تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 دی 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):بى نيازى و عزّت به هر طرف مى گردند و چون به جايگاه توكل دست يافتند در آنجا قرار مى گ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1846200020




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

جریان استعفای نمایندگان مجلس


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
جریان استعفای نمایندگان مجلس
آقایان درست است که ملت ایران شما را نماینده خود نمی‌داند و این مجلس نماینده مردم نیست، اما شما به هر حال در کرسی و در مقام نمایندگی مردم ایران هستید.

خبرگزاری فارس: جریان استعفای نمایندگان مجلس


به گزارش گروه حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس، دکتر کریم سنجابی از بنیان گذاران جبهه ملی بود که در دوره پهلوی مدتی وزیر امور خارجه و مدتی هم وزیر آموزش و پرورش دکتر مصدق بود. وی در خصوص استعفای نمایندگان مجلس شورای ملی در روزهای پیروزی انقلاب در مورد آن ایام می‌نویسد: «در این ایام که واپسین روزهای نظام از هم‌گسیخته پادشاهی بود مراجعات به من فوق‌العاده زیاد بود. از جمله نمایندگان مجلس که دچار ناراحتی و بلاتکلیفی و سردرگمی شده بودند مراجعه می‌کردند. در مرحله اول تنها نمایندگان اقلیت تازه به وجود آمده می‌آمدند. آنها قریب چهارده نفر بودند که گاهی تنها و گاهی با هم می‌آمدند. از جمله وقتی آقای (امام) خمینی اعلامیه‌ای صادر کرده بود که نمایندگان استعفا بدهند، آنها نظر مرا خواستند که آیا استعفا بدهند یا خیر؟ من به آنها گفتم که: استعفا ندهید تا مجلس هست باقی بمانید شاید وجود شما برای پیشرفت آمال مردم مفید باشد. بعد از آنها عده‌ای از نمایندگان اکثریت هم با من ملاقات کردند. از جمله یکی از آنها آقای دکتر سعید رئیس مجلس بود و یکی هم نایب رئیس مجلس. س: ریاضی رئیس مجلس نبود؟ ج: نخیر ریاضی رفته بود. س: بعد مجددا به ایران برگشته بود در زمان انقلاب؟ ج: به هر حال ریاضی آن وقت ریاست مجلس را نداشت. دکتر سعید رئیس بود و یک نفر دیگر که اسمش اکنون به خاطرم نیست نایب رئیس او بود آمدند و با من ملاقات و کسب تکلیف کردند که چکار باید بکنند و این در موقعی بود که حکومت بختیار تشکیل شده بود. س: و بختیار هم می‌خواهد که از اینها رای اعتماد بگیرد. ج: من به آنها گفتم: آقایان درست است که ملت ایران شما را نماینده خود نمی‌داند و این مجلس نماینده مردم نیست، اما شما به هر حال در کرسی و در مقام نمایندگی مردم ایران هستید. بسا اتفاق افتاده که نمایندگان دیگری که همین موقعیت و موضع شما را داشته‌اند و در مواقع حیاتی اقداماتی بر طبق خواسته ملت کرده و مردم نیز با عمل آنها موافقت داشته و از آنها اظهار خرسندی و قدردانی کرده‌اند. مثلا مثل انتخاب دکتر مصدق و همکاری با دکتر مصدق و غیره. شما الان در مجلس هستید، هم برای رفع غائله مملکت و خدمت به ملت و هم برای رفع هر نوع اتهامی از خودتان می‌توانید یک اقدام موثری بکنید و آن این است که چند نفر از شما جرات بکند و طرحی به قید سه فوریت به مجلس بدهد