تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 17 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):در راه خدا از ملامت و نكوهش ملامتگران نترس.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805390890




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

راهبردهاى ارزشى پيامبر اکرم در مسير وحدت اسلام(2)


واضح آرشیو وب فارسی:باشگاه خبرنگاران:
راهبردهاى ارزشى پيامبر اکرم در مسير وحدت اسلام(2)
عنوان «راهبردهاى ارزشى و اجتماعى‏» به بررسى نقش و تاثير پيامبر اکرم ‏صلى الله عليه و آله در به کارگيرى عامل «وحدت اسلامى‏» به عنوان يکى از ابزارها در جامعه اسلامى آن زمان مى‏پردازد.


به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، در يک تقسيم‏بندى کلى نقش پيامبر اکرم ‏صلى الله عليه و آله در پايه‏گذارى وحدت امت اسلامى شامل سه مطلب بنيادين مى‏شود: نخست تلاش در وضعيت جامعه عربى آن زمان و به کارگيرى عوامل «سياسى‏» جهت زمينه‏سازى‏هاى لازم؛ سپس برنامه‏ريزى‏هاى «فرهنگى‏» در مسير ترسيم دورنماى امت واحده براى مسلمانان و ايجاد فضاى رشد فکرى و ارتقاى فهم مردم نسبت ‏به مسئوليت‏هاى خود؛ و در نهايت، به کار بستن راه‏حل‏هايى که پيامبر اکرم ‏صلى الله عليه و آله از آنها به عنوان ابزار تحقق وحدت بهره مى‏گرفت. اين چنين راهبردهايى را مى‏توان تحت عنوان «دعوت ارزشى پيامبر صلى الله عليه و آله برشمرد که پاره‏اى از آنها شامل «راهبردهاى ارزشى ملى و مذهبى‏»، «راهبردهاى ارزشى قومى و ميهنى‏» و نيز «راهبردهاى ارزشى اجتماعى و فردى‏» خواهند بود. و اينک به هر بخش اشاره‏اى گذرا خواهيم کرد. (برای مشاهده بخش اول اینجا را کلیک کنید)
2-راهبردهاى قومى و ميهنى الف) نفى نژادپرستى و قوميت‏گرايى يکى ديگر از راه‏حل‏هايى که پيامبر مکرم اسلام ‏صلى الله عليه و آله در مسير بنيانگذارى وحدت امت اسلامى به کار مى‏گرفت، نفى نژادپرستى، قوميت‏گرايى و تبعيض‏هاى ناروا و ناپسند بود. شکستن ارزش هاى جاهلى: مبارزه پيامبر اکرم ‏صلى الله عليه و آله با برده‏دارى آن زمان که همراه افزايش تدريجى قدرت سياسى و اجتماعى حضرت با قاطعيت روزافزونى نيز توام بود، بهترين شاهد است. اين جنبش، بخشى از حرکت‏هاى عدالت‏خواهى پيامبر صلى الله عليه و آله در برابر ظلم آشکار آن دوره به شمار مى‏آيد چرا که حضرت به دنبال تاسيس جامعه فلاح‏پسند دينى و پايه‏گذارى حزب رستگاران است که: «الا ان حزب الله هم المفلحون‏» (مجادله /22) و نيک، از قرآن آموخته که فلاح و سعادت با ظلم و شقاوت قابل جمع نيست: «... انه لايفلح الظالمون‏». (انعام /35) يکى از تلاش‎هاى پيامبر اکرم ‏صلى الله عليه و  آله در دوره ابتدايى حضور ده ساله مکه مکرمه، گسستن مبانى نظام ارزشى حاکم بر جامعه جاهلى آن زمان بود. در بافت پيوندهاى عشيره‏اى؛ بردگان و کنيزکان بدون اذن صاحبان خود، حق هيچ‏گونه تصميم‏گيرى مستقل و يا اظهار مشارکت اجتماعى خاص نداشتند. اجازه برده‎ها در پذيرش يا عدم پذيرش معتقدات دينى خويش نيز به دست ‏خود آنان نبوده است. دعوت فرهنگى پيامبر اکرم ‏صلى الله عليه و آله به توحيد، و نيز دعوت ارزشى حضرت به ايجاد تعلق دينى و حب اجتماعى توحيدى، سبب شد تا زمينه شکستن چنين تبعيض‏هاى ظالمانه‏اى فراهم گردد، معيارهاى جاهلى روابط نسبى از بين ‏رفته و در نهايت افراد، بدون وابستگى قومى و قوم‏گرايى به دين جديد بگرايند چرا که: «لاعصبية فى الاسلام‏». حاصل توفيق پيامبر اکرم ‏صلى الله عليه و آله در به کارگيرى اين راه، مسلمان شدن افرادى از عشيره‏ها و قبايل متعدد مشرکين و تمرد آنان از قوانين نظام قبيله‏اى و سپس، پيوستن به صفوف مؤمنان بود. اين روش، علاوه بر تاثيرگذارى «ارزشى و اجتماعى‏» يعنى ايجاد ياس و وحشت در دل مشرکان و ويران شدن اصول ارزش حاکم، زمينه‏اى براى زايش نظام اجتماعى جديد پديد آورد.   