تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 15 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):به راستى كه اين زبان كليد همه خوبى‏ها و بدى‏هاست پس شايسته است كه مؤمن زبان خ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804836935




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

روایتی ناگفته از تیتر تاریخی"شاه رفت"


واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز:
روایتی ناگفته از تیتر تاریخی"شاه رفت"
اورمن تا اواسط دهه شصت این بود که از تیتر شاه رفت ، جز خود صالحیار ، مژده بخش ، شمس و کرد اوغلو کسی خبر دار نبوده است.
به گزارش نامه نیوز به نقل از پارسینه، محمد حیدری، روزنامه نگار پیشکسوت و از اعضای سردبیری روزنامه اطلاعات در مقطع پیروزی انقلاب ، خاطره ای جالب از تیتر تاریخی روزنامه اطلاعات "شاه رفت" روایت کرده است.

متن این خاطره بدین شرح است: دو تیتر معروف و بسیار بزرگ « شاه رفت » و « امام آمد » بی هیچ گمانی ابتکار حرفه ای شاد روان غلامحسین صالحیار ، سر دبیر وقت روزنامه اطلاعات است .

در مورد این دو تیتر کسانی مطالبی گفته اند و نوشته اند . اما من به عنوان کسی که در آن زمان معاونت صالحیار را در دو بخش داشتم ، تا کنون در این باره مطلبی ننوشته ام و نگفته ام . شاید آن چه در زیر می نویسم ، چندان اهمیت نداشته باشد ، ولی می تواند برای پایان دادن به گمانه زنی ها و شایعه ها ، مفید باشد .

آقایان علی باستانی ، حسین شمس ایلی و من در امور خبری معاونان صالحیار بودیم که البته نقش آقایان باستانی و شمس ایلی در این بخش پر رنگ تر ازمن بود ، زیرا علاوه بر آن مسئولیت ، سمت معاونت اجرائی سردبیر نیز بر عهده من بود و مدام بین هیات تحریریه ( طبقه چهارم ) و بخش فنی ( طبقه سوم ) در رفت و آمد بودم تا بر شیوه بستن صفحات روزنامه نظارت داشته باشم و یا دستورات و نظریات گروه سر دبیری را ابلاغ کنم .

تمام روزنامه نگاران در رده های ما ، از دست کم ده روز قبل می دانستیم شاه قرار است از ایران برود ، زیرا تیمسار مقدم ( آخرین رئیس ساواک ) در جلسه ای که ما را به شرکت در آن ( در ساختمان مرکزی ساواک – وزارت اطلاعات کنونی ) فراخوانده بود موضوع را باقید این که نباید آن را منتشر و یا بازگو کنیم ، اعلام کرده بود .

همین آگاهی موجب شد صالحیار وقت کافی داشته باشد که بوسیله آقای مژده بخش مدیر فنی روزنامه و با گرفتن تضمین راز داری از بخش گراور سازی ، آن تیتر بزرگ و بی سابقه را به صورت گراور بسازد و در جائی پنهان کند . هم آقای مژده و هم شادروانان شمس و کرد اوغلو ( اعضای موثر بخش گراور سازی ) با من روابط دوستانه و صمیمانه ای داشتند و همیشه مرا در جریان قضایا می گذاشتند . اما در این مورد بخصوص ، استثناء قائل شدند ( لابد به دلیل قولی که داده بودند )

روز رفتن شاه ، ما می دانستیم شاه و خانواده اش قرار است ایران را ترک کنند . بنا براین دست کم هیات سردبیری می دانست تیتر اول به این موضوع اختصاص دارد . هرچه به زمان تصمیم گیری برای انتخاب کلمات تیتر نزدیک تر می شدیم ، صالحیار مرا بیشتر دنبال کارهای متفرقه ای که ربطی به من نداشت می فرستاد . و چند بار هم شاهد بودم در پاسخ به پرسش اعضای سردبیری در مورد مضمون تیتر اول ، پاسخ هائی سردستی می داد.





محمد حیدری
آن روز تنها روزی بود که من و دیگران از چگونگی بسته شدن صفحه اول روزنامه بی خبر بودیم ( در حالی که نظارت بر صفحه بندی و کنترل نهائی با من و سپس خود صالحبار بود )

سرانجام خبر دار شدیم چاپ روزنامه آغاز شده و دقایقی بعد ، نسخه هائی از آن به هیات تحریریه آورده شد و در آن لحظه بود که چشم ما به آن تیتر افتاد .

ساعتی بعد ، من در سر کشی به بخش توزیع و گفت و گو با سرپرست آن متوجه شدم ترتیبی داده شده که بجای روال توزیع عادی ، خروجی دو ماشین چاپ روزنامه ( رتاتیو و افست روتاتیو ) بدون در نظر گرفتن بازگشت وصول پول فروش ، بین مردم که خیابان ها از آن ها مملو بود ، توزیع شود .

بدین ترتیب با یک سازمان دهی دقیق ، روزنامه ای با تیتری که هنوز هم به مناسبت و بی مناسبت در رسانه ها بازتاب می یابد ، منتشر شد .

در مورد تیتر « امام آمد » این وضع تکرار نشد و اعضای سردبیری در جریان بودند .

پیش از آن که در مورد نقش احتمالی آقای علی رضا نوری زاده در این تیتر بنویسم ، دادن توضیحی در مورد چگونگی پیوستن وی به هیات تحریریه روزنامه اطلاعات ، بایسته است .

من سالیان دراز سر دبیر صفحات غیر خبری ( فیچر ) روزنامه اطلاعات که شب ها بسته و چاپ می شد ، بودم . اولین بار آقای نوری زاده را در کنار میز دکتر جواد مجابی ( دبیر بخش هنر وادبیات ) دیدم . از شادروان دریائی که معاونم بود راجع به او پرسش کردم . گفت : شاعر و مترجم است و شعرهای نزار قبانی را ترجمه می کند و برای چاپ به دکتر مجابی می دهد .

اواخر سال 56 ، که صالحیار سردبیری روزنامه را عهده دار شد ، ناگهان آقای نوری زاده نیز در بخش خبری روزنامه ، آن هم در سرویس بسیارحساس سیاسی حضور دائم یافت . و شگفتا که با وجود برخی شواهد آشکار از رفتارهای قابل تامل او ، شادروان صالحیار به وی اعتماد همه جانبه داشت و دست اورا باز می گذاشت ( بگذریم که بارها مجبور شدم خبرهای مشکوکی را که وی بوسیله خود صالحیار به حروچینی فرستاده بود از صفحه بیرون بکشم - البته با دادن توضیح به صالحیار و اثبات مشکوک بودن و دردسر آفرینی خبر )

اما با وجود این سابقه ، و با کنکاشی که از همکاران کردم ، باورمن تا اواسط دهه شصت این بود که از تیتر شاه رفت ، جز خود صالحیار ، مژده بخش ، شمس و کرد اوغلو کسی خبر دار نبوده است . اما شبی ، صالحیار سخنانی گفت و مدارکی نشان داد که این باور را متزلزل کرد .

به گزارش پارسینه در ادامه این خاطره آمده است:در میانه دهه شصت صالحیار بیمار شده بود . شبی برای دیدنش به خانه او ( واقع در باغ صبا ) رفتم . وی داروهائی مصرف کرده بود که بررفتار و گفتارش تاثیر گذاشته بود . اگر دست خط های آیت الله با هنر را به من نشان نمی داد سخنانش را می گذاشتم به حساب تاثیر داروها .

اما وی سه دست خط از آیت الله با هنر نشانم داد که یکی ابقای او در سمت سردبیر روزنامه و حجت بودن حرفش را نشان می داد . دست خط دوم خطاب به همه مسئولین بود که به توصیه های وی در مورد مطبوعات توجه کنند و دست خط سوم دستور دادن یک قبضه اسلحه کلت به وی را برای دفاع شخصی نشان می داد.

صالحیار در همان حالت گفت : این نوری زاده کجا است تا این ها را نشانش دهم و بگویم ...این بود نتیجه قول و قرارهای ما . تو از نوری زاده خبر داری . ومن گفتم نه ... او الآن در لندن است .

حرف های آن شب صالحیار مرا به یاد روابط نزدیک اقای نوری زاده با گروهی از روحانیون متنفذ در ماه های نخست رژیم جدید انداخت . او برای من هم از یکی از روحانیون متنفذ نامه ای خطاب به آیت الله لاهوتی ( رئیس کمیته های انقلاب اسلامی ) گرفته بود تا برای دفاع شخصی اسلحه در اختیارم بگذارند . من اسلحه ای نگرفتم ولی آن دست خط را حفظ کردم .

مجموعه این پیشینه ها ، از آن شب پرسشی را درذهن من جا داده مبنی بر این که آیا آقای علی رضا نوری زاده ( بعنوان مسئول بخش سیاسی روزنامه ) در جریان آن تیتر « شاه رفت » بوده است ؟




1392/11/13





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نامه نیوز]
[مشاهده در: www.namehnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 48]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن