واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: اگر ایران از گروهش صعود كرد یک سال فیلم بازی نمی كنم
برنده سیمرغ بلورین جشنواره فجر گفت: «خسته شدیم از بس این فوتبالیستها صاحب پول و ماشین و خانههای آنچنانی هستند آن هم در حالی که فعل و فاعل یک جمله را هم نمیتوانند درست منعقد کنند.»
در اختتامیه جشنواره فیلم فجر، وقتی روی سن تالار بزرگ برج میلاد رفت تا سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را بگیرد، گفت که آرزو دارد بتواند از نزدیک با رییسجمهور صحبت کند و حرفهای زیادی برای گفتن دارد.بابک حمیدیان در اصفهان و در روزی که آمده بود تا جایزه بهترین بازیگر مرد را از جشنواره فیلم نصف جهان بگیرد، پای گپ و گفتی مفصل درباره سینما نشست که در چند برش به سمت فوتبال سوق پیدا کرد.متوجه شدیم گلایههای بابک از همین توجهات بیش از اندازه به ورزش است! بد نیست بخشهای فوتبالی گفتگو با ستاره این روزهای سینمای ایران را بخوانید.* دوست داشتی با رییس جمهور در یک فضای صمیمیانه گفتگو کنی. چرا؟ اگر روحانی را ببینی، میخواهی به او چه بگویی؟- آره (این آره را با شور و حرارت و تاکید زیاد میگوید) این حق طبیعی من است! حالا اگر ببینمش، مستقیم میگویم که چه حرفهایی دارم. اینکه میگویم یک فضای یک در یک متر و رودررو با رییس جمهور، یعنی جایی که دیگر بادیگارد و دوربین نباشد و من بتوانم حرفهایم را راحت بزنم.* خب فرض کن من حسن روحانی! حرفهایت را بزن.- (میخندد) آقای روحانی، جوان ایرانی الزاما یک جوان قهرمان کشتی دنیا یا برنده المپیادهای جهانی نیست. ما جوان هنرمند ایرانی هم داریم که خودم یکی از آنها هستم که البته هنرمند واژه پرطمطراقی است. میگویم من کسی هستم که دارم کار فرهنگی میکنم، باید به من و خواستههای من هم توجه بشود. من هم خواستههایی دارم. من قهرمان کشتی جهان نیستم ولی فیلمهای من جهان را در مینوردد. امیدوارم آن اتفاق بیفتد و پیش بیاید تا خیلی حرفها را بزنم.* نه به عنوان یک خبرنگار، بلکه به عنوان یک عاشق سینما میخواهم بدانم دغدغه و مشکل اصلی سینماگران ایرانی چیست؟- مشکل اصلی همه ما دیده نشدن توسط مدیرانی است که در گرما زیر باد کولر خنک میشوند و در سرما بخاری برقی زیرمیزشان روشن است. مشکل من به عنوان بازیگری که تمام سال در بیابان و بوران وکوران به سرمیبرم، این است که به گوش مدیران برسانم باید به من هم توجه ویژه بشود. من اگر یک نخبه المپیادی بودم، این قدر اذیت نمیشدم. چون در یک فضای بسته مینشستم و خدا هم هوش سرشاری به من داده بود و براساس آن میگفتم دودوتا میشود چهارتا! ولی هنر، جهان نامحدودی است. دوست دارم در مورد این چیزها با رییس جمهور صحبت کنم.* شما گلایه میکنی که چرا به ورزشکاران توجه میشود و ازآن طرف ورزشیها هم گلایه میکنند که چرا به آنها توجه نمیشود. این قبول که ایران با یک فیلم مثل "جدایی نادر از سیمین" به قول شما مرزها را درمینوردد و کلی جایزه ولی...- (اینجا به میان سوال میآید و بلافاصله میپرسد:) آن وقت فوتبال ایران کجای جهان را درنوردیده؟!* به هرحال سینمای ایران هم تا دو دهه پیش...- شما ببین فوتبال ما تقسیم شده بین دو تیم استقلال و پرسپولیس که هربار هم با یک تبانی توهین آمیز، دربیشان صفر- صفر میشود و این همه آدم چشم انتظار را برای دیدن یک بازی خوب و زیبا پای تلویزیون و در استادیوم ناامید میکند. فوتبال ورزش فرهنگی ما نیست، اصلا مال ما نیست، ولی سینمای اصغر فرهادی مال ماست(!) و اسکار هم میگیرد، اینها باید دیده شود. آقای روحانی! اینکه فوتبالیست ما میرود کیش قلیان میکشد و پولش را هم نمیدهد برای جامعه ما زشت است. اینها باید آسیبشناسی شود. خسته شدیم از بس این فوتبالیستها صاحب پول و ماشین و خانههای آنچنانی هستند آن هم در حالی که فعل و فاعل یک جمله را هم نمیتوانند درست منعقد کنند ولی من و امثال من که به هر حال کارمان مشخص است، نه خانه داریم و نه ماشین... هیچی نداریم. انتظاری هم نداریم.* وظیفه روحانی این است که به شما خانه و ماشین بدهد؟- نمیخواهم بروم به آقای روحانی بگویم به من خانه و ماشین بده. میخواهم بگویم نباید تمام توجهتان به آن آقایی باشد که میرود یک تیکه آهن بلند میکند و قهرمان جهان میشود و در تیتراژ برنامههای تلویزیون هم نشانش میدهند ولی اصغر فرهادی در فرانسه و با بودجه کشور فرانسه فیلم میسازد و هیچکس اهمیتی نمیدهد. اینها باید بررسی شود.* ولی توجه به شما که نافی توجه به المپیادیها یا المپیکیها نیست.- حالا ما جام جهانی را در پیش داریم و من فوتبال را در حد جهانی دوست دارم و حالا خواهیم دید چه اتفاقاتی در جام جهانی برای فوتبال ما خواهد افتاد. شوخی که نداریم. اگر این تیم از جدول چهارتاییها بالا رفت، من سال 93 هیچ فیلم سینمایی بازی نخواهم کرد. این را الان به شما میگویم و یادت بماند که چه حرفی زدم!
1392/12/05
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 42]