واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: اشتغال كامل زنان كفه ترازوي مادري و همسري را به هم ميزند
امروزه گرايش زنان به اشتغال و دسترسي آنان به سازمانهاي آموزشي (مدارس و دانشگاهها ) به ويژه در جامعه شهري در بسياري از كشورها اهميت يافته است.
در كشور ما نيز دگرگونيهاي بسياري در تحولات اجتماعي بهوجود آمده كه برجستهترين آن حركت زنان در خانواده و ورود به دنياي بازار اشتغال است. اين پديده، جامعه و به ويژه نهاد خانواده را تحت تاثير قرارداده است. در اينجا سؤالي مطرح ميشود كه آيا زنان شاغل از مسئوليت خود در قبال خانواده و فرزندان به خوبي بر ميآيند؟ تفاوتهاي رواني بسياري بين زن و مرد وجود دارد كه از نظر علم روانشناسي به اثبات رسيده است. تلقين تحميلي زيست مردانه به زن چنانكه برخي فمنيستهاي افراطي دنبال ميكردند نابودي انسان و هستي وي را در پي دارد. در اينجا تمايزات رواني بين زن و مرد وجود دارد. علايق زيبا شناختي اجتماعي، ديني و روابط عاطفي بين زنها بيشتر است ولي مردان بيشتر به امور مادي و اقتصادي گرايش دارند. در وراي اين اختلافات و تفاوتها وظايف و حقوق زن و مرد متفاوت جلوه ميكند و در نتيجه تفاوت فعاليتها و تخصيص نقشها را به دنبال دارد. فرضيهاي كه توسط (بارنت ) مطرح شد با اين نظر كه تكثر نقشها موجب اضطراب و فشار بيشتر به زنان ميشود و فرض را بر اين ميگذارد كه ايفاي چند نقش عمده به صورت همزمان موجب زايل شدن انرژي محدود فرد ميشود و در نتيجه زنان با نيازهاي دو نقش (خانوادگي و شغل) روبهرو ميشوند. به اين ترتيب زنان متاهل يك شيفت كاري كامل در خانه و يك شيفت هم در اداره ايفاي نقش ميكنند. از اين رو معمولاً پس از مدتي با تحليل قواي جسمي مواجه ميشوند كه ممكن است نتايج خوشايندي براي آنان در پي نداشته باشد. از اين رو جا دارد روايتي كه حضرت رسول (ص) در مورد زن فرمودند را در اينجا بياوريم كه فرمود:« زن دسته گل است نه كارانديش قهرمان.» اشتغال زنان و تأثير بر سن ازدواج پديدههايي نظير تأخير در سن ازدواج، بالا رفتن سن ازدواج بالا رفتن نرخ تجرد قطعي، كاهش تعداد فرزندان و. . . از مهمترين آثار ناشي از خروج زنان از خانه و اشتغال به كار آنها در اجتماع است. بالا رفتن سن ازدواج به وضعيت خانوادههاي بدون فرزند منجر و خود باعث ناپايداري خانواده ميشود. با وجود پيشرفتهاي فراوان در زمينههاي تكنولوژي و ارتباطات و روي كارآمدن نيروهاي كارآمد و نخبه به موازات آن بنيان خانواده در سالهاي اخير رو به افول گذاشته است، زيرا در اين بين يك عامل بسيار مؤثر كه زن باشد براي تربيت نسل آينده در كانون خانواده جاي خالياش احساس ميشود و نسل آينده متاثر از عوامل ديگر نقش تربيتي خود را مييابد و اين تهديدي بزرگ براي جامعه تلقي ميشود. در اين راستا متصديان امر بايد براي اشتغال زنان تعريف مشخصي داشته باشند و تمام جوانب امر را در نظر بگيرند و از سه مؤلفه مادر، همسر و اشتغال موازنهاي ايجاد كنند تا نقش زنان در اين سه مؤلفه به طور مساوي حركت كند و باعث خسران نشود. اشتغال زنان به تناسب مادر و همسر بودن در گذشته با نگاهي به طرز زندگي گذشته زنان نوع كاركرد اين قشر تفاوت ملموسي به خود ميگيرد، به اين طريق كه زنان در جوامع سنتي مادر، همسر و شاغل بودن را براي آن دوره با معناتر جلوه ميدادند و اين سه كاركرد زنان در يك محيط توأمان انجام پذير بود. زن به عنوان كمك در امرار معاش (اشتغال) با پدر خانواده به عنوان همسر و در كنار فرزندان به عنوان مادر نقش خود را به خوبي ايفا ميكرد و خلأ اين قشر در آن دوره براي كانون خانواده پر بود. با ترسيمي كه از زنان در رأس هرم داشته باشيم فرزندان خانواده تمام آموزههاي تربيتي خود را از اوان كودكي در درون خود نهادينه ميكردند و هيچ جاي خالي براي فرزندان براي دستيابي از فرهنگهاي بيگانه بر جاي نميماند و فرزندان از عشق مادرانشان سيراب ميشدند و هيچ گونه كمبود محبت و عدم اعتماد به نفس در شخصيتشان بروز نميكرد. نظر مردان نسبت به اشتغال همسرانشان اكثر زنان شاغل در وهله اول به جهت نياز خانواده به پول براي رسيدن به بهتر شدن وضع اقتصادي خانواده تلاش ميكنند و حتي بسياري از خانوادهها به منظور نيفتادن در فقر، اشتغال زنان را امري ضروري و حياتي ميدانند و اكثر زنان مجرد مطلقه و مادران بيوه براي اجتناب از فقر خود را ناگزير از كاركردن ميبينند. حمايت همسر از اشتغال زن كليد موفقيت خانوادههايي است كه زن و مرد شاغل هستند. مادراني كه به خوبي از حمايت همسران خود برخوردارند احساس مثبتي درباره همسر و زندگي خود دارند و رضايت خاطر شوهران از شاغل بودن همسران به ميزان مشاركت آنها در امور خانواده و ادراك آنها از ثبات شغلي و خانوادگي بستگي دارد. رابطه اشتغال مادري و تحول كودك در تجربه مادري و مراقبت از كودك متغيرهاي متعددي از تجربيات وجود دارد و نگراني از وضع احتمالي نامساعد فرزنداني است كه مادران آنها شاغل هستند. در اين راستا اشتغال مادران بر رشد كودك اثرات منفي دارد. مادران شاغل در مقايسه با مادران خانهدار وقت كمتري را به مراقبت از كودكان خود و بچهداري اختصاص ميدهند. البته از اين نكته نبايد غافل شويم كه اشتغال مادر براي كودكاني كه در سالهاي بالاتر تحصيلي هستند باعث سازگاري اجتماعي و پيشرفت تحصيلي بيشتر ميشود و در طبقات بالاي اقتصادي و اجتماعي زنان شاغل از اعتماد به نفس و استقلال فكري بيشتري برخوردارند كه اين عامل ميتواند در تعيين سازگاري فرزندان آنها بسيار مؤثر باشد و بدين صورت اگر اشتغال مادران همراه با رضايت خاطر آنها از انجام شغل باشد ميتواند اثرات مثبت و مطلوبيرا بر فرزندان به جاي بگذارد. اشتغال زنان در جوامع امروزي با توجه به نقشهاي مكمل ديگرموجب چالشي وسيع در دولت و جامعه شده است و كارشناسان و مسئولان طرحها و برنامههاي مختلفي را ارائه دادهاند ولي هيچ برنامه جامعي به فراخور خود موجب تسهيل در اين امر نشده است.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: 03 اسفند 1392 - 16:51
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 38]