واضح آرشیو وب فارسی:ايران ورزشی: وقتي عادل با حيرت ميپرسد «واقعاً» ؟! اينجا بهتر است يك دزد شيك باشيد!
پيام يونسي پور
عادل چشمهايش را گرد ميكند و ميپرسد: «واقعا؟» و بعد تو دلت ميخواهد كنار يكي از دوربينهاي استوديو ايستاده باشي و بروي وسط استيج و توي رويش نگاه كني و با همان مدل چشمهاي از حدقه بيرون زده خيره شوي در صورتش و بگويي: «يعني تو خبر نداشتي؟!»
حيرت عادل فردوسي پور از شنيدن اعترافات ديرهنگام امير عابديني خودش حيرت آور بود. فردوسي پور داشت خودش را از شنيدن نامهايي كه عابديني به زبان ميآورد حيرت زده نشان ميداد و خود اين رفتار تصنعياش يك نوع شگفتي بود. مردي كه در تاروپود اخبار و حواشي اين فوتبال بيش از هفده سال غلت زده، تا امروز با چنين اتفاقاتي روبرو نشده بود؟ اين اسامي را نشنيده و هيچ شايعهاي در مورد هيچ تباني و دخالت در نتيجهها (ولو ناموثق و در محاورههاي عادي) به گوشش نخورده! شايد بايد مقابل آن چشمهاي حيرت زده عادل، عين خودش چشمدرگي ميكرديم.
***
امير عابديني افتاده به دنبال جمعيتي كه فرياد ميزنند دزد را بگير و او هم فرياد ميزند. چنان بلوايي برپا شده كه نميتوان سره را از ناسره تشخيص داد. از پرسپوليس گرفته تا بندر كنگ همه مدعي تباني هستند و معلوم نيست اين وسط، ميان اين همه معترض، اصلا داوران و ناظران، به سود چه كسي و براي كدام طرف حق را ناحق كردهاند؟ در ليگ يك در مورد اعتراضات استثنايي نيست. در ليگ برتر، مد روز اعتراض به داوريها است. آرام آرام، عمد جاي سهو را گرفته و غش كردن جاي اشتباه كردن را پر كرده. پس عجيب نيست كه در اين آشفته بازار، عابديني و فرهاد كاظمي و... همه قداره به زبان ببندند و وارد گود شوند.
***
دستبرد به يك شعبه بانكي چقدر سود عايد سارق ميكند؟ ده ميليون؟ پنجاه ميليون؟ صد ميليون؟ پانصد ميليون؟ يك ميليارد؟ براي ربودن يك ميليارد چند گوني و گوني كش لازم است؟ وقتي پاي سرقت مسلحانه يا غيرمسلحانه از يك شعبه بانكي وسط ميآيد، پاي چند دستگاه امنيتي و قضايي وسط كشيده ميشود؟ چند كلانتري و پاسگاه انتظامي به محل ميروند؟ چند بازپرس و كارآگاه و تيم حفاظتي و امنيتي از دستگاههاي مختلف براي بازپس گيري حق عمومي مردم بسيج ميشوند؟ محقانه هم هست. پاي امنيت مالي و جاني و عمومي به ميان ميآيد. درست مانند وقتي كه بحث اختلاس سه هزار ميلياردي پيش كشيده شد. دستگاههاي امنيتي از هيچ ردي رد نشدند.
امروز بحث ده ميليون و صد ميليون تومان نيست. امروز رقمها را كه ميشنويم مغز در جمجمه تكان ميخورد. يك نفر، براي يك سال، براي تيمش، يك ميليارد و دويست ميليون تومان طلب كرده كه تيمي را در جدول رده بندي جايي بنشانند كه مديرعاملش ميخواهد. حالا شما بگوييد چند سارق، با چند بار يورش به چند بانك در سطح شهر بايد چنين رقمي به جيب بزنند؟ اينجا در فوتبال (جايي كه هنوز به صورت كامل در آلودگي غرق نشده) كساني هستند كه با كت و شلوار و كيف سامسونت در دست به اتاق مديرعامل ميروند و پيشنهاد سرقت خود را روي ميز ميگذارند و آن سو كساني با اسلحه و نقاب و گرفتن جان خودشان و جان مردم در كف دست، به بانكها، صرافيها، طلافروشيها و... هجوم ميبرند و بلافاصله صداي آژير انتظامي را پشت سر خود ميبينند! اينها چون وحشيانه دستبرد ميزنند محكوم به اعدام هستند و آن يكيها چون خيلي شيك سرقت ميكنند در حاشيه امنيت؟
***
قطعا زمان ورود جدي دستگاههاي انتظامي، قضايي و امنيتي به فوتبال فرارسيده. اين مردم، دلخوشي بزرگتري از همين فوتبال ندارند. اين يكي را هم اگر قرار است به لجنزاري تبديل كنيم كه بوي تعفنش همه را خفه كند، چه چيزي باقي ميماند؟
چهارشنبه 4 دي 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايران ورزشی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 34]