محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیه‌های کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1832004593
بوناچیچ:دارم بچه یک نفر دیگر را بزرگ می کنم!/ عده ای دوست ندارند کروش سرمربی ایران در جام جهانی باشد
واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
بوناچیچ:دارم بچه یک نفر دیگر را بزرگ می کنم!/ عده ای دوست ندارند کروش سرمربی ایران در جام جهانی باشد ورزش > لیگ برتر - بوناچیچ می‌گوید: به من می گویند عصبی، چون اجازه نمی دهم بازیکن سالاری باب شود.
مرتضی رضایی: لوکای عصبانی؛سرمربی مس کرمان را بیشتر با این ویژگی می شناسند.اما او برای این عصبانیتش دو دلیل می آورد،یکی اینکه به قول خودش در جایی به دنیا آمده که فرهنگش دیسیپلین خاص خودش را دارد و دومین دلیل که باعث می شود تا او سگرمه هایش در هم فرو برود بازیکنان میلیاردر هستند!همان بازیکنانی که بیشترین پول را می گیرند و کمترین کارآیی را دارند.همان هایی که قبل ازآغاز فصل در تمرینات بدنسازی شرکت نمی کنند و باعث می شوند تا مربیانی مثل بوناچیچ از کوره در بروند.«نمی توان با این قضیه کنار بیایم و آنچه بیشتر من را عصبانی می کند این است که همه فکر می کنند حق با بازیکنان است.»مس کرمان و لوکا حالا یک قدم تا رسیدن به آسیا فاصله دارند.بوناچیچ که دو بار دیگر هم سابقه هدایت مس را در کارنامه اش دارد این بار آمده تا نقش یک منجی را بازی کند.او اگر با مس قهرمان جام حذفی شود و بتواند در 5 هفته پایانی،تیم نارنجی پوش کویر را در لیگ برتر نگه دارد به تک ستاره کرمانی ها در دل کویر تبدیل خواهد شد. بازگشت دوباره به مس کرمان.شما دو بار دیگر هم این کار را کرده بودید و هر دو بار هم منجی مس شدید.این بار هم قرار است این اتفاق بیفتد؟ من رابطه خوبی با کرمان و مردم این شهر دارم.فکر می کنم در دو بار قبل هم که به کرمان رفتم خاطرات خوبی از خودم به جا گذاشتم.این بار هم وقتی آقای ایرانمنش تماس گرفتند علیرغم تمام مشکلات دعوت ایشان را قبول کردم و بدون هیچ معطلی برگشتم به مس. این بار شرایط کمی متفاوت است.مس در آستانه سقوط به دسته پایین تر قرار دارد. البته در دو بار قبل که سرمربی مس شدم شرایط فرق می کرد و بنده زمان بیشتری در اختیار داشتم.این بار فقط 5 هفته فرصت دارم.من عقیده ام این است تا زمانی که به صورت تئوریک شانس داریم برای بقا می جنگم.حیف است تیمی مثل مس به دسته پایین تر سقوط کند.استانی به این عظمت،مردمی خونگرم و امکانات خوب نباید سقوط کند. با این شرایط به نظر شما عقیده دارید که مس در لیگ برتر می ماند؟ واقعا باورم همین است.من باور دارم البته به خیلی از فاکتورها و شرایط بستگی دارد اما ما خیلی از این فاکتورها را داریم. به نظر این بار دست به ریسک بزرگی زده اید؟ من نمی دانم چرا درایران همه از ریسک نام می برند.من سال های قبل نتایج خوبی با مس گرفتم.در 13 مسابقه نباخته بودم اما من را برکنار کردند و رفتند دنبال یک مربی دیگر.این تصوراتی که در ایران وجود دارد تناقض های زیادی دارد.حالا فرض کنیم من نتوانم با مس موفق شوم این یعنی که من مربی خوبی نیستم؟البته در ایران شاید دنبال چنین بهانه هایی باشند اما این طور نیست و برای اینکه بگوییم یک مربی خوب است یا بد باید به دنبال دلیل و برهان باشیم.