که چون مسلم و معلوم شده که حکومت دکتر بختیار از عهده حل مشکلات کنونی ایران برنمی‌آید وجود و حضور ایشان مانع حل مساله ایران به طور مسالمت‌آمیز است، بنابراین پیشنهاد می‌کنیم که نسبت به بقای حکومت ایشان تجدید رای بشود و در رای‌گیری رای عدم اعتماد به ایشان بدهید که مجبور به استعفا بشود. آن وقت است که راه باز می‌شود. برای اینکه شخص صالحی که مورد توافق آقای خمینی هم باشد انتخاب بکنید. رئیس مجلس به من وعده داد که اگر آقای خمینی با این ترتیب موافق باشد آنها هم عمل کنند. این از جمله وقایع و مطالبی است که تاکنون در تاریخ انقلاب اخیر ایران علنی نشده است. روزی که آقای خمینی وارد تهران شد ما به استقبال ایشان به فرودگاه رفتیم. در تالار فرودگاه در قسمت اول آقایان روحانیون صف بسته بودند و بعد از آنها بنده و مهندس بازرگان و ملیون دیگری که با ما بودند ایستاده و منتظر بودیم. طیاره آقای (امام) خمینی وارد شد. بعد از چند دقیقه ایشان و همراهانشان بر سر پله‌های تالار فرودگاه نمایان شدند. مردم بر ایشان دست زدند و الله‌اکبر گفتند. ایشان هم بر سر همان پله‌ها سخنرانی مختصری ایراد کردند. داریوش فروهر در کنار او ایستاده و متوجه من بود. فراموش کرده بودم که قبلا توضیح بدهم بعد از جریان بر سر کار آمدن حکومت دکتر بختیار، فروهر به نمایندگی از طرف جبهه ملی به پاریس رفت تا گزارش امر را به اطلاع ایشان برساند و با آقای (امام) خمینی در تماس باشد. در حینی که آقای (امام) خمینی سخنرانی می‌کرد فروهر از جمع همراهان او جدا شد و از داخل مستقبلین به سرعت و مستقیما به جانب من آمد و در گوش من آهسته گفته: پیامی از طرف آقا دارم که باید به قره‌باغی برسانم و از این جهت از خدمتتان مرخص می‌شوم و بعد زیارتتان می‌کنم. فروهر رفت. آقای خمینی هم رفتند و سوار هلی کوپتر شدند. س: هلی کوپتری که آقای ربیعی فرمانده نیروی هوایی فرستاده بود؟ هلی کوپتر نظامی در هر حال. ج: بله با هلی کوپتر نظامی ایشان به بهشت زهرا رفتند. س: اول سوار وانت شدند، فیلمش هست، بعد از نقطه‌ای که دقیقا من یادم نیست از کجا هست از آنجا سوار هلی کوپتر شدند و به بهشت زهرا رفتند. ج: علت اینکه این قسمت را نمی‌توانم توضیح بدهم این است که از فرودگاه که بیرون آمدیم من مستقیما به منزل برگشتم. س: اصلا جمعیت اینقدر زیاد بود؟ ج: بله جمعیت هم آنقدر عظیم بود که با اتومبیل رفتن غیرممکن بود و بنده از فرودگاه به منزل برگشتم و آقای (امام) خمینی با اتومبیل و بعد با هلی کوپتر رفتند به بهشت زهرا. روز صبح بعد به ملاقات آقای (امام) خمینی رفتم که به علت ازدحام جمعیت موفق به دیدار ایشان نشدم. شب آن روز یا من تلفن کردم یا آنها تلفن کردند درست به خاطر ندارم. به نظرم این قرار تلفنی فوری برای دلجویی از پیشامد صبح بود که من نتوانستم ایشان را ببینم و در میان انبوه جمعیت ماندم. شب دیر هنگام بود که من به محل اقامت ایشان در مدرسه علوی رفتم. نگرانی‌هایی از مقاومت و یا کودتای نظامیان احساس می‌شد. ملاقات‌کنندگان و پیرامونیان آقا یا رفته بودند و یا در اتاق‌های دیگر بودند. در خدمت ایشان فقط سید احمد آقا فرزندشان