محبوبترینها
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
دکتر عرفان فدایی وکیل پایه یک دادگستری
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1802771466
هول نشويد همه چيز مال شماست
واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: هول نشويد همه چيز مال شماست
چانه زدن بخشي از روند طبيعي خريد كردن است پس هيچ وقت با خودگويي‌ها مثل اينكه«چانه زدن عادت فقرا و افراد كم درآمد است» خودتان را از حق طبيعي‌تان محروم نكنيد
شب‌هاي آخر سال كه مي‌رسد دو برابر آنچه بساط خريد كردن فراهم مي‌شود، بساط پس‌انداز كردن جمع مي‌شود. دقت كرده‌ايد در خريدهاي آخر سال انگار خودمان را به آب و آتش مي‌زنيم و تمام تلاشمان را مي‌كنيم كه تا قران آخر حساب بانكي‌مان خريد كنيم؟ تا حالا برايتان پيش آمده درست زماني كه انتظار مي‌رود عاقلانه رفتار كنيم (زمان خريد كردن) بدترين نوع فكر و عمل را از خودمان بروز مي‌دهيم؟ مطمئناً براي شما هم پيش آمده كه با نيت خريد يك قلم كالا وارد مغازه شويد اما با سبدي مملو از خريد از همان مغازه خارج شويد. حتماً برايتان اتفاق افتاده كه وقتي به خانه مي‌رسيد و با خودتان دو، دوتا، چهارتا مي‌كنيد تازه متوجه مي‌شويد چطور به پس‌اندازتان چوب حراج و با جنون آني دست به خريد كردن زده‌ايد. بياييد با خودمان رو راست باشيم، چند بار در كل سال خريد مي‌كنيم؟ اصلاً كل سال نه، در همين روزهاي آخر سال، در همين يك يا دو ماه پاياني سال چند بار به خريد مي‌رويم؟ چقدر براي خريدهايمان هزينه مي‌كنيم؟ چند درصد از خريدهايمان كاملاً ضروري است و به كارمان مي‌آيد؟ پولي كه صرف خريد كرده‌ايم چه بخشي از درآمد سالانه‌مان را تشكيل مي‌دهد؟ و بدتر از همه اينكه با پولي كه فقط صرف خريدكردن آن هم از نوع غيرضروري كرده‌ايم مي‌توانستيم چه كار بهتري انجام دهيم؟ متأسفانه خريدكردن از آن نوع سبك‌هاي رفتاري و عادت‌هاي زندگي است كه اگر چه جزو رفتارهاي مهم اقتصادي زندگي هر آدمي به شمار مي‌رود اما كمتر كسي به چند و چون، درست يا نادرست بودن اين رفتار مي‌پردازد. كمتر كسي از تجربيات خريدهاي آخر سال قبل براي همان روزها در سال جديد عبرت مي‌گيرد و دخل و خرجش را مديريت اقتصادي مي‌كند. اما اين بار مي‌خواهيم خودمان به داد خودمان برسيم، يعني در واقع مي‌خواهيم در مطلب امروز به ترفندها و خود درماني‌هايي بپردازيم كه درصورت اجرا شدن مي‌تواند از بخش غيرضروري خريدهاي ما به ميزان قابل ملاحظه‌اي كم و به ميزان پس‌اندازمان بسيار اضافه كند پس از همين اولين خريدتان شروع كنيد. قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر، گوهري هميشه پيش از اينكه به خريد برويد با خودتان دو، دوتا چهارتا كنيد كه چقدر پول داريد، چقدر مي‌خواهيد براي خريد كردن اختصاص دهيد، در ازاي پولي كه داريد خودتان يا همسرتان چند ساعت كار كرده‌ايد يا به مأموريت رفته‌ايد. فكر كردن به نوع كار و