در نهایت کاری که من کردم می تواند ریسک هم باشد.اما این ریسک معنای دیگری دارد.آنهایی که از ابتدای فصل مربی تیم هایشان بوده اند 24 بازی فرصت داشته اند اما من فقط 5 یا 6 بازی فرصت دارم.این را فراموش نکنید من دارم بچه ای را که یک نفر دیگر به دنیا آورده است را بزرگ می کنم.یک چیز دیگر را هم به شما بگویم من منجی مس نیستم و در هر تیمی این بازیکنان هستند که حرف اول را می زنند.بازیکنانی که در زمین بازی می کنند مهره های مربیان هستند و بس.در فوتبال وقتی بازیکنان با کیفیت و بزرگ داشته باشید می توانید منجی باشید. شکست دادن استقلال و رسیدن به جام حذفی.این برگ برنده لوکا بوناچیچ است.اگر قهرمان هم شوید که دیگر بعید است از ذهن کرمانی ها پاک شوید. استقلال یک نام بزرگ در فوتبال ایران است و مربی خوبی هم دارد.از لحاظ فنی طوری به نظر می رسید که استقلال برنده است اما ما بازی بزرگ و خوبی را پشت سر گذاشتیم.به ویژه اینکه فقط 90 دقیقه فرصت داشتیم تا سرنوشت را رقم بزنیم.برنامه های تاکتیکی و حرف هایی که با بچه ها زده بودم در روز بد استقلال جواب داد و ما برنده از زمین بیرون آمدیم.شاید هم یکی دیگر از دلایلی که ما بردیم این بود که آنها فکر می کردند مس در حدی نیست که بتواند دست به کارهای بزرگ بزند.در فوتبال،بسکتبال،والیبال و یا هر ورزش دیگری آمار هرچقدر هم که به نفع شما باشد نمی تواند برنده بودن تیم تان در زمین را تضمین کند.بارها اتفاق افتاده که تیم ضعیف توانسته تیم قوی را شکست دهد. لوکا خوش شانس است که بازیکنی مثل ادینهو را در اختیار دارد؟ این طبیعی است.هر مربی ای دوست دارد بازیکن گلزنی را در اختیار داشته باشد.در فوتبال هم همه تلاش ها برای رسیدن به گل است.مردم رونالدو و مسی را به این دلیل دوست دارند که بیشترین گل ها را می زنند.پس هر مربی ای دوست دارد بازیکنی گل زن مثل ادینهو را در اختیار داشته باشد. بحث رونالدو و مسی را پیش کشیدید.ستاره پرتغالی توانست برنده توپ طل شود.به نظر شما انتخاب عادلانه ای بود؟ به نظر من ریبری بیشتر لیاقت داشت.فوتبال یک ورزش تیمی است.بارسا و رئال در سال گذشته افتخار چندانی به دست نیاورده بودند اما بایرن 4 یا 5 تا جام را بالای سرش برد.احتمالا در این انتخاب به خصوصیات بازیکن توجه شده که رونالدو توانست برنده توپ طلا شود. در فینا جام حذفی مقابل تراکتور سازی میزبان هستید؟این اتفاق فشار روی تیم شما را بیشتر نمی کند؟ بدون توجه به چیزی من خوشحالم که در این بازی میزبان هستیم.من این را می دانم که تراکتورسازی تیم مستحکم و قبراقی دارد.یک نکته ای را هم فراموش نکنید مس در سال های اخیر هر زمان که میزبان بوده نتوانسته نتایج خوبی بگیرد.ما برای این بازی نه صد در صد بلکه باید دویست درصد آماده باشیم تا بتوانیم تراکتورسازی را شکست دهیم و قهرمان شویم. انتقادی که از لوکا می کنند این است که همیشه اخم می کند و عصبانی است. فرهنگی که من در آنجا بزرگ شدم این طور است.من در آنجا رشد پیدا کردم.در فوتبال مردم همیشه از بازیکنانی که رقم قرارداد بالاری دارند انتظار بیشتری دارند.من وقتی این انتظارات را نمی بینم عصبانی می شوم.در ایران هم از این بازیکنان زیاد هستند که قراردادهای آنچنانی دارند و ...