تبلیغات
تبلیغات متنی
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
دستگاه آب یونیزه قلیایی کره‌ای
محبوبترینها
راهنمای انتخاب شرکت‌های معتبر باربری برای حمل مایعات در ایران
چگونه اینورتر های صنعتی را عیب یابی و تعمیر کنیم؟
جاهای دیدنی قشم در شب که نباید از دست بدهید
سیگنال سهام چیست؟ مزایا و معایب استفاده از سیگنال خرید و فروش سهم
کاغذ دیواری از کجا بخرم؟ راهنمای جامع خرید کاغذ دیواری با کیفیت و قیمت مناسب
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تست‌شده و 100٪ عملی)
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1871650807
انتقاد از رهبری باید خصوصی باشد و نه در ملاءعام/ اطاعت از ولی فقیه مانند اقتدا به امام جماعت است
واضح آرشیو وب فارسی:مهر:
سیاسی > احزاب و تشکلها در گفتگو با مهر مطرح شد؛
انتقاد از رهبری باید خصوصی باشد و نه در ملاءعام/ اطاعت از ولی فقیه مانند اقتدا به امام جماعت است
عضو مجلس خبرگان رهبری، ضمن تشریح نسبت رابطه ولایتمداری و آزادی در عرصه اجتماع گفت: اطاعت از ولی فقیه مانند اقتدا به امام جماعت است. همانگونه که آزادانه به امام جماعت اقتدا می کنید و همراه او به رکوع و سجده می روید، زمانیکه آزادانه اسلام را پذیرفتید، باید از ولی فقیه هم اطاعت کنید.
به گزارش خبرنگار مهر، آیت الله محی الدین حائری شیرازی، مردی نام‌آشنا در تاریخ انقلاب اسلامی ایران است که پیش از انقلاب هم در مبارزات سیاسی حضوری جدی داشته و پس از انقلاب هم سال‌ها در مقام امام جمعه شیراز و نماینده ولی فقیه در استان فارس فعالیت کرده است. وی در گفتگویی با مهر به تفسیر نسبت رابطه ولایتمداری و آزادی در عرصه اجتماع پرداخته است. که در ادامه مشروح این گفتگو آمده است: *رابطه ولایتمداری و آزادی در عرصه اجتماع چگونه است اگر تبعیت از ولایت وجود دارد چطور می توان آزاداندیش بود؟ این همان سئوالی است که از اصل توحید می شود. آیا خدا اطلاع از همه چیز ما دارد؟ بله خداوند عالم است. "می خوردن من حق ز ازل می‌دانست گر من نخورم علم خدا جهل بود" چطور می توانم من آزاد باشم در حالیکه خدا عالم است. آیا خدا قادر است موجود آزاد خلق کند؟ یا می گوییم بله یا می گوییم نه. اگر می گوییم "اِنَّ اللهَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیر" پس خداوند می تواند موجود آزاد خلق کند. اگر خداوند می داند من از روی اختیار می می خورم اگر از روی اختیار نباشد می خوردن من "باز علم خدا جهل نبود"؟ اگر خداوند از ازل می داند من از روی اختیار می خدا می داند که من از روی اختیار می می خورم اگر از روی اختیار نباشد باز علم خدا اگر خدا از ازل می داند من از روی اختیار می خورم اگر می خوردن من از روی اختیار نباشد می خوردن من جهل است. حالا می آییم جواب سوال شما؛ مردم اگر به اختیار خودشان اسلام را قبول می کردند با آزادی آنان منافات دارد یا نه؟ شما آزادانه آمدید نماز جماعتی را قبول کردید و می خواهید پشت سر امام جماعت نماز بخوانید و در انتخاب خود نیز آزاد هستید. آیا حالا که با او رکوع و سجود می روید مخالف آزادی است؟ تبعیت از امام جماعت با آزادی مخالف است یا منافاتی با آزادی ندارد. *محدودیت را آزادانه پذیرفتم؟ شما یک امام جماعتی را انتخاب کردید و حالا که الله اکبر گفتید باید نه زودتر از امام و نه دیرتر از آن به رکوع بروید و باید همراه او بروید.این تبعیتی که می کنید آیا منافات با آزادی دارد و یا اینکه لازمه آزادی است؟ بنابراین آن موقع که به امام جماعت اقتدا کردید می دانستید که باید با او به رکوع بروید و می دانستید که همراه با او باید سر از سجده بردارید. پس وقتی قبول کرده اید همه این موارد را باید رعایت کنید. پس وقتی از روی آزادی این موضوع را پذیرفتید حالا تردید می کنید که آزاد نیستید! حالا جواب من را بدهید بگویید امام امت با امام جماعت چه فرقی دارد. *یک تفاوتی دارد و من خاطرم هست در صحبت های شما یک بار بحث اجتهاد تخصصی مطرح شده بود. در حوزه های مختلف گاهی پیش می آید... از سوال بیرون نروید. سوال شما این است که تبعیت از ولی فقیه با آزادی مغایرت دارد یا نه؟ من می گویم شما با آزادی و آگاهی اسلام را قبول کرده اید، اسلام مثل اقتدای به امام جماعت یک بایدها و نبایدهایی دارد و آن زمان که شما اسلام را قبول کردید تمام این بایدها و نبایدها را قبول کردید که یکی از بایدها و نبایدهای اسلام ولایت است. "اطیعو الله و اطیعو الرسول و اولی الامر منکم" اطاعت خداوند و رسول که مناتی با آزادی ندارد. اطاعت از ولی امری هم که خودش مطیع خدا و رسول باشد منافات با آزادی ندارد .یزید ابن معاویه مطیع خدا و رسول نبود، بنابراین اطاعت او اطاعت خدا نیست. اما اگر ولی فقیه که اطاعت او اطاعت الله و اطاعت رسول است شما هم باید از او اطاعت کنید. اگر کسی آزادانه اسلام را قبول کرده است اجزای آن را هم باید آزادانه قبول کند.. شما می توانید جزء را از کل جدا کنید؟ یک سوال از شما می پرسم: آیا ولی فقیه مجبور است مطیع خدا باشد یا مختار؟ * واجب است. وقتی او اطاعت خدا را می کند شما چطور می توانید با او مخالفت کنید. مخالفت شما مخالفت با خداست. *بطور مثال رهبری سیاست های اصل 44 را در حوزه آزادسازی اقتصاد ابلاغ کردند؛ فرض بگیریم من به عنوان یک اقتصاددان به برخی از این سیاست های اصل 44 انتقاد دارم . می آییم در همین اصل 44 . قانون اساسی آمده است یک بخشی را برای مالکیت دولت گذاشته است و یک بخشی هم برای مالکیت تعاونی ها و یک بخشی کمی هم برای مالکیت خصوصی گذاشته است. چرا که آن زمان چنین جوی بود. تجربه کردیم، آثار این جو را دیدیم حالا چه کار کنیم. آیا قانون اساسی را تغییر دهیم یا در تفسیر قانون اساسی بتوانیم ظرافتی به خرج دهیم؟ رهبری از جمله آخر اصل 44 استفاده کرد و گفته است هرجا مالکیت دولت با مصالح نظام هماهنگ نیست این مالکیت را منتقل کند به بخش خصوصی. * در صدر اسلام موارد متعددی از انتقاد صحابی و یاران پیامبر و معصومین نسبت به آنان وجود دارد ، حتی انتقادات تند، مانند ماجرای انتقاد مالک اشتر به امیرالمونین(ع) .با توجه به این موضع روش و حدود انتقاد از حاکم جامعه اسلامی چیست؟ انتقاد باید در جلسه خصوصی باشد و نه در ملاءعام. چون شما بابی را باز می کنید و دیگر نمی توانید آنرا ببندید. شما از کجا می دانید که در جلسه خصوصی بعضی ها داد و بیداد نمی کنند و مسائل حل و فصل نمی شود. در جلسات خصوصی بحث و گفتگو می کنند چرا که جامعه بدون مشورت اداره نمی شود. منتها اینکه بهانه ای دست افراد دهیم که نظام سبک شود و ابهت خود را از دست دهد و دشمن سوء استفاده از این انتقادها کند باید دقیقا حساب شده باشد. برجک و مظهر طاعی در نزدیکی های ایشان بلند بلند صحبت می کرد و می گفت "لاحکم الا الله " . حضرت علی (ع) با وی برخورد کرد و گفت ساکت شو. خداوند تو را زشت کند حق زائل شد درحالیکه آن موقع تو نه خودت دیده شدی و نه صدایت شنیده شد و حال که باطل نعره کشید تو مانند شاخ بز سبز شدی. ما مگر به امیر المونین (ع) نمی گوئیم "السلام علیک یا میزان الاعمال". آقای قدیری انتقادی نسبت به امام(ره) فتوای ایشان در مورد آلات موسیقی کرد. امام گفت:"به من نصیحت می کنید که پایگاه ما در بین آخوند های بی سواد و عوام احمق تضعیف شود. اگر اینگونه است بگذارید ما در میان آنان جایگاهی نداشته باشیم."
۱۳۹۲/۱۱/۲۸ - ۰۹:۱۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 34]
-
گوناگون
پربازدیدترینها