واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: جمعه ۴ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۱:۴۹
نحوه انتخاب مربی جدید و چرایی برکناری مربی هنوز چالش بزرگی برای مدیران فوتبالی ماست. وقتی مربیان جوان خود را فراموش و خانهنشین کرده و فقط گزینههای "دم دستی" را انتخاب میکنیم. به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، سیزدهمین دوره لیگ برتر فوتبال ایران هفتههای پایانی خود را سپری میکند و تیمهای قعرنشین و صدرجدولی برای نیفتادن و قهرمانی نهایت تلاش خود را انجام می دهند تا به اهداف خود برسند. در این میان تغییر مربیان در تیم های پایین جدولی که همچون سال های گذشته در این مقطع از لیگ شدت می گیرد، همچنان جریان دارد و مدیران باشگاه ها هنوز روی "دور باطل" قدم برمیدارند. دیگر گفتن این جمله تکراری شده که چرخه مربیان در لیگ ما بسیار "محدود" است. برکناری مربی و آوردن یک مربی دیگر که همین امسال یا فصل گذشته در تیم دیگری کار کرده بارها در لیگ ایران دیده شده و تنها و تنها کافی است نگاهی به فهرست مربیانی که این گونه جابهجا شدهاند، بیندازیم: مجبتبی تقوی، محمود یاوری، پرویز مظلومی، لوکا بوناچیچ، مهدی تارتار، صمد مرفاوی، محمد مایلیکهن و ... در این فصل مس کرمان با 4 سرمربی رکورددار تغییر نیمکت بوده است. کرمانی ها که به خاطر اتفاقاتی عجیب پیش از آغاز فصل شاهد استعفای مجتبی تقوی بودند، در آستانه لیگ برتر محمود یاوری را روی کار آوردند و بعد از نتایج ضعیف او دست به دامان کسی شدند که یک بار آنها را آسیایی کرده بود. اگرچه پرویز مظلومی در کرمان و بین هواداران مس از مقبولیتی نسبی برخوردار بود اما سال گذشته نتوانست آلومینیوم هرمزگان را در لیگ برتر نگهدارد و حضورش روی نیمکت مس برای هر دو طرف یک ریسک بود. مظلومی هم در برگشت به کرمان نتوانست روند مس را تغییر دهد و این تیم با کسب تنها یک برد در 24 بازی ضعیفترین عملکرد خود را از زمان صعود به لیگ برتر داشته است. مسئولان مس باز هم دست به کار شدند و پس از استعفای مظلومی مربی جدیدی را برای تیمشان انتخاب کردند اما شاید به جای مربی "جدید" بهتر است برای لوکا بوناچیچ از همان لفظ مربی "قدیمی" استفاده کرد! کرمانیها باز هم یک مربی قدیمی که سابقه حضور در مس را داشت، به تیمشان آوردند اما چه تضمینی وجود دارد که او هم مثل مظلومی فقط وجههاش را نزد هواداران مس خراب نکند؟ صحبت از انتخاب مربیان مس در این فصل نیست که میخواهیم از مدیران باشگاههای لیگ برتری بپرسیم تا کی میخواهید نیمکت تیم خود را به "امتحان پس دادهها" بسپارید؟ آیا در این فوتبال دیگر مربی نداریم که همیشه اولین گزینهای که به ذهنمان می رسد همین مربیان دم دست هستند؟ درست است که لوکا بوناچیچ یک بار با سپاهان به فینال لیگ قهرمانان آسیا رسید اما بعد از آن چه کارنامهای در فوتبال ایران داشت؟ همین یک ماه پیش بود که به بهانه کلیهدرد از ذوبآهن اخراج شد و حال دوباره به مس بازگشته است. به نظر میرسد لوکا بوناچیچ با لابیهای برخی افراد سودجو که قاپ مدیران را ربودهاند، این ضمانت را از آنها گرفته که هر سال حداقل یک تیم در ایران خواهد داشت و در فاصله اخراج از ذوبآهن تا حضور در مس هم در همین ایران مشغول تفریح بوده است! واقعا مربیان جوانی که در طول دوران بازیگری خود از ارکان اصلی تیم ملی بودهاند و با هیچ دلالی ارتباط ندارند، چه زمانی باید به حقشان برسند؟ چه زمانی میخواهیم از امثال احمدرضا عابدزاده، محمد خاکپور، حسین عبدی، وحید هاشمیان و ... استفاده کنیم؟ هرکدام از این افراد یا در خارج از کشور دوره دیدهاند و یا وقتی در ایران کاری برایشان نبوده از اروپا و آمریکا سر درآوردهاند. همین انتخابهاست که عابدزادهها را دلسرد و مجبور میکند غریبانه به کشوری غریب کوچ کنند. آن وقت اگر تیمی سقوط کند و از مدیرعاملش بپرسید چرا این اتفاق افتاد، میگوید من هر مربی را که به درد تیم میخورد، آوردم اما متاسفانه نتیجه نگرفتیم. اول از همه باید بدانیم که تنها عامل نتیجه نگرفتن یک تیم فقط مربی نیست. بدون شک از مدیرعامل گرفته تا سرپرست و بازیکنان ذخیره هر تیم در ناکامی ها نقش دارند. چرا فقط مربی باید تغییر کند؟ حال اگر فرض را بر این بگذاریم که نتایج ضعیف به خاطر عملکرد بد مربی بوده، باید حداقل انتخاب درستی انجام دهیم. پتانسیل مربیان جوان ایرانی مثل یحیی گلمحمدی و عبدالله ویسی بالاتر از تصور مدیران است اما همچنان روابط ناسالم در راس باشگاهها و انتخابها حرف اول را میزند. انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]