ارزش مساوات توحيدى: بعدها پيامبر اکرم ‏صلى الله عليه و آله در قالب فرمان، ارشاد يا نصيحت، مسلمان‎ها را رهنمون به آزادسازى بردگان مى‏سازد و خود نيز چنين مى‏کند و اين فرمان «خداى‏» بود که ايمان به خود و آخرت و پيامبران را با بخشش مال در جهت آزادى انسان‎هاى ديگر هم‎سنگ مى‏داند: «.. ولکن البر من آمن بالله واليوم الآخر والملئکة والکتاب والنبيين و اتى المال على حبه ذوى القربى و ... و فى الرقاب و ...» (بقره /177) حضرت، افرادى مانند «زيد بن حارثه‏» را فرمانده سپاه اسلام، «بلال حبشى‏» را مؤذن ويژه قرار مى‏دهد و از «سلمان فارسى‏» ايرانى تجليل مى‏کند و به او مقام و منزلت والا مى‏بخشد تا به اين ترتيب هم با تبعيض‏هاى موجود به مبارزه برخيزد: «من اعتق مؤمنا اعتقه الله العزيز الجبار... «و هم به تدريج ارزش تقوا را ملاک منصب‏ها و منزلت‏هاى اجتماعى، معرفى نمايد که: «ان اکرمکم عندالله اتقيکم...» (حجرات /13)   پيامبر اکرم ‏صلى الله عليه و آله آشکارا اعلام مى‏کرد آن غلام حبشى و اين سيد قريشى (هر دو) در نزد من يکسان هستند و بدين‏سان آن حضرت را منادى به حق مساوات توحيدى دانسته‏اند. چه اين که: «کلکم لآدم و آدم من تراب ليس لعربى على عجمى فضل الا بالتقوى‏». (1) به هر حال رعايت تساوى و عدالت توسط پيامبر اکرم ‏صلى الله عليه و آله که دقيقا در برابر ظلم و تبعيض‏هاى رايج قرار داشت، از مؤثرترين راهکارهاى ايجاد وحدت اسلامى در جامعه آسيب‏ديده آن روزگار بود. در متون تاريخى و روايى مى‏خوانيم که حضرت تفاوتى بين برده و غيربرده نمى‏گذاشت و خود نيز در اجراى احکام، طعم شيرين حق مساوات و عدالت را به ديگران مى‏چشانيد؛ که حتى در جمع مسلمانان، جايگاه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ناپيدا بود و هر زمانى در مجلس مى‏نشست افراد ناشناس به سادگى نمى‏توانستند حضور رسول ‏الله ‏صلى الله عليه و آله را نزد مردم بيابند. اوج درخشش اين مساوات‏طلبى حتى در چشمان مبارک رسول رحمت نيز نمايان بود که: «کان رسول ‏الله يقسم لحظاته بين اصحابه، ينظر الى ذا و ينظر الى ذا بالسوية‏». (2) البته شکى نيست که همه اين آداب الهى در جلب حمايت توده مردم بسيار مؤثر بوده است. حضرت در يک تمثيل گويا مى‏فرمايد: «ان الناس من عهد آدم الى يومنا هذا مثل اسنان المشط لا فضل للعربى على العجمى ولا للاحمر على الاسود الا بالتقوى.» (3) اين سيره با درايتى خاص و تدبيرى موشکافانه در دوران حکومت پيامبر اکرم‏ صلى الله عليه و آله نيز دنبال مى‏شود تا همواره نقش خود را به عنوان يکى از ابزارهاى ارزشى وحدت‏ساز ايفا کند. پيامبر صلى الله عليه و آله درصدد است تا همه پايه‏هاى نابرابرى‏هاى جاهلى را از ميان بردارد و بازگشت‏ به عهد جاهليت و پسند احکام غيرالهى را ناممکن سازد که: «افحکم الجاهلية يبغون...» (مائده/50) رسول الله ‏صلى الله عليه و آله خود، آغازگر اين حرکت ‏بزرگ اجتماعى - ارزشى است و از هر رخدادى در جهت القا و تثبيت روح مساوات و عدالت انسانى در جامعه نوپاى