بود و من به ایشان گفتم که: آقا تبریک می‌گویم انقلاب پیروز شده و حل مشکل بختیار به زودی صورت می‌گیرد. برای از میان برداشتن این باقیمانده رژیم به دو ترتیب ممکن است عمل کرد: یکی با درگیری نظامی و مسلحانه دیگر از طریق عادی و قانونی موجود. به نظر بنده درگیری مسلحانه به این صورت که مردم بریزند به خیابان‌ها و مغازه‌ها و بانک‌ها را آتش بزنند و به سربازخانه‌ها و سازمان‌های دولتی حمله کنند، علاوه بر اینکه ممکن است با مقاومت و واکنش ارتش روبه‌رو بشود و موجب کشتار و خونریزی و خرابی زیاد خواهد شد بنابراین اگر بشود یک راه مسالمت‌آمیز و قانونی پیدا کرد خیلی مفیدتر و موثرتر خواهد بود. آقا گفتند: به چه ترتیب؟ من جریان مذاکره با رئیس مجلس و قول و قراری که آنها داده بودند با ایشان در میان گذاشتم و گفتم که: آنها قول داده‌اند در صورت موافقت شما با دادن رای عدم اعتماد حکومت بختیار را ساقط کنند و رای تمایل به کسانی بدهند که مورد نظر شما باشد. گفت‌وگوی آن شب در زمانی بود که بختیار بر سر کار است و آقای (امام) خمینی هم هنوز بازرگان را معین نکرده بود. آقای (امام) خمینی شکفته و خشنود شد. گفت بسیار عمل خوبی است و من هم با این ترتیب موافق هستم. س: ولی قبلا مجلس رای اعتماد به آقای بختیار داده بود. ج: بله داده بود و حالا فکر ما این بود که در یک جلسه فوق‌العاده به ترتیبی که گفته شد تجدید رای بکنند و ایشان را با دادن رای عدم اعتماد ساقط بکنند. گفتم پس اجازه می‌فرمایید من در این موضوع با آقایان صحبت بکنم. گفت: فوری بکنید. نکته جالب توجه این است که پس از حرف‌های من و موافقت آقای (امام) خمینی، سید احمد آقا گفت: آقا! نمایندگان مجلس اگر این کار را بکنند در مقابل انتظار و توقع همراهی و مرحمت از شما دارند. آقا گفت: در اسلام توبه تا دم آخر جایز است و این عمل را اگر بکنند به منزله توبه آنها خواهد بود. خدا شاهد است آن عین کلامی بود که آقای (امام) خمینی گفت و به من اجازه داد که کار را دنبال کنم. من به منزل که رسیدم بلافاصله به دکتر سعید رئیس مجلس تلفن کردم. او در جواب من قدری تمجمج کرد. بعد گفت می‌توانید ملاقاتی برای من از آقا بگیرید که من خودم ایشان را ببینم؟ به منزل آقای (امام) خمینی تلفن کردم ایشان جواب دادند من او را نمی‌پذیرم ولی او بیاید منزل شما و من نیز نماینده‌ای از طرف خودم می‌فرستم که با او مذاکره کند و اطمینان حاصل نماید. من دوباره به دکتر سعید تلفن کردم و او قبول کرد که فردا شب به منزل من بیاید و آقای (امام) خمینی هم یک نفر نماینده بفرستد. فردا شب او سر ساعت آمد و نماینده آقای (امام) خمینی هم که آقای اردبیلی رئیس فعلی دیوان کشور بود رسیدند. در آنجا من جریان مذاکرات و قرارهای گذشته را دوباره در حضور رئیس مجلس و اردبیلی مطرح کردم. اردبیلی نیز این عمل را از جانب آقای (امام) خمینی تایید و تشویق کرد و گفت: این خدمتی است که شما به مملکت و به خودتان می‌کنید و این کار را بکنید. ولی در صبح آن روز یک قرار اتحاد و اتفاقی در مجلس و در میان افسران به پشتیبانی از بختیار صورت گرفته بود. حالا بر سر اقدامات هایزر بوده، بر