واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری رسا:
روزنامهنگار و نویسنده آمریکایی:
آمریکاییها به جای ایرانهراسی از متحدی به نام اسرائیل بترسند خبرگزاری رسا ـ روزنامه نگار و نویسنده آمریکایی تأکید کرد این ایران نیست که مردم آمریکا باید از آن هراس داشته باشند؛ بلکه آنان باید از سیاستمداران، بروکراتها و متحد کشور خود یعنی «اسرائیل» بترسند.
به گزارش خبرگزاری رسا، گرت پورتر، مورخ، محقق روزنامهنگار، نویسنده و تحلیلگر سیاسی آمریکایی به تازگی به انتشار کتابی با عنوان «بحران ساختگی: داستان ناگفته هراس از ایران هستهای» اقدام کرد که یک اثر پژوهشی با نثری تأثیرگذار است. این کتاب به روایت داستان ناگفته چگونگی شکلگیری ایرانهراسی میپردازد و به مردم آمریکا هشدار میدهد که این ایران نیست که باید از آن هراس داشته باشید بلکه باید از سیاستمداران، بروکراتها و متحدی به نام اسرائیل ترسید. به گفته پورتر، هرگز هیچ برنامهای برای ساخت سلاحهای هستهای از سوی ایران وجود نداشته است. با این حال این نتیجهگیریای است که سران همه سازمانهای اطلاعاتی آمریکا در گزارش سالیانه خود به کنگره بر آن تأکید میکنند. متأسفانه این تصمیم تکراری اگرچه از سوی سیاستمداران مورد تمسخر است، اما از سوی رسانهها مورد استفاده قرار میگیرد. در نتیجه مردم آمریکا دانش کافی برای قضاوت مستقلانه در مورد اقدامات ایران در زمینه تحقیقات هستهای ندارند و به راحتی از سوی کسانیکه به دنبال اهداف سیاسی و ایدئولوژیک خود هستند (مانند آنچه امروز اتفاق افتاده، نیاز به یک توطئه خارجی) به نتیجهگیریهای غلط واداشته میشوند. نیاز به دشمن پس از پایان جنگ سرد، روابط خارجی و بروکراسیهای «دفاعی» و نظامی آمریکا به سرعت بر مسئله تروریسم متمرکز شد. پس از آن واقعه 11 سپتامبر رخ داد و از آن زمان به بعد، خطر حملات تروریستی به ویژه «سلاحهای کشتار جمعی» بهانهای برای بروکراتها، سیاستمداران و سربازان برای دریافت بودجههای کلانتر به منظور «دفاع» از کشور شد. جورج بوش تأثیرگذارترین فرد در شکلگیری این خط فکری بود و حمله به عراق بزرگترین فاجعه حاصل از آن است.
خاطرات آن فاجعه با تبعات سنگین مالی و اجتماعیاش و همراه شدن آن با جنگ طولانی در افغانستان، مردم آمریکا را از سیاستهای جنگطلبانه این کشور خسته کرد. صهیونیستها وارد میشوند پس از تبدیل شدن عراق به قتلگاه، این کشور دیگر نمیتوانست به عنوان یک «تهدید» مورد استفاده قرار گیرد پس توجه سیاستگذاران آمریکایی به سوی ایران جلب شد. به یکباره همه اشتباهات جرج بوش و مشاوران او در مورد سلاحهای کشتار جمعی عراق فراموش شد و اینبار ائتلاف بزرگتری از نیروهای سیاسی شروع به ساخت یک اضطراب عمومی درباره تحقیقات هستهای ایران کردند. اما شواهد و مدارک کجا بود؟ برای این کار، همیشه میتوانید به اسرائیلیها اعتماد کنید. پورتر در ادامه توضیح میدهد که چگونه صهیونیستها با اغراق در مورد خطر ایران، سعی میکنند جاهطلبیهای توسعهطلبانه خود را توجیه کنند و دولت آمریکا را با استفاده از منافع مشترک موجود در ایرانهراسی به خود نزدیکتر سازند. در 2004 لپتاپی که گفته میشد متعلق به یک دانشمند ایرانی است، توسط اسرائیلیها به عوامل اطلاعاتی آمریکا داده شد. از سال 2008 به بعد هم بیشتر به اصطلاح شواهد وجود برنامه تسلیحات هستهای ایران از محتویات این کامپیوتر در آمده است. پورتر در ادامه با ارائه استدلالات قانعکننده، نشان میدهد که این اطلاعات، ساخته و پرداخته رژیم اسرائیل است. وی مینویسد: با وجود این واقعیت که ایران هم سرویسهای اطلاعاتی آمریکا و هم آژانس بینالمللی انرژی اتمی را مطمئن کرده که به دنبال تولید سلاحهای هستهای نیست، سیاستمداران و رسانهها این ادعاها را رها نمیکنند. از این رو سنای آمریکا باز هم درخواست افزایش تحریمها علیه ایران را مطرح میکند با وجود اینکه این مسئله میتواند گفتوگوهای دیپلماتیک را تخریب کند و خصومت بیشتری را در روابط دو کشور ایجاد نماید. باید پرسید که این موضع وسواسی ضدایرانی آمریکا به نفع کیست؟ چنین موضعی مشخصاً به نفع آمریکا نیست. سنای آمریکا نیز پس از آن از موضع خود پایین آمد که اوباما به صراحت عنوان کرد که تحریمهای بیشتر علیه ایران، منافع ملی آمریکا را تهدید میکند. در خاک ایران این نویسنده آمریکایی در بخش دیگری از کتاب خود میگیود: من به عنوان عضوی از گروه «دانشگاهیان برای صلح» سفری 11 روزه به ایران داشتم. در ایران ترکیبی از خوشبینی و اضطراب وجود دارد. برخی از ایرانیان احساس میکنند که از سوی آمریکا مورد ستم قرار گرفتهاند و درک نمیکنند که چرا باید تحریمها بر آنها تحمیل شود. آنها با مردم آمریکا دوست هستند اما رفتار دولت آمریکا اغلب برای آنها نامشخص است. این خبرنگار و نویسنده آمریکایی در پایان کتاب نتیجه میگیرد که آنچه از آن به «مسئله ایران» تعبیر میشود، در حقیقت مسئله آمریکا است و از نقصهای بسیار عمیق نظام سیاسی آمریکا که در آن پول به صورت قانونی «آزادی بیان» تلقی میشود و سیاست توسط سرمایهداران تنظیم میشود، نشئت میگیرد. در حال حاضر نیز تنها خستگی مردم آمریکا از جنگ دوباره است که پروژههای منجر به کشتار جمعی آمریکا را متوقف کرده است. نتیجهگیری که کتاب گرت پورتر به دست میدهد، این است که مردم آمریکا چیزی برای ترس از ایران ندارند و باید نگران سیاستمداران و رهبران خود باشند./982/ب102/دمنبع: ایکنا
۱۳۹۲/۱۱/۲۲
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری رسا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 45]