آن زمان بهره مى‏برد. در جايى به زيبايى تمام مى‏فرمايد: «ان الله يکره من عبده ان يراه مميزا بين اصحابه‏». (4) بدين‏ترتيب مى‏توان نتيجه گرفت: نفى قوميت‏گرايى و هر نوع تعصب ناپسند جاهلى، هميشه مدنظر پيامبر گرامى اسلام‏ صلى الله عليه و آله بوده است و هشدارهاى حضرت نيز به کسانى که حسب و نسب را ملاک افتخارات و ارزش‎ها مى‏دانستند، در تاريخ اسلام ثبت ‏شده است: «سلمان فارسى در مسجد پيامبر صلى الله عليه و آله نشسته بود. عده‏اى از بزرگان اصحاب نيز حاضر بودند و سخن از اصل و نسب به ميان آمد هر کسى درباره اصل و نسب خود چيزى مى‏گفت تا اين که از سلمان سؤال کردند... او گفت: انا سلمان بن عبدالله، کنت ضالا فهدانى الله عزوجل بمحمد، کنت عائلا فاغنانى الله بمحمد و کنت مملوکا فاعتقنى الله بمحمد. سپس پيامبر صلى الله عليه و آله وارد شدند و سلمان گزارش جريان را به حضرت رساند. رسول اکرم ‏صلى الله عليه و آله به آن جماعت که همه از قريش بودند فرمود: يا معشر قريش ان حسب الرجل دينه و مروئته خلقه و اصله عقله. (5) همچنين در روايت ديگرى، افتخار و فخرفروشى بر محور تعصبات قومى را از آتش جهنم مى‏شمارد: «ليدعن رجال فخرهم باقوام انما هم فحم من فحم جهنم...»(6) در همين رديف بايد بر زندگى بسيار ساده پيامبر عزيز صلى الله عليه و آله اشاره کرد که به نقل اميرالمؤمنين ‏عليه‏السلام حتى اجازه نصب پرده‏اى با نقش و نگار معمولى را بر در خانه خود نمى‏دهد. اين امر، بهترين شاهد و عالى‏ترين زمينه براى جذب انسان‎هاى محروميت کشيده آن زمان و عامل تحقق وحدت دينى بود. به نقل صحابه آن حضرت: «کان رسول‏ الله ‏صلى الله عليه و آله خفيف المؤونة.‏» زيباترين تعبير پيرامون نقش ارزشى پيامبران همان است که در نهج‏البلاغه مى‏خوانيم: «مع قناعة تملا القلوب والعيون غنى و خصاصة تملا الابصار و الاسماع اذى‏.»(7)   حمايت از محرومين: در جهت نفى تعصبات قومى، خط مشى حمايت از محرومين و بيچارگان نيز قرار دارد. اين گروه که عمدتا بردگانى از مردان و زنان‏اند طبق قوانين حاکم، زير پوشش حمايتى هيچ قوم و قبيله‏اى نبودند و لذا از کليه حقوق اجتماعى و سياسى محروم مى‏شدند و به دليل ساخت ‏سياسى خاص دوران جاهلى و نيز ناتوانى‏هاى گوناگون اين افراد، امکان پى‏ريزى جامعه‏اى مستقل را هم نداشتند. در چنين شرايطى، مخالفت پيامبر اکرم ‏صلى الله عليه و آله با تبعيض‏ها و قوم‏گرايى‏ها و از سوى ديگر، حمايت از محرومان، سبب جذب اين گروه به اسلام و پيامبر صلى الله عليه و آله مى‏شد و بدين‏ترتيب گروه کثيرى بر محور رسول خدا صلى الله عليه و آله وحدت اجتماعى و سياسى پديد مى‏آوردند. در واقع، محتواى فکرى دعوت حضرت در اعلام اصالت تقوا و کرامت انسانى و نيز مقتضاى عملکرد او، نقش يک ابزار پويا براى ايجاد وحدت اسلامى نوين را ايفا کرد. اين اعلام حمايت و جانبدارى که به تدريج دامنه پوشش آن نيز گسترده مى‏شد، توانست نيروهاى خسته و گريزان، ستم‏ديده و درگير ترديدهاى فکرى را به مرکزى واحد هدايت کند و پايه‏هاى وحدت دينى را استوار سازد.   ب) نقش بيت‏الله با نظرى به رويدادهاى تاريخ اسلام بعضى راه‏حل‏هاى ديگر نيز به چشم مى‏آيد که در آنها به نحوى از ظرفيت و مقتضيات موجود جامعه آن زمان در جهت تحقق وحدت اسلامى بهره‏بردارى شده است. در اين ‏باره تاثير کعبه مکرمه و کيفيت استفاده پيامبر اکرم ‏صلى الله عليه و آله از آن به عنوان يکى از ابزارهاى ارزشى وحدت‏ساز شايان توجه است چه اين که: «ان اول بيت وضع للناس للذى ببکة مبارکا و هدى للعالمين.