تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 9 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):از خرج کردن در راه طاعت خدا دریغ مکن وگرنه دو برابرش را در راه معصیت او خرج خوا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1819143571




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

استقلال با انقلاب مي‌آيد؛ نه اصلاح


واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: استقلال با انقلاب مي‌آيد؛ نه اصلاح


درآمد: پرداختن به علل شكل گيري انقلاب وافق هاي پيش روي آن،رسالت سترگ وهميشه گي انديشمندان وباور مندان به انقلاب ونظام اسلامي است.درگفت وشنود پيش رو،ابعادي ازاين مقوله از زبان جناب امیری‌مقدم مختصرا مورد بررسي قرار گرفته است.اميد آنكه مفيد افتد. امروزه درجهلني به سر ميبريم كه بسياري از نظريه پردازان سياسي،اصلاح تدريجي رابر انقلاب ترجيح ميدهند.چرا در انقلاب اسلامي انديشه اصلاح كنار رفت وگرايش امام ومردم به انقلاب تمايل يافت؟ بسم الله الرحمن الرحيم.شايد پاسخ شما به اين پرسش بنيادي تر مربوط شود كه: چرا مردم گفتند «استقلال»؟ چرا گفتند «آزادی»؟ و چرا گفتند «جمهوری اسلامی»؟ به‌طور طبیعی هر جا قدرتی شکل می‌گیرد، در مقابل آن مقاومتی شکل می‌گیرد. بعضی از اندیشمندان تئوری‌پردازی کردند، اما به نظر من از خودشان چیز جدیدی ارائه نکرده‌اند، یعنی در واقع رفتار جوامع را مطالعه کرده‌ و بر اساس آن تئوری ساخته‌اند. چرا در انقلاب اسلامی ایران آن سه شعار به صورت خودجوش داده می‌شد؟ اما در پاسخ صريح تر به سئوال «چرا امام(ره) رژیم شاه را اصلاح نکردند؟» باید بگویم واقعاً امام(ره) همه راه‌ها را برای اصلاح حکومت شاه رفت. از سال 1342 امام(ره) افرادی را پیش شاه می‌فرستاد و به شاه پیغام می‌داد از این راه برگردد. ایشان همه راه‌های اصلاح حکومت را رفت، اما حکومت اصلاح نشد. آيا ميتوان ميان تحصيل استقلال واقعي وانقلاب رابطه اي يافت؟به عبارت ديگر آيا اصلاح تدريجي يك نظام كاملا وابسته ميسور است؟ اگر هم باشد،بسيار دشواروكم بازده است.چرا مردم گفتند «استقلال»؟ چون واقعاً مردم در این حکومت استقلال نمی‌دیدند. الان اگر خاطرات درباریان شاه را بخوانید، کاملاً متوجه قضیه می‌شوید. مثلاً با مطالعه خاطرات علم می‌فهمید این حکومت استقلال نداشت. مردم با همه وجود وابستگی حکومت را حس می‌کردند. بنابراین یکی از اشعارها استقلال شد. مردم واقعاً حس می‌کردند آزادی وجود ندارد. مردم در خانه به بچه‌های خود می‌گفتند: «حرف نزنید، چون دیوار موش دارد و موش هم گوش!»یا این که می‌گفتند: «از هر پنج نفر یک نفر ساواکی است». خدا رحمت کند حاج‌آقا مجتبی تهرانی را که می‌گفت: «نمی‌خواهم اسلام را به بچه‌ات بیاموزی، این در فطرت بچه‌‌ات، هست. تو فقط یادآوری کن». مردم فطرتاً مسلمان بودند. در زمان شاه هم دینداری در جامعه یک امر ناپسند بود و مردم مقاومت می‌کردند. بنابراین اگر بخواهیم از دید مقاومتی نگاه کنیم، در هر سه این پارامترها «استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی» شاه به عکس عمل می‌کرد و این سه شعار، شعارهای اساسی انقلاب شد. چه نسبتي ميان شخصيت حضرت امام وتدبير ومديريت اين انقلاب عظيم وجودداشت؟