محبوبترینها
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1802823378
شهدای کرمانشاه ـ 10 شهیدان رضوان‌مدنی الگوی رشادت و جوانمردی بودند
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: شهدای کرمانشاه ـ 10
شهیدان رضوان‌مدنی الگوی رشادت و جوانمردی بودند
شهیدان والامقام حسن، حشمت‌الله و هاشم رضوان‌مدنی اسوه‌های تقوا، مجاهدت، ایثار، شهادت و تبلور دلاوری و مردانگی بودند که جان خود را فدای دفاع از آرمان‌ها و ارزش‌های اسلام و انقلاب کردند.
به گزارش خبرگزاری فارس از کرمانشاه، شهید والامقام حسن رضوان‌مدنی در دوازدهمین روز از فروردین سال 1338 در خانواده‌ای متدین دیده به‌جهان گشود و برای پدر و مادرش بسیار عزیز و پربرکت بود. تولد او به درخشش ستاره‌ای شبیه بود که در آسمان شهر تشعش فراوانی داشت و پدرش با قلبی آکنده از امید، به‌خاطر عشق و علاقه فراوان به خاندان عصمت و طهارت (ع)، نام نیکوی حسن را برای فرزندش برگزید. سال‌های ابتدایی زندگی خود را با موفقیت پشت سر گذاشت و دوران دبیرستان وی همزمان بود با راهپیمایی ملت بر علیه رژیم منحوس طاغوت که وی با علاقه‌ای خاص در تظاهرات، جلسات عزاداری، نوحه‌خوانی و قرآن شرکت می‌کرد. این شهید گران‌قدر همواره به روحانیت پایبند بود و با مبارزان روحانی شهر کرمانشاه رابطه صمیمی و در هنگامه به اوج رسیدن انقلاب اسلامی با سایر هم‌رزمانش در صحنه‌های نبرد با طاغوت حضوری فعال داشت. وی داوطلبانه به‌فرمان امام راحل برای خدمت مقدس سربازی عازم منطقه کردستان شد و به‌ستیز بی‌امان با احزاب ملحد کومله، دموکرات و سایر گروهک‌های دست‌پرورده استکبار پرداخت. شهید رضوان‌مدنی در سال 1360 بعد از اتمام دوران مقدس سربازی به زادگاهش برگشت و با وجود اینکه زمینه استخدام در آموزش و پرورش، صدا و سیما و سازمان آب برای او مهیا بود، در نهایت جامه پرافتخار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را بر تن کرد. همرزمان این شهید والامقام در توصیف وی می‌نویسند: او مجاهدی مخلص، مهاجری فی سبیل‌الله، رزمنده‌ای با تقوا، ایثارگری بی‌ریا و دلاوری شجاع بود که با حضور فعال و بلند مدت خود در خطوط مقدم جبهه‌ها با عوامل فساد و ظلم مبارزه می‌کرد. وی فردی خویشتن‌دار و صبور بود که در پیش‌آمدهای به‌وجود آمده کمتر ابراز ناراحتی می‌کرد و آداب معاشرت را بر طبق دستورات اسلام رعایت می‌کرد و به برپا داشتن نماز اول وقت تاکید فراوان داشت. در وصیت‌نامه شهید حسن رضوان‌مدنی آمده است: به جنگ با دشمن می‌روم تا روح خدا را یاری کرده و قطره قطره خونم را نثار اسلام و امام خود کنم و در راه اسلام و مذهب شیعه جانم را فدا کنم. این شهید والامقام در بخش دیگر وصیت‌نامه خود می‌نویسد: تقوا پیشه کنید و از مصائب و گرفتاری‌ها جز خدا به‌کس پناه نبرید و مبارزه بر علیه استکبار را هدف خود قرار داده و در راه شهدای گل‌گون کفنی که با خون خود درخت اسلام را آب‌یاری کردند، قدم بردارید. سرانجام پاسدار دلاور شهید حسن رضوان‌مدنی در عملیات کربلای 5 حضور یافت و بعد از رشادت‌های فراوانی که از خود نشان داد، در تاریخ 11 بهمن ماه سال 1365 به‌درجه رفیع شهادت نائل شد. شهید والا مقام حشمت‌الله رضوان‌مدنی در تاریخ هجدهم مرداد ماه سال 1340 در خانواده‌ای مذهبی به‌دنیا آمد و در دوران تحصیل و زندگی فردی خود ساکت و آرام، در عین حال فعال و پرکار بود؛ برای مردم احترام زیادی قائل می‌شد و امر به معروف و نهی از منکر را هیچ‌گاه فراموش نمی‌کرد. وی با تشکیل کتاب‌خانه کوچکی در منزلش، کتاب‌های مذهبی را در اختیار دوستان و آشنایان قرار می‌داد و در ایام تابستان و اوقات فراغت کارهای فنی، نجاری، بنایی و شاگردی را انجام می‌داد. این شهید بزرگوار در تظاهرات بر علیه رژیم طاغوت شرکتی فعال داشت و در توزیع نوارهای حضرت امام خمینی (ره) و پخش اعلامیه‌ها نقش به‌سزایی ایفا می‌کرد. بعد از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی در سال 1357 به کردستان رفت و در آن‌جا به جنگ با ضد انقلاب پرداخت. ابتدا در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به‌صورت افتخاری فعالیت می‌کرد، اما بعدها به‌عنوان پاسدار رسمی به انجام وظیفه پرداخت. این شهید بزرگوار سرانجام ظهر روز جمعه هفتم مرداد ماه سال 1367 در عملیات غرورآفرین مرصاد در منطقه سرپل‌ذهاب پس از درگیری با منافقان به‌همراه شهید مسعود امیری و ذبیح‌الله کرمی در هنگام تعقیب منافقان، مورد اصابت ترکش خمپاره قرار گرفت و به شهادت رسید. در وصیت‌نامه شهید آمده است: خداوند سمیع، بصیر، علیم و قادر را سپاسگزارم که مقداری از حقایق عالم خلقت را برایم آشکار کرد و با انوار و فیوضات خود دین اسلام را برای ما به‌وجود آورد. وی می‌نویسد: ای خداوند ارحم‌الراحمین من امید شهادت و شفاعت مولایم امام حسین (ع) را دارم با اعمالی که از خود داشته‌ام اگر رحمت گسترده تو نباشد، نمی‌دانم به کجا پناه برم. در ادامه وصیت شهید به فرزندش آمده است: فرزندم هدف پدرت رسیدن به راه حق، تقوا و پرهیزکاری است که همانا راه اسلام بوده و از تو انتظار دارم که در این راه پیش‌گام‌تر، استوارتر و مخلص‌تر قدم برداری. شهید حشمت‌الله رضوان‌مدنی در وصیت خود به همسر محترمش می‌افزاید: مانند زینب (س) صبور و مقاوم پیام‌رسان خون شهدا باش و نخستین کلامی که به فرزندانمان می‌آموزی «الله»، «سلام» و «جنگ جنگ تا پیروزی» باشد. در خاطرات هم‌رزم شهید آمده است: او بدون شک یکی از اسوه‌های تقوا، مجاهدت، ایثار، شهادت و تبلور دلاوری و مردانگی و از استادان موشکی دانشکده نیروی هوایی بود که به نجابت و پرهیزکاری مشهور بود. مسعود مرادی می‌نویسد: این شهید بزرگوار از آغاز بحران کردستان تا پذیرش قطع‌نامه در اغلب عملیات‌های غرب و جنوب کشور فعالیت داشت و علی‌رغم مخالفت با وی برای شرکت در عملیات غرورآفرین مرصاد حضور پیدا کرد و به‌همراه دیگر هم‌رزمانش به‌درجه رفیع شهادت رسید. شهید والامقام هاشم رضوان‌مدنی در نوزدهم آذر ماه سال 1342 متولد شد. وی بعد از به اتمام رساندن دوران تحصیلی ابتدایی و راهنمایی زمانی وارد دبیرستان شد که انقلاب شکوهمند ایران اسلامی به اوج خود رسیده بود. این شهید به‌همراه امت حزب‌الله ایران در پیروزی انقلاب اسلامی نقش به‌سزایی داشت و در عمده صحنه‌های تظاهرات و راهپیمایی و پخش اعلامیه حضوری فعال داشت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 57 به یادگیری فنون نظامی در کلانتری 5 و عملیات‌های سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پرداخت و در نگهبانی‌های شبانه شهر خصوصا در جاده قصرشیرین به کنترل تردد خودروها مشغول بود. در شهریور سال 59 زمانی‌که مزدوران بعثی به کشور حمله کردند آماده رفتن به جبهه شد، اما به‌دلیل سن کم بارها با مخالفت‌هایی رو به‌رو می‌شد که سرانجام با چشمانی گریان و اصرارهای فراوان توانست عازم جبهه‌های جنگ شود. سال 60 به عضویت سپاه پاسداران درآمد و در ماموریتی از سوی این نهاد، با تصادفی که برایش به‌وجود آمد از ناحیه پا و دندان‌ها مصدوم شد، اما باز راه رفتن به جبهه‌ها را رها نکرد. بعد از یک آموزش کوتاه‌مدت در سپاه پاسداران با عزمی راسخ به عضویت اطلاعات عملیات غرب کشور درآمد و پس از مدتی مسئولیت محورهای قصرشیرین را بر عهده گرفت. درباره خصوصیات این شهید بزرگوار گفته‌اند: قوی‌دل، صبور و با وقار بود، غرور و خودپسندی را از خود دور می‌کرد و به مستحبات اهمیت خاص می‌داد، طوری که آن‌ها را مانند واجبات ادا می‌کرد. در خاطرات مادر گرامی شهید آمده است: هاشم در روزهای آخر عمرش آن‌قدر نورانی و مخلص شده بود که هر کس او را می‌دید، نوید شهادتش را می‌داد؛ تکه‌ای از نور، دیوانه شهادت و عاشق خداوند سبحان بود. آخرین دست‌نوشته شهید هاشم رضوان‌مدنی این‌چنین است: من نمی‌خواهم در این دنیا باشم که این مطلب در خلال نامه‌ای به یکی از دوستانش نوشته شده است. سرانجام پیکر مطهر این شهید بزرگوار در تاریخ بیست و هشتم دی ماه سال 1362 آن‌گاه که به‌تنهایی در عقب راندن دشمنان به نبردی مردانه پرداخته بود تا یارانش را از کمین دشمن برهاند، آماج تیر کین استکبار قرار گرفت و همچون شمعی سوخت تا محفلی روشن بماند. انتهای پیام/2700/ش40
92/11/24 - 00:38
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 50]
-
گوناگون
پربازدیدترینها