‏» (آل‏عمران /96) پيامبر صلى الله عليه و آله از موقعيت مکانى مکه و فرصت زمانى ايام حج در مقطعى که تمام مردم جزيرة‏العرب به آن جا مى‏آمدند بهره مى‏برد تا دعوت توحيدى خود را به مهتران و بزرگان قبايل ارائه دهد. در متون تاريخى نام قبيله‏هاى «بنى‏حنيفه‏»، «کنده‏»، «بنى‏صعصعه‏»، «کلب‏» و ديگران را در فراخوان حضرت مى‏بينيم و حتى گرايش مردم يثرب به اسلام هم از طريق همين تدبير در استفاده از موقعيت ‏خانه خدا و موسم حج‏ بوده است: «جعل الله الکعبة البيت الحرام قياما للناس.‏» (مائده /97) ميزان کارآمدى اين عامل در تمايل و کشش توده‏ها به سوى پيامبر به قدرى بود که کفار و مشرکان را کاملا در موضع انفعالى قرار مى‏داد. آن گونه که پيش از آغاز مراسم براى جلوگيرى از شعاع نفوذ پيام نبى‏ صلى الله عليه و آله به مشورت مى‏پرداختند تا مناسب‏ترين شيوه‏هاى تبليغى و روانى را براى تغيير اذهان مخاطبان و مردم به کار گيرند. شعارهاى روانى - سياسى آنها اين بود: «و قالوا يا ايها الذى نزل عليه الذکر انک لمجنون.‏» (حجر/6) و مهم اين است که در تبليغاتشان، روح تعصب‏هاى نژادى و قومى موج مى‏زد: «و يقولون ائنا لتارکوا الهتنا لشاعر مجنون‏». (صافات /36) 3 - راهبردهاى اجتماعى و فردى الف) حميت عربى و حس مشترک بهره‏بردارى پيامبر اکرم ‏صلى الله عليه و آله از اخلاق و خصوصيات روحى عرب جاهلى در جهت اهداف توحيدى و به ويژه تحقق وحدت اسلامى، يکى ديگر از راهبردهاى ارزشى به شمار مى‏آيد. ظرفيت‏هاى روحى جامعه آن زمان در تمامى شرايط اجتماعى خاص خود تنيده شده بود و پيوندى مستحکم با پيشينه تاريخى‏اش داشت؛ سعى پيامبر صلى الله عليه و آله اين بود که قابليت‏ها را به سمت مطلوبيت‏هاى موردنظر هدايت کند و به نوعى، آميزه‏هاى اخلاقى نوينى به وجود آورد. بدين‏سان پيامبر عزيز از اين امکانات اخلاقى و روحى براى پديدآورى يک همگرايى دينى و استحکام علايق مشترک اعراب در جهت آرمان‎هاى امت واحده استفاده مى‏کند. روحيه تعصب و حميت عربى، تعهد و وفاى به عهد و پيمان، شجاعت و دلاورى يا ميهمان‏نوازى، نمايانگر شاخصه‏هاى اجتماعى اعراب جاهلى شده است: «اذ جعل الذين کفروا فى قلوبهم الحمية حمية الجاهلية...» (فتح /26) و در همين حرکت پيامبر اکرم‏ صلى الله عليه و آله اصلاح و بهسازى ارزش‎هاى حاکم در چارچوب نظام ارزشى اسلام را يکى از کليدهاى رويکرد اتحاد اسلامى مى‏داند. به اين صورت که تعصب به قوم و قبيله، حفظ و بزرگداشت منزلت عشيره و رؤسا و بزرگان آن و نيز واکنش در حمايت از افراد طايفه (که معمولا به نحو صريح يا ضمنى توام با گونه‏اى تعهد و پيمان بود) بارها و بارها در تاريخ اسلام سبب حمايت از حضرت در مواضع مختلف و اصولا، زمينه تشکيل اولين وحدت سياسى و علنى اسلام تلقى مى‏گردد. پيامبر صلى الله عليه و آله خود مى‏فرمود: «ما نالت منى قريش شيئا اکرهه حتى مات ابوطالب.» (8) به هر حال، چنين بيعت‏هايى نه تنها در محدوده داخلى که بيشتر در تعهد قبايل نسبت ‏به يکديگر نيز کاربرد داشت و طبق رسوم جاهلى تا زمان اعلام انصراف هم‏پيمان يا هم‏پيمانان به قوت خود باقى مى‏مانده است. و پيامبر صلى الله عليه و آله نيز از همين طريق ديگران را دعوت به اسلام مى‏کرد و در طول تاريخ مکرر بين حضرت و افراد يا گروهى از ياران، پيمان‎هاى گوناگونى منعقد مى‏گرديد که تکرار آن حاصلى جز فراگيرى دامنه