واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی:
گریه های بی امان مادر هنگام وداع جانکاه با دخترش+عکس هقهق گریههایش بلندتر و بلندتر میشود و دخترش را صدا میزند، «بالا خداحافظ، بالا قربان اولوم»(دخترم خداحافظ، دخترم قربانت بشوم). اعضای بدن زن جوانی که در جریان آتشسوزی برج ستاره دچار مرگ مغزی شده است به بیماران نیازمند اهدا شد.
اعضای بدن زن جوانی که در جریان آتشسوزی برج ستاره دچار مرگ مغزی شده است به بیماران نیازمند اهدا شد. چهرهای آرام دارد، روی تخت بیمارستان چشمهایش را برای همیشه بسته و انگار میداند با مرگش چند بیمار دیگر را نجات خواهد داد، شاید تنها نگرانیاش دختر کوچولویش باشد چه آرزوهایی که با کینهجویی یک مرد برای انتقام از پدرزنش در همسایگی آنها به باد رفتند.
![گریه های بی امان مادر هنگام وداع جانکاه با دخترجوان](http://uc.niksalehi.com/images/rh2oddd9a60ymydc7ig.jpg)
![گریه های بی امان مادر هنگام وداع جانکاه با دخترجوان](http://uc.niksalehi.com/images/x84wqunrskg1sb4pq8nk.jpg)
عقربهها ساعت دو بعد از ظهر دوشنبه 28بهمنماه را نشان می دهد و کمکم دستگاهها قطع میشد و «سونا بخشی» 23 ساله بیخداحافظی از شوهر و دخترش باید زندگی را ترک میکرد. سخت است که شاهد پرکشیدن عزیزانتان باشید، فضای سنگینی در بخش پیوند اعضای بیمارستان مسیح دانشوری حکمفرما بود، بستگان و فامیل زن جوان همه آمده بودند تا از «سونا» خداحافظی کنند.
گریههای مادر دل هر کسی را که شاهد این صحنهها است به لرزه در میآورد. وی دستانش را بالا گرفته و با نگرانی دور تخت میگردد، هقهق گریههایش بلندتر و بلندتر میشود و دخترش را صدا میزند، گاهی بالای سرش میرود و صورتش را میبوسد و گاهی نیز به پایین تخت میآید و پاهای دختر جوانش را میبوسد. میداند دیگر فرصتی برای دیدار ندارد، به چهره بیرنگ سونا چشم میدوزد و به زبان تالشی میگوید: «بالا خداحافظ، بالا قربان اولوم».
(دخترم خداحافظ، دخترم قربانت بشوم)
آن سوی تخت مرد جوانی که ماسک اکسیژن به صورت داشت بهصورت سونا خیره شده بود و با چشمانی اشکبار به وی نگاه میکرد، نمیتوانست حرف بزند. این مرد باهمسرش روزهای خوشی را در برج ستاره داشتند و با یک کینهجویی به این ایستگاه پر از غم رسیده بودند. مرد جوان که «مسلم سوغاتی» نام دارد 24 ساله است، با گریههایی از جنس دلتنگی با سونا خداحافظی کرد. وی با وضعیت بدی که داشت خودش را به بیمارستان رسانده بود تا برای آخرین بار مادر دختر کوچولویش را ببیند.
نگاهش را به چهره سونا دوخته بود و سرش را تکان میداد و فقط گریه میکرد، شاید روزهایی را بهیاد میآورد که با سونا برای دخترشان در همان برج ستاره جشن تولد میگرفتند. دخترش نیز چند قدمی با مرگ فاصله ندارد، وی به کما فرو رفته و همه برای زندهماندن دخترک دست به دعا هستند.
دقایقی از این وداع غمانگیز نگذشته بود که سونا به بخش جراحی انتقال یافت و با بخشیدن اعضای بدنش به بیماران نیازمندی که ماهها و سالها در انتظار اهدای عضو بودند، زندگی دوبارهای به آنها بخشید و برای همیشه جاویدان شد. فریده کریمی، مادر سونا که دخترش را تا مقابل بخش جراحی بدرقه میکرد به وی میگفت: دخترم دیدارمان به قیامت، میدانم جایت در بهشت است، چرا که این حق توست.
مادر گریان درباره چگونگی تصمیمگیری برای اهدای اعضای بدن دخترش گفت: متأسفانه دخترم قربانی یک انتقامگیری ناجوانمردانه شد، وی بیگناه بود. بعد از این ماجرا وقتی دخترم به بیمارستان منتقل شد و پزشکان پس از تلاشهای زیاد از زنده ماندن وی ناامید شدند با همفکری داماد و پسرم تصمیم گرفتیم اعضای بدن سونا را به بیماران نیازمند اهدا کنیم تا هم دخترم در آن دنیا شاد باشد و هم اینکه انسانهای دیگری را از مرگ نجات بدهیم.
وی افزود: خیلی ناراحت هستم که دخترم اینگونه از دنیا رفت و مرگش شوک بسیار بزرگی برایمان بود ولی از سویی خوشحالم که با این کار انساندوستانه و با اهدای اعضای بدن سونا به بیماران نیازمند دخترم زندگی دوبارهای به آنان بخشیده است.
مسلم سوغاتی که شوهر سونا است بهخاطر اینکه دود آتش سوزی به ریههایش بشدت آسیب رسانده بود قادر به حرف زدن نبود، یکی از بستگانش گفت: مسلم، سونا و دخترش در ساختمان ستاره زندگی میکردند و مسلم در آنجا به عنوان سرایدار مشغول به کار بود که این اتفاق تلخ رخ داد.
وی افزود: وقتی ساختمان آتش گرفت، مسلم با خانوادهاش در خانهشان در زیر زمین ساختمان بودند که دود آتش آنان را بیهوش کرد و تا آستانه مرگ پیش برده بود که با تلاش آتشنشانان از ساختمان خارج شدند که متأسفانه سونا به خاطر مرگ مغزی از دنیا رفت. دخترش در کما به سر میبرد و حال مسلم نیز روبه بهبود است.
مرد جوان در پایان گفت: مسلم با رضایت قلبی حاضر به اهدای اعضای بدن همسرش شد و خوشحال است که اعضای بدن همسرش به بیماران دیگر جان دوبارهای میبخشد.
بنابر این گزارش، ساعت 21 و 45 دقیقه شامگاه شنبه 26 بهمنماه در برج ستاره در سعادتآباد مردی با ریختن بنزین روی خودروها در طبقه منفیدو به آتش افروزی مرگباری دست زد که در صحنهحادثه سه مرد و یک زن بهخاطر دودگرفتگی جان باختند و حادثه دیدگان دیگر به بیمارستان انتقال یافتند که تاکنون زن جوان دیگری نیز با مرگ مغزی از پای درآمد و اعضای بدنش را اهدا کرد.ایران
چهارشنبه 30 بهمن 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 160]