واضح آرشیو وب فارسی:الف: خطر بزگتر از جنگ و تحريم برای کشور
بخش تعاملی الف - نقي عبدالجوادي دستجردي
اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان الف می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.
تاریخ انتشار : سه شنبه ۲۴ دی ۱۳۹۲ ساعت ۰۹:۵۳
چند روز پيش، با يكي از دوستان قديمي ام تماس تلفني داشتم. بعد از سلام و احوالپرسي و صحبت هاي مقدماتي، گفت: " مقدمات سفرم آماده شده، بليت گرفته ام و چند روز ديگر به كانادا خواهم رفت. سال ها بود او را مي شناختم. ايشان يكي از بچه هاي خوب، مخلص، متخصص و دوستدار كشور بود. سال ها بود در اين كشور كار مي كرد. تخصص داشت و خدمات خوبي به كشور كرده بود. ولي متاسفانه پس از سال ها تلاش و زحمت سرانجام خسته شد، خسته از ماندن. تصميم گرفت كه برود، برود و بخت خود را در كشوري ديگر بيازمايد. اندوخته هايش را جمع كرد و دست زن و يگانه فرزندش را گرفت و جلاي ميهن كرد.امروزه كسان ديگري هم مانند اين دوست قديمي من مي انديشند و منتظر فرصت اند تا بروند. در سال هاي اخير خيلي از متخصصان به دلايل مختلف جلاي ميهن كرده و رفتن را بر ماندن ترجيح داده اند .خيلي ها هم مقدمات رفتن را آماده كرده اند و امروز و فردا و فرداهاي ديگرخواهند رفت.بيش تر كساني كه از ايران مي روند كساني هستند كه با امكانات اين كشور درس خوانده اند، سال ها در اين كشور كار كرده اند، تخصص كسب نموده اند و تجربه اي گران اندوخته اند. اگر دست اندركاران چشم بر هم نهند و اين رفتن ها را نبيند، ديري نخواهد پاييد كه كشورمان از متخصصان تهي خواهد شد و ديگر متخصصي باقي نخواهد ماند. دير يا زود كشور دچار خلاء شده و صدمات جبران ناپذيري از نبود اين ها خواهد خورد. بايد كاري كرد. بايد دست به كار شد. بايد تدبيري انديشيد و جلوي اين مهاجرت ها را گرفت. اگر متخصصان و آن هايي كه كار بلد هستند و سرمايه هاي انساني كشور محسوب مي شوند از كشور بروند ديگر چه كسي اين كشور را خواهد ساخت. هزينه هاي زيادي به كشور تحميل خواهد شد تا جايگزين اين سفر كرده ها تربيت شود و تربيت نيروهاي جايگزين سال ها طول مي كشد. از تحريم مي ترسيم، از نخريده شدن نفت مان مي ترسيم، ولي كسي نيست جلو اين رفتن ها را بگيرد. باید درد این ها را فهميد. بايد حرف شان را شنيد. بايد به مشكلاتشان توجه كرد تا شايد ماندن را بر رفتن ترجيح دهند. مثالي مي آورم:ضمن احترام به همه كارگران عزيز، امروزه حقوق يك كارگر ساده ساختماني روزي ۴۰ تا ۵۰ هزار تومان است يعني ماهي ۱۵۰۰۰۰۰ تومان، ولي حقوق يك مهندس با داشتن بيش از ۱۰ سال سابقه كار ماهيانه چيزي بين ۱۲۰۰۰۰۰ تا ۱۴۰۰۰۰۰ تومان مي باشد. تازه با مشكلات به وجود آمده در اثر تحريم ها و سوء مديريت ها، اين حقوق را نيز به او نمي دهند. حقوق مهندسان به تناسب توسط كارفرمايانشان كاهش يافته است. در ضمن امنيت شغلي شان هم با قراردادهاي كوتاه مدت از بين رفته است. پس نيروي متخصص جامعه با ديدن اين وضعيت سرخورده شده و به فكر رفتن مي افتد.البته مهاجرت هميشه بوده است. ولي امروزه روند مهاجرت افزايش يافته است. اگر مسئولان فكري اساسي نكنند، با ادامه روند كنوني، كشور ما هم مانند عراق مي شود. نيروهاي متخصص كشور عراق يا كشته شده اند يا به كشورهاي ديگر مهاجرت كرده اند. اين كشور امروزه، اگر چه درآمدهاي نفتي اش افزايش يافته، ولي به دليل نبود نيروهاي متخصص و با تجربه، با مشكلات زيادي دست و پنجه نرم مي كند. پس از گذشت بيش از يك دهه از رفتن صدام و روي كار آمدن دولت مردمي، عراق با مشكلات زيادي دست و پنجه نرم مي كند. از يك طرف نبود امنيت و از طرف ديگر نبود نهادها و سازمان هاي دولتي و شركت هاي خصوصي، كشور و مردم عراق را با مشكلات زيادي روبرو كرده است. به همين دليل است كه دولت عراق دست به دامان شركت هاي خارجي شده است. از طرف ديگر نبود امنيت باعث شده، هر شركت خارجي نتواند به آساني براي كار به كشور عراق برود.بنا بر اين تا دير نشده بايد كاري كرد. سرمايه هاي انساني اين كشور، ارزش شان بيش از دلارهاي نفتي است كه قرار است در آينده نصيب كشورمان شود. چيزي كه بيش از تحريم و جنگ و ناامني كشور را تهديد مي كند همين مهاجرت هاست كه بايد با تدبير، نه با سخنراني و بخشنامه جلوي آن را گرفت. به اميد سرفرازي كشور عزيزمان ايران و به اميد آسايش و بهروزي مردم صبور ايران.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 114]