وحدت اسلامى نداشت. شبيه آنچه در «عقبه اولى‏»، «عقبه ثانيه‏»، «بيعت در غزوه بدر»، «بيعت رضوان‏» و غير آنها روى داد. شجاعت و دليرى اعراب که ريشه در وضعيت‏ خاص آن جامعه و نيز مسايل جغرافيايى و طبيعى داشت، هيچ‏گاه به صورت مطلق از ناحيه پيامبر اکرم‏ صلى الله عليه و آله مطرود و مذموم دانسته نشد بلکه اين روحيه ‏خاص نيز در مسير اصلاح و امور پسنديده و صحيح قرار گرفت. و بدون ترديد اين امر در گسترش حاکميت ‏سياسى اسلام که فقط در طى ده سال، بيش از هشتاد غزوه و سريه را در پرونده خود جاى داده، تاثير بسزايى داشته است. حضرت، در جنگ‎هاى بسيارى ضمن تجليل و تمجيد از روحيه شجاعت و سلحشورى سربازان اسلام، ارزشمندى آن را در محدوده عبادت و تقواى الهى مورد سنجش و مقايسه قرار مى‏داد و بدين‏سان شيوه تعديل و تصحيح ويژگى‏هاى اخلاقى اعراب را برمى‏گزيد مانند: «ضربة على يوم الخندق افضل من عبادة الثقلين‏» از سوى ديگر، پيامبر صلى الله عليه و آله در تقويت و اصلاح روحيه مهمان‏نوازى اعراب نيز مى‏کوشد که اين نيز سبب جذب فزونتر افراد به قلمرو مسلمانان است. پيامبر اکرم‏ صلى الله عليه و آله مسلمين را امر به سخاوت و بخشش اموال و انفاق دارايى‏هاى خود مى‏کرد بر مبناى: «لن تنالوا البر حتى تنفقوا مما تحبون...«(آل ‏عمران /92) و خود مى‏فرمود: «فاحسنوا صحبة السلام بالسخاء...» نيز در دوره اوليه تکون جامعه اسلامى از انصار مى‏خواست مهاجران را مورد حمايت قرار دهند و مسلمانان مدنى هم با توجه به همان روحيه خاص اجتماعى، (که اکنون صبغه دينى هم پيدا کرده بود) چنين کردند تا آن جا که براى اسکان مهاجران در خانه‏هاى خود به قرعه‏کشى روى آوردند: «والذين تبوء و الدار والايمان من قبلهم يحبون من هاجر اليهم ولا يجدون فى صدورهم حاجة مما اوتوا و يؤثرون على انفسهم و لو کان بهم خصاصة و من يوق شح نفسه فاولئک هم المفلحون‏». (حشر /9) بدين‏ترتيب بهره‏ورى پيامبر اکرم ‏صلى الله عليه و آله از اين ظرفيت روحى که با صحه گذاشتن و تعديل دينى همراه بود، سبب شد تا وحدت اسلامى، هر روز با اقتدار بيشترى همراه باشد و به مرور زمانى، تسرى يابد. البته نزد اسلام، اصل تعدد در مليت و اقوام نفى نمى‏شود اما ستيزه‏جويى و ايجاد تشتت در وحدت سياسى و وفاق عمومى جامعه اسلامى نيز مورد قبول نيست. چه اين که: «انا خلقناکم من ذکر و انثى و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا...» (حجرات /13) بدين ‏ترتيب چنانچه تعصب در مسير پايبندى بر غير حق و تهى شدن از ارزش‎هاى دينى و انسانى و تنها به صرف تکيه بر قوميت و ملى‏گرايى باشد، مورد پذيرش دين و پيامبر اسلام ‏صلى الله عليه و آله نيست: «ليس منا من دعى الى عصبية‏». (9) ب) آداب اخلاقى پيامبر گرامى اسلام ‏صلى الله عليه و آله يکى از اهداف عالى رسالت ‏خود را اتمام اخلاق نيک و تکميل فضايل الهى و اخلاقى انسان مى‏داند که: «انى بعثت لاتمم مکارم الاخلاق‏» (10) و بر اين بنيان يکى از موارد ديگرى که مى‏توان در زيرمجموعه راهبردهاى ارزشى پيامبر صلى الله عليه و آله در جهت ايجاد زمينه وحدت اسلامى ياد کرد، نحوه رفتار فردى و آداب خاصى است که از آن حضرت در متون تاريخى آورده‏اند چه اين که: «و انک لعلى خلق عظيم.