واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
روایت مجاهدان بحرینی از سرگرد سنگدل آلخلیفه
یک وبلاگ نویس بحرینی عنوان کرد: سرگردی که هم اکنون در برابر این دادگاه حاضر شده، همان کسی است که ما را شکنجه داد، شکنجههای جسمی و روحی و روانی بسیار سخت و ما را تهدید به تعرض و تجاوز کرد.
به گزارش سرویس فضای مجازی خبرگزاری فارس، سایت عرش نیوز نوشت: فرار از مجازات مسئولان بحرینی به امری رایج و عادی در بحرین تبدیل شده است، همان طور که اگر کسی مدعی شود که مسئولان وی را شکنجه و آزار و اذیت کردهاند، در دادگاه یا دادستانی این کشور یا هر جریان دیگری که به نحوی با مسئولان حکومتی و دستگاههای دولتی ارتباط پیدا کند، گوش شنوایی برای آن پیدا نمیکند. «فواز الصمیم» از جمله این افراد حکومتی است که در دادگاه «حسین حبیل»، تصویر بردار بحرینی و «جاسم النعیمی»، وبلاگ نویس بحرینی به عنوان شاهد حضور یافته بود و اشک مادران این دو شهروند و نالههای آنها را به سخره میگرفت. حسین حبیل و جاسم النعیمی به همراه 7 بحرینی دیگر به اتهام اقدام علیه نظام و تلاش برای براندازی آن از طریق وسایل و راههای نامشروع و غیر قانونی و از طریق توسل به رسانهها و پایگاههای اجتماعی اینترنتی و مشارکت در راهپیماییهای اعتراض آمیز علیه نظام و فراخواندن مردم به شرکت در این راهپیماییها و برگزاری تجمعات غیر قانونی و عضویت در جنبش تمرد بحرین توسط دادگاه بحرین محاکمه میشوند. در این خصوص سرگرد فواز الصمیم، از افسران اداره مبارزه با جرایم اینترنتی در پاسخ به سوالات وکلای مدافع میگوید که پیگیریهای این اداره نشان از فعالیت افراد فوق در پایگاههای مختلف اینترنتی و فعالیت علیه نظام دارد و همین موجب بازداشت این افراد شده است. سرگرد الصمیم به خاطر نمیآورد که پیگردهای ادارهاش از چه زمان علیه این افراد آغاز شد و نمیداند، اتهامات فوق چگونه به این شهروندان بحرینی وارد شد، به ویژه آنکه حکم صادره علیه این افراد در تاریخ 5 آگوست 2013 از سوی منبعی نامعلوم و سری صادر شده و توسط همان منابع سری و ناشناس در 31 ژوئیه 2013 نیز بازداشت شدهاند. النعیمی دست خود را بالا میبرد و از دادگاه اجازه میگیرد تا صحبت کند. او وقایعی را بیان میکند و توضیح میدهد که دست داشتن وی در این قضیه و اتهامات وارده به او را نفی میکند، از حضور در خارج بحرین تا فروش سیستم کامپیوتریاش و تشریح اماکن و مناطقی که در آنها تا روز بازداشتش حضور داشته است. حبیل نیز تمام توان و قدرت و شجاعتاش را در خود جمع میکند و روی به قاضی دادگاه «علی الظهرانی» میکند و میگوید: هنگامی سرگرد فوزی الصمیم از من باز جویی میکرد، نظر شخصی مرا درباره حوادث جاری در کشور میپرسید، آیا این جرم و گناه است؟ با اینکه من در طول بازجوییهایی که از من میکرد، به او تاکید کردم که من با سرنگونی نظام موافق نیستم، بلکه خواهان اصلاحات در امور کشور هستم. این وبلاگ نویس بحرینی در ادامه میافزاید: این سرگردی که هم اکنون در برابر این دادگاه حاضر شده، همان کسی است که ما را شکنجه داد، شکنجههای جسمی و روحی و روانی بسیار سخت و ما را تهدید به تعرض و تجاوز کرد، آن هم نه فقط ما که مادر و خواهرانامان که در آن زمان به دایره تحقیقات جنایی منامه فراخوانده شده بودند و در آنجا حضور داشتند. این همان گفتههایی است که جاسم نیز آنها را مورد تاکید قرار داد و سخنان حبیل را تایید کرد. در اینجا بود که مادر و خاله جاسم که در دادگاه حضور داشتند، به گریه افتادند، در حالیکه مادر حبیل از سخنان پسرش مات و مبهوت شده بود. قاضی دادگاه که بد رفتاری و شکنجه برایش اهمیتی نداشت، دادگاه را به 6 فوریه سال 2014 میلادی موکول کرد تا حکم نهایی را در آن جلسه صادر کند. متهمان از اتاق دادرسی خارج شدند و به سرعت با زنجیر و دست بند و پابند به یکدیگر بسته شدند و در این بین مادران آنها از هر فرصتی برای به آغوش کشیدن فرزندانشان و بوسیدن آنها استفاده میکردند. سرگرد فواز الصمیم در بیرون اتاق دادرسی در حالی که سیگار میکشید و لبحند بر لب انتظار آنها را میکشید. حسین حبیل به او میگوید: وای بر تو از قاضی زمین و آسمانها که به خاطر دروغهایت چه انتقامی از تو خواهد گرفت. سرگرد الصمیم میخندد. متهمان به همراه نیروی پلیس از دادگاه خارج میشوند، در حالی که سرگرد الصمیم رو به سمت مادران متهمان میکند و میگوید: کاری از دست ما برای پسراناتان بر نمیآید، ما هرآنچه درباره آنها میدانستیم را در اختیار دادگاه قرار دادیم و دادگاه تصمیم میگیرد که حکم آزادی یا حبس آنها را صادر کند. این مادران داغ دیده و ماتم زده تاکید میکنند که پسران ما دست به کاری علیه نظام یا اقدامی بر خلاف قانون نزدهاند، آنها کم سن و سال هستند. تنها گناه و جرم آنها این است که دیدگاه و نظرشان را بیان کردند و شما با این دادرسیها آینده آنها را نابود میکنید. اما سرگرد فوزی الصمیم لبخند بر لب میگوید: کاری از دست من بر نمیآید، من تنها به وظیفهام عمل کردم. مادران این جوانان بحرینی میگویند: اما شما این اتهامات دروغ را به آنها وارد کردید. بدانید که دنیا کوتاه و بلند بسیاری دارد و نوبت شما هم میرسد. اما الصمیم در حالی که دود سیگارش را به هوا میفرستد، لبخندی میزند و این مادران را ترک میکند. بازگشت به صفحه نخست گروه فضای مجازی انتهای پیام/
92/11/27 - 08:35
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 89]