واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
ناپدری متهم به قتل: مرگ کودک 3 ساله یک اتفاق بود مرگ رادین، کودک بیمار برای ناپدریاش دردسرهای زیادی ایجاد کرده است. شهرام متهم است رادین را کشته و سعی کرده حقیقت را پنهان کند. هرچند شهرام این اتهام را قبول ندارد، اما مدارک علیه اوست. شهرام که دو هفته قبل در شعبه 113 دادگاه کیفریاستان تهران محاکمه شده است، جزئیات این واقعه را توضیح میدهد.
متهم به قتل یک کودک هستی. این اتهام را قبول داری؟
قبول ندارم. من رادین را نکشتم. من او را خیلی دوست داشتم. مرگ رادین یک اتفاق بود. رادین چند سال داشت و چطور کشته شد؟ او سه سال بیشتر نداشت. بچه شیرین و آرامی بود و اذیتی هم برای من نداشت. من دوستش داشتم. مرگش یک حادثه بود. من رادین را به حمام بردم. همین که داشتم او را می شستم، از دستم لیز خورد و زمین افتاد. آن موقع اصلا حالش بد نشد، چند ساعت بعد حالش وخیم شد. چرا تو او را به حمام بردی؟ چون مادرش در خانه نبود. حمام کردن رادین به عهده من بود. چرا چنین وظیفه ای به تو محول شده بود؟ بچه مریض بود، مادرش از پس حمام کردن او برنمی آمد. چندبار خواست خودش بچه را حمام کند اما نتوانست. از آن به بعد من او را می شستم. بیماری رادین چه بود؟ او به نوعی حساسیت شدید پوستی مبتلا بود. وضع بدی داشت؛ آب که به بدنش می خورد، خیلی اذیت می شد. تو و مادر رادین کی با هم ازدواج کردید؟ رادین یکساله بود که ما با هم ازدواج کردیم. در این مدت من با رادین خوب رفتار می کردم. مادرش این موضوع را می داند و اگر از او بپرسید، توضیح می دهد. چرا پدر و مادر رادین از هم جدا شده بودند؟ دقیقا نمی دانم، اما اعتیاد، پدر آدم ها را در می آورد. آنها هر دو معتاد بودند و در نهایت از هم جدا شدند. خودت هم معتاد هستی؟ مدتی بودم، اما ترک کردم و دیگر مواد نمی کشیدم. اگر این طور است پس چرا با مادر رادین ازدواج کردی، زن معتاد چه کمکی به زندگی تو می کرد؟ دوستش داشتم. او زن خوبی بود. نمی دانم چرا. همه فکر می کنند معتاد ها آدم های بدی هستند. خیلی از آنها آدم های خوبی هستند و فقط اعتیاد دارند. مادر رادین هم زن خوب و مهربانی بود. آدم ها وقتی کمبود دارند، به سمت اعتیاد می روند. او هم در زندگی اش کمبودهای زیادی داشت. زن جوان و بدبختی بود که به دلیل شرایط خانوادگی از خانه فرار کرده و بعد هم با یک معتاد ازدواج کرده بود. بعد از تولد رادین از هم جدا شده بودند. ما پس از ازدواج، زندگی خوبی با هم داشتیم. رادین را مادرش دوست داشت؟ بله او هم خیلی دوستش داشت. ما هردو رادین را خیلی دوست داشتیم. هرچند رادین از خون من نبود، اما من واقعا برایش پدری می کردم و مراقبش بودم. او بچه خوبی بود، با این که بیماری سختی داشت و اذیت می شد اما بجز مواقعی که خیلی اذیت می شد، گریه نمی کرد و خیلی آرام بود. طبق نظر پزشکی قانونی، روی بدن رادین جای سوختگی با سیگار وجود داشت، اگر این کودک را دوست داشتید و قصدتان هم مراقبت از او بود، چرا بچه را شکنجه کردید؟ من این کار را نکردم اصلا از این موضوع خبر نداشتم. شاید موقعی که من در خانه نبودم، مادرش او را تنبیه کرده است. شاید هم زمانی که با پدر واقعی اش بوده، او را تنبیه کرده اند. اما گفتی تو او را حمام می کردی بنابراین بدن بچه را می دیدی اگر واقعا تو این کار را نکردی، چطور آثار جراحت را روی بدن کودک ندیدی؟ من گفتم که او دچار بیماری شدید پوستی بود من اصلا متوجه این موضوع نشدم. اگر متوجه می شدم، حتما برخورد می کردم و از مادرش علت را می پرسیدم. شاید فکر کردم این آثار به دلیل بیماری کودک است. روز حادثه چه زمانی فهمیدی حال رادین بد شده است؟ وقتی از حمام بیرون آمدیم و لباس هایش را پوشاندم، متوجه شدم او حالت عادی ندارد، مرتب استفراغ می کرد. من هم نمی دانستم باید چه کنم مادرش در خانه نبود. به محض این که آمد، به او گفتم حال رادین بد شده است، حتی گفتم از دستم افتاد و شاید به همین دلیل حالش بد شده است. بعد چه کردید؟ بلافاصله او را به بیمارستان بردیم. بچه را بستری کردند اما دوام نیاورد و فوت شد. مادر و پدر رادین علیه تو شکایت کرده و گفته اند تو عامل قتل بچه شان هستی و حتی در مراحل اولیه هم درخواست قصاص کردند. در این باره چه توضیحی داری؟ خودشان بعد از مدتی فهمیدند اشتباه کرده اند. زمانی که شکایت را مطرح کردند، وضع بسیار بدی داشتند. هر دوی آنها به لحاظ روحی تحت فشار بودند اما کمی که آرام شدند، فهمیدند اشتباه کرده اند و قتلی در کار نبوده و کشته شدن او فقط یک اتفاق بود. چطور از اولیای دم رضایت گرفتی؟ من برای جلب رضایت تلاشی نکردم. حتی به همسرم هم نگفتم که مرا ببخشد. به او گفتم بچه ناخودآگاه از دستم پرت شد. گفتم درباره من اشتباه می کند و رادین را نکشته ام. البته همسرم هم می دانست که چقدر پسرش را دوست دارم و هیچ وقت این کار را نمی کنم. می دانست که رابطه من و رادین چقدر خوب است و حتی وابستگی رادین به من، بسیار بیشتر از مادرش بود. سرانجام آنها خودشان تصمیم گرفتند رضایت دهند و شکایت خود را پس گرفتند. فکر نمی کنی اعلام رضایت آنها بیشتر برای ترس از بازداشت شدن به دلیل مواد مخدر بود؟ فکر نمی کنم این طور باشد، حداقل در مورد مادر رادین فکر نمی کنم به علت ترس از بازداشت این کار را کرده باشد. او بچه اش را خیلی دوست داشت. درست است که مواد را ترک نکرده بود و برای مصرف مواد پیش شوهر سابقش می رفت، اما واقعا رادین را دوست داشت. او اگر به این نتیجه می رسید که من باعث قتل فرزندش هستم، حتما مرا قصاص می کرد و گذشت نمی کرد. حالا شاید در مورد پدر رادین این درست باشد که البته احتمالش بسیار ضعیف است، اما درباره مادرش با توجه به شناختی که از او دارم، اصلا این طور فکر نمی کنم. در گفته هایت بارها تاکید کردی پسرک از دستت لیز خورد و قتل او عمدی نبود اما پزشکی قانونی، قتل را عمدی اعلام و عنوان کرده است آثار جراحت بجز سوختگی روی بدن کودک وجود داشته است. در این باره توضیحی داری؟ این جراحت ها که شما به آن اشاره کردید، ربطی به کتک خوردن یا آزار بچه ندارد. او بیماری پوستی داشت و هراتفاقی باعث می شد پوستش ترک بردارد یا آسیب ببیند. اما نکته مهم دیگر این است که در گزارش پزشکی قانونی آمده است این کودک بر اثر اصابت جسم سخت به سرش دچار خونریزی مغزی شده است. من که منکر این موضوع نیستم. چندبار هم گفتم از دستم لیز خورد و به کف حمام افتاد و ضربه، آن موقع به سرش وارد شد. من و رادین هیچ مشکلی با هم نداشتیم حتی زمانی که مادرش از دست او عصبانی می شد، من بچه را آرام می کردم. لزومی نداشت رادین را بکشم. نهایتش این بود که به مادرش می گفتم دیگر بچه ات را نیاور یا این که آنها را از خانه بیرون می کردم. هنوز هم مادر رادین همسر توست؟ بعد از این که بازداشت شدم، دیگر او را ندیدم. حتی وقتی بازپرس به من گفت آنها اعلام رضایت کرده اند، او را ندیدم. آنها قبل از این که من به دادسرا بروم، رضایت خود را اعلام کرده و رفته بودند. می دانی جرمی که مرتکب شده ای، جنبه عمومی دارد؟ هرجرمی جنبه عمومی دارد، اما من اصلا کاری نکردم. من اتهام قتل را قبول ندارم و در هیچ مرحله ای از پرونده هم به قتل اعتراف نکردم، بنابراین درخواست دارم دادگاه به این مساله توجه کند. من آدم دروغگویی نیستم. به اندازه مادر و پدر رادین، از مرگ این بچه ناراحت شدم و هنوز هم از این بابت بشدت ناراحتم و خیلی شبها خواب کودک معصوم را می بینم که به سبب مشکلات و مریضی اش زجر می کشد و دلم برای او می سوزد. مریم عفتی نظر شما چیست؟ به نظر شما آیا در نگهداری از رادین کوتاهی شده است؟ اگر این طور است، چه کسانی مقصر هستند و چه کارهایی باید انجام می دادند که انجام نداده اند. نظر خودرا برای ما به شماره 300011224 پیامک بزنید./ ضمیمه تپش
پنج شنبه 26 دی 1392 17:12
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 191]