‏» (قلم /4)   برخوردهاى پرجاذبه: اخلاق نرم و خوى پر جاذبه رسول حق همواره يکى از مهمترين ابزارهاى ارزشى وحدت دينى و فرونشاندن اختلاف‏ها و نزاع‎ها و جذب انسان‎هاى پاک‏سرشت‏ بوده است: «فبما رحمة من الله لنت لهم و لو کنت فظا غليظ القلب لانفضوا من حولک...» (آل‏عمران/159) رويدادهاى تکان‏دهنده تاريخ اسلام آن چنان آشکار و گوياست که هيچ نيازى به ترجمان تحليلى ندارند چه اين که: «الم نشرح لک صدرک‏» (شرح /1) يکى از هزاران: فردى به نام «غورث بن الحارث‏» در برابر پيامبر صلى الله عليه و آله شمشير در دست گرفت و گفت: «من ينجيک منى‏»، رسول خدا صلى الله عليه و آله مى‏فرمايد: «الله‏». لرزه بر اندام او افتاد و شمشير از دست ‏بينداخت. سپس، پيامبر او را آزاد کرد. همين شخص هر جا مى‏رود مى‏گويد: «جئتکم من عند خير الناس‏.» (11) و به واقع عنوان: «اطهر المطهرين شيمة و اجود المستمطرين ديمة...» (12) تنها بر او زيبنده بود. اين سلوک و اخلاق نيکوى الهى است که او را اسوه حسنه و نمونه برتر انسان کامل مى‏دانند تا آن جا که محبت معجزه‏آساى او سبب مى‏شد مخالفان سرسختش به صف دوستان مؤمن سوق يابند (13) و اين آداب الهى، محور جمع و وحدت دلها قرار گيرد. دعوت فطرى پيامبر صلى الله عليه و آله جان تشنه هر حق‏خواهى را مجذوب او مى‏ساخت و اين، نيکوترين ابزار براى دميدن روح وحدت دينى بود.  پيوندهاى خانوادگى: در رديف آداب ويژه پيامبر مى‏توان به فلسفه پيوندهاى خانوادگى حضرت اشاره‏اى کوتاه کرد. بدون ترديد با توجه به جايگاه خاص نظام قبيله‏اى در جامعه آن روز، يکى از آثار اجتماعى اين امر ايجاد الفت، پيوند بين قبايل، و وحدت لايه‏هاى اجتماعى بوده است. اين نوع پيوندهاى قبيله‏اى (به نوعى) بديل حلف‏هاى قانونى و رسمى شناخته مى‏شود و پيش از اسلام نيز ازدواج‏هاى متقابل، دشمنى‏ها را به دوستى تبديل مى‏ساخت. به عنوان نمونه ازدواج پيامبر اکرم ‏صلى الله عليه و آله با «جويريه دختر حارث‏» از طايفه بنى‏مصطلق بود که مسلمانان، به سبب اين خويشاوندى، بقيه اقوام او را آزاد کردند و در نهايت تمام طايفه او به اسلام پيوستند و يا ازدواج حضرت با «صفيه دختر حى بن اخطب يهودى‏»، سردار بنى‏قريظه که پس از اسارت، همسرى پيامبر خدا را در برابر آزادى و الحاق به خانواده خود برمى‏گزيند و در آخر، به همراه گروهى از اقوام، اسلام مى‏آورند.   4 - امت اسلامى و وحدت دينى اين بحث را با نظرى به رسالت امت اسلامى در تداوم رحمت نبوى تا تحقق وحدت اسلامى، به پايان مى‏بريم: «وحدت‏»، جوهره قوام، پايدارى و حيات هستى است و پيامبران، مامور و سرپرست احياى رحمت مطلقه الهى در دنياى انسانى: برگ و ساز کائنات از وحدت است                               اندرين عالم حيات از وحدت است (اقبال لاهورى) و محمد خاتم ‏صلى الله عليه و آله، پيامبر وحدت و رسول رحمت: «و جعلنى رسول الرحمة و رسول الملاحم‏». (14) رحمت واسعه الهى، با او جريان يافته: «و اطيعوا الله والرسول لعلکم ترحمون‏» (آل‏عمران/132) و امت‏ بشرى حول خاتميت او گرد مى‏آيند: «ما کان محمد ابا احد من رجالکم ولکن رسول الله و خاتم النبيين‏» (احزاب /40) و با اين همه، چشمه جوشان رحمت الهى است که: «فبما رحمة من الله لنت لهم...» (آل‏عمران /159) نداى وحدت او، صداى وحدت‏طلبى تمامى انبياى الهى است و اين آهنگ شيرين در حلقوم مبارک او به کمال نهايى خود مى‏رسد: نام احمد نام جمله انبياست                                      چون که صد آمد نود هم پيش ماست (مولوى) او آخرين پيامبران از سلسله مناديان رحمت و وحدت الهى است؛ «تقدم در غايت و تاخر در نوبت دارد يعنى: «لولاک لما خلقت الافلاک.