد به ایشان گفت شما آن آرزویی را كه دارید نمی‌بینید و همین امسال فوت می‌كنید. بعد رفت سراغ حاج احمد آقا، به او گفت شما آرزویی كه این آقا داشت را خواهید دید و به مقامات بالایی هم خواهید رسید. بعد آمد سمت من. خیلی ترسیدم. فكر كردم می‌خواهد بگوید همین امشب فوت می‌كنی!خیلی می‌ترسیدم. به قدری حالم گرفته بود. دیدم به من گفت «دریا پایان دارد، علم تو پایان ندارد. » ترسم گرفته بود كه بگوید یك ماه دیگر می‌میرید. آن زمان پول پیش من بود. من مادر خرج بودم. گفتیم یك پولی به این بدهیم اما هر چه گشتیم ایشان را ندیدیم. تا اینكه حاج‌آقا مصطفی بعد از دو ماه فوت كرد. آن شبی كه حاج احمد آقا به منزل ما آمده بود به من نگفت. اما آن آقا رفته بود پیش حاج احمد آقا و گفته بود تو امسال عید نیستی. این را همسرحاج سیداحمدآقا به من گفته بود.
1392/12/09
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 66]
-
گوناگون
پربازدیدترینها