اثر اقدامات خود افسرها بوده یا تاکید و سفارش شاه درست نمی‌دانم. افسران فرمانده سازمان‌های اصلی ارتش بیعتی با بختیار کرده بودند، نمایندگان هم در یک جلسه خصوصی قول پشتیبانی محکم به او داده بودند. رئیس مجلس در جواب من و آقای اردبیلی اظهار عجز کرد و گفت ارتشی‌ها مجلس را مرعوب کرده‌اند و آن ترتیبی را که قبلا در خدمت فلان کس صحبت کرده‌ایم ممکن است در مجلس پیشرفت نکند. آقای اردبیلی با بیان تحبیب و بعد به صورت تهدید به او گفت: این کار را اگر شما بکنید خودتان را از خطر و مخمصه نجات می‌دهید و اگر نکنید زیانش به سختی عاید خود شما خواهد شد و این را من از طرف آقا به شما می‌گویم. رئیس مجلس قول داد که فردا در مجلس اقدام بکند ولی یا نخواست و یا از عهده برنیامد و به طفره و تعلل گذراندند. بعد بنده شنیدم و شاید در یک کتابی هم خواندم که او این موضوع را در میان نمایندگان مطرح کرده بود ولی بر اثر اقداماتی که در میان افسرها شده و فشارهایی که بر نمایندگان وارد آمده بود عملش بی‌نتیجه ماند. تا اینکه هجوم مردم به خیابان‌ها شدت و اوج گرفت و روز به روز دکان‌ها می‌سوخت، بانک‌ها می‌سوخت، سینماها و موسسات تجارتی بزرگ می‌سوخت و کم‌کم مردم کلانتری‌ها را به تصرف در آوردند و به طرف سربازخانه‌ها حمله‌ور شدند و سرانجام امراء ارتش ناچار شدند که بی‌طرفی یعنی در واقع تسلیم ارتش را اعلام کنند. در اینجا مطلبی هست که تذکر و توجه به آن لازم است و آن این است که قریب یک ماه بود، افسر عالی‌رتبه‌ای با درجه سپهبدی یا بالاتر، از طرف آمریکا به نام ژنرال هایزر به ایران آمده بود. س: معاون فرمانده پیمان ناتو؟ ج: بله و این یک انتخاب بسیار ناشایست و در عین حال دو پهلو بود انتخابی که از یک طرف به وسیله برژینسکی و دارودسته او، و ماموریتش این بود که یک کودتای نظامی در ایران ترتیب بدهد و از طرف دیگر به وسیله وانس وزیر خارجه و خود کارتر رئیس‌جمهور آمریکا، دستور داشت که حکومت بختیار را به وسیله نظامی‌ها تقویت بکند و از بروز کودتا علیه او جلوگیری به عمل آورد. این ماموریت دو پهلو از طرفی و اختلاف هایزر با سالیوان سفیر آمریکا از طرف دیگر سردرگمی و درماندگی عجیبی در میان افسران ارتش و مجلسیان و حکومت بختیار، که همه چشم به آمریکا دوخته بودند به وجود آورده بود. از طرف دیگر همین ژنرال آمریکایی با تعلیماتی که از مقامات مربوطه خود داشت با بعضی از عناصر روحانیت و غیرروحانی انقلاب وارد ارتباط شده بود. برحسب اطلاعاتی که من داشتم و بعد هم تایید شد او مکرر با افرادی مانند مهندس بازرگان و ناصر میناچی و بهشتی ملاقات می‌کرد. همین آقایان از طرف دیگر با سالیوان و مامورین سفارت آمریکا که نظرهای متفاوتی با هایزر داشتند در ارتباط بودند. تمام این ارتباطات شواهد غیرقابل انکار از مداخلات غیرقانونی و جاهلانه آمریکاییان در امور داخلی ایران و ارتباط مستمر بعضی از عناصر انقلاب با آنهاست. امرای ارتش ایران هم از مقام واحدی اطاعت نمی‌کردند، با تجزیه و تقسیمی که شاه در ارتش به وجود آورده بود؛ نیروی هوایی دستگاهی برای خودش بود، نیروی زمینی دستگاه دیگری، گارد سلطنتی دستگاه