من به دلیل جلوگیری از بازیکن سالاری و اینکه سیاست بازیکنان در زمین اعمال نشود عصبی می شوم!بازیکن محکوم به تمرین کردن است و من مربی هم باید نظاره گر باشم.من نمی توانم بازیکنی را ببینم که بدنسازی ابتدای فصل را می پیچاند.نمی توانم این حرکت را ببینم و عصبانی نشوم.مدیران باشگاه ها می ترسند به بعضی از بازیکن ها دستور بدهند.البته من نمی گویم که خودم بی عیب هستم اما سعی می کنم ضعف هایم را جبران کنم. ادینهو می گفت تا زمانی که تمرینات لوکا را درست انجام بدهی او مهربان ترین آدم روی زمین است. فوتبال یک بازی دینامیک و پر برخورد است و همیشه عصبانیت در آن وجود دارد.اما مثل ایران من هرگز ندیدم که شاگرد به پروفسور خودش درس فوتبال بدهد. فکر می کنید به چه دلیل بی نظمی در فوتبال ایران تا این اندازه وجود دارد؟ دلیل اصلی اش فوتبال پایه است.از ابتدا به فوتبالیست ها آموزش های لازم داده نمی شود.چون در سن 8 سالگی می شود هم نکات فرهنگی را به بازیکنان یاد داد هم نکات فوتبالی را.تا زمانی که ورزشکاران در تیم های پایه آموزش های لازم را می بینند باید تفکرات حرفه ای را تزریق کرد. نقاظ ضعف فوتبال ایران را در چه چیزهایی می بینید؟ نخستین مشکل شاید نبود انسجام و همدلی باشد.همیشه یک مربی وقتی از تیمی می رود دوست دارد سر به تن مربی بعد از خودش نباشد(با خنده).در کرواسی کسی نمی تواند با کلمه ملی و یا با نام باشگاهش شوخی کند.این کلمات برای همه مقدس هستند.همه از جان و دل و بدون توجه برای تیمشان بازی می کنند.آنها بدون توجه به اینکه سرمربی چه کسی هست بازی می کنند.ایران به عنوان یک کشور بزرگ باید این احساس تعهد را به صورت ذاتی داشته باشد.در صورتی که تا جایی که من می دانم در تیم ها همه اش جر و بحث است و این جر و بحث ها جرقه اختلافات بزرگ را می زند و همیشه یکی از مشکلات ایران بوده است.در این جرو بحث ها کسی نمی تواند بفهمد حق با چه کسی است. شرایط در فوتبال ایران طوری است که کارلوس کروش هم به ستوه آمده. این هم یک دلیل مشخص می تواند داشته باشد.خیلی ها دوست ندارند کروش سرمربی ایران در جام جهانی باشد و هر کاری از دستشان بر بیاید می کنند تا او نباشد.کسی نباید به اسم ها کار داشته باشد.وقتی پای مسائل ملی مطرح می شود این که مربی تیم ملی قلعه نویی باشد یا دایی نباید برای بازیکن فرق کند. تا به حال به خود شما پیشنهاد داده اند که سرمربی تیم ملی ایران شوید؟ هیچ وقت به آن وقت به این فکر نکرده ام چون دشمنان کمی در اینجا ندارم.اما به عنوان یک انسان که در ایران زندگی می کند دوست دارم تیم ملی شما موفق باشد. نظر شما درباره قرعه ایران در جام جهانی چیست؟خیلی ها شانسی برای ایران قائل نیستند. به جز آرژانتین که مدعی اول این گروه است سه تیم دیگر به یک اندازه شانس دارند و می توانند برای دومی بنجنگند.فکر می کنم ایرانی ها می توانند امیدوار به صعود باشند.فکر می کنم ما نباید از حریفان بترسیم.البته نیجریه و بوسنی در قیاس با تیم ایران در آرامش کامل به سر می برند و از این لحاظ برتر هستند. کروش از صعود ایران به مرحله بعدی رقابت های جام جهانی به عنوان ماموریت غیر ممکن نام برده است! من نمی دانم چرا کروش این حرف را زده است؟! این نام یک فیلم است که در آن همه چیزهای غیر ممکن به ممکن تبدیل می شود. بله می دانم اما اگر کروش منظورش این باشد یعنی اینکه بازیکنان تیم ملی را باور ندارد.من شخصا در هر تیمی که سرمربی بوده ام به بچه های خودم روحیه داده ام و گفته ام هر حریفی را می توانیم شکست بدهیم. چقدر به شانس اعتقاد دارید؟ در خیلی از جاها شانس می تواند حرف اول را بزند.شما فیلم کشتی تایتانیک را دیده اید؟یک کشتی قوی،با بهترین امکانات افسانه ای در تاریخ.پرسنل زبده،کاپیتانی موفق و خیلی از چیزهای دیگر.می دانید این کشتی چرا غرق شد؟چون شانس نداشت و رفت ته اقیانوس.این تعبیر من از شانس است. با این تعریف،شانس کدام تیم برای قهرمانی در لیگ بیشتر می دانند؟ اول استقلال.آن هم با توجه به تجربه بازیکنان و مربی خوبی که دارد شانس آنها می چربد و یک گام جلوتر از بقیه هستند.بعد از آنها فولاد و بعد هم سپاهان.پرسپولیسی هم در ربته بعدی قرار دارد به ویژه اینکه آنها حاشیه های زیادی هم دارند. البته بازی های پرسپولیس نسبت به سایر تیم ها راحت تر است. این یک فاکتور مهم است اما حاشیه های آنها بیشتر از متن شده است. زمانی صحبت از این بود که لوکابوناچیچ قرار است سرمربی پرسپولیس شود.این اتفاق نیفتاد و خیلی می گفتند که علی پروین مانع این انتقال شده است. شاید این حرف درست باشد اما پروین از حق خودش استفاده کرد. اما پروین آن زمان تصمیم گیرنده نهایی نبود. این دیگر ناشی از خصوصیات ورزش ایران است که می گویند نباید خارجی ها زیاد فعالیت داشته باشند.من نه چشمانم آبی است و نه چیز دیگری.هر کس وقتی مسئولیتی دارد حق طبیعی اش این است که کسی را نخواهد.نمی دانم آن زمان هم چه اتفاق هایی افتاد. پس از انتخاب شما به عنوان سرمربی مس مطالب انتقادی زیادی علیه مربیان خارجی نوشته شد و ... بله آنها را دیدم.اما سوال من این است که معیارها برای آوردن یک مربی خارجی چه چیزی است؟مسائل فنی یا سیاسی؟من به مس آمدم چون مدیر عامل مس شخصا با بنده تماس گرفت.در فوتبال روز دنیا چه چیزی بالاتر از یان است که مدیر عامل یک باشگاه با مربی تماس بگیرد؟همان مدیر عامل می توانست با مربی دیگری تماس بگیرد.موضعی که علیه من گرفته شده در کشورهای دارای دموکراسی عجیب است.بعضی از دوستان حسادت می کنند.این موضع منفی که علیه من گرفته می شود درست نیست.اینجا چمهوری اسلامی است یعنی اینکه همه دارای حقوقی مساوی هستند.نباید تبعیض باشد.نود درصد باشگاه های اروپایی مربیان خارجی دارند آیا در آنجا هم این طور با انها برخورد می کنند؟ شما جزو مربیانی هستید که زیاد به مسائل داوری در فوتبال ایران انتقاد می کنید.غش کردن داوران به سمت یک تیم دیگر را قبول دارید؟ به نظر من داوری در اینجا در حد و اندازه های فوتبال ایران است و چیزی کمتر از سطح لیگ نیست.طبیعی است که مربیان بر اساس قضاوت ها عصبانی شوند.ولی فدراسیون باید مثل بقیه کشورها شرایطی را فراهم کند که حمایت لازم از داوران انجام شود.آنها باید آنقدر آرامش داشته باشند که بتوانند تصمیمات درستی بگیرند.حرف من این است،بازیکن اشتباه می کند،مربی اشتباه می کند و...پس داور هم حق دارد که اشتباه کند. 43 43
یکشنبه 20 بهمن 1392 - 08:00:00
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 114]
-
ورزش
پربازدیدترینها