سختي‌هاي آن هم مي‌تواند در ذهنتان ارزش پولي را كه داريد بيشتر كند. مثلاً اگر حقوقتان 800هزار تومان است و مي‌خواهيد 300 تومان به خريدكردن اختصاص دهيد اول با خودتان فكر كنيد كه يك ماه كاري (28 روزعادي) يك يا دو شيفت چقدر مشكلات كاري را تحمل كرده‌ايد، چقدر هزينه رفت و آمد به محل كار كرده‌ايد، اگر 500 هزار تومان در ماه اجاره خانه مي‌دهيد حتي به اين فكر كنيد كه وقتي چنين پولي بابت اجاره خانه‌اي به آن بزرگي مي‌دهيد دليلي ندارد همين مبلغ را خرج خريد كنيد، در واقع عاقلانه نيست! با فكر كردن به ميزان پولتان و پي بردن به ارزش واقعي پولي كه داريد مي‌توانيد توقع‌تان را در هزينه كردن پول براي خريد به حداقل برسانيد. در سلامت روح و جسم به خريد برويد شايد خنده‌دار به نظر برسد اما براساس تحقيقاتي كه چندي پيش صورت گرفته بود مشخص شد كه انسان‌ها بايد زماني كه در تعادل روحي و جسمي نيستند از خريد رفتن خودداري كنند. كمي هم كه دقت كنيم نتيجه اين تحقيقات را بسيار ملموس‌تر در رفتارهاي خودمان مي‌توانيم ببينيم. دقت كرده‌ايد وقتي گرسنه هستيد و براي خريد پوشاك بيرون رفته‌ايد مدام فكر رستوران رفتن و غذا خوردن تحريكتان مي‌كند و تا زماني كه دم به تله ندهيد دست از سرتان برنمي‌دارد. گفتم در تعادل روحي و جسمي منظورم اين بود كه حتي وقتي دلشكسته، ناراحت، عصبي يا خوشحال هستيد هم به خريد نرويد! تا به حال دقت كرده‌ايد كه ممكن است از شدت خوشحالي تصميم بگيريم برويم و براي خودمان يك روسري بخريم اما در نهايت تأثير احساس شادي بر تصميم‌گيريمان باعث شده است كه با يك روسري، يك مانتو، يك كيف و... از مغازه خارج شويم؟! نكته مهم اينجاست كه وقتي عصباني هستيم براي تخليه خودمان يا براي فرار از مشكلات فكري به خريد مي‌رويم، زماني هم كه بيش از اندازه خوشحال هستيم براي لذت بردن و بروز خوشحالي راهي مراكز خريد مي‌شويم اما نكته مهم اين است كه در هر دو حالت بالا ما هيچ تعادل عقلي در انتخاب كالاهاي ضروري و حساب و كتاب اقتصادي كردن نداريم نتيجه اين مي‌شود كه يا بيش از حد مجاز خريد مي‌كنيم يا اينكه كالاهايي را مي‌خريم كه برايمان ضروري نيست. خريد تفريح اوقات فراغت نيست يك تصور اشتباه، عمومي و متأسفانه رايج در ميان بسياري از مردم اين است كه تصميم مي‌گيرند اوقات فراغت، بعد از يك روز كاري براي رهايي از خستگي كاري و ايجاد هيجان به خريد بروند. اين نكته مهم را به ياد داشته باشيد كه خريد كردن جزو اتفاق‌هاي مهم اقتصادي زندگي ماست پس نبايد اين فرصت مهم را خراب كنيم! بي‌گدار به آب نزنيد قرار نيست با هول هولكي خريد رفتن مصداق عيني لنگ نبسته تو حوض جسته باشيم! خريد رفتن برخلاف تصور همه آداب مرحله به مرحله‌اي دارد كه با رعايت كردن آن نه تنها مي‌توان يك خريد لذتبخش را تجربه كرد بلكه مي‌شود وسايلي را خريد كه بعدها از چنين خريدي پشيمان نشويم و دست روي دست نزنيم. قدم دوم خريد رفتن اين است