‏» و از اين‏رو، به تمام شاخ و برگ‏هاى اين شجره طيبه؛ رنگ، عطر، و ميوه حيات ابدى مى‏بخشد و با خاتميت او، درخت نبوت الهى معنا مى‏يابد که: «ما من نبى آدم و من سواه الا تحت لوائى‏» (15) آدم و نوح و خليل و موسى و عيسى                          آمده مجموع در ظلال محمد (سعدى) و از اين پس، امت محمدى او؛ «امة مرحومة‏» و «امة آخرون السابقون‏»، و نيز، آخرين نخبگانى‏اند که پذيراى حضور اويند؛ و بى‏شک امت محمد صلى الله عليه و آله رسالت گسترش دعوت او را تا توسعه امت واحده الهى در پهنه ارض به دوش دارند چرا که: «کنتم خير امة اخرجت للناس...» (آل‏عمران /110) و همانانند که برگزيدگان خدايند و غير آنان، زيانکاران: «و من يبتغ غير الاسلام دينا فلن يقبل منه و هو فى الاخرة من الخاسرين‏.» (آل‏عمران /85) به آرزوى روزى که وحدت اسلامى، راهى براى پيوند جوامع اسلامى، به امت واحده الهى گردد و دعوت «امت‏» با دعوت «خداى‏»، همسان که: «والله يدعوا الى دارالسلام و يهدى من يشاء الى صراط مستقيم‏». (يونس /25) آن افق روشن و درخشان که پيامبر وحدت براى امت عزيز اسلام به زيبايى تمام ترسيم نمود و شايسته: «فطوبى لک يا محمد ولامتک‏». (16) طريقى که وحدت امت را زمينه احياى امت واحده مى‏دانست چرا که احياء امت واحده را با جوهره اقامه دين (تقوا و عبوديت الهى) همرديف شمرده: «... ان هذه امتکم امة واحدة و انا ربکم فاعبدون‏» (انبياء /92) و از سويى، اقامه دين حق (در سلسله انبياء) را نيز به وحدت مى‏پيوندد: «شرع لکم من الدين ما وصى به نوحا والذى اوحينا اليک ما وصينا به ابراهيم و موسى و عيسى ان اقيموا الدين ولا تتفرقوا فيه...» (شورى /13) و بدون ترديد استجابت و پذيرش نداى «پيامبر وحدت‏» به وحدت دينى، قبول و احياى حيات ابدى انسانى و الهى امت اوست که: «يا ايها الذين آمنوا استجيبوا لله و للرسول اذا دعاکم لما يحييکم‏» (انفال /24) و اين دستور قطعى الهى است که: «يا ايها الذين آمنوا اطيعوا الله واطيعوا الرسول ولاتبطلوا اعمالکم‏» (محمد /33) دستورى که تخلف از آن، تباهى و سياهى آشکارا، به دنبال دارد: «و من يعص الله و رسوله فقد ضل ضلالا مبينا». (احزاب /36) و به اين ترتيب؛ امت واحده، راهى است تا تفوق تمام: «هو الذى ارسل رسوله بالهدى و دين الحق ليظهره على الدين کله و کفى بالله شهيدا.» (فتح /26) و سپس تسرى اين حقيقت نهفته الوهى به همه وجدان‏هاى خفته که: «محمد رسول الله‏» (فتح /29) و در نهايت از حال تا آينده امت واحده فرايندى است‏ به ميزان يک اراده جمعى يک تمايل معمولى و نيز صبرى استوار و پايدار: «يا ايها الذين آمنوا استعينوا بالصبر والصلوة ان الله مع الصابرين‏» (بقره /153) و آن گاه پيامد آب حيات وعده الهى: «فاصبر ان وعد الله حق‏» (روم/60) اين رهيافتى است که به جاى مقصد، مسير، و مايه‏هاى درونى، بيشتر نيازمند همگرايى اراده و تمايلات وحدت‏طلبانه مسلمانان جهان حول محور جمع و نظام بخشيدن به آن است. امر حق را حجت و دعوى يکى است           خيمه‏هاى ما جدا دلها يکى است از حجاز و چين و ايرانيم ما                        شبنم يک صبح خندانيم ما (اقبال لاهورى) و آينده روشن، از آن مؤمنان مجاهدى است که نور وحدت مى‏نشانند و کمال آن مى‏افشانند چه اين ‏که: «يريدون ان يطفئوا نور الله بافواههم و يابى الله الا ان يتم نوره و لو کره الکافرون‏» (توبه/32) و آنگاه خشنود از سپاس الهى: «و رضوان من الله اکبر ذلک هو الفوز العظيم‏». (توبه/72) نتيجه‏گيرى وحدت امت همواره يکى از آرمان‎هاى دينى پيامبران توحيدى قلمداد مى‏شده و بر اين بنيان، يکى از محورهاى مهم دعوت پيامبر اکرم ‏صلى الله عليه و آله نيز پى‏ريزى شاکله‏هاى پيدايش آن بوده است. تحليل رويدادهاى تاريخ اسلام گوياى آن است که در جهت تلاش‎هاى «سياسى‏» و «فرهنگى‏» حضرت براى تحقق اين هدف، «راهبردهاى ارزشى‏» نيز کارآيى خاص داشته‏اند تا آن جا که با شناخت دقيق ظربفيت‏هاى اجتماعى حاکم بر جامعه، ابزارهايى برگزيده شده تا زمينه پذيرش و گرايش همگانى را به سوى ايجاد وحدت امت متمايل گرداند. طرح پيمان‏نامه ملى مدينه بهترين راه براى ايجاد يک وحدت عمومى و القاى روحيه همبستگى دينى بود و در همين راستا پيمان ويژه مسلمين، راهکارى مذهبى براى پيوند روح برادرى به حساب مى‏آمد. استفاده از راهبردهاى ملى و مذهبى تنها مى‏توانست پايه‏هاى استوارى اجتماعى جامعه را نمايان سازد؛ اما، در اين ميان مبارزه با نژادپرستى و قوم‏گرايى و يا به کارگيرى عاقلانه موقعيت‏ها و مکان‎هاى تجمع عمومى نيز، از جمله راهکارهاى قومى و ميهنى لازم جهت دستيابى به وحدت‏طلبى شمرده مى‏شد و با اين همه، بهره‏گيرى پيامبر صلى الله عليه و آله از ظرفيت‏هاى اخلاق اجتماعى و نيز توان اخلاق فردى، امرى قابل توجه است. بدين‏ترتيب، يکى از ضرورى‏ترين راه‎هاى پى‏ريزى وحدت دينى در امت ‏بزرگ اسلامى، هماهنگى اراده‏ها و تمايلات ارزشى جوامع بر بنياد همانند سازى ابزارهاى سه‏گانه فوق است؛ يعنى: «راهبردهاى ملى و مذهبى‏»، «قومى و ميهنى‏» و نيز «اجتماعى و فردى‏».   پى‏نوشت‏ها: 1- يعقوبى، احمدبن ابى يعقوب: تاريخ يعقوبى، ليدن،1883م، جلد 2، ص‏110. 2- کلينى رازى، ابوجعفر محمد بن يعقوب بن اسحاق: الاصول من الکافى، تهران، دارالکتب الاسلاميه،1363، جلد 8، ص‏268. 3- بحارالانوار، جلد22، ص‏348. 4- مطهرى، مرتضى، سيره نبوى، تهران، انتشارات صدرا،1367، به نقل از «هديه الاحباب‏» داستان روايت را آورده است. 5- مطهرى، مرتضى، خدمات متقابل اسلام و ايران، تهران، انتشارات صدرا، 1362، ص‏75 و76. 6- سنن ابى‏داوود، جلد 2، ص‏624 به نقل منبع پيشين، ص‏74. 7- نهج‏البلاغه، ترجمه دکتر سيدجعفر شهيدى، تهران، انتشارات سهامى عامل، 1371، خطبه 192، ص‏215. 8- تاريخ پيامبر اسلام، ص‏168. 9- بحارالانوار،جلد73، ص‏283. 10- همان، جلد16، ص‏210. 11- البخارى، محمد بن اسماعيل، صحيح البخارى، چهار جلدى، بيروت، دارالمعرفة للطباعة والنشر، بى‏تا، جلد 2، ص‏539. 12- نهج‏البلاغه، خطبه 105. 13- پاره‏اى مورخان داستانى از کافرى خشن و معاند نقل مى‏کنند که به خانه پيامبرصلى الله عليه وآله به مهمانى رفت و در نهايت‏با ايمان خارج شد. اين جريان نمونه جالبى از همين تاثير اخلاقى و الهى خاص پيامبر رحمت است. نگاه کنيد: زرين‏کوب، عبدالحسين، بحر در کوزه، تهران، علمى،1367، ص‏104 و 105. 14- شيخ صدوق، ابوجعفر، معانى‏الاخبار، تصحيح على‏اکبر غفارى، بيروت، دارالتعارف للمطبوعات،1399 ق، ص‏51. 15- بحر در کوزه، ص‏115. 16- معانى‏الاخبار، ص‏51. يادآورى: جهت رعايت اختصار، بسيارى از پاورقى‏هاى توضيحى، تفسيرى يا معرفى منابع حذف گرديد.





تاریخ انتشار: ۲۹ دی ۱۳۹۲ - ۲۱:۲۰





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: باشگاه خبرنگاران]
[مشاهده در: www.yjc.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 39]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن