واضح آرشیو وب فارسی:آخرین نیوز: صادق زيباكلام> مديريت دانشگاهي در ايران
يكي از خواستههاي عمده دانشگاهيان در دوران انقلاب و در حقيقت شايد بتوان گفت كه اصليترين خواست دانشگاهيان، استقلال دانشگاهها بود. بسياري از اساتيد در سالهاي قبل از انقلاب در اروپا و امريكا درس خوانده بودند و طبيعي بود كه مدل و الگويي كه براي مديريت دانشگاه در ايران در ذهن داشتند، همان مدل و الگويي بود كه در دانشگاههاي كشورهاي غربي با آن آشنا شده و در آن فضا درس خوانده بودند. در الگوي مديريتي مراكز آموزش عالي از جمله دانشگاهها و موسسات تحقيقاتي در غرب و در جوامع توسعه يافته همچون ژاپن، هند، تركيه، مالزي و غيره اساسا حكومتها و دولتهايشان نقشي در اداره دانشگاهها در اين كشورها ندارند. اينگونه نيست كه با آمدن و رفتن رييسجمهور فرانسه يا نخست وزيران انگلستان يا هند، روساي دانشگاهها در پاريس يا لندن يا بنگلور تغيير يابند. يا به تبع تغيير دولتها و پس از تغيير روساي دانشگاهها، روساي دانشكدهها و ساير مقامات ارشد دانشگاهي تغيير پيدا كنند و طبيعي است كه وقتي روساي دانشگاهها و ساير مقامات علمي با آمدن و رفتن دولتها تغيير پيدا نميكنند، به تبع سياستهاي آن دانشگاهها هم با آمدن و رفتن دولتها تغييري در كاركردشان به وجود نميآيد. يك دانشجوي سال اول دانشگاه هم به ما خواهد گفت كه سبك و سياقي كه با آمدن و رفتن دولتها، سياستها و مقامات علمي تغيير پيدا كنند، چگونه براي يك محيط علمي از جمله يك دانشگاه به مثابه سم مهلك است. اما و با وجود سم مهلك بودن اين روش براي پيشبرد علم و دانش، متاسفانه اين روش در خصوص عزل و نصب مسوولان دانشگاهها در ايران بعد از انقلاب روش جاري و ساري شده است. به عنوان يك قاعده كلي، وقتي دولت تغيير ميكند روساي دانشگاهها هم تغيير ميكنند. خيلي هم مهم نيست كه عملكرد رييس قبلي دانشگاه چگونه بوده است؟ البته اصولگراياني كه امروز فرياد وامصيبتها براي تغيير روساي دانشگاهها در دولت آقاي روحاني به راه انداختهاند در هشت سالي كه اصولگرايان مسوولان دانشگاههاي درجه چندم كشور را هم ظرف چند هفته تغيير دادند، مهر سكوت بر لب زده بودند. جالب است اصولگراياني كه امروز تيغ از نيام بركشيده و به دولت روحاني حملهور شدهاند كه چرا اين رييس دانشگاه يا آن رييس دانشگاه را دولت روحاني تغيير داده، در تمام هشت سالي كه قدرت را در دست داشتهاند به خصوص در دولت دهم و تغييرات عديدهيي كه توسط شوراي عالي انقلاب فرهنگي و وزارت علوم دكتر دانشجو اتفاق افتاد حتي يك بار هم اعتراض نكرده، گويي اين اتفاقات دارد در كشور ديگري رخ ميدهد. اما عزل و نصب روساي دانشگاهها به اعتبار اينكه اصولگرايان هم اين روش را اعمال ميكردهاند، به هيچوجه قابل توجيه و دفاع نيست. تجربه كشورهاي توسعهيافته حكايت از اين دارد كه حساب علم و دانش، حساب تحقيقات و حساب دانشگاه را بايد از حسابهاي سياسي و خطي و جناحي جدا كرد. تجربه ناموفق مديريت دانشگاهي در ايران نشان داده كه راه و روش جوامع توسعه يافته براي مديريت دانشگاه به مراتب علميتر، سنجيدهتر و با حساب و كتابتر بوده است. در دانشگاههاي جوامع توسعه يافته سياستهاي دانشگاهي از جمله تعيين مسوولان و روساي ارشد دانشگاهها، تماما توسط مجموعههاي اساتيد خود آن دانشگاهها صورت ميگيرد. ما هم چه بخواهيم و چه نخواهيم بايد به اين رويه علمي تن بدهيم و عزل و نصب روساي دانشگاهها و تعيين سياستهاي دانشگاهي را بايد از حوزه شوراي عالي انقلاب فرهنگي و وزرات علوم خارج كرده و به خود دانشگاهها بسپاريم.منبع: روزنامه اعتماد
چهارشنبه, 30 بهمن 1392 ساعت 10:35
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آخرین نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 149]