دیگری بود، نیروی دریایی هم دستگاه دیگری و همه آنها هم در این انقلاب عظیم ملت به حالت حیرت‌زدگی افتاده بودند و چون در گذشته همه امراء ارتش وابسته به شخص شاه بودند با رفتن شاه، آنها مانند بدن بدون سر شده بودند. در این سردرگمی و بلاتکلیفی، بسیاری از آنها در مقام آن برآمدند که برای خودشان راه مفر و نجاتی در سازش با آخوندها و آخوندنماها پیدا بکنند. از جمله بعضی از آنها مانند قره‌باغی و دیگران با مهندس بازرگان و ناصر میناچی و بهشتی مرتبط شدند. در تمام این جریانات بنده حتی یک بار، نه با بازرگان و نه با بهشتی و دیگران و نه با هایزر و سالیوان و نه با بختیار و دار و دسته او، ملاقاتی نداشتم و حتی در جلساتی که آنها تشکیل می‌دادند دعوتی از من به عمل نمی‌آمد. تا اینکه هایزر ایران را ترک کرد و معلوم نشد که این افسر احمق مورد اعتماد کارتر چگونه آمد و چگونه رفت. س: آقای دکتر شما اشاره کردید وقتی آقای فروهر با آقای آیت‌الله خمینی و همراهان ایشان به ایران آمدند به شما گفتند که یک پیغامی برای آقای قره‌باغی دارند. شما هرگز متوجه شدید که آن پیغام از کی بود و محتوی آن چه بود؟ ج: بله. بنده حتی متن آن پیغام را هم بعدا دیدم، یعنی رونوشت آن را آقای فروهر به من نشان داد. پیغامی مختصر در چند سطر، تامینی به آنها داده و خواسته شده بود که ارتش تسلیم نهضت انقلابی مردم ایران بشود و در این صورت تامین برای آینده خودشان داشته باشند. س: این پیغام از کی بود؟ ج: از خود آقای آیت‌الله خمینی. س: آقای آیت‌الله خمینی این پیغام را داده بودند؟ ج: بله، نامه آقای آیت‌الله خمینی بود به عنوان قره‌باغی. س: که به نظامی‌ها تامین داده بود که اگر با انقلاب همراهی کنند... ج: بله اگر آنها با انقلاب همراهی کنند تامین آینده را داشته باشند. در همین زمان بود که ارتش اعلام بی‌طرفی کرد که مفهومش در واقع تسلیم ارتش بود. امرا به ارتشیان اعلام کردند که به سربازخانه‌ها و پناهگاه‌های خودشان بروند ولی در پناهگاه‌هایی که از خودشان دفاع هم نکردند و چریک‌هایی که اسلحه داشتند با جمعیت انبوه مردم به سربازخانه‌ها حمله بردند. س: بعد از آن برخوردی که بین گارد سلطنتی و همافرها شد؟ ج: بله بعد از آن برخوردی که بین گارد سلطنتی و همافرها شد و فرمانده گارد سلطنتی به قتل رسید دیگر ارتش در واقع از هم پاشیده بود و مردم مهاجم ریختند توری سربازخانه‌ها و با آن وضع فجیع سربازخانه‌ها را غارت کردند. شاید قریب سیصد هزار اسلحه به دست افراد غیرمسئول که معلوم نیست وابسته به چه جمعیت و چه دار و دسته‌ای بودند، افتاد و بلافاصله جناب دکتر بختیار هم که آن همه خودنمایی و ظاهرسازی و قدرت‌نمایی می‌کرد، فراری و مخفی شد و بعد همان‌طور که خودش نوشته و ما نمی‌دانیم به چه ترتیبی بود به وسیله پاسپورت یک دولت خارجی و با تغییر قیافه از ایران خارج می‌شود، پاسپورت یک دولت خارجی که بر حسب احتمال کلی یا پاسپورت سفارت انگلیس بوده و یا پاسپورت فرانسه.» انتهای پیام/ب

92/11/14 - 10:34





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 27]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن