واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
فیلمهای جشنواره: یارب مرا یاری بده تا خوب آزارش کنم! وبلاگ > تهرانی، مهدی - اکران فیلمهای امسال جشنوارهی فیلم فجر مصداق آن شعر معروف با این مطلع است: یا رب مرا یاری بده تا خوب آزارش دهم... و طبیعی است که در این مجال قربانی کسی نیست جز تماشاگران و علاقمندان شیفتهی سینما!
به غیر از دو تا سه فیلم،جشنواره فیلم فجر امسال مملو از این تصاویر متحرک است و خبری از سینما درآن نمیتوان یافت. جشنوارهای که باید نمونهی آغاز سال جدید سینماییمان باشد. همیشه هم لابد منتقد خرابکار است و اوست که آتش خرابی به دامان ذات سینما میاندازد؟ یک فیلمنامهی معقول سرراست، برای روایت یک داستان و چند داستانک پیرامونش و بروز و ظهور چند آدم و پیگیری مورد قصهشان می تواند به ساخت یک فیلم سینمایی معمولی و البته استاندارد ختم بشود. یک فیلمنامهی معمولی با قصهای سرراست! تمام حرف ما همین است. فیلمنامهی سرراست با قصهای معمولی نه خرج زیاد دارد و نه قرار است بازیگرانش خاص باشند و نه در آن از اکشن خبری هست و نه از لوکیشن گرانقیمت. تعریف سینما همین است. یک فیلمنامه سهل و ممتنع و دارای قواعد داشته باشید و یک فیلم استاندارد بسازید.همین و تمام.فیلم استاندارد یعنی چیزی فراتر از تصاویر متحرک. تصاویر متحرک می تواند سرهم کردن چندین نمای کشدار و یا کوتاه بیمعنی پشت سرهم باشد که سرانجام به آن نام سینما نمی توانیم بدهیم.جشنواره فجر امسال مملو از این تصاویر متحرک است و خبری از سینما درآن نمی توان یافت.همیشه هم لابد منتقد خرابکار است و اوست که آتش خرابی به دامان ذات سینما می اندازد؟ بیائید بدون ذکر نام فیلمها و کارگردانان این دوره ؛ چند سکانس ناب از فیلم هایی که تا هفدهم بهمن اکران شدهاند را یادآوری کنیم. آیا چنین کاری شدنی است؟! چیزی جز نماهای مربوط به آشپرخانه،دیگ و دیگچه،استکان و نعلبکی در سکانس های داخلی و خیابان و ماشین در سکانسهای خارجی دیده اید؟ دیالوگی توانست شما را تکان دهد؟ نمایی این قدرت را داشت که نوار چرت و یا بی حوصلگی شما را پاره کند؟و اصلا قصه ای برای تعریف شدن دیدید و شنیدید؟ این وضع حقیقتا نگرانکننده است.البته اوضاع سینمای ما همین است و بس.حتی یک قصه سرراست هم نداریم.در تمام این سالها نویسنده وزارتخانه مرتبط را زیر سئوال می برد .متولی دولتی فقط برای آشنایان بودجه خاص برآورد می کند،امتحان پس داده ها هنوز هم جولان داده و تهیه کننده پیدا می کنند و بدتر و مصیبت افزاتر اسطوره های سالهای دورمان هستند که اگرچه هنوز هم فیلم می سازند اما جز درجا زدن و دور شدن از اصل خویش چیزی به تماشاگر قدیمی و یا نسل جوان هدیه نمی دهند. این وسط البته باید به زعم برخی گردن منتقد را زد.منتقد به زعم فیلمسازان و دست اندرکاران، بیکاره ای است با غرور بی جا و سواد نداشته که دم از هنرو فیلم و سینما می زند و رنج ها و زحمات را پاس نمینهد و همه را با یک چوب می راند و الی آخر... و صد البته که اینگونه نیست و این نوع قضاوت نهایت بی انصافی و شاید نمیدانم؛بازخورد نادانی است. چرا که سینما متعلق به مردم است.کارگردان و بازیگران و همه عوامل آن نیز همینطور. مگرفیلم ساخته می شود تا در کشوی میز و بالای طاقچه گذاشته شده و خاک بخورد؟! یا اینکه به سالن سینما می رود تا مردم در مقام مخاطب آگاه تماشایش کنند؟! منتقد این وسط آگاه کننده و آگاهی دهنده است.بعید است منتقد راستین با پول ویژه خواری!!! نیز از فیلمی خوب بنویسد که هرگز خوب نیست.چون سینما چیزی مخفی نیست.جاری و ساری تر از سینما در زندگی مردم نداریم.چنانچه همین مردم اگر به تماشای فیلم ها نروند قصههای فیلمهای تازه اکرانشده را از مقالات همین منتقدان دنبال می کنند. به هرروی این جشنواره بدجوری توی ذوق می زند در حالی که 4 روز به پایانش مانده. بحث من هم تمام سینما نیست.این دردی قدیمی است. سایه رکود بر بالای سر سینمایمان قرار گرفته و باید برای سروسامان گرفتنش کاری کرد.سیاست دولتهای قبلی هرگز چاره ساز نبود چنانچه به همت دولت وقت در سالهای 84 تا 88 بساط سینمایکمدی سخیف برقرار بود.اینقدر از این نوع فیلمها ساختند که خود مردم حالشان بهم خورد.از صدر تا ذیل سینما نیز یک بار هم که شده این ژانر را تجربه کردند. از آن به بعد هر از گاهی به سمت و سویی می رویم و معلوم نیست دانشجوی نخبهای که می تواند سرمایهی ما باشد کجا باید زیر بال و پرش گرفته شود.همین دانشجوی سینما اگر شانس بیاورد و بتواند جای خودش را در سینما باز کند احتمالا در جشنواره فیلم فجر 5 سال بعد از همین نوع سینمای دیگ و دیگچهای خواهد ساخت. مگر دانشجویان سابق 5 یا 10 سال پیش چه آموزش خاص و یا بودجه معلوم و حمایتی در اختیار گرفتهاند که اکنون به ساخت و سازهایشان امیدوار باشیم؟
شنبه 19 بهمن 1392 - 13:25:05
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 96]