كه براي خودتان ليست مايحتاج تهيه كنيد. يك يا چند بار وقت بگذاريد و با مرور كردن فكرهاي ارزشي پول گزينه‌هاي غيرضروري را از ليست خريدتان خط بزنيد تا در نهايت به اقلام ضروري برسيد. يادتان باشد خريدكردن صرفاً نمي‌تواند يك تفريح باشد. اقلام ليست خريدتان را موبه‌مو بنويسيد. مثلاً اگر فقط يك بلوز نياز داريد حتماً عدد را قيد كنيد. اگر از آن دسته آدم‌هايي هستيد كه بعد از ديدن ويترين مغازه‌ها اختيار تصميم‌گيري‌تان را از دست مي‌دهيد پيش از خريد رفتن با خودتان قول و قرار كتبي بگذاريد. زير ليست خريدتان بنويسيد كه متعهد مي‌شويد از خريدهاي غيرضروري پرهيز كنيد، با اين كار خودتان را متعهد مي‌كنيد كه تنها و تنها اقلام ليست را بخريد و هر زمان كه خواستيد تخطي كنيد كافي است نگاهتان به تعهدي كه به خودتان داده‌ايد بيفتد! سنگ بزرگ علامت نزدن است تصميم‌هاي بزرگ گرفتن براي پس‌انداز كردن اتفاقي است كه كمتر به واقعيت تبديل مي‌شود. اگر شما هم مثل من از آن دست آدم‌هايي هستيد كه 200 يا 300هزار تومان پولي درنظرتان نيست و ارزش پس‌انداز كردن را ندارد پس تصميم مي‌گيريد خرجش كنيد تا مبادا سنگيني اين پول در كارت يا كيف پولتان حرصتان را در آورد، اگر از آن دست آدم‌هايي هستيد كه بازهم مثل من معتقديد پول بايد چند ميليوني باشد تا بتوان پس‌اندازش كرد بهتر است از همين حالا با خودتان عهد ببنديد كه در قدم بعدي دخل و خرجتان حتي موقع خريدكردن هم تا جايي كه مي‌توانيد از خريدحتي ضروري‌ها هم خودداري كنيد. دقت كرده‌ايد وقتي تصميم مي‌گيريد يك گل سر 10هزار توماني نخريد و پولش را پس‌انداز كنيد نفس ولخرجتان در گوشتان نجوا مي‌كند كه «اي بابا! مگه با 10هزار تومان خرج كردن كسي فقير شده كه تو دومي باشي؛ عيبي نداره اين دفعه هم بخر دفعه بعد نخر!» همين لحظه به خودتان يك «نه» بلند بگوييد، اسكناس 10هزار توماني كه مي‌خواستيد با آن گل سر بخريد از كيفتان در بياوريد و در زيپ يا جيب ديگر كيفتان مخفي كنيد! به همين راحتي 10هزار تومان را ناديده مي‌گيريد و دفعه‌هاي بعد هم ممكن است بارها و بارها از اين 10هزار توماني‌ها كنار بگذاريد. خودتان را فريب ندهيد شوك ديدن بعضي قيمت‌ها از آن دسته تلنگرهايي است كه مي‌تواند هر انساني را براي مدتي از خريد بازدارد اما آن چيزي كه من اسمش را نفس ولخرج مي‌گذارم و تقريباً در وجود همه ما آدم‌ها وجود دارد طبق معمول با انواع و اقسام ترفندها سعي مي‌كند تأثير اين شوك را به حداقل برساند. بگذاريد يك مثال بزنم تا موضوع را واضح‌تر بگويم. چند بار پيش آمده با فكر خريد يك بسته يا كالاي مثلاً 5هزار توماني وارد مغازه شده‌ايد، با خودتان عهد بسته‌ايد كه جز اين كالا چيز ديگري نخريد و بيش از 5هزار تومان هم براي خريدتان هزينه نكنيد اما در كمال تعجب متوجه شده‌ايد كه قيمت كالايتان 20هزار تومان است. دقت كرده‌ايد درست در همان لحظه‌اي كه شوك قيمتي مي‌تواند از خريدكردن منصرفتان كند نفس ولخرج در وجودتان نجوا مي‌كند كه «اي بابا! آن تصوري كه تو در مورد قيمت اين كالا داشتي مال قديم‌ترها بود الان يكي، دوسالي است كه قيمت همه چيز سر به فلك مي‌گذارد و اين هم جداي از بقيه نيست، اصلاً دوران ارزاني مال قديمي‌ها بود الان تورم غوغا مي‌كند و...». خب نتيجه همه اين نجواها اين مي‌شود كه حتي اگر فروشنده به شما بگويد برچسب قيمت اين جنس مال ماه گذشته بوده و الان 50 هزار تومان قيمت دارد شما به راحتي چنين قيمتي را مي‌پذيريد و مي‌پردازيد اما واقعاً چرا؟! در اين مواقع بهتر است با خودتان رو راست باشيد. به جاي همه اين تصورها به خودتان بگوييد اگر دوران ارزاني مال قديم‌ترها بود پس مطمئناً من آن زمان هم چنين حقوق و درآمدي نداشتم و الان هم چون حقوقم و دخلم اجازه خريد كالاي هرچند ضروري ولي گران قيمت را نمي‌دهد پس از اين خريد صرفنظر مي‌كنم، به همين راحتي. هول نشويد همه چيز مال شماست... قانون و شعار «در خريدكردن هول نشويد» را هميشه در ذهنتان به خاطر بسپاريد. هيچ وقت در اولين مغازه‌اي كه مي‌بينيد خريد نكنيد، هيچ موقع عجولانه انتخاب نكنيد. خريدكردن يعني گشت زدن، ديدن و مقايسه كردن بين جنس و قيمت‌هاي متفاوت. به جاي اينكه در فروشگاه اول براي انتخاب اولتان چند 10هزار تومان بيشتر هزينه كنيد بهتر است قدم بزنيد و همه مغازه‌ها را نگاه كنيد. با چند دقيقه تأخير در خريدكردن مي‌توانيد سودي هر چند اندك نصيب خودتان كنيد. هيچ گاه زمان خريد كردن هول نشويد، همه چيز از پول، گشت زدن، حق انتخاب و سؤال پرسيدن متعلق به شماست تا زماني كه خريد نكرده باشيد و درست بعد از خريدكالا اين حقوق برعكس مي‌شود. شما پولتان را مي‌دهيد و ديگر حق اعتراض و سؤال كردن نداريد! مقاومت تا دقيقه 90 چانه زدن بخشي از روند طبيعي خريد كردن است پس هيچ وقت با خودگويي‌ها مثل اينكه «چانه زدن عادت فقرا و افراد كم درآمد است» خودتان را از حق طبيعي‌تان محروم نكنيد. مرحله آخري كه مي‌توانيد از پولتان دفاع كنيد درست زماني است كه قرار است هزينه خريدتان را حساب كنيد. بعضي از مردم خجالت مي‌كشند يا بيش از اين مغرور هستند و نمي‌خواهند برسر قيمت خريد با فروشنده چانه بزنند اما جالب است بگويم كه پولدارترين مردم هميشه بيش از سايرين هنگام خريد چانه مي‌زنند و شايد همين دليل ثروتمند بودن آنهاست چون آنها به اولين اصل خريد كردن و ارزش پولي كه دارند پي برده‌اند. پولي را كه به زحمت درآورده‌اند هيچ وقت بيهوده خرج نمي‌كنند پس هميشه در زمان حساب كردن مثل يك آدم متمول و پول‌دوست رفتار كنيد تا دقيقه 90 براي حتي چند هزار تومان نهايت تلاشتان را بكنيد چون فروشنده‌ها هم مي‌دانند ثروتمندان بيشتر چانه مي‌زنند.
نویسنده : زينب شكوهي‌طرقي
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: 03 اسفند 1392 - 08:41
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 55]
-
گوناگون
پربازدیدترینها