واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: 2بار قصاص فرجام قاتل زوج جوان
خیلی راحت توانستم در را باز کنم و وارد خانه شدم بعد از اینکه خانه را گشتم پول و طلاها را پیدا کردم و داشتم آنها را برمیداشتم که یکدفعه سعید و لیلا سر رسیدند.
مردی که زوج جوان همسایه را به قتل رسانده و جواهراتشان را به سرقت برده بود با تایید حکم دوبار قصاص توسط دیوانعالی کشور یکگام دیگر به مرگ نزدیک شد. به گزارش خبرنگار ما، تابستان دو سال قبل ماموران پلیس ورامین حین گشتزنی مرد جوانی را دیدند که با لباس خونی در حال دویدن بود و بهشدت مضطرب به نظر میرسید.وقتی ماموران به مرد خونآلود دستور ایست دادند او بدون توجه به این دستور همچنان سعی کرد از محل دور شود. ماموران با تعقیب مرد جوان موفق شدند او را متوقف و به کلانتری منتقل کنند. در بازجویی اولیه مشخص شد این مرد مجتبی نام دارد و از اهالی ورامین است اما او حاضر نشد اطلاعات بیشتری به ماموران بدهد و سکوت کرد. با انتقال مجتبی به دادسرا او مورد بازجوییهای دقیق قرار گرفت و گفت: من زوج جوانی را که همسایهام بودند به قتل رساندهام.مجتبی در توضیح کاری که کرده بود به ماموران گفت: مدتها بود که بیکار بودم و نمیتوانستم برای خودم کار پیدا کنم. من همسر داشتم و مجبور بودم کرایه خانه هم بدهم. بیکاری وضعیت بدی را برایم درست کرده بود. روز حادثه با همسرم برای قدمزدن بیرون رفتیم موقعی که برگشتیم متوجه شدم سعید و لیلا زوج جوانی که همسایه ما بودند منزل نیستند و در خانهشان قفل است. البته این چیز غیرطبیعی نبود چون هر دو کار میکردند بیشتر ساعات روز را خانه نبودند. بعد از اینکه برگشتیم چون بیکار بودم به قهوهخانه دوستم رفتم و چندساعتی آنجا بودم. وقتی برگشتم دیدم سعید و همسرش هنوز به خانه نیامدهاند یک لحظه وسوسه شدم که وارد خانه شوم و سرقت کنم. میدانستم قفل در خانه آنها چطور باز میشود چون قفل در خانه من هم شبیه به قفل آنها بود.خیلی راحت توانستم در را باز کنم و وارد خانه شدم بعد از اینکه خانه را گشتم پول و طلاها را پیدا کردم و داشتم آنها را برمیداشتم که یکدفعه سعید و لیلا سر رسیدند. لیلا من را دید و جیغ کشید. او خیلی ترسیده بود سعید پشتش به من بود متوجه من نشد. خواستم لیلا را آرام کنم که یکدفعه از دستم فرار کرد و به اتاق رفت و در را قفل کرد. من و سعید با هم درگیر شدیم از آشپزخانه چاقویی برداشته بودم. با همان چاقو ضرباتی را بر بدن سعید زدم و او را روی زمین انداختم. لیلا که متوجه قطع صدای هر دو ما شد در را باز کرد و بیرون آمد.او فکر میکرد من رفتهام به همین خاطر هم بیرون آمد وقتی جسد شوهرش را دید دوباره جیغ کشید و من هم با واردآوردن ضربات چاقو او را هم به قتل رساندم و بعد از خانه فرار کردم. بازپرس با توجه به اعتراف متهم دستور بازرسی خانه مقتولان را صادر کرد. ماموران بررسی صحنه جرم که در محل حاضر شده بودند بعد از کشف جسد زوج جوان و انتقال آنها به پزشکی قانونی به جمعآوری مدارک موجود در صحنه پرداختند و گزارش خود را به بازپرس ارایه کردند.در همین حال بازپرس پرونده دستور داد تا پیشینه متهم مورد بررسی قرار گیرد. پروندههای بایگانیشدهای که به اسم مجتبی بود نشان میداد او پیش از این دوبار به اتهام سرقت بازداشت و هر دوبار نیز محکوم و زندانی شده است. آنطور که وضعیت پروندههای پیشین نشان میداد او از جمله افرادی بود که در سرقت تبحر زیادی داشت و از روش خاصی برای سرقت استفاده میکرد. با تکمیل اطلاعات درمورد متهم و صدور قرار مجرمیت و کیفرخواست علیه این مرد، وی برای محاکمه به شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.در جلسه محاکمه بعد از اینکه اولیایدم هر دو مقتول که والدین آنها بودند درخواست قصاص را به دادگاه ارایه دادند و متن کیفرخواست هم خوانده شد، مجتبی برای دفاع از خود در جایگاه ایستاد. او اتهام دو فقره قتل را قبول کرد و گفت: من به خاطر فقر شدیدی که داشتم این کار را کردم. درست است که سابقهدار هستم اما میخواستم درست زندگی کنم و نمیخواستم دوباره زندانی شومآن روز هم بعد از اینکه از قهوهخانه برگشتم همسرم به من گفت یک جفت دستکش ظرفشویی بخرم. تا آن زمان اصلا به فکرم نرسید که سرقت کنم دستکش را خریدم و به همسرم دادم و دوباره بیرون رفتم با اینکه سعید و لیلا در آن ساعت به خانه میآمدند فکر کردم اگر نیامدند به خاطر این است که به میهمانی رفتهاند و به این زودی برنمیگردند.بعد از پایان دفاعیات متهم و وکیلمدافع او قضات وارد شور شدند و متهم را به دوبار قصاص به خاطر دوفقره قتل عمد و همچنین 74ضربه شلاق و سهسال حبس به جرم سرقت محکوم کردند. این رای مورد تایید شعبه 13 دیوانعالی کشور قرار گرفت و در صورتیکه متهم نتواند از اولیایدم رضایت بگیرد پای چوبهدار خواهد رفت.
1392/10/24
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 51]