آيا ايشان گزينه بديل داشتند؟ اما چرا مردم سراغ افراد دیگر نرفتند؟ چون امام(ره) شخصیتی است که با هیچ چیز و هیچ‌کس قابل مقایسه نیست. دلیل دوم هم این بود که روحانیت انسجام داشت. پشت روحانیت یک تاریخ هزار و چند ساله بود؛ انسجام داشت و توانست به‌طور کامل نبض جامعه را در دست بگیرد. جواب این سئوال که چرا رژیم شاه با رفورم اصلاح نشد، این است که چون اصلاح‌پذیر نبود. شاه فرار کرد، زیرا فکر می‌کرد مانند دفعه قبل امریکا او را برمی‌گرداند. اگر شاه فرار نمی‌کرد معلوم نیست انقلاب چه سرنوشتی پیدا می‌کرد. موضوعی که وجود دارد این است که در انقلاب‌هایی که اخیراً در منطقه اتفاق افتاده این تجربه‌ها وجود داشته است. چرا نتوانستند پیروز شوند؟ چرا فقط یک ملت توانست نظام شاهنشاهی را به‌کلی واژگون سازد؟ امام(ره) اشرافی بر تاریخ و صحنه منطقه‌ای و بین‌المللی داشت و با این اشراف توانست آن قدر این انقلاب را عمیق کند که اگر الان کسی بخواهد تغییر دهد، نمی‌تواند. ساختاری درست شده است که هیچ‌کس نمی‌تواند آن را تغییر دهد. به نظر شما امروزه جمهوري اسلامي با سپري كردن 35 سال پس از انقلاب،به چه مكانتي در دنياي امروز دست يافته وتا چه حد با قدرت هاي مطرح در هماوردي قرار گرفته است؟ امروزفقط دو کشور برای خودشان رسالت جهانی تعریف کرده‌اند، یکی جمهوری اسلامی ایران و دیگری امریکا. چین دنبال رسالت جهانی نیست. برای نمونه در کتاب «دیپلماسی هسته‌ای» آقای روحانی می‌گوید من با رئیس‌جمهور چین زیاد صحبت کردم و گفتم: «شما قدرت زیادی دارید، جلوی امریکا بایستید». گفت: «وقت برای درگیری با امریکا زیاد است. فعلاً می‌خواهیم خودمان را بسازیم». روسیه خیلی حساسیت دارد با امریکا سرشاخ نشود. با اروپاییان که صحبت می‌کنیم می‌گویند ما چه داریم که در مقابل امریکا بایستیم؟ جمهوری اسلامی ایران چه در قانون اساسی‌اش و چه در دیدگاه رهبرانش این دغدغه را دارد که رسالت جهانی را تعریف کند. برای بحث رسالت جهانی هم به‌طور طبیعی ابتدا باید خودش را در جهان اسلام تعریف می‌کرد. همیشه هم این گونه است که یک عده می‌گویند ما دنبال منافع ملی هستیم، یک عده هم می‌گویند ما دنبال منافع جهان اسلام هستیم. این بحث وجود دارد که آیا منافع ملی از منافع آرمانی ما قابل تفکیک است یا نه؟ وقتی می‌گوییم منافع ملی، آیا منافع چهارچوب این نظام را می‌گوییم منافع ملی؟ وقتی جریان‌های نفوذ در آن طرف دنیا ایجاد می‌شود، آیا این جزو منافع ملی هست یا نیست؟ ديدگاه شما دراين باره چيست؟ به نظر من هنوز در کشور ما بر سر این بحث جدال و چالش وجود دارد. یک‌سری می‌گویند منافع ملی ما مشخص است و به ما ربطی ندارد در مصر، لبنان و عراق چه می‌گذرد. دیدگاه دیگر می‌گوید اتفاقاً اگر می‌خواهیم منافع ملی‌مان را حفظ کنیم باید به لبنان، سوریه و جاهای دیگر برویم و بتوانیم نفوذ داشته باشیم. منافع ملی کشوری که برای خودش رسالت جهانی تعریف کرده است، در چهارچوب مرزها بسته نمی‌شود. منافع ملی‌اش فراتر از این حرف‌هاست. در بخش‌هایی در این سیاست موفق بوده‌ایم. امروز در دنیا دوست و دشمن اعتراف می‌کنند هیچ مسئله‌ای در خاورمیانه حل نمی‌شود، مگر این که ایران در آن حضور داشته باشد. با رئیس نهضت اسلامی یکی از کشورهای اسلامی آسیایی ملاقاتی داشتم. ایشان می‌گفت: «من هر جای دنیا می‌روم، می‌گویند ایرانی‌ها با امریکایی‌ها ساختند، عراق، افغانستان و... را گرفتند». من گفتم: «شما که از ایرانی‌ها به امریکایی‌ها نزدیک‌تر هستید. چرا شما با امریکا معامله نکردید؟» امروز که در سایه انقلاب اسلامی نفوذ و جایگاه جمهوری اسلامی حداقل در سطح منطقه‌ای نسبت به گذشته بسیار ارتقا یافته، ممکن است بعضی‌ها بگویند جمهوری اسلامی متوازن رشد نکرده، یعنی نتوانسته است این صحنه را در جایگاه بین‌المللی برای خودش پیدا کند. حتماً این حرف درستی است. جایگاهی که در منطقه داریم، در صحنه بین‌المللی نداریم. اگر این جایگاه را در عرصه بین‌المللی داشتیم، باید تمام ایده‌هایمان را در جامعه بین‌المللی و سازمان ملل نهادینه و به گفتمان تبدیل می‌کردیم و این گفتمان در دنیا جاری می‌شد. منظورتان اين است كه دراين عرصه رشد متوازن وجود نداشته است؟ بله،واقعاً در این زمینه موفق نبودیم. ممکن است یکی بگوید به همین اندازه در بخش‌های اقتصاد، رفاه اجتماعی، توسعه کشور و... متوازن رشد نکردیم. تمرکز رهبران انقلاب اسلامی در این قسمت بیش از قسمت‌های دیگر بوده است؛ یعنی تمرکز رهبری و مسئولان کشور بر خاورمیانه بوده، چون خاورمیانه قلب جهان اسلام است. در خاورمیانه موفق عمل کردیم. حسنین هیکل آدم کمی نیست. ایشان آمد و دو ملاقات با سید حسن نصرالله کرد. این شخص مشتاق سفر به ایران بود. به نظر من اگر بخواهیم واقعیت‌ها را بررسی کنیم، در پرونده‌های جمهوری اسلامی در توسعه، اقتصاد، بین‌الملل و... جمهوری اسلامی توانست در صحنه خاورمیانه یک گفتمان مقاومتی شکل دهد که دوست و دشمن اعتراف می‌کنند ایران در این زمینه نفوذ دارد. یک نگاه دیگر این است که با چه هزینه‌ای به این جایگاه رسیده‌ایم؟ این هم سئوال درستی است. پاسخم این است که همه کشورها برای سیاست خارجی‌شان هزینه می‌کنند. هزینه‌ای که جمهوری اسلامی کرده با چیزی که به دست آورده است، قابل مقایسه نیست. یک نمونه‌اش این است که 1400 سال شیعه در عراق سرکوب می‌شد و یک دفعه این معادله تغییر کرده است. شیعه را در لبنان و بحرین ببینید. موقعی که اسرائیل به جنوب لبنان حمله کرد و تا بیروت رسید، شیعه هیچ‌گونه مقاومتی نکرد، اما امروز شیعه این شکست را به اسرائیل تحمیل کرده است.

نویسنده : شاهد توحيدي 
منبع : روزنامه جوان



تاریخ انتشار: 04 اسفند 1392 - 17:48





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 32]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن