تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 13 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):اى على! از ارجمندى مؤمن در نزد خدا اين است كه برايش وقت مرگ، معيّن نفرموده است...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803957519




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

رو به رو کردن دو متهم به قتل مقابل هم !


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی:
رو به رو کردن دو متهم به قتل مقابل هم ! در حین روبروییی دو متهم قاضی اصغرزاده از متهم خواست دست‌ چپش را در دست او قرار دهد و نبضش را کنترل کرد.در پایان هیات قضات با توجه به نتیجه‌ای که از حرکات صورت، نبض متهم ردیف دوم و تغییر لحن و تن صدای او گرفتند پرونده را برای بررسی مجدد به دادسرا بازگرداندند تا به سوالات مطرح‌شده از سوی قضات پاسخ داده‌ و ابهامات برطرف شود.


 رو به رو کردن دو متهم به قتل مقابل هم !
قضات دادگاه کیفری ‌استان تهران در اقدامی کم‌سابقه دو متهمی را که قتل را به یکدیگر نسبت می‌دادند رو‌درروی هم قرار دادند و حرکات غیرکلامی آنها را زیر نظر گرفتند تا مشخص شود کدام‌یک دروغ می‌گویند.نماینده دادستان در ابتدای جلسه محاکمه که در شعبه 113 دادگاه کیفری ‌استان تهران به ریاست قاضی حسین اصغرزاده برگزار شد، اعلام کرد: «عباس، متهم ردیف اول پرونده با توجه به اقرار صریح به قتل و توضیح جزییات و سایر مدارک منعکس در پرونده از نظر دادسرا در قتل مردی به‌نام حمید مباشر است و سعید، متهم ردیف دوم پرونده با توجه به اقاریر هردو متهم در این قتل معاونت داشته ‌است. بنابراین درخواست صدور حکم قانونی را در این خصوص دارم.  سپس اولیای‌دم مقتول در جایگاه حاضر شدند و درخواست صدور حکم قصاص کردند.  در ادامه عباس به دفاع از خودش پرداخت. او اتهام قتل را انکار کرد و گفت: روز حادثه قرار بود من و سعید، دختر مورد علاقه سعید را که نرگس نام‌ داشت به خانه‌اش در محلات ببریم. سعید پول نداشت، به او گفتم به خانه ما برویم و پول برداریم. من به خانه رفتم و پول برداشتم. وقتی برگشتم دیدم سعید و نرگس خیلی ناراحت هستند، سعید گفت چند پسر به آنها متلک گفته‌اند. آن پسرها هم‌محلی من بودند. قرار شد با آنها صحبت ‌کنم و مشکل را حل ‌کنم، به محض اینکه از ماشین پیاده ‌شدم و به سمت حمید رفتم او مرا با مشت زد و هردو به زمین افتادیم.سعید چاقو داشت و با آن یک ضربه به حمید زد. بعد هم گفت فرار کنیم. 20روز بعد در اداره آگاهی برادر و پدر سعید به من گفتند قتل را قبول کن. ما صحبت کرده و رضایت گرفته‌ و پول دیه را هم داده‌ایم، فقط برای اینکه آبرویمان جلوی دامادمان نرود تو قتل را قبول کن.من اعتیاد شدیدی به شیشه داشتم و 20روز بازداشت فشار زیادی به من وارد کرده بود به همین دلیل قتل را قبول کردم. آن زمان چون تحت فشار شدید روحی بودم نتوانستم درست تصمیم بگیرم.در ادامه متهم ردیف دوم در جایگاه حاضر شد و اتهام قتل را رد کرد و گفت: من مرتکب قتل نشدم، چاقو داشتم اما قتل کار من نبود. چاقو را روی زمین انداختم. عباس هیچ‌وقت چاقو حمل نمی‌کرد اما آن روز نمی‌دانم چرا چاقو داشت، هردو نفر یک نوع چاقو داشتیم اما من قتل را انجام ندادم.  در این هنگام قاضی اصغرزاده از عباس خواست تا یک‌بار دیگر گفته‌هایش را رودرروی سعید تکرار کند و آن دو هرچقدر که دوست دارند با هم صحبت کنند.عباس یک‌بار دیگر اظهاراتش را تکرار کرد و خطاب به متهم دیگر گفت: سعید تو نبودی که می‌گفتی بدبخت شدم و عذاب وجدان دارم؟ اگر من آدم کشته ‌بودم برای چه برادرت به زور کلید ویلایتان را در شمال داد و گفت بروید؟ چرا نرگس به تو گفت به من نزدیک نشو تو قاتل هستی؟ چرا نرگس به تو گفت بالاخره این خون پایت را می‌گیرد؟ چرا لباس‌های تو خونی بود؟ مگر به دوست‌دختر من متلک گفته ‌بودند که بخواهم دعوا کنم؟ چرا آدرس نرگس را نمی‌دهی که بیاید و شهادت بدهد؟ سعید پاسخ بعضی از سوال‌ها را داد و گفت: زمان حادثه من عقب‌عقب رفتم و کفشم روی خون مقتول رفت. من اصلا نمی‌دانم نرگس به تو چه گفته ‌است. من حاضرم قسم بخورم که این کار را نکرده‌ام. در این هنگام قاضی اصغرزاده از متهم خواست دست‌ چپش را در دست او قرار دهد و نبضش را کنترل کرد.در پایان هیات قضات با توجه به نتیجه‌ای که از حرکات صورت، نبض متهم ردیف دوم و تغییر لحن و تن صدای او گرفتند پرونده را برای بررسی مجدد به دادسرا بازگرداندند تا به سوالات مطرح‌شده از سوی قضات پاسخ داده‌ و ابهامات برطرف شود.عرش


پنجشنبه 8 اسفند 1392 





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 56]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن