واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: جمعه ۲۵ بهمن ۱۳۹۲ - ۰۹:۰۴
یک کارشناس روانشناسی گفت: اشخاصی که مبتلا به وسواس هستند، اعتماد به نفس ندارند و خود را موجودی بیارزش و ناچیز میشمارند، ولی چون نمیتوانند افکار وسواس را دور اندازند، بیشتر احساس مقاومت میکنند. "اعظم نوری"، در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، منطقه زنجان، با بیان این مطلب، اظهار کرد: وسواس عبارت است از تکرار بدون اراده افکار ناخوشایند، اگر چه فرد میفهمد که این افکار نامناسب و غیرعادی است، لیکن قادر به دور کردن آنها نیست. وی تصریح کرد: روانکاوان وسواس را نوعی غریزه واخورده و ناخودآگاه معرفی میکنند و آن را حالتی میدانند که در آن، فکر، میل، یا عقیدهای خاص که اغلب وهمآمیز و اشتباه است آدمی را در بند خود میگیرد، آنچنان که حتی اختیار و اراده را از او سلب کرده و بیمار را وامیدارد که حتی رفتاری را برخلاف میل و خواستهاش انجام دهد و بیمار هرچند به بیهودگی کار یا افکار خودآگاه است، اما نمیتواند از قید آن رهایی یابد. این کارشناس روانشناسی با اشاره به اینکه وسواس به صورتهای مختلف بروز میکند و در بیمار مبتلا به آن اجتناب، تکرار و مداومت، تردید، شک در عبادت، ترس، دقت و نظم افراطی، اجبار و الزام، احساس بنبست، عناد و لجاجت بروز مییابد، خاطرنشان کرد: البته اگر افراد بعضی ازاین علایم را دارا هستند، حتماً بدان معنی نیست که بیماری شما اختلال روانی وسواس فکری عملی است. وی با بیان اینکه یکی از انواع وسواس، وسواس عملی است، ادامه داد: وسواس عملی به شکلهای گوناگون خود را بروز میدهد که شستشوی مکرر یکی از این موارد است که مردم بر حسب عادت تنها همین امر را وسواس میدانند و این بیماری در نزد زنان رایجتر است. نوری با بیان اینکه تجارب حیات عادی افراد نشان میدهد که وسواس همگام با بلوغ و در غلیان شهوت در افراد پایه گرفته و تدریجا رشد میکند، خاطرنشان کرد: اگر در آن ایام شرایط برای درمان مساعد باشد بهبودهای نسبی و دورهای پدید میآید وگرنه بیماری سیر مداوم و رو به رشد خود را خواهد داشت تا جایی که خود بیمار به ستوه میآید. وی ادامه داد: بررسیهای علمی نشان دادهاند که وضع هوشی آنها در سطحی متوسط و حتی بالاتر از حد متوسط است. وسواسیهایی که دارای هوش اندک و یا با درجه ضعیف باشند، بسیار کم هستند، بر این اساس رفتار آنها نباید حمل بر کمهوشیشان شود. نوری با بیان اینکه برای درمان میتوان از راه و رسمها و وسایل و ابزاری استفاده کرد که یکی از آنها تغییر محیطی است که بیمار در آن زندگی میکند، تصریح کرد: تطهیرهای مکرر و دوبارهکاریها بدان خاطر است که بیمار وقت و فرصتی کافی برای انجام آن در خود احساس میکند و وقت و زمانی فراخ در اختیار دارد. بدین سبب ضروری است در حدود امکان سرگرمی او زیادتر شود تا وقت اضافی نداشته باشد. مشغول بودن به کارهای مختلف یکی پس از دیگری او را وادار خواهد کرد که نسبت به برخی از امور بیاعتماد شود، از جمله وسواس. وی افزود: فرد وسواسی را باید از گوشهگیری و تنهایی بیرون کشاند. زندگی در میان جمع خود میتواند عامل و سببی برای رفع این حالت باشد. ترتیب دادن مسافرتهای دستهجمعی که در آن همه افراد ناگزیر شوند شیوه واحدی را در زندگی پذیرا شوند، در تخفیف و حتی درمان این بیماری مخصوصاً در افرا کمرو مؤثر است. انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 25]